لینک کانال یک دقیقه مطالعه
@aramesh_javidan
جملات بزرگان در زمینه «کتاب» و مطالعه و بازگو کردن این جملات برای دیگران:
رسول الله صلی الله علیه و آله:
قَیِّدوا العلمَ بِالکِتابهِ/ علم را با نوشتن در بند سازید.
علی علیه السلام:
مَن تَسَلّى بِالكُتُبِ لَم تَفُتهُ سَلوُهُ/ کسی که به کتاب ها تسلی و آرامش یابد، هرگز آرامشش از دست نخواهد رفت.
نِعمَ المُحَدِّث الكتابُ / چه خوب سخنگوییست کتاب.
الكُتُبُ بَساتينُ العلماءِ / کتابها، بوستانهای دانشمندان اند.
كتابُ الرَّجلِ عنوانُ عَقلِه و بُرهانُ فَضلِه / کتاب یک مرد نشانگر عقل و دلیل فضل اوست.
الكتابُ تَرجُمانِ النّيةِ / کتاب بیانگر نیت است.
إذا كَتَبتَ كتابا فَأَعِد فيهِ النظرَ قَبلَ خَتمِه فَإنما تَختِمُ على عَقلِكَ / هرگاه مطلبی را نوشتی مجددا و قبل از زدن مهر پایان به آن، آن را بررسی کن زیرا تو در حال مهر زدن به عقل خویش هستی.
رسولُ الرَّجُلِ تَرجُمانِ عَقلِه و كِتابُهُ أَبلَغُ مِن نُطقِهِ / فرستاده انسان بیانگر میزان عقل او و کتاب او رساتر از سخن اوست.
امام صادق علیه السلام:
احْتَفِظُوا بِكُتُبِكُمْ فَإِنَّكُمْ سَوْفَ تَحْتَاجُونَ إِلَيْهَا / کتابها [و نوشتجات] خود را حفظ کنید زیرا در آینده شما به آنها نیاز پیدا خواهید کرد.
ا-ف/ امیدوار: تنها آن کتابی ارزش خواندن دارد که بتواند «بهای زمان»ی که برای مطالعه آن گذاشته ای باشد.
ا-ف/ امیدوار: کتاب خوب یعنی «ره صد ساله را یک شبه طی کردن».
ا-ف/ امیدوار: کتاب خوب، زندان دانسته ها و دانشهایی است که نویسندگانشان آنها را برای من و تو به بند کشیده اند.
ا-ف/ امیدوار: کتاب خوب پلی است به سوی پیروزی.
ا-ف/ امیدوار: کتاب خوب پلی است بین حال، گذشته و آینده.
ا-ف/ امیدوار: کتاب خوب صامتیست فریادگر!.
ا-ف/ امیدوار: گاه یک کتاب خوب و یا حتی جمله ای از یک کتابْ «آب حیات»ی است برای انسان تشنه ای در شرف هلاک.
ا-ف/ امیدوار: یک کتاب خوب بهترین آمر به معروف و ناهی از منکر است.
ا-ف/ امیدوار: یک کتاب خوب «عصای سفید»ی در دست نابینای امنیت طلب است.
ا-ف/ امیدوار: یک کتاب خوب «عصاره جان» یک نویسنده حقیقت طلب است.
ا-ف/ امیدوار: نویسندگی مقامی والا و شامخ است که هر کسی حق ورود به آن را نداشته و لایق این مقام نیست.
ا-ف/ امیدوار: یک نویسنده سطحی نگر، منفعت طلب و هرچه نویس و هرزه نویس، خائنی بزرگ به مقام شامخ کتاب و کتابخونی است.
ا-ف/ امیدوار: سبب بسیاری از کتاب نخواندن ها وجود کتابهای بی ارزش و وقت کش است.
ا-ف/ امیدوار: بزرگترین گناهِ «نویسندهنما»یی که کتاب بی ارزش و بی فایده می نویسد، دور ساختن مشتاقان مطالعه از مطالعه و کتابهای با ارزش است.
ا-ف/ امیدوار: بی تردید تمامی نویسندهنمایانِ «هرچه نویس و مفت نویس» [و نه تنها هرزه نویس]، در همه گناهان افرادی که به خاطر ترک مطالعه، گرفتار خطاها و آسیبها شده اند شریک بوده و مقصّرند.
