🔰یادداشت محقق
✅ حل تعارض روایت صفوان با روایات دیگر
🔸در بحث نشر حرمت بین برادر نسبی و خواهر رضاعی از صفوان روایتی نقل شده است که ذیل آن با صریح و ظاهر برخی روایات دیگر در تعارض است.
🔹 در ذیل روایت صفوان از حضرت سوال کرده که مادرم شیر من را به دختری داده، حضرت می فرماید خواهر رضاعی تو می شود. می پرسد من یک برادری دارم که مادرم شیر او را به این جاریه نداده، آیا این جاریه بر برادرم حلال است؟ حضرت از او می پرسد آیا پدر تو با پدر برادرت یکی است؟ صفوان می گوید بله برادر ابوینی هستیم. حضرت می فرماید: لبن برای فحل است، پدر تو پدر آن دختر است و مادر تو هم مادر اوست.
🔸از سوال حضرت که پرسیده آیا فحل واحد است، استفاده می شود که اگر برادرها از دو پدر باشند، شیری که به دختر داده شده نسبت به برادر نشر حرمت نمی کرد، با اینکه به حسب روایات دیگر مسلم است که اگر یکی نسبی باشد و یکی رضاعی، برادر و خواهر رضاعی می شوند ولو از پدر جدا باشند. لذا این روایت با صریح و ظاهر روایات دیگر معارض است.
👈 وجه جمع روایت صفوان و روایات دیگر را اینجا بخوانید:
https://b2n.ir/x42327
#روایت
#درایت
#صفوان
—------—
🔍 مرکز فقهی امام محمد باقر علیهالسلام:
👉@mfeqhi
🔰یادداشت محقق
✅ وجه عدم ذکر مواشی در یک روایت
🔆 متعلق زکات در اسلام برای بالغین عاقلین غلات اربعه، مواشی و نقدین است. روایتی در وجوب زکات بر صبی وارد شده که زکات در نقدین نفی شده و در غلات اثبات شده است و سخنی از مواشی نیامده است. آیا می توان از این روایت حکم زکات مواشی طفل را برداشت کرد؟
🔹 عَنْ زُرَارَةَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ وَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُمَا قَالا مَالُ الْيَتِيمِ لَيْسَ عَلَيْهِ فِي الْعَيْنِ وَ الصَّامِتِ شَيْءٌ، فَأَمَّا الْغَلَّاتُ فَإِنَّ عَلَيْهَا الصَّدَقَةَ وَاجِبَةً. عین، ذهب و دینار است، صامت هم درهم است، لذا این روایت به حسب ظاهر متعرض ذهب و دینار و درهم و غلات است و اسمی از مواشی نبرده است.
🔸 پنج احتمال در روایت قابل طرح است؛
1️⃣ احتمال اول: یکی از معانی عین، خیار الشیء است و مواشی چنانکه در بعضی از کلمات فقها هم ذکر شده خیار اموال عرب، به شمار می رود و صامت هم اختصاص به درهم ندارد، بلکه دینار را هم شامل است...
2️⃣ احتمال دوم: یکی دیگر از معانی عین، العتیق است، العتیق من الخیل المعدّی للجری، مراد از عین، چیزی است که جری دارد، که کنایه از مواشی است.
3️⃣ احتمال سوم: ممکن است در آن زمان، حکم مواشی نفیا و اثباتا روشن بوده است...
4️⃣ احتمال چهارم: اگر برای لفظی در صدر کلام ظهوری باشد، مثلا مفهومی داشته باشد و در ذیل مواردی ذکر شود، از مصادیق صدر به شمار می رود و از باب ذکر مثال است، نه اینکه عدول از آن صدر باشد...
5️⃣ احتمال پنجم: شرط مواشی این است که تمام سال را باید سائمه باشند، و در مثل مدینه که زرراه و محمد بن مسلم ساکن بودند و از حضرت سوال کردند کمتر اتفاق می افتاده که مواشی در تمام سال سائمه باشند...
