eitaa logo
مرکز فقهی امام محمدباقر علیه‌السلام
533 دنبال‌کننده
436 عکس
52 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰بحث از ولایت ولیّ بر اموال و نفوس صبیان نویسنده: «علی معتمدی» 🔅بحث از ولایت ولیّ بر اموال و نفوس صبیان از دو جهت قابل طرح است: جهت اول این است که آیا ولیّ حتی نسبت به ایام بلوغ نیز بر اموال صبی ولایت دارد؟ و جهت دوم این است که آیا ولیّ حتی نسبت به ایام بلوغ، ولایت بر نفس صبی دارد یا خیر؟ 🔹ولایت بر اموال نسبت به ایام بلوغ شیخ طوسی در خلاف فرموده است: «إذا آجر الأب أو الوصي الصبي أو شيئا من ماله مدة، صحت الإجارة بلا خلاف، فان بلغ الصبي قبل انقضاء المدة، كان له ما بقي، و لم يكن للصبي فسخه... دليلنا: أن العقد على عين الصبي أو على ماله وقع صحيحا بلا خلاف، فمن ادعى أن له الفسخ بعد بلوغه فعليه الدلالة.» 🔸بررسی کلام شیخ طوسی صاحب عروه در مقام اشکال به کلام شیخ طوسی فرموده است که این مطلب، صغرویاً درست نیست زیرا ولیّ نسبت به ایام بلوغ صبی، ولایت ندارد. ولی ولایت ولیّ گرچه بقائاً و بعد از بلوغ صبی از بین می‌رود و اختیار با «مولّی علیه» است امّا فقهاء در باب اموال ولایت ولیّ را مطلق دانسته و قائلند که او می‌تواند حدوثاً حتی نسبت به ایام بلوغِ صبی با توجه به مصلحت او تصرف کند. لذا ولیّ بناء بر اقتضاء مصلحت می‌تواند حتی در منافع متأخره اموال صبی، تصرف کند و ولیّ در اختیار، حکمِ خود مولّی علیهِ بالغ را دارد یعنی همان طور که «مولّی علیه» اگر بالغ می‌بود می‌توانست در منافع متأخره مال خود تصرف کند ولیّ نیز قبل از بلوغِ صبی، می‌تواند در منافع متأخره مال او تصرف کند و از اطلاق ادله‌ای که تصرف در اموال صبی با رعایت مصلحت را جایز دانسته است استفاده می‌شود که ولایت ولیّ، محدود نیست به موردی که مملوک صبی، بالفعل موجود است بلکه منافع مستقبلی را نیز شامل می‌شود که ملکیت صبی در مورد آن، فعلی است. 🔹ولایت بر نفوس نسبت به ایام بلوغ در ولایت بر نفوس نیز بحث است که آیا ولیّ چنین ولایتی بر صبی دارد تا او را برای مدتی زائد بر بلوغ، اجیر شخصی دیگر کند؟ مرحوم آقای خویی در مقام انکار اطلاق ولایت بر نفوس فرموده است: «و أمّا بالنسبة إلى الصبي نفسه: فلم يدلّ أيّ دليل على ولاية الولي حتى بالإضافة إلى ما بعد البلوغ. نعم، في خصوص النكاح قام الدليل على الولاية على تزويج الصبي أو الصبيّة و لو كان الزواج دائماً، و أمّا في غيره فلم تثبت له هذه الولاية بحيث‌ يتمكّن من إيجاره للخدمة عشرين سنة مثلًا و لو تضمّن الغبطة و المصلحة. فلو آجره كذلك كانت الإجارة فيما زاد على البلوغ فضوليّة منوطة بإجازته بعد ما بلغ، فإنّ مجرّد عدم الدليل على الولاية كافٍ في عدم النفوذ و الافتقار إلى الإجازة.» البته در غیر از باب نکاح، در باب حج مجنون و غیر ممیز هم مفاد ادله این است که اگر ولیّ به نیابت از آن دو احرام ببندد و در