🌟نکات و اشارات🌟
⏺آیا اثبات صغرای اجماع در مسائل ممکن است؟
🔹احراز اتصال به زمان معصوم و تحقق صغرای اجماع گرچه در مواردی بسیار دشوار به نظر میرسد، لیکن نباید آن را غیر ممکن دانست. وقتی انسان مثلاً در همین مسائل مورد بحث، تعداد زیادی کتاب را نگاه میکند و متوجه میشود که این مسائل محل ابتلا بوده و پیوسته در همه ازمنه مورد بحث و نظر فقهاء بوده است، بر فرض هم که قطع پیدا نکند بالاخره به رضای معصوم اطمینان پیدا میکند.
👈زمانی در منزل یکی از شخصیتهای بزرگ بودم، او اصل صغرای اجماع را مورد تردید قرار داده و دعوای اتفاق را مشابه شهادت دادن به نفی میدانست و میگفت: در دنیایی با این وسعت، با وجود این همه عالم و فقیه در این گوشه و آن گوشه، در این شهر و آن روستا، در این محل و آن دیار، و در این زمان و آن زمان، چگونه میتوان از نظر و فتوای همه آنها مطلع شده و ادعای اتفاق و اجماع داشته باشیم؟ تنها امام معصوم است که میتواند از همه افراد اطلاع داشته باشد. ما تنها چند نفر را میبینیم و حکم به اجماع میکنیم!
🔍یکی از آقایان هم از فرد دیگری ـ که البته هر دو فوت کردهاند ـ نقل میکرد که وی در پاسخ به این توهم میگفت: ادعای اجماع به این معنا نیست که ما تمام دنیا را گشته و مخالفی پیدا نکردهایم. بلکه مراد این است که در مراکز فقهی و علمی که مطالب یداً بید از سابقین به لاحقین منتقل میشود، دیدهایم که علما و فقهاء اتفاق دارند. و چون بر مراکز علمی و فقهی وحی نازل نمیشود، از این اتفاق و توافق همگانی کشف میشود که این نظر خاص دفعتاً به وجود نیامده، بلکه تدریجاً از اساتید قبل به اینان منتقل گشته است. و از همین امر کشف میشود که این فتوا به زمان معصوم اتصال داشته و معصوم نیز آن را ردّ نکرده و تقریر فرموده است.
▪️برگرفته از : درس خارج فقه نکاح حضرت آیهالله شبیری زنجانی. جلسه 729 به تاریخ ۴/ ۱۱/ ۸۳
#نکات_اشارات
#اصول_فقه
#اجماع
—------—
🔍 کانال «مرکز فقهی امام محمد باقر(ع)»:
👉@mfeqhi
🌟نکات و اشارات🌟
⏺ معیار در حجیّت اجماع
آیتالله العظمی شبیری زنجانی:
👈آنچه در حجیت اجماع معتبر است، اتصال آن به عصر معصومین است. لذا علم و شک به مدرک اجماع یا عدم علم به آن، هیچ دخالتی در حجیت اجماع ندارد.
🔸تفصیل اشتباهی که برخی در حجیت بین اجماعات مدرکی و غیرمدرکی داده اند، ناشی از این است که گاهی با وجود مدرک، شرطیت اتصال به عصر معصومین از بین میرود؛ زیرا ممکن است که متأخرین از زمان تدوین فقه، مثلاً از اوایل غیبت کبری، به استناد این مدرک، فتوی داده باشند؛ نه اینکه از سلف خودشان تلقّی کرده باشند، در حالی که اگر مدرکی برای اجماع محتمل نباشد، بعید است همه فقها بدون اختلاف، به یک مضمون فتوی بدهند. لذا یقین حاصل میشود که این فتوی را از سلف خود تلقی کردهاند.