ا-ف/ امیدوار: شاید بتوان ادعا کرد: «گناه "هرچه نویس" و "بی فایده نویس" کمتر از گناه "هرزه نویس" نیست»
ا-ف/ امیدوار: یک «نویسنده نما»ی «هرچه نویس» مدیون حق الناس های فراوان است که از زمره آنها «اتلاف عمر انسانها و وقتی که برای مطالعه کتاب آنها گذاشته اند» می باشد.
ا-ف/ امیدوار: آشکار ساختن معایب و مطالب نادرست یک کتاب ضاله، وظیفه مصلحان جامعه و خیر اندیشان است. از این مهم غافل نباشیم.
ا-ف/ امیدوار: جلوگیری از نشر کتابهای بیهوده و بی ارزش، رسالت اصلی ممیزان کتاب و مراکز صادر کننده مجوز نشر است. نباید تنها مانع نشر کتابهای هرزه نگار و منحرف بود بلکه جلوگیری از نشر کتابهای بیمقدار و فاقد ارزش، رسالتی مهم است که بی تردید کم اهمیت تر از کار قبلی نیست.
ا-ف/ امیدوار: مجوز دهندگان به کتابهای فاقد ارزش مطالعه، شریک جرم نویسنده نما های سودا گرند که فقط برای کسب درآمد به نوشتن اقدام می کنند.
ا-ف/ امیدوار: چه بسیارند کتابهایی که ارزش کاغذ خود را نیز ندارند.
ا-ف/ امیدوار: کتاب با ارزش ترین ابزار هدایت است زیرا خداوند متعال با کتاب [قرآن] به هدایت انسانها برخاسته است.
ا-ف/ امیدوار: کتاب خوان کردن یک نفر به منزله نجات یک غریق از غرق است. در این مسیر کوشا باشیم
ا-ف/ امیدوار: کتابخوان کردن یک نفر به منزله باقیات الصالحات و حسنه جاریه و ماندگار است.
ا-ف/ امیدوار: هدیه دادن کتابهای خوب ، صدقه ای زیبا و ارزشمند است.
کانال میز معارف
✅همایش ملی بازنمایی گفتمان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس توسط موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در تاریخ ۲۶ فروردین ۱۳۹۸ در شهر تهران برگزار میگردد.
✍اهداف اصلی
👈 بازنمایی گفتمان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس؛
👈توسعه ادبیات علمی در حوزه بازنمایی گفتمان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس؛
👈تقویت باورها و رفتارهای ایثارگرانه منبعث از گفتمان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ؛
👈 تبیین نقش و جایگاه موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در بازنمایی هنرمندانه گفتمان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس.
👈 بازشناسی دستاوردهای گفتمان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی؛
◀️آدرس دبيرخانه: تهران- ميدان ونك- بزرگراه شهيد حقاني شرق- خيابان سرو- موزه انقلاب اسلامي و دفاع مقدس- ساختمان شهدا، طبقه سوم دبيرخانه همايش ملي بازنمايي گفتمان انقلاب اسلامي و دفاع مقدس.
📞شماره تلفن و شماره فاكس: 02188657023
وب سایت همایش:
http://drd.iranhdm.com
👥میزمعارف
@mizemaaref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 و اینک گام دوم
⏲11 مگابایت
✍نماهنگ حرکت چهل ساله کشور
میزمعارف
@Mizemaaref
#شرح_احادیث_اخلاقی_در_بیان_مقام_معظم_رهبری
موضوع : 🔅عاقبتاندیشی در امور و لزوم نشاط در کارها🔅
بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله رب العالمین
📝متن و شرح:
عَن اَبی قَتادَةَ، قالَ اَبو عَبدِ اللَّهِ عَلَیهِ السَّلامُ: لَیسَ لِحاقِنٍ رَأیٌ، وَ لا لِمَلولٍ صَدیقٌ، وَ لا لِحَسودٍ غِنًى، وَ لَیسَ بِحازِمٍ مَن لَم یَنظُر فِی العَواقِبِ، وَ النَّظَرُ فِی العَواقِبِ تَفتَحُ القُلوبِ.(۱)
«امام صادق علیهالسلام میفرمایند: انسانی که گرفتار فشار ادرار است، نظری ندارد و انسان کمحوصله دوستی ندارد و آدم حسود هم بینیازی پیدا نمیکند. و کسی که عاقبت کارها را ملاحظه نمیکند، انسان خردمند و محکمکاری نیست و ملاحظهی عاقبت کارها منافذ فکری و روحی انسانها را باز میکند.»