اثناء عمل، مجنون و غیر ممیز، عاقل و بالغ شوند، مسلماً احرامشان صحیح است زیرا ولیّ در حکم مولی علیهِ کبیر است و گویا «مولّی علیه» در فرض رشد و عقل احرام بسته است زیرا اصولاً ولایت، یک امر عقلائی است که شخصی، ولیّ افرادی می‌شود که از جهت رشد و عقل کمبود دارند و همان اختیارات مولی علیه را در فرض رشد و عقل، البته با رعایت مصلحت او داراست لذا همان طور که شخص عاقل و بالغ می‌تواند خود را نسبت به زمان حاضر و آینده اجیر کند ولیّ، نیز قائم مقام او می‌شود و می‌تواند مطابق مصلحت، او را اجیر کند. و به نظر می‌رسد عرف برای باب حج و نکاح خصوصیتی قائل نیست زیرا عرف نسبت به شخصی که نمی‌تواند امور متناسب با شأن خود را انجام دهد، شخص عاقلی را به عنوان عقل منفصل او جایگزین می‌کند و محدودیت اختیارات این عقل منفصل به این که تا زمانی باشد و بعد از آن نباشد نیاز به تصریح دارد و ظاهراً مراد شیخ طوسی نیز همین است که حکم به نفوذ اجاره حتی نسبت به بعد از بلوغ کرده و فرموده است که به اجازه صبی بعد از بلوغ نیز نیازی نیست. ✳️جمع‌بندی ولیّ در عقد اجاره بر اموال صبی حتی نسبت به ایام بلوغ ولایت دارد؛ زیرا در باب اجاره، صبی در حال حاضر، مالک فعلیِ منافع متأخره اموال خود می‌باشد نه این که بعد از بلوغ، مالک آنها شود و از اطلاق ادله‌ای که تصرف در اموال صبی با رعایت مصلحت را جایز دانسته است استفاده می‌شود که ولایت ولیّ، به موردی که مملوک صبی، بالفعل موجود است محدود نیست، بلکه منافع مستقبلی که ملکیت صبی در مورد آن، فعلی است را نیز شامل می‌شود. همچنین ولیّ نسبت به نفس صبیّ حتی نسبت به بعد از بلوغ ولایت دارد؛ زیرا عرف نسبت به شخصی که نمی‌تواند امور متناسب با شأن خود را انجام دهد، شخص عاقلی را به عنوان عقل منفصل او جایگزین می‌کند و محدودیت اختیارات این عقل منفصل به این که تا زمانی باشد و بعد از آن نباشد نیاز به تصریح دارد. 👈متن کامل مقاله را اینجا بخوانید: http://bit.ly/mfeqhi168 ___ 🌐کانال مرکز فقهی امام محمد باقر علیه‌السلام @mfeqhi
11.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ویژۀ ▪️ای کوثر خدا و ای پارۀ تن رسول! طنین دادخواهی‌ات را از لابلای قرن‌ها شنیدم. اشک‌هایت را بر کوبه‌ی درهای کوچه پس کوچه‌های سرد مدینه یافتم و نشانِ کبودینِ تو را از قافله‌های سفر تاریخ، سراغ گرفتم... مادرم! روی‌گردانم از آنانی که بر ایشان خشم گرفتی و از آنان، روی برتافتی! و دلداده‌ام به مولایی که هنگام تنهایی و مظلومیّتش، به او چنین گفتی: «علی جان! جانم فدای جان تو، و وجودم سپرِ بلای تو! همواره همراهِ تواَم: در خیر و خوشی،‌ با تواَم؛ و در سختی و گرفتاری نیز، با تو خواهم بود!» س ع ▫️ امام محمد باقر علیه‌السلام @zanjani_net