🔹(برای نمونه) در مسألهی حرمت ازاله موی سر (مُحرم) هم، اگر چه پشتوانه روایی دارد؛ ولی میتوان اتصال فتوای متأخرین به فقهای عصر معصومین و اتفاقی بودن مسأله نزد آنان را اثبات کرد؛ چون از همان ابتدا که فقه تدوین شد، همه بر حرمت ازاله اتفاق داشتند و نقل خلافی نکردند، نه در فتاوی و نه در اخبار ائمه –علیهم السلام-؛ لذا احتمال وجود خلاف، در بین فقهای عصر معصومین، عقلایی به نظر نمی رسد، وگرنه باید اثری از اختلافات آنان در روایات و فتاوی منعکس میشد. علاوه بر اینکه در این مسأله، اگر یقین به اتصال به زمان ائمه –علیهم السلام- هم حاصل نشود، اطمینان به اینکه فتاوای عصر ائمه –علیهم السلام- همین بوده، حاصل است.
▪️ کتاب: حج، ميقات، نذر احرام قبل ميقات
#نکات_اشارات
#اصول_فقه
#اجماع
—------—
🔍 کانال «مرکز فقهی امام محمد باقر(ع)»:
👉@mfeqhi
🌟نکات و اشارات🌟
⏺ اصحاب اجماع
❇️ آیا «حمدان بن احمد» از اصحاب اجماع است؟
آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی:
👈 حاجی نوری در خاتمة المستدرک معتقد است که حمدان بن احمد هم از اصحاب اجماع محسوب میشود.( خاتمة المستدرک، ج1، ص 55)
🔹اما این سهوی بوده که در رجال ابن داود انجام شده است و مطلب فوق مربوط به حماد بن عیسی بوده است و به اشتباه در مورد حمدان بن احمد که نامش بعد از حماد ذکر شده بود آورده شده است.
🔸رجال ابن داود حاوی اشکالات متعددی است و با اینکه کتاب او از کتب مفید در علم رجال است ولی اشتباهات بسیاری در آن رخ داده است که اگر کسی بخواهد این اشتباهات را برجسته کند و حاشیه بزند، به چند برابر خود کتاب بالغ می شود. این اشتباهات ممکن است از طرف خود او بوده باشد و یا به سبب سهو نساخ بوده باشد زیرا گاه می شده که بخشی از متن از قلم می افتاده و بعد مشخص نبوده که از کجای متن سقط شده است و بعد به اشتباه به جای دیگری منتقل می شده است.
🔹او این جمله را که میگوید: «اجمعت العصابة على تصحيح ما يصحّ عنه» در خصوص تک تک اصحاب اجماع ذکر میکند و بسیار بعید است که اولا آن را در مورد حماد بن عیسی نقل نکند و بعد عین این جمله را در مورد حمدان که کسی او را جزء اصحاب اجماع به حساب نیاورده است ذکر کند.
👈ابن داود نسخهای از کتاب اختیار معرفة الرجال(رجال کشی) که در اختیار استادش احمد بن طاوس بوده است را در دست داشته و در موارد بسیاری به آن مراجعه میکند. این نسخه در دست علامهی حلی نیز بوده است که او نیز شاگرد احمد بن طاوس بود. وقتی به نسخه ی علامه مراجعه می کنیم این جمله را در مورد حمدان نمیبینیم.
✅نتیجه اینکه نباید حمدان را از اصحاب اجماع محسوب کرد.
📌ادامه دارد...
▪️برگرفته از : دروس رجال معظم له در سال 62، جلسه 12
#نکات_اشارات
#دروس_رجال
#رجال
#اجماع
—------—
🔍 کانال «مرکز فقهی امام محمد باقر(ع)»:
👉@mfeqhi
🌟نکات و اشارات🌟
⏺ اصحاب اجماع
❇️ اختلاف در تعداد اصحاب اجماع
آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی:
👈(در تعداد اصحاب اجماع اختلاف وجود دارد و ادعای اجماعهای مختلفی بین اعلام وجود دارد.) حاجی نوری میگوید بین اجماعهای فوق تکاذبی نیست و ممکن است برای یکی ثابت شده باشد که حسن بن محبوب از اصحاب اجماع است و در مقابل، فرد یا افراد دیگری در مورد افرادی دیگر اجماع کنند و چون این اجماعها، اجماع دیگر را نفی نمیکند ما میتوانیم هر دو اجماع را اخذ کنیم.
