eitaa logo
مرکز فقهی امام محمدباقر علیه‌السلام
604 دنبال‌کننده
457 عکس
55 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیکِ یا بنت موسی بن جعفر(سلام‌الله علیها) 🔆 شما عُرضه دارید و خوب هم عُرضه دارید! آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی: 1️⃣ آقای آسید ابوالحسن اصفهانی(قدس سره) عقیده داشت که حوزۀ نجف باید محفوظ بماند و حوزه قم فرع نجف باشد. (در دوره‌ای) اشخاص با اجازۀ آسید ابوالحسن به آقای صدر وجوهات می‌دادند. ولی در اواخر آقای آسید ابوالحسن اجازه‌اش را پس می‌گیرد. (لذا مرحوم) آقای صدر نمی‌تواند حوزه را اداره کند. حوزه قم داشت سقوط می‌کرد؛ لذا آقای صدر برای ادارۀ حوزۀ قم چند ماه قرض می‌کند. 2️⃣ (مرحوم) آقای رمضانی که منشی آقای صدر بود، می‌گفت: آقای صدر دوازده هزار تومان مقروض می‌شود. در آن زمان دوازده هزار تومان پول بسیار زیادی بود. پس از چند ماه آقای صدر مجبور می‌شود بگوید که دیگر نمی‌توانیم شهریه بدهیم. 3️⃣ (مرحوم) آقای رمضانی (نقل می‌کرد که) آقای صدر گفت:‌‌ همان ایام چند طلبه به منزل ما آمدند و گفتند: شنیده‌ایم که شما فرموده‌اید این دفعه شهریه ندهند. گفتم: بله، همین‌جور است. تا حالا هم این چند ماه را قرض کردم و شهریه دادم و قرض کردن حدی دارد و بیشتر از این در قدرت و توان ما نیست. آن طلبه‌ها گریه می‌کنند و می‌گویند که ما با این سختی به حوزه آمده‌ایم و به اقلِّ ضرورت اکتفا کرده‌ایم. الان حتی پول رفتن به وطن خود را نداریم که برگردیم. اگر شهریه ندهید، در این شهر چه کنیم؟ ایشان می‌فرمود: آنها که گریه‌شان گرفت، من هم گریه کردم و گفتم: شما بروید، من شب فکری می‌کنم. آنها می‌روند. 4️⃣ آقای صدر سحر بعد از اینکه نماز صبح را به جماعت می‌خوانند، به حرم می‌روند و به حضرت معصومه علیها السلام خطاب می‌کنند: عمه‌جان، اگر عُرضه دارید، ‌این طلبه‌ها را اداره کنید؛ اگر ندارید، به پدر یا برادر ارجاع بدهید و از آنها کمک بگیرید. این طلبه‌ها که خدمت دین جدّت می‌کنند، آیا باید از گرسنگی بمیرند؟ و الّا من دیگر برای زیارت نمی‌آیم! و بیرون آمدم. ناگهان متوجه شدم که چرا باید چنین تعبیری کنم و این جور خلاف ادب برخورد کنم؟ خیلی ناراحت شدم. ولی کار از کار گذشته بود. خلاصه، از حال طبیعی خارج بودم و چنین حرفی زدم. 5️⃣ با ناراحتی منزل آمدم و شروع کردم به خواندن قرآن؛ ولی دیدم که چشمم قرآن را درست نمی‌بیند. در آن هنگام مشهدی محمد خادم آمد و گفت که یک شخص کلاهی کیف به دست آمده و می‌گوید که می‌خواهم آقا را ببینم... آقای صدر می‌فرمود: گفتم که برو بگو بیاید، بلکه ما راحت بشویم! خادم می‌رود و به کلاهی اجازه ورود می‌دهد. آن شخص کلاهش را روی زمین گذاشت و دست آقا را بوسید و گفت: «من می‌دانم که الان وقتی نیست که خدمت آقا برسیم و مزاحم شویم، ولی من از شیراز می‌آمدم. به تپۀ سلام قم که رسیدم، به ذهنم آمد که من الان دارم می‌روم. اگر در این راه‌های مخوف که پر از چاله بود و با این ماشین‌های ناجور بمیرم، حقوق شرعی خودم را نداده و مدیون از این دنیا رفته‌ام. لذا به راننده‌ام گفتم که نیم ساعت به من وقت بدهید. شما بروید و زیارت کنید و در این مدت من هم کاری دارم، انجام می‌دهم و می‌آیم. راننده هم موافقت کرد. لذا وقت دیگری نبود؛ از این رو، الان مزاحم شدم.» 6️⃣ کیف را باز کرد. چمدانش پر از پول بود. تمام قرض‌های ما و شهریه یک سال حوزه را پرداخت کرد و رفت. 7️⃣ آقای صدر می‌گفت: بعد از آن رفتم حرم و از حضرت معصومه(س) عذرخواهی کردم و عرض کردم که شما عُرضه دارید و خوب هم عُرضه دارید! ❇️ برگرفته از: جرعه‌ای از دریا، ج۱، ص۵۶۸ --- 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام @mfeqhi
◀️ تدبیری که به بقای حوزۀ قم انجامید 🔳 به مناسبت ۱۹ ربیع‌الثانی؛ سالروز ارتحال آیت‌الله العظمی سید صدرالدین صدر 🔸 آیت‌الله العظمی سید صدرالدین موسوی صدر (۱۲۹۹-۱۳۷۳هـ.ق) در کاظمین و نجف تحصیل، و از محضر بزرگانی چون آیات عظام سید اسماعیل صدر(والد بزرگوارشان)، آخوند خراسانی، سید محمد کاظم یزدی، میرزای نائینی و حاج شیخ عبدالکریم حائری بهرۀ علمی برد. 🔹 ایشان وصی آیت الله العظمی حائری یزدی بود که پس از رحلت حاج شیخ، افزون بر مسئولیت مرجعیت دینی، سرپرستی حوزۀ علمیۀ قم را نیز به همراه سید محمد حجت کوه کمری و سید محمدتقی خوانساری بر عهده گرفت. (ویکی اهل بیت) 🔸آیت‌الله العظمی سید صدرالدین صدر، از دعوت‌کنندگان از آیت‌الله العظمی بروجردی برای حضور در قم بود. 📌 آیت‌الله العظمی سید موسی شبیری زنجانی دراین‌باره می‌گوید: مرحوم آسید صدر الدین صدر شخصیت بسیار بزرگی بود. اگر ایشان نبود، به حسب ظاهر حوزه علمیه قم نبود. ایشان تلاش کرد و آقای بروجردی را آورد و آقایان دیگر را در این جهت همراه کرد. وضع حوزه قم به گونه‌ای شده بود که رو به سقوط بود. آقای صدر نگران بود که مبادا زحمت علما در تأسیس و بقای حوزه قم، از بین برود. ایشان آدم مدبّری بود و این‌که به ذهنش آمد که آقای بروجردی را به قم بیاورد، نشانۀ تدبیر فوق‌العادۀ ایشان است. پس از آوردن آقای بروجردی هم، آقای صدر همه جور خضوع در برابر ایشان داشت و آقایان دیگر نیز در این جهت همراهی کردند. (جرعه‌ای از دریا، ج۳، ص۴۶۶) ——— 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام @mfeqhi