🔰یادداشت محقق ✅عزل ولیّ قهری در فقه(۱) 🔹ولایت قهری پدر و جد پدری، اصلی مبتنی بر مقررات شرعی است. پدر و جد پدری از آن¬رو بر صغیر ولایت دارند که سنت نبوی (صلی الله علیه وآله) و امامان معصوم (علیهم السلام) و نیز سیره متشرعه، این دو را متصدی امور صغیر شناخته است. پس، بدون آن که رابطه ولایت نیاز به تأیید مراجع رسمی داشته باشد، دارای اعتبار است و مقام‌های قضایی از مداخله در امور ولی و صغیر منع شده‌اند. 🔸با وجود این، گاه ولی قهری، شایستگی این سمت را در ابتدا و یا اثنای تصدی ندارد. پس، چنانچه پدر یا جد پدری، شرایط لازم برای عهده‌دار شدن امور ولایت را نداشته باشند و یکی از آنها محجور یا به علتی ممنوع از تصرف در اموال مولی‌علیه گردد ولایت قانونی او ساقط می‌شود و دیگری ولایت طفل را به عهده می‌گیرد در این مورد نیاز به حکم دادگاه نیست؛ و در حقیقت ولی منعزل می‌شود. 🔹اما برکنار ساختن ولی قهری از سمت خویش نیازمند دلیل شرعی است و حذف این دو، جز از سوی مقام صلاحیت‌دار ممکن نخواهد بود. 🔸نظریه عزل ولی قهری می‌تواند مستند به دو دلیل شرعی گردد: قاعده لاضرر و عقل. ✳️ متن کامل بخش اول مقاله را اینجا بخوانید: https://b2n.ir/e65121 — 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام @mfeqhi
11.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ویژۀ ▪️ای کوثر خدا و ای پارۀ تن رسول! طنین دادخواهی‌ات را از لابلای قرن‌ها شنیدم. اشک‌هایت را بر کوبه‌ی درهای کوچه پس کوچه‌های سرد مدینه یافتم و نشانِ کبودینِ تو را از قافله‌های سفر تاریخ، سراغ گرفتم... مادرم! روی‌گردانم از آنانی که بر ایشان خشم گرفتی و از آنان، روی برتافتی! و دلداده‌ام به مولایی که هنگام تنهایی و مظلومیّتش، به او چنین گفتی: «علی جان! جانم فدای جان تو، و وجودم سپرِ بلای تو! همواره همراهِ تواَم: در خیر و خوشی،‌ با تواَم؛ و در سختی و گرفتاری نیز، با تو خواهم بود!» س ع ▫️ امام محمد باقر علیه‌السلام @zanjani_net
بیان وجوب اصل نماز در روایات، به دلیل بیان اهمیت ولایت بوده است استاد معظم، حاج سید محمدجواد شبیری زنجانی: ✳️ در کلمات رجال کشی گروه‌هایی به عنوان فقیه مطرح بوده‌اند. البته افرادی هم بوده‌اند که اگرچه جزء این گروه‌ها نیستند، ولی ائمه علیهم‌السلام به آنها دستور افتاء داده‌اند. مثلاً امام علیه‌السلام در مورد ابان بن تغلب می‌فرماید: «أفتِ الناس». یا در مورد معاذ نحوی هم آمده است که امام(ع) افتا دادن ایشان را تأیید می‌کنند. 📝 صحبت بر این است که چطور می‌توانیم فتاوای ایشان را به دست بیاوریم؟ آیا فتاوای ایشان الزاماً باید از طریق روایاتی که نقل کرده‌اند به دست آورده شود؟ عرض ما این بود که ممکن است در برخی موارد فتاوای این بزرگانِ معاصر ائمه، از طریق روایاتی که نقل می‌کردند، نباشد؛ بلکه سکوت ایشان کاشف از فتوایشان باشد. 