🔹اما به نظر ما بین اجماع کشی و اجماع دیگر افراد تکاذب وجود دارد. عبارت کشی چنین است:
فِي تَسْمِيَةِ الْفُقَهَاءِ مِنْ أَصْحَابِ أَبِي جَعْفَرٍ وَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عَلَيْهِمَا السَّلَامُ): اجْتَمَعَتِ الْعِصَابَةُ عَلَى تَصْدِيقِ هَؤُلَاءِ الْأَوَّلِينَ مِنْ أَصْحَابِ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) وَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) وَ انْقَادُوا لَهُمْ بِالْفِقْهِ، فَقَالُوا أَفْقَهُ الْأَوَّلِينَ سِتَّةٌ: زُرَارَةُ وَ مَعْرُوفُ بْنُ خَرَّبُوذَ وَ بُرَيْدٌ وَ أَبُو بَصِيرٍ الْأَسَدِيُّ وَ الْفُضَيْلُ بْنُ يَسَارٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ مُسْلِمٍ الطَّائِفِيُّ، قَالُوا وَ أَفْقَهُ السِّتَّةِ زُرَارَةُ، وَ قَالَ بَعْضُهُمْ كَانَ أَبِي بَصِيرٍ الْأَسَدِيِّ أَبُو بَصِيرٍ الْمُرَادِيُّ وَ هُوَ لَيْثُ بْنُ الْبَخْتَرِيُّ. (رجال کشّی، ص556)
🔸ضمیر در«بَعْضُهُمْ» به عصابه بر میگردد. یعنی عصابه گفتهاند که افقه الاولین شش نفرند و بعضی به جای ابی بصیر اسدی ابو بصیر مرادی را ذکر کردهاند. واضح است که این دو اجماع با هم تکاذب دارد. مثلا اگر کسی بگوید که زید اعلم است و بعد دیگری بگوید که عمرو اعلم است؛ واضح است که بین این دو تکاذب خواهد بود.
🔹بله اگر یکی نقل اجماع کند که علماء در مورد شخصی اتفاق کردهاند و دیگری بگوید که علماء در مورد شخص دیگری اتفاق کردهاند، بین این دو تنافی نیست و هر دو را میشود با هم جمع کرد ولی وقتی اجماع روی عدد خاصی اتفاق میکنند و مجمعین همه را افقه میدانند و بعد عدهای افراد دیگر را افقه میدانند، بین آن دو تنافی وجود دارد. معنای آن این می شود که یک اجماع می گوید که این شش نفر بر بقیه مقدم هستند و دیگران نیستند حال اگر کسی بگوید که آن شش نفر افراد دیگری هستند یعنی می گویند که اجماع اول صحیح نیست و این صحیح است. زیرا نمیشود که هم افراد گروه اول افقه باشند و هم دوم.
✅نتیجه اینکه اجماع در مورد شانزده نفر ثابت میشود و نسبت به دو نفر شهرت ثابت میشود و نزد چهار نفر قول بعض که حتی به درجه ی شهرت هم نمی رسد ثابت میشود. 🔺
📌ادامه دارد...
▪️برگرفته از : دروس رجال معظم له در سال 62، جلسه 12
#نکات_اشارات
#دروس_رجال
#رجال
#اجماع
—------—
🔍 کانال «مرکز فقهی امام محمد باقر(ع)»:
👉@mfeqhi
🌟نکات و اشارات🌟
⏺ اصحاب اجماع
❇️معنای صحّت در کلام قدما
آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی:
☑️اشاره
در عبارت کشّی که میگوید: «اجتمعت العصابة علی تصحیح ما یصح عن هولاء» (ن.ک: http://l1l.ir/4mih) مراد از «ما» موصول چیست؟ آیا مراد متن روایتی که از طریق صحیح به اصحاب اجماع منتهی شده است و آنها آن را صحیح دانسته اند و یا اینکه مراد صحت مروی است؟
🔹کلام محقق نوری
محدث نوری اصرار دارد بگوید که مراد از «ما» موصوله، متن حدیث است؛ یعنی متن حدیث، صحیح و درست میباشد. از این رو نباید بعد از اصحاب اجماع تا امام علیه السلام رجال سند را بررسی کنیم. او سپس این قول را تقویت میکند و یکی از وجوهی که برای اثبات آن بیان میکند این است آنچه از اصطلاح علماء در کتب رجال و درایه و مانند آن استفاده میشود این است که صحت، از اوصاف متن خبر است. خبر هرچند به اعتبار سند به صحیح و غیر صحیح تقسیم میشود ولی مراد از صحیح خود خبر است نه سند آن.
