eitaa logo
مرکز فقهی امام محمدباقر علیه‌السلام
537 دنبال‌کننده
436 عکس
52 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰یادداشت محقق ✅ ذُکری بودن شرط طهارت و ایمان برای صحت اقتدا و صحت جماعت 🔸اگر بعد از نماز جماعت کشف خلاف شود که امام جماعت وضو نداشته یا جنب بوده یا کافر بوده است، در صورتی که مأموم مرتکب اموری که در جماعت مغتفر است و در فرادا مغتفر نیست، نشده باشد حکم به صحت نمازش می شود. ولی اگر مرتکب امور مذکور شده باشد، صحت نماز وی بین فقها اختلافی است و این اختلاف مبنی بر صحت و بطلان چنین نماز جماعتی است. اگر جماعت صحیح باشد حکم به صحت نماز مأموم می شود، ولی اگر باطل باشد نماز مأموم نیز باطل است. 🔹صحت و بطلان جماعت نیز متوقف بر این است که شرط طهارت و ایمان امام جماعت نسبت به مأمومین ذُکری باشد یا واقعی. اگر از ادله ذکری بودن آنها استفاده شود حکم به صحت جماعت می شود وگرنه حکم به بطلان جماعت می شود. 🔸 روایات متعددی وارد شده که حکم به عدم اعاده نماز مأموم شده است، ولی عمدۀ مشکل این روایات این است که از آنها صحت جماعت استفاده نمی شود، بلکه صریح در صحت اقتدا و صحت نماز فرادا هستند، ولی از میان این روایات، دو روایت به تقریبی که بیان خواهد شد ظاهر در صحت جماعت هستند. 👈 متن روایات و ادامۀ بحث را اینجا بخوانید: B2n.ir/r53254 --- 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام @mfeqhi
🔰یادداشت محقق ✅ حل تهافت بین «قد أفطر» و «و هو صائم» در روایت سماعه 🔸 در روایتی از سماعه می‌‎خوانیم: «قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ كَذَبَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ- فَقَالَ قَدْ أَفْطَرَ وَ عَلَيْهِ قَضَاؤُهُ وَ هُوَ صَائِمٌ يَقْضِي صَوْمَهُ وَ وُضُوءَهُ إِذَا تَعَمَّدَ»، ابتدای روایت آمده است که: «قَدْ أَفْطَرَ وَ عَلَيْهِ قَضَاؤُهُ»، یعنی روزه کسی که در ماه مبارک بر خدا کذب بسته صحیح نیست و باید آن را قضا کند، بعد در ادامه می‌گوید: «وَ هُوَ صَائِمٌ» که ظاهرش این است که روزه‌اش صحیح است و نیاز به قضا ندارد. این روایت به ظاهر جمع بین متناقضین کرده است که باید راه حلی برای رفع این تناقض ارائه کرد. 🔹 آقای خویی برای خروج از تناقض چهار توجیه برای جمله «و هو صائم» بیان کرده که در همۀ آنها مناقشه کرده و در نهایت فرموده: «كيفما كان، فلا يحتمل ظهور قوله: «و هو صائم» في صحّة الصوم، للزوم المناقضة، فإن تمّ الوجه الأوّل وإلّا فغاية الأمر أن تصبح الرواية مجملة فتسقط عن الحجّيّة ويردّ علمها إلى أهلها.» 👈 ادامۀ بحث را اینجا بخوانید: B2n.ir/w33189 --- 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام @mfeqhi