📌 عرض می‌کردم که ما در بسیاری از مسائل اصلی فقه، روایتی نداریم؛ بلکه روایت در تفریعاتش است. در مسائلی همچون مطهرات، منجسات و... اصل مسئله، مفروغ‌عنه است و سؤالات در مورد فروعاتش است. مثلاً اصل نجاست بول، غائط، دم و یا اصل وجوب صلوة، وجوب زکات، وجوب صوم و... روایتی ندارد؛ زیرا این مسائل جزو مسلمات بودند و دربارۀ اصل حکم نیاز به ورود روایتی نبوده است. 🖌 ائمه علیهم السلام مواردی را دنبال می‌کردند که عامۀ مسلمین اشتباه کرده بودند و اشتباهاتشان را تذکر می‌دادند؛ از این رو در بسیاری از مسائل اصلی فقه روایتی در اصل مسئله نداریم. 👈 حتی در مورد نماز هم که در مورد وجوبش روایت داریم، اصل این موضوع برای بیان نکتۀ دیگری است. برای این است که بگوید نماز، روزه، حج و زکات واجب است و در کنارش ولایت هم واجب است؛ و اگرچه این پنج اصل در کنار هم واجب هستند، ولی چرا مردم چهار اصل نخست را گرفته‌اند ولی پنجمی را که از همه مهم‌تر است، رها کرده‌اند؟! یعنی این روایت هم مقدمه برای بحث مهم‌تری است که مردم بدان نپرداخته‌اند، نه به مواردی که بدان پرداخته‎اند. 🖊خارج فقه، 8/اردیبهشت/1403 —------— 🔍 کانال «مرکز فقهی امام محمد باقر(ع)»: 👉@mfeqhi
السلام علیکِ یا بنت موسی بن جعفر(سلام‌الله علیها) 🔆 شما عُرضه دارید و خوب هم عُرضه دارید! آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی: 1️⃣ آقای آسید ابوالحسن اصفهانی(قدس سره) عقیده داشت که حوزۀ نجف باید محفوظ بماند و حوزه قم فرع نجف باشد. (در دوره‌ای) اشخاص با اجازۀ آسید ابوالحسن به آقای صدر وجوهات می‌دادند. ولی در اواخر آقای آسید ابوالحسن اجازه‌اش را پس می‌گیرد. (لذا مرحوم) آقای صدر نمی‌تواند حوزه را اداره کند. حوزه قم داشت سقوط می‌کرد؛ لذا آقای صدر برای ادارۀ حوزۀ قم چند ماه قرض می‌کند. 2️⃣ (مرحوم) آقای رمضانی که منشی آقای صدر بود، می‌گفت: آقای صدر دوازده هزار تومان مقروض می‌شود. در آن زمان دوازده هزار تومان پول بسیار زیادی بود. پس از چند ماه آقای صدر مجبور می‌شود بگوید که دیگر نمی‌توانیم شهریه بدهیم. 3️⃣ (مرحوم) آقای رمضانی (نقل می‌کرد که) آقای صدر گفت:‌‌ همان ایام چند طلبه به منزل ما آمدند و گفتند: شنیده‌ایم که شما فرموده‌اید این دفعه شهریه ندهند. گفتم: بله، همین‌جور است. تا حالا هم این چند ماه را قرض کردم و شهریه دادم و قرض کردن حدی دارد و بیشتر از این در قدرت و توان ما نیست. آن طلبه‌ها گریه می‌کنند و می‌گویند که ما با این سختی به حوزه آمده‌ایم و به اقلِّ ضرورت اکتفا کرده‌ایم. الان حتی پول رفتن به وطن خود را نداریم که برگردیم. اگر شهریه ندهید، در این شهر چه کنیم؟ ایشان می‌فرمود: آنها که گریه‌شان گرفت، من هم گریه کردم و گفتم: شما بروید، من شب فکری می‌کنم. آنها می‌روند. 4️⃣ آقای صدر سحر بعد از اینکه نماز صبح را به جماعت می‌خوانند، به حرم می‌روند و به حضرت معصومه علیها السلام خطاب می‌کنند: عمه‌جان، اگر عُرضه دارید، ‌این طلبه‌ها را اداره کنید؛ اگر ندارید، به پدر یا برادر ارجاع بدهید و از آنها کمک بگیرید. این طلبه‌ها که خدمت دین جدّت می‌کنند، آیا باید از گرسنگی بمیرند؟ و الّا من دیگر برای زیارت نمی‌آیم! و بیرون آمدم. ناگهان متوجه شدم که چرا باید چنین تعبیری کنم و این جور خلاف ادب برخورد کنم؟ خیلی ناراحت شدم. ولی کار از کار گذشته بود. خلاصه، از حال طبیعی خارج بودم و چنین حرفی زدم. 5️⃣ با ناراحتی منزل آمدم و شروع کردم به خواندن قرآن؛ ولی دیدم که چشمم قرآن را درست نمی‌بیند. در آن هنگام مشهدی محمد خادم آمد و گفت که یک شخص کلاهی کیف به دست آمده و می‌گوید که می‌خواهم آقا را ببینم... آقای صدر می‌فرمود: گفتم که برو بگو بیاید، بلکه ما راحت بشویم! خادم می‌رود و به کلاهی اجازه ورود می‌دهد. آن شخص کلاهش را روی زمین گذاشت و دست آقا را بوسید و گفت: «من می‌دانم که الان وقتی نیست که خدمت آقا برسیم و مزاحم شویم، ولی من از شیراز می‌آمدم. به تپۀ سلام قم که رسیدم، به ذهنم آمد که من الان دارم می‌روم. اگر در این راه‌های مخوف که پر از چاله بود و با این ماشین‌های ناجور بمیرم، حقوق شرعی خودم را نداده و مدیون از این دنیا رفته‌ام. لذا به راننده‌ام گفتم که نیم ساعت به من وقت بدهید. شما بروید و زیارت کنید و در این مدت من هم کاری دارم، انجام می‌دهم و می‌آیم. راننده هم موافقت کرد. لذا وقت دیگری نبود؛ از این رو، الان مزاحم شدم.» 6️⃣ کیف را باز کرد. چمدانش پر از پول بود. تمام قرض‌های ما و شهریه یک سال حوزه را پرداخت کرد و رفت. 7️⃣ آقای صدر می‌گفت: بعد از آن رفتم حرم و از حضرت معصومه(س) عذرخواهی کردم و عرض کردم که شما عُرضه دارید و خوب هم عُرضه دارید! ❇️ برگرفته از: جرعه‌ای از دریا، ج۱، ص۵۶۸ --- 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام @mfeqhi
🌸عالمۀ غیرمعلَّمه🌸 استاد حاج سید محمدجواد شبیری زنجانی: 🔹 در جمله‌ای که حضرت زین العابدین صلوات الله علیه نسبت به حضرت زینب می‌فرمایند: «أنتِ بِحَمد الله عالِمةٌ غیرَ مُعلَّمه و فهمةٌ غیر مفهمّة»، عالم به معنی داناست. 🔸عالم اعم از این است که معلّم داشته باشه یا معلّم نداشته باشد. عالمی که معلّم داشته باشد می‌شود معلَّم. عالمی که معلّم نداشته باشد عالم هست ولی غیر معلَّمة است. معنای عالمۀ غیر معلَّمه این است. 📌درس خارج اصول فقه، 9 آبان 1394 حضرت سلام الله علیها امام علیه السلام --- 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام 🌐https://m-feqhi.ir/ 🆔@mfeqhi
🔰نقد و نظر ✅ یک استثنا از حرمت ولایت جائر ولایت جائر حرام است. به دلیل نصوصی که از جملۀ آنها روایت تحف است و می‌فرماید: «فولایة الوالي الجائر و ولایة ولاته و العمل لهم و الکسب لهم بجهة الولایة معهم حرام محرّم... .» اما از این حکم یک مورد استثنا شده است. ◀️ این استثنا را اینجا بخوانید: https://B2n.ir/r58009 --- 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام 🌐https://m-feqhi.ir/ 🆔@mfeqhi