🔸معنای صحّت در کلام قدما
اما وقتی به استعمالات و کتب مراجعه میکنیم متوجه میشویم که صحت در میان قدما و متأخرین هم وصف متن حدیث بوده است و هم وصف سند آن. این هم از باب مجاز و تشبیه و تسامح نبوده است بلکه علی نحو الحقیقة به هر دو اطلاق میشده است. مثلا گاه میگویند: الخبر الصحیح یعنی متن حدیث صحیح است و گاه میگویند: بسند صحیح یا اسناد صحیحة.
👈محقق خراسانی در کفایه در مواردی مختلفی بر خلاف نظر صاحب معالم که قائل است که استعمال اعم از حقیقت است قائل است که استعمال بدون رعایت علاقه، علامت حقیقت است. مثلا گاه فردی به عنایت تشبیه و ادعا، کلمه ای را استعمال میکند مثلا به رجل شجاع، شیر میگوید. ولی گاه میبینیم که چنین تشبیهی در کار نیست؛ مثلا به شیر بیابان، شیر میگوید. استعمال کلمات قدماء و متأخرین نشان میدهد که آنها کاری به تشبیه و علاقه و مانند آن نداشتند؛ بلکه کلمه را در معنای اصلی خود استعمال کردهاند. بنابراین استعمال آنها در صحت در متن و سند هر دو استعمال حقیقی است.🔺
▪️برگرفته از : دروس رجال معظم له در سال 62، جلسه 12
#نکات_اشارات
#دروس_رجال
#رجال
#اجماع #صحت
—------—
🔍 کانال «مرکز فقهی امام محمد باقر(ع)»:
👉@mfeqhi
🌐نکتهای درباره اجماعهای مخالفدار
🔅گاهی میبینیم که مرحوم شیخ طوسی در مسألهای هم اکثریت را به طائفه نسبت داده و هم دعوای اجماع کرده است. ظاهر این دو مدعا با هم منافات دارد چون ادعای اکثریت به معنای وجود مخالف در مسأله است. ولی آنطور که صاحب ریاض میگوید تحقیق در مسأله نشان میدهد که این دو نسبت و ادعا با هم منافات ندارد. چون مبنای بسیاری در باب اجماع این است که خروج معلوم النسب از تحت اجماع مضر نیست. قهراً ممکن است در عین حال که در این مسئله اکثریت هست و مخالف در مسئله هست، دعوای اجماع بکنند.
🔆البته گاهی هم اینگونه است که این بزرگان کبریاتی را مورد اتفاق دانستهاند و خودشان آن کبری را به موارد خاصه تطبیق کردهاند و صغری را هم خودشان تشخیص دادهاند و گفتهاند اجماع به کبریات، علی نحو الاجمال، اجماع به نتایج است و به این جهت در نتایج، دعوای اجماع کردهاند. حتی ممکن است که مسئله اصلا معنون نبوده و یا مورد اختلاف باشد ولی عین حال در نتایج دعوای اجماع شود. در بسیاری از موارد صحیح همین وجه است.
▪️منبع: کتاب الصوم، جلسه ۱۰۱
#نکات_اشارات
#اجماع
___
👈کانال مرکز فقهی امام محمد باقر علیهالسلام
@mfeqhi
🔆سه نکته در باب اجماع منقول
1️⃣. «بلاخلاف»، در کلام مرحوم شیخ در مبسوط قویتر است از «عند علمائنا» در کتاب علامه یا از «بلاخلاف» در کتابهای بعدی؛ زیرا شیخ طوسی و محقق حلّی و علمای این دوران حتی کتاب غنیه نیز ناظر به همه مسلمانان بودهاند؛ اما در کتابهای بعدی که فقه اماميه از فقه اهل سنت تجريد شده، مقصود «بلاخلاف» بين امامیه است. شیخ طوسی در مبسوط چنین گفته است: «والمحجور علیه اذا کان بالغاً یقع طلاقه بلاخلاف الا ابن ابي ليلي فانه خالف فيه»؛ اين عبارت شاهد است بر اينکه مقصود از «بلاخلاف» در کلام وی، «بلاخلاف بين المسلمين» است.