🔰نقد و نظر ✅ نماز اول وقت حاضران در عرفه افضل آن است که هر نمازی در اول وقت خودش به جا آورده شود. دلیل این حکم، اخبار مستفیضه‌ای است که به آن دستور می‌دهند. در برخی از این روایات، فضیلت نماز اول وقت نسبت به آخر وقت، مانند فضیلت آخرت به دنیا دانسته شده است. 🔸 اما دست کم دو استثنای از این حکم مربوط به نماز حاجیان است. 🔹 استثنای نخست حکم دربارۀ نماز مغرب و عشای کسی که از عرفات بیرون آمده است، به واسطۀ دلیل خاص، تأخیرشان تا رسیدن به مزدلفه افضل است؛ حتی اگر به ثلث شب برسد. در صحیحۀ محمد بن مسلم بدین حکم تصریح شده است: 🔆 «تا زمانی‌که به به «جمع» نرسیده‌ای نماز مغرب را نخوان؛ حتی اگر ثلث شب هم گذشته باشد.» 👈 علامه مجلسی دربارۀ معنای «جمع» می‌گوید، به مشعر الحرام «جمع» می‌گویند؛ ازآن‌رو که مردم در آن گرد هم می‌آیند؛ یا به این دلیل که در آنجا بین نماز مغرب و عشا در یک اذان و دو اقامه جمع می‌شود؛ و یا به دلیل استحباب تأخیر انداختن نماز به «جمع»؛ که این حکم اجماعی بین فقیهان است. 📌 اگرچه در لسان این روایت از خواندن نماز مغرب در آغاز وقت، نهی شده است؛ اما این نهی به معنای حرمت نیست تا نماز در اول وقت و در عرفه باطل باشد؛ چراکه از نهی در مقام توهم امر، حرمت استفاده نمی‌شود. خصوصاً که نقل فعل پیامبر(ص) نیز مؤید این برداشت است که ایشان نماز مغرب را در شعب خواندند و همچنین امام باقر(ع) نیز نمز مغرب را بین عرفه و مزدلفه به جا آوردند. 🔸 استثنای دوم حکم همچنین از این حکم، نماز عشا به صورت کلی نیز استثنا شده است؛ چراکه تأخیر آن تا زمانی که شفق احمر از بین برود، افضل است. 👈 متن این یادداشت را اینجا بخوانید: B2n.ir/p12696 --- 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام @mfeqh
🔰یادداشت محقق ✅ نسیان سجده و تشهد جاهل به تقدم و تأخر 🔸 اگر از نمازگزار سجده و تشهد فوت شده باشد باید پس از نماز آن را قضا کند، و اگر سابق و لاحق معلوم باشد و ترتیب معتبر باشد باید ابتدا شده آورده شود، سپس تشهد. البته غیر از مرحوم سید که در اعتبار ترتیب احتیاط می کند، معمول آقایان ترتیب را معتبر نمی دانند و می گویند ولو در ادای اجزای فراموش شده ترتیب معتبر باشد، در قضایش معتبر نیست. آنچه بین فقها خلافی است جایی می‌باشد که ترتیب در قضا معتبر باشد و سابق و لاحق معلوم نباشد. مرحوم سید می فرماید یکی از اینها را اول بجا بیاورد، سپس دیگری را و دوباره اولی را بیاورد، آقای خوئی می فرماید باید اول تشهد را بجا بیاورد، سپس سجده و دوباره تشهد. همچنین در این فرع که یکی از اینها فوت شده و معلوم نیست کدام فوت شده، مرحوم سید می فرماید هر دو را بجا بیاورد و آقای خوئی می فرماید اول باید تشهد را بجا بیاورد و بعد سجده را، البته بنابر اعتبار ترتیب را در اینجا ندارد.[6] در این نوشتار درصدد بررسی نکته تفرد مرحوم آقای خوئی در این مسئله هستیم. 🔹این مسئله مبتنی بر مسئله‌ای است مختار ایشان با مختار صاحب عروه مخالف است، ایشان برخلاف صاحب عروه فتوا داده که اگر کسی قضای اجزایش مانده، هنوز از نماز خارج نشده و قضای اجزای فائته داخل در نماز است، ولی مرحوم سید معتقد است که شخص از نماز خارج شده و قضا یک شیء مستقل است. 🔸 با توجه به این مسئلۀ اختلافی، ایشان در فرع اول می فرماید اگر شخص بخواهد اول سجده را بیاورد چون هنوز از نماز فارغ نشده، محتمل است زیادی سجده شود؛ چون شاید تشهد لاحق بوده است و با آوردن سجده، نماز باطل می شود و محلی برای تشهد باقی نمی ماند. اما اگر اول تشهد را بیاورد، اگر تشهد مقدم بوده که جزو نمازش محسوب می شود و اگر مقدم نبوده، از آن جهت که تشهد ذکر است، زیاده آن اشکالی ندارد. 