eitaa logo
(دندان درد) شعرهای میثم رنجبر
1.2هزار دنبال‌کننده
682 عکس
237 ویدیو
8 فایل
کانال رسمی شعرهای #میثم_رنجبر و اطلاع رسانی انجمنها، محافل و فراخوان های شعر و ادب مازندران ۰۹۱۱۹۱۰۵۲۵۰ با من چه با نام و چه بی نام ارتباط بگیرید و درباره ی شعرهایم نظر دهید: @meysamranjbar
مشاهده در ایتا
دانلود
عصر شعر سراسری به نام «اسم شب صبح است»، با حضور سکینه‌خاتون مهدیان‌پور، مدیرکل کتابخانه‌های عمومی، معاون و همکاران ستادی اداره‌کل کتابخانه‌ها، رئیس اداره‌ی کتابخانه‌ها و کتابداران بابل، جمعی از اهالی بومی اندیشه‌وقلم، اعضا و علاقه‌مندان حوزه‌ی شعروادب، به منظور گرامیداشت شهدای غزه و حمایت‌ودفاع از مردم مظلوم فلسطین، عصر امروز (سه‌شنبه، 2 آبان ماه 1402) همزمان با اجرای مجازی کتابخانه‌های سراسر کشور در کتابخانه‌ی عمومی شهیدان نجّاریان بابل برگزار شد. مدیرکل کتابخانه‌های عمومی مازندران، در این برنامه، وجود برنامه‌های فرهنگی نظیر عصر شعر «اسم شب صبح است» را، اهرمی برای حمایت از مردم غزه، قشر مظلوم جهان دانست و اذعان داشت: ما می‌توانیم با اشعار خود که برانگیخته از عواطف، جوشش و غَلیان انسانی درون‌مان است، همدردی و حمایت‌مان از مردم مظلوم دنیا یعنی فلسطین و غزه را اعلام کنیم و به آنها نشان دهیم که مُشفقانه و مجدّانه در کنار آنها هستیم و خواهیم ماند. گفتنی است در عصر شعر «اسم شب صبح است»، شاعران و اهالی بومی اندیشه‌وقلم: میثم رنجبر، سیّدامیرحسین موسوی، زهرا نعمت‌پور، امیر طاهری، محسن بصیری، علیرضا دِهرویه و بهناز پُلوری با خوانش اشعار مرتبط و مناسبتی، ضمن حمایت از ستمدیدگان غزه، شهدای مظلوم طوفانِ‌اَقصیٰ و سرزمین قدس را گرامی داشتند. 📣📣 کانال اشعار، آثار ادبی، مطالب خواندنی و اطلاع رسانی انجمن‌های ادبی مازندران👇👇👇 ╭┅───── 🌺 ─────┅╮ @meysamranjbar_channel ╰┅───── 🌺 ─────┅
11.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بالش من سنگین بود از اشکهای من با گوشه ی زمخت لحافم اشکهایم رامی ستردم بر دامن مادرم اگر گندم می پاشیدیم سبز می شد از بس گریسته بود آسمان تنها دوست مادرم بود مادرم ساده و سبز مثل « ولگان » بود من شعرهای نا سروده ی مادرم را می گویم من با « امیر گته یا » خوابیدم من با « امیر گته یا » شیر خوردم من با « امیر گته یا » گریه کردم من نبودم من شاعر نبودم مادرم یتیم شد ✍مزردشت، 9/5/1364 یادش امروز گرامی🌿🍀 @meysamranjbar_channel
دزد می خواست راه را بزند آتش، انبار کاه را بزند شب در اندیشه سیاهی بود سنگ، در حوض، ماه را بزند آه؛ ایران سرخ و مصدومم سرزمین قوی و مظلومم تا شکوه پلنگی ات دیدند مثل سگ ها به خویش لرزیدند بر تو چنگال ها کشیدندو لاشخورها چه قدر چرخیدند وقت رزم است و وقت حاشا نیست کشور قاسم سلیمانیست آن نسیم گرفته از تو سراغ می دمد بر شکوفه باغ به باغ غنچه ی چادرحرم گل داد در میان غروب شاهچراغ دست مزدورها قلم شده است چون که ایران ما حرم شده است مشرق تو ضریح حضرت ماه روشنی بخش روزهای سیاه "عجمیان" شهید در خاکت؛ کشور "آرمان" "روح الله " همچنان در مسیر پیرخمین میهن ملت امام حسین(ع) پیکرت زخمی از تبر شده است مادرت گرچه بی پسر شده است جای زخمش جوانه روئیده است کشورم آبدیده تر شده است در دویدن شتاب کم نشود مویی از انقلاب کم نشود نشود هرچه که شنید، عوض! دیده با هرچه که ندید، عوض! نگذاریم لحظه ای بشود، جای "جلاد" با "شهید"، عوض! زمزمه می کنیم گهگاهی سرزمین بقیه اللهی سینه دلتنگ و دیده مرطوب است عطر پیچیده، عطرمحبوب است فتنه و اغتشاش رفته ولی مهم این است حال تو خوب است آه؛ ایران سرخ و مصدومم سرزمین قوی و مظلومم @meysamranjbar_channel به بهانه سالگرد شهادت و
ــــــــــــــــــــ چه‌ کنیم؟ ما در عهد مضحکه و جنایت واقع شده‌ایم. [در زادروز شاعر فقید؛ نیما یوشیج] ▪️به رفیق دریایی من! اینها مردمانی هستند که خودشان نمی‌دانند چه می‌کنند. شباهت دارند به لشگر‌های شمر و پسر معاویه: برای کمی پول، درجه، منصب و نشان، مردم و خودشان را بازیچهٔ ارادهٔ دیگران قرار می‌دهند و جهالت آنها گاهی قابل رقت است. چه کنیم؟ ما در عهد مضحکه و جنایت واقع شده‌ایم. اگر حق خودمان را که به اسم قانون و به اسم‌های مختلف دیگر غصب کرده‌اند بخواهیم محرمانه یا به انواع دیگر تصرف کنیم ما را دزد، خودسر و خیانتکار اسم می‌گذارند. ما عموماً اسیر، محروم و بی‌کلاه زندگی می‌کنیم... با دزد‌ها به دزدی و با ظالمین به ظلم باید رفتار کرد. رفیق بری تو: نیما نامه‌های نیما از مجموعهٔ آثار نیما یوشیج، انتشارات نگاه، صفحهٔ ۹۹ 📣📣 کانال اشعار، آثار ادبی، مطالب خواندنی و اطلاع رسانی انجمن‌های ادبی مازندران👇👇 ╭┅───── 🌺 ─────┅╮ @meysamranjbar_channel ╰┅───── 🌺 ─────┅