2️⃣. فقیهانی مثل شيخ طوسي و محقق كركي، موارد اختلافي را متذكر میشوند؛ بنابراین اگر در مسألهای از اختلاف آرا سخنی به میان نیاوردند، ظاهرش تحقق اجماع و يا حدأقل نفي خلاف است.
3️⃣. اینکه مخالفت یک فقیه بتواند به اجماع ضرر بزند، وابسته به خصوصیات آن فقیه است؛ برای مثال، محقق حلی زنا کردن با ذات بعل یا معتده رجعیه که باعث حرمت ابد میشود را به شهرت نسبت میدهد. مرحوم آقاي حكيم در مستمسک میگوید: اجماع براي محقق حلّي ثابت نشده است؛ ولي ديگران اجماع را نقل كرده و همين نقل اجماع برای ما کفایت میکند. ولي هنگامی که فقيه برجستهای همچون محقق حلّي با نزدیکی عصر او به قدما و اطلاع وي از اقوال آنان و نیز در دست داشتن کتب فقهي كه برخي از آنها به دست ما نرسيده است، نسبت به ثبوت اجماع در مسأله ترديد نموده، چگونه ميتوان ادعاي اجماع را پذيرفت. محقق حلّي كسي است كه شبهه افقهيّت مطلق وی در ميان است.
در حالی که مخالفت ابن جنيد - با توجه به نادر بودن برخي آراي فقهي او كه در بسياري موارد با ضروريات اماميه ناسازگار است - به اجماع لطمهای نمیساند.
🔸به نقل از:
http://l1l.ir/5h7g
#اجماع
#نکات_اشارات
___
👈کانال مرکز فقهی امام محمد باقر علیهالسلام
@mfeqhi
🔆اجماع عامه و خاصه
(از دیدگاه آیتالله العظمی شبیری زنجانی)
🔰مراد از اجماع خاصه، اجماع علمای امامیه است. و مراد از اجماع عامه، اجماع علمای اهل سنت است.
👈مرحوم آقاي بروجردي معتقد است که فقه امامیه به منزله حاشيهای بر فقه اهل سنت است و روايات شیعه به منزله تعليقه بر انظار و افكار اهل سنت است؛ بنابراین، اگر از سویی، عامه بر حکم مسألهای که محل ابتلای عموم است، اتفاق نظر داشتند و از سوی دیگر با اینکه جای تقيه نبوده اما ردعي از سوي معصوم نرسيده باشد، آن فتوا به عنوان بناي متشرعه، حجت خواهد بود. همانگونه که بنای عقلا با عدم ردع معصوم حجیّت پیدا میکند.
✳️کلام مرحوم آقای بروجردی صحیح است؛ برای مثال، برای اثبات سیادت، اگر دليلي كه انتساب به هاشمي را از سوي پدر لازم بداند، وجود نداشت، اتفاق نظر اهل سنت مبنی بر کافی نبودن انتساب از سوی مادر و نیز عدم وجود روايتي در ردّ اين نظريه، خود دليلي بر امضاي نظر اهل سنت است؛ چه رسد به اينكه رواياتي همچون مرسله حماد بن عيسي مطابق با اين نظر وارد شده است.
🔹حال اگر کسی اشکال کند که ممکن است رواياتي از ائمه(ع) در ردّ اهل سنت صادر شده ولی به دست ما نرسیده است؟ پاسخ داده میشود که در مسائل مورد ابتلاي عموم که اجماع اهل سنت در آن وجود دارد؛ میبایست در صورت عدم رضایت معصوم، روايات بسیاری در ردّ آن صادر شده باشد. ردّ بايد با قوّت و ضعف مسأله در بین مسلمانان متناسب باشد؛ اگر روايات بسیاری در ردّ وارد شده باشد، نميتوان گفت که هيچيک به دست ما نرسيده است.