🔹به عبارت دیگر، تشهد را می توان به قصد قربت مطلقه اول آورد، اما این کار را در باب سجده نمی تواند بکند؛ چون ایشان معتقدست اگر کسی رجاء هم این کار را کند صورت سجده نماز را ابطال می کند. و از آن جهت که علم اجمالی به تقدیم تشهد یا سجده داریم، باید ابتدا تشهد، سپس سجده و دوباره تشهد آورده شود تا امتثال علم اجمالی شده باشد. 🔸 با توجه به آنچه بیان شد وجه تفاوت فتوای آقای خوئی با مرحوم سید در فرع دوم که یکی قضا شده و نمی داند تشهد است یا سجده، هم روشن می شود. اینکه آقای خوئی فرموده باید اول تشهد آورده شود، از این جهت است که علم اجمالی به وجوب قضای یکی از اینها داریم، اگر قضای سجده آورده شود، قطعا آوردن قضای تشهد لغو است، چون فائته اگر خود سجده بوده تشهد فوت نشده تا اتیانش لازم باشد و اگر فائته تشهد بوده، سجده نماز را ابطال می کند، پس قطعا بجا آوردن تشهد بعد از سجده لغو است، لذا از باب علم اجمالی که باید هر دوی از اینها آورده شود، باید تشهد مقدم شود. لینک این مطلب: B2n.ir/m77870 --- 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام @mfeqh
🔰نقد و نظر ✅ تنها تفاوت زن و مرد در واجبات نماز 🔸مرد و زن در تمام واجبات نماز با هم یکسان‌اند؛ چراکه ادلۀ نماز عمومیت دارند و شامل مرد و زن می‌شوند. این مهم با تکیه بر قاعدۀ اشتراک احکام و همچنین اجماع فقیهان و سیرۀ مستمر بین مسلمانان ثابت می‌شود. 👈 اما در واجبات نماز، مرد و زن تنها در یک حکم متفاوتند؛ و آن تفاوت در جهر و اخفات قرائت است. این حکم، به دلیل روایات خاصی است که در این بحث وارد شده است، مبنی بر اینکه بر زنان جهر در قرائت واجب نیست. 🔹برای نمونه در روایتی، علی بن یقطین از امام کاظم(علیه‌السلام) دربارۀ اندازۀ بلندی صدا در قرائت نماز زنان می‌پرسد؛ و حضرت در پاسخ می‌فرمایند: «به اندازه‌ای که بشنود.» 📌 متن کامل این یادداشت را اینجا بخوانید: B2n.ir/f85694 --- 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام @mfeqhi
🔰نقد و نظر ✅ غیبت همیشه حرام است مگر... قاعدۀ کلی در غیبت، حرمت است. اساساً غیبت به دلایل چهارگانه حرام است و در شریعت مطهره، از گناهان کبیره قلمداد شده است. اما از این حکم قطعی دو مورد استثنا شده است: 🔸 استثنای نخست: وجود مصلحت استثنای نخست، جایی که مصلحتی در کار باشد؛ مصلحتی همچون نصیحت کسی که درخواست راهنمایی و استشاره دارد، یا در تظلّم از ظالم و یا دفع ضرر از کسی‌که غیبتش می‌شود و یا بر حذر داشتن مؤمن از وقوع در ضرر؛ همچنین در جرح شهود و امثال این موارد. نکتۀ مهم آن است که باید مصلحتی شرعی برای بیان‌کننده یا شنونده، یا کسی‌که از غیبت او می‌شود، و یا غیر ایشان باشد. 🔹 در حقیقت، دلیل حرمت غیبت، مصلحت حفظ احترام مؤمن است، و از این رو اباحه و حرمت این کار، بر مدار بود و نبود مصلحت می‌گردد و در جایی که مصلحت راجح و بالاتری در کار باشد، اصل این کار حرام نخواهد بود. 