لَیسَ لِحاقِنٍ رَأی
[امام صادق علیه السّلام میفرماید: «حاقِن» -یعنی کسی که محصور است به فشار ادرار و غیره- رأی ندارد، اصلاً. لذاست که در نماز هم مکروه است که انسان زیر فشار، مشغول نماز بشود، چون حواس انسان جمع نیست؛ این اوّل حدیث.
بعد میفرماید: وَ لَا لِمَلولٍ صَدیق
آدم ملول، دوست و صدیق پیدا نمیکند. «ملول» یعنی کمحوصله. آدمهایی که خستهاند، افسردهاند، کمحوصلهاند، همراه و رفیق پیدا نمیکنند. درست است. اگر میخواهید کار جمعی بکنید، با جماعت حرکت کنید، مسابقه بدهید، پیش بیفتید، باید بانشاط باشید؛ اینکه ما مرتّب میگوییم نشاط و در صحبتها و گفتهها مکرّر بنده تکرار میکنم نشاط، بعضیها خیال میکنند که نشاط یعنی رقّاصی، که فلان برنامهی موسیقی را یا فلان برنامه را فلان جا بگذاریم، در تئاتر بگذاریم، در تلویزیون بگذاریم تا مردم نشاط پیدا کنند! معنای نشاط این نیست؛ نشاط یعنی حوصلهی کار، نشاط کار، تحرّک، که دل انسان آماده باشد برای حرکت کردن، کار کردن، فعّالیّت کردن؛ خسته و ملول و افسرده و مانند اینها نباشد؛ این معنای نشاط است. اگر این [جور] شد، آن وقت انسان، همکار هم پیدا میکند، دیگران هم میآیند دُور شما جمع میشوند، کار را پیش میبرید. بخصوص شما جوانها خیلی به این احتیاج دارید.
بعد فرمود: وَ لا لِحَسودٍ غِنًى
آدمی که حسود است، بینیازی پیدا نمیکند؛ طبیعت آدم حسود این است؛ و چون نسبت به برخورداریهای افراد حسادت میکند، یک اثر طبیعیای خدای متعال در این [حسادت] قرار داده که انسان عقب میافتد.
وَ لَیسَ بِحازِمٍ مَن لَم یَنظُر فِی العَواقِب
«حازم» یعنی آدم خردمند، باهوش، کسی که کار را محکمکاری میکند؛ همهی اینها در کلمهی «حزم» وجود دارد؛ هم محکمکاری کردن -به آن بندی که چیزی را محکم میکند، چه زیر شکم شتر را، چه کفش را، میگویند «حِزام»- و همچنین به معنای هوشمندی و عقل و خردمندی هم میآید؛ مجموعهی اینها در کلمهی حزم هست. میفرماید: آن کسی که عاقبت کار خودش را ملاحظه نکند، خردمند و محکمکار نیست. ببینید، اینها همه درس است برای ماها، بخصوص آن کسانی از شماها و ماها که یک مسئولیّتی دارند، در یک نقطهای تصمیمی میسازند یا تصمیمی میگیرند. خب، یک کاری است که آدم خوشش میآید انجام بدهد و منفعتی هم دارد امّا عاقبتش را در نظر نمیگیرد؛ وارد کار میشود بدون اینکه [عاقبتش را در نظر بگیرد]. فرض کنید که ظهر تابستان آدم وارد حیاط خانه میشود -حالا که حیاط کم است؛ آن وقتهایی که حیاط بود، ما این مثال را که میزدیم، همه میفهمیدند- حوض وسط حیاط پُر از آب زلال، انسان هم بدنش داغ شده، عرق کرده، فوراً پیراهن را میکَند و خودش را میاندازند داخل آب؛ کار بدی است؟ نه، امّا این آب که شما خودت را داخلش انداختی، موج برمیدارد، میخورد به یک لیوان بلورِ قیمتی که گذاشتهاند روی پاشورهی حوض، میافتد میشکند. اگر چنانچه شما از اوّل فکر این را کرده بودی، جور دیگر میرفتی داخل آب؛ فکر عاقبت را نکردی، فکر دنبالهاش را نکردی، لذا خودت را انداختی داخل آب و نتیجه این شد. آن کسی که فکر عاقبت کار را نکند، حازم نیست.
