فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«کشور با نمایش اداره نمیشود.»
یادتون هست برای فیلم پایین چقدر در همین فضای مجازی غش و ضعف کردند؟
اما واقعیت ادارهی کشور در دولت مسعود رو در فیلم بالا ببینید.
" محمدجواد محمدزاده"
براندازها خوب به این عکس ها نگاه کنید!
۴۲سال پیش مردم اصفهان دقیقا تو همچین روزی و در یک روز ۳۷۰ تا شهید تشییع می کنند!
شما اگه تونستید تو یه روز ۳۷۰ تا شهید بدید و تشییع کنید بعدش بیاید حرف از براندازی بزنید!
ما گر ز سر بریده میترسیدیم / در محفل عاشقان نمی رقصیدیم!
#سند_افتخار
" محمد نصوحی🇮🇷"
❌حوادث سریالی اخیر از مسائل مربوط به زن و حجاب گرفته و حالا حادثه بسیار مشکوک برای #کیانوش_سنجری از یک پروژه تمام عیار برای ایجاد خشم عمومی و ایجاد حس ناامنی در مردم ایران خبر میدهد. هدف اما چیزی نیست جز برپایی مجدد آشوب و اغتشاش در کشور و انداختن مردم به جان هم.
✍️نزدیک صبح
"هاشم"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️گزارش رسایی از دروغ " تابعیت قهری" من دراوردی ظریف و دار و دسته ی حقوقی اش !
متن و مستندات ⚫️🔴
پ ن ؛
آزمون جریان های داخلی مجلس ؛
همانطور که قبلا هم گفتم ماجرای انتصاب ظریف فصل الخطاب آبروی مجلس قالیبافی در برائت از بحث ساخت و پاخت با دولت وفاقیون خواهد بود .
والسلام⚫️🔴
🦋
شاگرد مغازهی کتاب فروشی بودم. حاج آقا گفت: "میخوایم بریم سفر. تو شب بیا خونهمون بخواب." بد زمستونی بود. سرد بود. زود خوابیدم.
ساعت حدود دو بود که در زدن. فکر کردم خیالاتی شدم. در رو که باز کردم، دیدم آقا مهدی و چند تا از دوستانش از جبهه اومدن. آنقدر خسته بودن که نرسیده خوابشون برد.
هوا هنوز تاریک بود که باز صدایی شنیدم. انگار کسی ناله میکرد. از پنجره که نگاه کردم، دیدم آقا مهدی توی اون سرمای دمِ صبح، سجاده انداخته توی ایوان و رفته به سجده...
#شهید_مهدی_زینالدین
🍂 مدل جبهه ای
به نقل از سرکار خانم منيره ارمغان
همسر شهد مهدی زین الدین
┄═❁❁═┄
همانجا دم در با پوتین از فرط خستگى
خوابش برده بود.
نشستم و بند پوتینهایش را باز کردم. میخواستم جورابهایش را در بیاورم
که بیدار شد.
وقتى مرا در آن حالت دید، عذر خواهی
کرد.
گاهی هم خودش لباسهایش را میشست؛
یکجورى که معلوم بود این کاره نیست. بهش که میگفتم، میگفت : « این مدل جبههاى است.
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#خاطرات_کوتاه #شهید
43.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تا حالا در زندگی بدهکار بودید
چطور تسویه حساب کردید
ما یک هدیه برای شما داریم..
پیشنهاد دانلود
هرگز نمی توانیم
درباره زندگی دیگران
قضاوت كنیم
چون هر كس رنجها و
درماندگی های خودش
را دارد.
#پائولو_کوئیلو
”مرد مسنی به همراه پسر ٢۵ سالهاش در قطار نشستند.
به محض شروع حرکت قطار، پسر که کنار پنجره نشسته بود پر از شور و هیجان شد.
دستش را از پنجره بیرون برد و فریاد زد: «پدر نگاه کن درختها حرکت میکنن.»
مرد مسن با لبخندی هیجان پسرش را تحسین کرد.
در ردیف مقابل آنها، زوج جوانی نشسته بودند که حرفهای پدر و پسر را میشنیدند و از حرکات پسر جوان که مانند یک کودک ۵ ساله رفتار میکرد، متعجب شده بودند.
ناگهان پسر دوباره با هیجان فریاد زد: «پدر نگاه کن دریاچه، پرندهها و ابرها با قطار حرکت میکنن.»
زوج جوان پسر را گاهی با دلسوزی و گاهی با تمسخر نگاه میکردند.
باران شروع شد چند قطره روی دست مرد جوان چکید.
او با لذت آن را لمس کرد و دوباره فریاد زد: «پدر قطرههای باران را نگاه کن همهجا هستن.»
زوج جوان دیگر طاقت نیاورند و از مرد مسن پرسیدند: «چرا شما برای مداوای پسرتان به پزشک مراجعه نمیکنید؟»
مرد مسن گفت: «ما همین الان از بیمارستان بر میگردیم، امروز پسر من برای اولین بار در زندگی میتواند ببیند.»“
💫قضاوت فقط برای خداست...
#داستانک
🔴 حقِ همسایه
رسول خدا صلی الله علیه و آله به یکی از اصحابشان فرمودند: " آیا میدانی حق همسایه چیست؟ "
➖عرض کرد: نمی دانم ؛فرمودند:
اگراز تو درخواست یاری نمود، او را یاری کن.
اگراز تو وام درخواست نمود، به او وام بده.
اگر دچار فقر شد،به او سود برسان.
اگر دچار مصیبت شد، او را تسلیت بگو.
اگر خیری به او رسید،به او تهنیت بگو تا بدین وسیله بهرهگیری از خیر را بر او گوارا گردانی.
اگر مریض شد او را عیادت کن.
اگر مرگ او فرا رسید، جنازهی او را تشییع کن.
ساختمان خانه ی خود را آنچنان بلند نسازی که همسایه ی تو از باد و هوا محروم گردد، مگر این که از او اجازه بگیری.
اگر میوه ای خریدی،مقداری از آن را به همسایه هدیه کن.
اگر نمی خواهی هدیه کنی میوه ی خریداری شده را پنهانی وارد خانهی خویش ساز تا همسایهی تو آن را نبیند.
و نگذار فرزندان تو میوه را به بیرون از خانه ببرند که باعث ناراحتی و حسرت فرزند همسایه گردد.
همسایه ی خود را با بوی خوش غذای خانه ی خود میازار، مگر آنکه مقداری از آن را به اهل خانه ی او برسانی.
📚 بحار ج 79،ص 94