به این فک میکنم که قراره درسیو بیفتم که دوسش دارم واقعا به حالت This is fine درمیام.
امروز نرفتم دانشگاه چون حال نداشتم و چون میخواستم یکم تو خونه استراحت کنم
و جوری پیش رفت که بعد از ظهر از شدت خستگی نفهمیدم کی و چجوری و چطوری خوابم برد
اضطراب اجتماعی اینجوریه که به یه نفر که کاملاً غریبهست پیام دادم و الان ضربان قلبمو کامل حس میکنم.
یه وقتایی عمیقاً نیاز دارم حرفایی رو بشنوم که هر روز برای دیگران تکرارشون میکنم.