🌟نکات و اشارات🌟
✅وحید بهبهانی توجه ویژهای به منابع اولیه داشت
استاد معظّم حاج سید محمد جواد شبیری زنجانی:
✴️ اساسا در نهضت اخباریگری، اخباریها برخی امتیازات نفسی مانند زهد و تقوا و امثال اینها را داشتند. این مسأله معمولا غیر قابل انکار بوده است و اخباریها، علمای بسیار با ورعی بودند و حتی از این جهت ضرب المثلهایی بودند. مثل سید هاشم بحرانی که از معروفین است و صاحب حدائق میگوید که اگر عدالت قرار باشد ملکه باشد، فقط احراز عدالت دو نفر میشود، مقدس اردبیلی و سید هاشم بحرانی.
❎ اما اگر جنبههای شخصی این موضوع را کنار بگذاریم، یکی از تأثیراتی که این اخباریها در فرهنگ شیعه گذاشتهاند که بسیار مهم و مثبت است، توجه به منابع اصلی است. التفات دادن به منابع اصلی و تأکید بر اینکه باید مطالب را از روایات بیرون بکشیم و بحثهای عقلیِ بیخود را کم کنیم نتیجه همین جریان است. این تنبیه بسیار خوبی بود که در اثر حرکت اخباری گری ایجاد شد و واقعا هم مثمر ثمر است.
🔹 اخباریها در عین تأکید بر لزوم مراجعه به منابع اولیه، زمینههای آن را هم خودشان فراهم نمودند. اگر دقت کنید، همهء مؤلّفین کتب حدیثی و جوامع حدیث متأخر، یا اخباری هستند و یا تمایل به اخباریگری دارند. شیخ حر عاملی، ملا محسن فیض اخباری هستند؛ و مرحوم مجلسی هم تمایلات اخباری داشته است.
🔸من در مجموع نهضت اخباریگری را نهضتی بسیار مثبت ارزیابی میکنم. برخلاف بعضی تصورات که از اخباریگری، همیشه به عنوان یک واپسگرایی یاد میشود، به نظر من اصلا اینطور نیست.
✳️ اما در عین حال نباید از یاد برد که نهضت اخباریگری، نهضتی بود که عمق نداشت. یعنی این نهضت اگر چه مراجعه به منابع را به ارمغان آورد، ولی نه با عمق. بعدا وحید بهبهانی و امثال ایشان که جریان اصولی را بازسازی کردند، از اخباریگری، توجه به منابع را گرفتند. از این جهت، وحید بهبهانی و امثال ایشان که خیلی اهل تتبع هستند به منابع اولیّه توجه ویژه و عمیقی دارند و این امتیاز وجود دارد.🔺
▪️درس خارج اصول فقه استاد معظّم حاج سید محمد جواد شبیری زنجانی، به تاریخ سیام آبانماه ۱۳۸۶
#نکات_اشارات
#وحید_بهبهانی
#اخباری
#اصولی
—------—
🔍 کانال «مرکز فقهی امام محمد باقر(ع)»:
👉@mfeqhi
🔆 جایگاه قدرت و عجز در اوامر مولوی
استاد معظم حاج سید محمدجواد شبیری زنجانی:
🔹 آیت الله والد این نکته را گوشزد مینمودند که خطاب مشتمل بر امر، در مقام تحریک مکلف است، ولی این تحریک ناشی از مصلحت و ملاکی است که در متعلق وجود دارد و در معمول موارد، قدرت و عجز در این ملاک دخالت ندارند.
🔸 برای مثال، خطاب «أنقذ الغریق»، در صدد آن است که شخص قادر را به انقاذ غریق تحریک نماید، ولی این تحریک، به جهت مصلحت ملزمهای است که در انقاذ وجود دارد و این مصلحت ملزمه، مطلق بوده و به شخص قادر اختصاص ندارد؛ لذا شخص عاجز از ناتوانی خود ناراحت شده و میگوید مصلحت انقاذ فوت شد نه آنکه چون عاجز بودم اصلاً مصلحتی وجود نداشت.
🔹البته همانطور که اشاره شد، آیت الله والد میفرمودند این مطلب غالبی است نه دائمی.
🔸 چنین نیست که ملاک مستفاد از مدلول التزامی کلام، همواره مطلق باشد و حالت عجز را شامل شود. قدرت و عجز در اموری که از سنخ توهین و احترام باشد، دخالت دارند. برای مثال، اگر گفته شود: «ای فرزند، هر گاه پدرت آمد، برای پدرت برخیز». متفاهم از این قضیه آن است که امر به برخاستن، به ملاک احترام است. حال فرزندی را در نظر بگیرید که بیمار است و توان برخاستن ندارد؛ آیا میتوان ادعا نمود ملاک احترام و توهینی که سبب شد به برخاستن امر شود، برای شخص بیمار نیز وجود دارد؟ پاسخ منفی است.
🔹شخصی که از برخاستن عاجز است، برنخاستنش توهین تلقّی نمیشود. توهین نسبت به پدر، به شخصی اختصاص دارد که توان برخاستن دارد ولی بر نمیخیزد. بنابراین، هر چند در معمول موارد، ملاک حکم به حال قدرت اختصاص ندارد، ولی در احکامی که ملاکشان توهین و احترام است، قدرت و عجز در ملاک دخالت دارند.
📌خارج اصول، 28مهر 1403
#نکات_اشارات
#اصولی
#اوامر
---
🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام
@mfeqhi