eitaa logo
روان شناسی میگنا 📶
2.2هزار دنبال‌کننده
543 عکس
108 ویدیو
12 فایل
اخبار و‌ مطالب روز روان شناسی در ایتا کپی مطالب ممنوع سایت: WWW.MIGNA.ir کانال میگنا در تلگرام https://t.me/mignaChannel
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 دیوارها گفتند زنت را بکش! +عکس ❌ اعترافات و توهمات وحشتناک قاتل کریستالی❌ میگنا: متهم ۳۰ ساله یک که سیزدهم مهر گذشته با قتل هولناک ، هیاهوی عجیبی در به پا کرد، درحالی به بازسازی صحنه در حضور قاضی ویژه پرداخت که ادعا می‌کرد در «توهم کریستالی» غرق شده بود! این مرد که با درایت مقام و با تدبیری خاص، از چنگ مهاجمان عصبانی (بستگان مقتول) درون یکی از تابوت‌های حمل جسد از محل وقوع جنایت فراری داده شده بود تا گزندی به وی نرسد، بار دیگر به خیابان حر ۸۲ انتقال یافت که ناگفته‌ها و جزئیات قتل هولناک همسرش را بازگو کند. «نعیم-الف» پس از تفهیم اتهام از سوی قاضی کاظم میرزایی مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاد و با شرح مختصری از گذشته تلخ خود گفت: از سال‌ها قبل مواد می‌کشیدم، مادرم ۱۰ سال به جرم در زندان بود و پدرم نیز در یک حادثه قاچاق سوخت جان سپرد. به همین دلیل من هم از راه خرید و فروش مواد مخدر روزگار می‌گذراندم تا این که به مصرف و (مواد مخدر صنعتی) آلوده شدم به طوری که روزگارم سیاه شد و چند بار به زندان افتادم. حتی چهار ماه از ازدواجم می‌گذشت که برای ۱۱ ماه تحمل کیفر، روانه زندان شدم. متهم این پرونده جنایی که مدعی بود به خاطر توهم ناشی از اعتیاد، دست به ارتکاب چنین حادثه هولناکی زده است در ادامه اعترافاتش افزود: به دلیل کریستال دچار توهم می‌شدم به گونه‌ای که احساس می‌کردم همسایگان مرا «هو» می‌کنند! ▪ خیال می‌کردم به من می‌گویند عرضه نداری با همسرت رابطه عاطفی داشته باشی! ▪ از نگاه آن‌ها می‌فهمیدم که مرا خاک بر سر می‌خوانند! ▪ خلاصه به همه چیز و همه کس بدبین بودم! ▪ البته همسرم نیز به من بها نمی‌داد و نمی‌توانستم ارتباط عاطفی نزدیکی با او داشته باشم! ▪ همه این موارد مرا به کشتن او ترغیب می‌کرد! همه اطرافیانم نگران بودند چرا که بارها همسرم را کتک زده و او را تهدید به مرگ کرده بودم! ..... مشروح خبر در لینک زیر👇👇👇 http://www.migna.ir/news/48702
🔶 پسر ۱۸ ساله با یک توهم خانواده‌اش را کشت+مصاحبه میگنا- «پسر نوجوانی در شهرک شاهدشهر شهریار در اقدامی جنون‌آمیز پدر، برادر و مادرش را با چاقو به رساند. این جنایت ساعت ۷ و ۴۳ دقیقه شامگاه جمعه سوم آبان رخ داد. ⚪ گفتگو با متهم «امیرعلی» که دانش‌آموز سال آخر دبیرستان است، آرام روی صندلی نشسته بود. تصور این که این پسر کم‌رو و متهم پرونده قتل فجیع یک خانواده باشد، سخت بود، اما او حتی ذره‌ای نسبت به این ابراز نداشت، چنان درباره روز جنایت حرف می‌زد که انگار روباتی آدمکش پیش رویت نشسته است. ◽ چرا خانواده‌ات را کشتی؟ آن‌ها مرا دوست نداشتند، اما عاشق برادرم بودند. از همه‌شان بودم. ◽ چرا این قدر از پدرت متنفر بودی؟ او همیشه به من می‌گفت مفت‌خور بی‌خاصیت. هیچ وقت دوستم نداشت. ◽ چرا مادر و برادرت را کشتی؟ ‌نمی‌خواستم کسی از خانواده‌ام به عنوان شاکی مقابلم باشد. پشیمان نبودی؟ راستش بعد از کشتن مادر و برادرم کمی ناراحت بودم، اما از کشتن پدرم به هیچ وجه حس بدی نداشتم. او باید می‌مرد...... مشروح گزارش و مصاحبه را در لینک زیر بخوانید:👇👇👇 http://www.migna.ir/news/48763/preview/