🔸البته باید به این نکته توجه کرد، در صورتی که اجماع مسلمانان در زمان یکی از معصومان (ع) ثابت شود، مخالفت اهل سنت پس از آن به حجیّت اجماع ضرری نمیرساند. برای مثال، در زمان امام باقر(ع) اجماع مسلمانان بر اینکه جنون مرد موجب خیار فسخ نکاح میشود، کافی است و مخالفت ابوحنیفه در زمان امام صادق(ع) به حجیّت اجماع ضرری نمیرساند.
▪️به نقل از:
http://l1l.ir/mfeqhi139
#اجماع
#نکات_اشارات
___
👈کانال مرکز فقهی امام محمد باقر علیهالسلام
@mfeqhi
🔆آیا میتوان به اجماع برای «مفطریت اکل و شرب غیر متعارف» تکیه نمود؟
👈 دليل مهم بسياري از متأخرين براي حرام و مفطر خواندن مأكول و مشروب غير متعارف، دعواي اجماعات مستفيضه است؛ مرحوم صاحب رياض، مرحوم حكيم و برخی ديگر به همين دليل استناد میكنند.
❇️بحث این است که آيا چنين اجماعی ثابت است و در صورت اثبات آیا حجت است؟ مسأله از زمان مرحوم سيد مرتضي مطرح شده و برخی با ترديد يا با تمايل به قول ديگر به مخالفت برخاستهاند.
👈در این مسأله از یک سو، اتصال از زمان مرحوم شيخ مفيد تا زمان معصوم ثابت نيست؛ زیرا قبل از شيخ مفيد مطرح نبوده و فتوایي راجع به آن وجود ندارد؛ شيخ صدوق، مرحوم كليني، سعد بن عبدالله، علي بن بابويه و جعفي دربارۀ آن چيزي مطرح نکردهاند و از سوی ديگر، مسأله أکل و شرب غیر متعارف از مسائل مبتلابه نيست كه بيان حكم آن لازم بوده تا عدم اثبات مخالفت از جانب معصوم كاشف از نظر ایشان باشد.
#نکات_اشارات
#فقه
#اجماع
____
📣کانال مرکز فقهی امام محمدباقر علیه السلام
👉@mfeqhi
🌟نکات و اشارات🌟
🔰مراتب سه گانه در نقلیات
🔸در نقلیاتی که واقع شده است سه رتبه وجود دارد:
1️⃣گاهی تعبیر به «اجماعاً» است،
2️⃣گاهی یک رتبه پایینتر تعبیر به «بلاخلاف» شده،
3️⃣و گاهی هم تعبیر به «بلاخلافٍ اجده» شده است.
🔹هر کدام از این سه تعبیر از نظر قوت و ضعف متفاوت از هم هستند.
✳️اگر مسئلهای را سه یا چهار نفر عنوان کرده باشند و نظرشان هم موافق هم باشد، «بلاخلاف» خواهد بود، ولی اجماع بر آن اطلاق نمیشود.
🔅در اجماع باید معمول و متعارف اشخاص مسئله را عنوان کرده باشند، البته اگر فرد نادری هم عنوان نکرده باشد، ضرری به اجماع وارد نمیکند و توافق معمول و متعارف اشخاص کفایت میکند.
▪️خارج فقه آیتالله العظمی شبیری زنجانی، کتاب البیع، ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۲
#نکات_اشارات
#اجماع
____
🌐کانال مرکز فقهی امام محمدباقر علیه السلام
👉@mfeqhi
🌟نکات و اشارات🌟
🔰چارچوب حجیت اجماع
استاد معظّم حاج سید محمد جواد شبیری زنجانی:
🔹مرحوم آقای خویی اجماع معلوم المدرک یا محتمل المدرک را حجت نمیدانند؛ چرا که ممکن است مجمعین به خاطر این مدرک اجماع کرده باشند، و لذا حجیتی ندارد.
🔸اغلب فقها اعتبار اجماع را از باب «حدس» میدانند.
🔹آیت الله زنجانی اشکال میکنند که «حدس»، راه کشف قول معصوم نیست، بلکه وجه حجیت اجماع، «تقریر» است و شرط «تقریر»، «اتصال اجماع به زمان معصوم» است. به این بیان که در زمان معصوم اجماع بوده است و با عدم ردع معصوم، تقریر معصوم استفاده میشود.