🔆متن کامل این یادداشت را اینجا بخوانید:
https://b2n.ir/y04166
#یادداشت_محقق
#فقه
#روایت
#درایت
---
🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام
@mfeqhi
🔰یادداشت محقق
✅ حل تهافت بین «قد أفطر» و «و هو صائم» در روایت سماعه
🔸 در روایتی از سماعه میخوانیم: «قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ كَذَبَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ- فَقَالَ قَدْ أَفْطَرَ وَ عَلَيْهِ قَضَاؤُهُ وَ هُوَ صَائِمٌ يَقْضِي صَوْمَهُ وَ وُضُوءَهُ إِذَا تَعَمَّدَ»، ابتدای روایت آمده است که: «قَدْ أَفْطَرَ وَ عَلَيْهِ قَضَاؤُهُ»، یعنی روزه کسی که در ماه مبارک بر خدا کذب بسته صحیح نیست و باید آن را قضا کند، بعد در ادامه میگوید: «وَ هُوَ صَائِمٌ» که ظاهرش این است که روزهاش صحیح است و نیاز به قضا ندارد. این روایت به ظاهر جمع بین متناقضین کرده است که باید راه حلی برای رفع این تناقض ارائه کرد.
🔹 آقای خویی برای خروج از تناقض چهار توجیه برای جمله «و هو صائم» بیان کرده که در همۀ آنها مناقشه کرده و در نهایت فرموده: «كيفما كان، فلا يحتمل ظهور قوله: «و هو صائم» في صحّة الصوم، للزوم المناقضة، فإن تمّ الوجه الأوّل وإلّا فغاية الأمر أن تصبح الرواية مجملة فتسقط عن الحجّيّة ويردّ علمها إلى أهلها.»
👈 ادامۀ بحث را اینجا بخوانید:
B2n.ir/w33189
#یادداشت_محقق
#روایت
#فقه
---
🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام
@mfeqhi
بیان وجوب اصل نماز در روایات، به دلیل بیان اهمیت ولایت بوده است
استاد معظم، حاج سید محمدجواد شبیری زنجانی:
✳️ در کلمات رجال کشی گروههایی به عنوان فقیه مطرح بودهاند. البته افرادی هم بودهاند که اگرچه جزء این گروهها نیستند، ولی ائمه علیهمالسلام به آنها دستور افتاء دادهاند. مثلاً امام علیهالسلام در مورد ابان بن تغلب میفرماید: «أفتِ الناس». یا در مورد معاذ نحوی هم آمده است که امام(ع) افتا دادن ایشان را تأیید میکنند.
📝 صحبت بر این است که چطور میتوانیم فتاوای ایشان را به دست بیاوریم؟ آیا فتاوای ایشان الزاماً باید از طریق روایاتی که نقل کردهاند به دست آورده شود؟
عرض ما این بود که ممکن است در برخی موارد فتاوای این بزرگانِ معاصر ائمه، از طریق روایاتی که نقل میکردند، نباشد؛ بلکه سکوت ایشان کاشف از فتوایشان باشد.
📌 عرض میکردم که ما در بسیاری از مسائل اصلی فقه، روایتی نداریم؛ بلکه روایت در تفریعاتش است. در مسائلی همچون مطهرات، منجسات و... اصل مسئله، مفروغعنه است و سؤالات در مورد فروعاتش است. مثلاً اصل نجاست بول، غائط، دم و یا اصل وجوب صلوة، وجوب زکات، وجوب صوم و... روایتی ندارد؛ زیرا این مسائل جزو مسلمات بودند و دربارۀ اصل حکم نیاز به ورود روایتی نبوده است.
🖌 ائمه علیهم السلام مواردی را دنبال میکردند که عامۀ مسلمین اشتباه کرده بودند و اشتباهاتشان را تذکر میدادند؛ از این رو در بسیاری از مسائل اصلی فقه روایتی در اصل مسئله نداریم.
👈 حتی در مورد نماز هم که در مورد وجوبش روایت داریم، اصل این موضوع برای بیان نکتۀ دیگری است. برای این است که بگوید نماز، روزه، حج و زکات واجب است و در کنارش ولایت هم واجب است؛ و اگرچه این پنج اصل در کنار هم واجب هستند، ولی چرا مردم چهار اصل نخست را گرفتهاند ولی پنجمی را که از همه مهمتر است، رها کردهاند؟! یعنی این روایت هم مقدمه برای بحث مهمتری است که مردم بدان نپرداختهاند، نه به مواردی که بدان پرداختهاند.
🖊خارج فقه، 8/اردیبهشت/1403
#نکات_اشارات
#روایت
#صلوة
#ولایت
—------—
🔍 کانال «مرکز فقهی امام محمد باقر(ع)»:
👉@mfeqhi