eitaa logo
میعادگاه هفتگی باشـ‌هداشهرستان دیلم
483 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
415 ویدیو
5 فایل
درعِشْقْ گر چه منزل آخر #شَهادَتْ است تڪـلیـف اول اسـت #شَهیدانه زیسـتن 📍ارتباط با ادمین : @Madarr18 💳 شماره کارت کمک به مراسمات: 6277601255690883
مشاهده در ایتا
دانلود
مرکز آفرینش های هنری بسیج مازندران3.mp3
زمان: حجم: 4.43M
🎙کتاب صوتی👆👆 ✨ ✨ 📌 روایت زندگی شهید مدافع حرم 🌷 🌷 ✅ : آخرین دیدار 🎤 : محبوبه بلباسی _ همسرشهید •┈┈••✾•🌷🍂🍂🌷•✾••┈┈• شادےروح شهدا صلوات @miadgahe_deylam 🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
امر_به_معروف.mp3
زمان: حجم: 5.64M
📚 کتاب صوتی 🌷 🖇 بررسی ویژگی های قرآنی 🌷 ✨ناشر: نشر ابراهیم هادی ⬜️ 🔰 : امر به معروف •┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈• شادےروح شهدا صلوات @miadgahe_deylam 🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺 •┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
حجاب_در_قرآن.mp3
زمان: حجم: 5.97M
📚 کتاب صوتی 🌷 🖇 بررسی ویژگی های قرآنی 🌷 ✨ناشر: نشر ابراهیم هادی ⬜️ 🔰 : حجاب در قرآن •┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈• شادےروح شهدا صلوات @miadgahe_deylam 🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺 •┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
🗒 ‌‌‌‌ آسمانی ‌‌شهیدحاج‌قاسم‌ سلیمانی 💖‌‌«‌‌‌ » 🌴💫🌴💫🌴 🔸 سارُق، چارُقم پر است از امید به "تو و فضل و کرَم تو" ⚜همراه خود دو چشم بسته آورده ام، که ثروت آن در کنار همه ناپاکی‌ها یک ذخیره ارزشمند دارد...! و آن گوهر اشک بر حسین فاطمه است...گوهر اشک بر اهل بیت است....گوهر اشک دفاع از مظلوم، یتیم..... دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم.... ✨😭💔🌺 💗خداوندا! در دستان من چیزی نیست؛ • نه برای عرضه چیزی دارندو نه قدرت دفاع دارند....• 🔅 اما در دستانم چیزی را ذخیره کرده ام که به این ذخیره امید دارم....!! •||و آن روان بودن پیوسته به سمت تو است||• 🌷 وقتی آن‌ها را به سمتت بلند کردم، وقتی آن‌ها را برائت بر زمین و زانو گذاردم، وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ این‌ها ثروتِ دست من است که امید دارم قبول کرده باشی. •┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈• شادےروح شهدا صلوات https://eitaa.com/joinchat/352714803C2904217a6e 🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺 •┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
میعادگاه هفتگی باشـ‌هداشهرستان دیلم
💗✨💗✨ ✨🌸✨ 💗✨ ✨ #بسم_رب_شهدا_و_الصدیقین #داستان_زندگی_عاشقانه_شهید_ایوب_بلندی #قسمت_دوم رفتم بالا و
💗✨💗✨ ✨🌸✨ 💗✨ ✨ بـِسـمـِ رَبِّـــ اݪـشُّـهَـدا وَ اݪـصِّـدّیـقـیـن این را به اقاجون هم گفته بودم وقتی داشت از مشکلات زندگی با میگفت اقاجون سکوت کرد سرم را گرفت و پیشانیم را بوسید😚،توی چشم هایم نگاه کرد وگفت:بچه ها بزرگ میشوند ولی ما بزرگتر ها باور نمیکنیم☺️ بعد رو ب مامان کرد و گفت: شهلا انقدر بزرگ شده است که بتواند در مورد زندگیش تصمیم بگیرد از این ب بعد  کسی ب شهلا کاری نداشته باشد🖐🏼 . ایوب گفت: من عصب دستم قطع شده و برای اینکه ب دستم تسلط داشته باشم گاهی دست بند اهنی میبندم😥 عضله بازویم از بین رفته و تا حالا چند بار عملش کرده اند😕 و از جاهای دیگر بدنم ب ان گوشت زده اند😣 ظاهرش هیچ کدام انها را ک میگفت نشان نمیداد نفس عمیقی کشیدم و گفتم :😌 برادر بلندی اگر قسمت باشد ک شما نابینا بشوید چشم های من میشوند چشم های شما😍 کمی مکث کرد و ادامه داد: موج انفجار من را گرفته است گاهی به شدت عصبی😡 میشوم،وقت هایی ک عصبانی هستم باید سکوت کنید🤫 تا ارام شوم _اگر منظورتان عصبانیت است ک خب من هم عصبی ام😐 _عصبی بشوم شاید یکی دوتا وسیله بشکنم اینها را میگفت ک بترساندم😑 حتما او هم شایعات را شنیده بود ک بعضی از دختر ها برای گرفتن پناهندگی با میکنند و بعد توی فرودگاه خارج از کشور ولشان میکنند و میرودند .😢 ... 💠 @miadgahe_deylam