🔸لذا اجماع معلوم المدرک هم حجت است؛ زیرا دلیلی نداریم که معصوم باید خطاهای علمی علما را برطرف کند، بلکه خطای در فتوا را باید برطرف کند. در نتیجه شرط ثبوتی اجماع، مدرکی نبودن اجماع نیست. اما غالبا شرط اثباتی اجماع، مدرکی نبودن آن است، زیرا غالبا برای احراز اتصال فتوا به معصوم لازم است که اجماع مدرکی نباشد.
🔹گاهی به خاطر مدرکی بودن اجماع احتمال میدهیم که زمان معصوم چنین اجماعی نبوده است. البته با وجود مدرکی بودن اجماع، در دو صورت اتصال آن به زمان معصوم را احراز میکنیم:
1️⃣اول مطلبی که خیلی محل ابتلاست و امکان ندارد این مطلب در زمان معصوم مورد ابتلا نباشد؛ مثلا تعداد رکعات نماز صبح حتما در زمان معصوم هم محل ابتلا بوده است.
2️⃣دوم گاهی از تکرر روایات در موضوعی استفاده میشود که مطلبی در زمان معصوم مطرح بوده است. در چنین مواردی که اتصال به زمان معصوم احراز میشود، مدرکی بودن اجماع مضر نیست.
▪️درس خارج فقه، ۱۹ آذر سال ۱۳۹۸
#نکات_اشارات
#اصول_فقه
#اجماع
____
🌐کانال مرکز فقهی امام محمدباقر علیه السلام
👉@mfeqhi
🌟نکات و اشارات🌟
🔰اشتراط ایمان در اعتکاف
آیا اجماع دلیل بر اشتراط ایمان در اعتکاف است؟
آیتالله العظمی شبیری زنجانی: آقای حکیم، هم در بحث اعتکاف و هم در بحث صوم بر اشتراط ایمان در صحت عبادت ادعای اجماع میکنند.۱
🔸ما اجماع را ما نفهمیدیم چه نوع اجماعی است! البته فرصت نشد استقراء کنیم، چون احتیاجی به استقراء نداشت؛ ولی در همین دو کتابی که محل مراجعه همه ما است، یعنی شرایع۲ و کتابهای شهیدین ـ شرح لمعه۳ و دروس۴ ـ چنین چیزی نیست.
🔹اینها میگویند: شرط برای اعتکاف و صوم عبارت است از اسلام، و در تفسیر اسلام، ایمان را داخل اسلام نمیکنند. بلکه در تفسیری که در همین کتابها هست، مقابل اسلام خوارج و غلات و امثال اینها را ذکر میکنند، نه فرق منحرفه دیگر از اسلام را.
🔸 هیچکدام از آنها را داخل در فاقد اسلام نمیدانند؛ پس ایشان از کجا این دعوای اجماع را کردهاند؟ ما وجهش را نمیفهمیم. با این که این کتابها دم دست خود ایشان بوده است و این کتابها مخفی نبوده است.
البته بعضی کتابهای دیگر مثل جواهر۵ و مثل مدارک۶ فتوایشان این است که ایمان شرط است؛ اما نه این که دعوای اجماع کرده باشند بلکه رای خودشان این طور است.
✅ خلاصه از ناحیه اجماع نمیشود این مطلب را اثبات کرد. من حدس میزنم اصلاً شهرت هم در کار نباشد. پس از نظر اجماع مطلب تمام نیست.
——
۱. مستمسک العروة الوثقی، ج۸، ص ۵۳۹.
۲. شرائع الإسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ج۱، ص ۱۹۲.
۳. الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة (المحشی - کلانتر)، ج۲، ص ۱۴۹.
۴. الدروس الشرعیة فی فقه الإمامیة، ج۱، ص ۲۹۸.
۵. جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج۱۷، ص ۱۶۱.
۶. مدارک الأحکام فی شرح عبادات شرائع الإسلام، ج۶، ص ۳۱۰.
◀️ منبع: دروس خارج فقه، کتاب الاعتکاف، جلسه ۵. قابل دسترسی در نرم افزار آثار آیتالله العظمی شبیری زنجانی
#نکات_اشارات
#اجماع
#فقه
#اعتکاف
____
🌐 کانال مرکز فقهی امام محمدباقر علیه السلام
👉@mfeqhi