🔸استثنای دوم: متجاهر به گناه اگرچه غیبتِ خالی از مصلحت حرام است، ولی در عین حال جایی که غیبت‌شنوده آشکارا گناه می‌کند، از این قاعده مستثناست. در چنین مواردی غیبت، بدون رعایت مصلحت جایز است؛ چراکه چنین فردی با تجاهر به فسق و گناه آشکارایش حرمت و مصونیت خود را در برابر غیبت هتک کرده است. اخبار و روایات در جواز غیبت چنین فردی به حد استفاضه می‌رسد. از جمله در حدیث نقل شده از پیامبر اکرم(ص) می‌خوانیم: «کسی‌که پوشش حیا را از خود کنار بزند، غیبت نخواهد داشت.» 🔹اقتضای اطلاق این دو دلیل و روایات دیگری که در همین مضمون وارد شده‌اند، آن است که غیبت در مورد چنین فردی به غیبت در مورد گناهی که تجاهر بدان می‌کند اختصاص ندارد. 📌 متن کامل این یادداشت را اینجا بخوانید: https://B2n.ir/a14991 --- 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام @mfeqhi
🔰نقد و نظر ✅ یک استثنا از پرداخت زکات به مؤمنان 🔸 در پرداخت زکات، شرط آن است که کسی که به او زکات را پرداخت می‌شود، مؤمن (شیعه) باشد. بنابراین به کافر زکات داده نمی‌شود. این حکم در میان عامۀ مسلمانان و شیعیان هیچ مخالفی ندارد. به باور فقیهان شیعه، همچنین است حکم زکات دادن به مخالف، و باورمندان به غیر حق از دیگر فرقه‌های مسلمانان. دلیل این حکم عبارت است از اجماع فقیهان، و نصوص متواتر. 🔹 از جمله در روایتی که زراه و بکیر و فضیل و محمد بن مسلم و برید، همگی از امام باقر و امام صادق علیهما السلام نقل نموده‌اند، که ایشان تصریح دارند: محل خرج نمودن زکات، اهل ولایت(شیعیان) است. حتی در برخی از روایات به تصریح، از پرداخت زکات به زیدیه منع شده است. همچنین در پاره‌ای دیگر از روایات تأکید شده که محل خرج شدن زکات، جز در بین شیعیان نیست. بنابراین اجمالاً ایمان شرط در پرداخت تمام اصناف زکات است؛ اما در عین حال این حکم نیز یک استثنا دارد: 🔸استثنای حکم: مؤلفة قلوبهم استثنای پرداخت زکات به غیر شیعیان، مربوط به «مؤلفة قلوبهم» است. یعنی کسانی که برای نزدیک‌شدن و متمایل شدن قلب ایشان به حق، به آنها پول پرداخت می‌شود. مانند کافرانی که در جنگ برای گرایش پیدا کردن به سمت مسلمانان به آنها توجه می‌شود و یا برای مسلمان شدن‌شان چنین کمک‌های مالی به ایشان پرداخت می‌شود. و یا ممکن است اعم از کفار و یا مسلمانان سست عقیده باشد. ادامه این مقاله را اینجا بخوانید: https://B2n.ir/a06116 --- 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام @mfeqhi
🔰نقد و نظر ✅ عدول از سوره در نماز واجب 🔸 عدول از سوره به سورۀ دیگر در نماز واجب به دلیل اخبار مستفیض، بلکه متواتر، جایز است؛ البته به شرط آنکه از نصف سوره نگذشته باشد. و در صورت عبور از میانۀ سوره، جایز نیست؛ به دلیل اجماعاتی که از گروهی از فقیهان نقل شده است. 🔹 اما روایت عبیدة بن زراره از امام صادق(ع) مخالف این حکم است. اما این روایت شاذ است و عمل هیچ‌کدام از اصحاب، غیر از کاشف الغطا، به این روایت نقل نشده است. 🔸 اما این حکم یک استثنا دارد: در مورد سورۀ توحید و کافرون، پس از شروع در این دو سوره، جواز عدول از آنها صادر نشده است؛ به دلیل روایات مستفیضه‌ای که وارد شده است. از جمله روایت عمرو بن نصر که می‌گوید: «از هر سوره‌ای می‌توان به سورۀ دیگر بازگشت، مگر سورۀ توحید و کافرون». متن کامل این مقاله را اینجا بخوانید: https://B2n.ir/j29023 --- 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام 🌐https://m-feqhi.ir/ 🆔@mfeqhi
🔰نقد و نظر ✅ دو استثنا از حرمت قطع نماز واجب 🔹 قطع کردن نماز واجب، جایز نیست؛ مگر آنکه ضرورتی در بین باشد مانند حفظ جان یا مال محترم یا دفع ضرر بدنی یا مالی؛ یا خوف فوت واجب مضیّق در فرضی که نماز واجب وقت کافی دارد. 🔸 اگرچه برخی از آیات همچون آیۀ « وَ لاَ تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ» مورد استناد فقیهان قرار گرفته؛ اما عمده در دلیل این حکم، اجماع است و این حکم را نمی‌توان با تکیۀ صرف بر ادلۀ لفظی اثبات نمود. البته دقت در پرسش‌هایی که دربارۀ برخی از افعالی که نیاز به انجام آن در نماز هست، نشان از آن دارد که در این سؤالات نوعی اشعار به آن است که عدم جواز قطع نماز نزد مؤمنان در آن زمان مفروغ عنه بوده؛ و الا بدون آنکه نیاز به سؤال از حکم آن باشد، نماز را می‌شکستند و کارشان را انجام می‌دادند. 📌 بالجمله، قطع نماز حرام است مگر در دوجا: 1️⃣ تدارک اذان و اقامه برای کسی که فراموش کرده البته تا پیش از رکوع 2️⃣ ادراک نماز جماعت با امام اصلی ◀️ متن کامل این مقاله را اینجا بخوانید: https://B2n.ir/t00547 --- 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام 🌐https://m-feqhi.ir/ 🆔@mfeqhi
🔰نقد و نظر ✅ دو تفاوت در شرایط نماز نافله و واجب 🔹 تمام شرایط نماز فریضه، اعم از طهارت، پوشش، صفات لباس نمازگزار و غیر آن، در نافله هم شرط است؛ چراکه ادله‌ای که موجب اعتبار آن می‌شود در هر نمازی آن شرایط را لازم می‌کند؛ چه نافله باشد و چه فریضه. بنابراین همۀ شرایط نمازهای واجب، در نمازهای نافله نیز شرط هستند. اما این حکم دو استثنا دارد: 🔸 الف) استقبال قبله 🔸 ب) استقرار ◀️ تفصیل و دلایل این دو استثنا را اینجا بخوانید: https://B2n.ir/u33870 --- 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام 🌐https://m-feqhi.ir/ 🆔@mfeqhi
🔰یادداشت محقق ✅ کیفیت جمع بین موضوعیت خوف و عدم ترتب احکام بر آن 🔸در آیه شریفه «وَ اللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ»، احکام موعظه، کناره‌گیری از هم‌بستری و کتک زدن بر «وَ اللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ» قرار داده شده است؛ یعنی موضوع این احکام، خوف است و با تحقق خوف باید بار شوند، در حالی‌که بالاتفاق مادامی که نشوز محقق نشده باشد این احکام بار نمی شود. مفسران و فقیهان برای حل این مشکل، تصرفاتی در آیه کرده‌اند که خلاف ظاهر به نظر می رسد. در این نوشتار درصدد نقد این تصرفات و ارائه راهی برای حل مشکل مذکور هستیم. 📌 متن کامل این نوشتار را اینجا بخوانید: https://B2n.ir/h38843 ____ 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام 🌐https://m-feqhi.ir/ 🆔@mfeqhi
🔰نقد و نظر ✅ یک استثنا از حرمت ولایت جائر ولایت جائر حرام است. به دلیل نصوصی که از جملۀ آنها روایت تحف است و می‌فرماید: «فولایة الوالي الجائر و ولایة ولاته و العمل لهم و الکسب لهم بجهة الولایة معهم حرام محرّم... .» اما از این حکم یک مورد استثنا شده است. ◀️ این استثنا را اینجا بخوانید: https://B2n.ir/r58009 --- 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام 🌐https://m-feqhi.ir/ 🆔@mfeqhi