[مثلاً] وقتی که دارید مسابقه میدهید، بدانید طرف مقابل شما در مقابل این حرکتی که شما انجام میدهید، چه حرکتی انجام خواهد داد، فکر آن را بکنید، آن وقت برای آن حرکتی که او بعداً انجام خواهد داد، یک آمادگیای پیدا کنید، بعد حرکتتان را شروع کنید؛ عاقبت کار را دیدن. همهی اینها درس است! درسهای فردی هم نیست، درسهای مهمّی است برای مسائل مهمّ کشور، برای ادارهی کشور، برای مدیریّتهای کلان. البتّه به درد خانواده و به درد زندگی شخصی هم میخورد. این دستورات اخلاقی این جوری است.⤵️⤵️(ادامه در پست بعدی)
(ادامه قبل) ⤴️⤴️
وَ النَّظَرُ فِی العَواقِبِ تَفتَحُ القُلوب
یعنی اگر ما در عواقب کارمان دقّت کنیم، دل را باز میکند، منافذ فکری انسان را، منافذ روحی و معنوی انسان را باز میکند. اگر در عاقبت کارهایمان دقّت کنیم، گناه نمیکنیم، فسق نمیکنیم؛ اگر به عاقبت کارمان فکر کنیم، از لغزشهایی که معمولاً برای ماها پیش میآید، اجتناب میکنیم. هم در مسائل شخصی این جور است، هم در مسائل بزرگ این جور است، هم در مسائل کلان کشوری این جور است. اگر این جور شد، آن وقت دیگر با امید باید پیش برویم.
توصیهی من به همهی کسانی که مدیریّتی دارند، مسئولیّتی دارند، چه در قوّهی مجریّه، چه در قوّهی قضائیّه، چه در مدیریّتهای گوناگون، این است که افسردگی و ملالت را و بیحوصلگی را از خودشان دور کنند، ناامیدی را از خودشان دور کنند، و بدانند که کار دارد پیش میرود، انقلاب حرکت میکند. دیدید به توفیق الهی در بیستودوّم بهمن چه حادثهی عظیمی در این کشور اتّفاق افتاد. انقلاب است دیگر؛ انقلاب دارد حرکت میکند، پیش میرود. چهل سال از نهضت عظیم این ملّت و امام بزرگوار میگذرد و باید همه چیز از یادها رفته باشد، [امّا] مردم جوری با این حادثه برخورد میکنند مثل اینکه همین دیروز اتّفاق افتاده! جوری میآیند به خیابانها که -آن طوری که به من از جاهای مختلف گزارش دادند- در تهران، در این خیابانهای منتهی به میدان آزادی جمعیّت نمیتوانست جلو برود؛ شهرهای دیگر هم همین جور. از همهی سالهای گذشته جمعیّت بیشتر آمدند؛ چرا؟ چون تهدید دشمن بیشتر بود، مردم احساس نشاط و احساس تکلیف کردند. کارها دارد پیش میرود. بنابراین بیحوصلگی و مانند اینها را همه، اعمّ از مدیران ارشد، مدیران متوسّط، مدیران پائین کنار بگذارند؛ این یک.
دوّم، عاقبتاندیشی؛ کاری که میخواهند انجام بدهند، ببینند عاقبتش چه میشود؛ این تصمیمی که شما میخواهی بگیری، این حرکت را تصویب کنی یا رد کنی، ببین عاقبتش چه میشود، دنبالهاش چیست، حرکت دشمن در قبال این چیست، شما چه کار میتوانی بکنی؛ فکر اینها را بکن، بعد آن وقت مخلصاً للّه عمل کن.
1)امالی طوسی، مجلس یازدهم، ص ۳۰۱؛
📌نشانی اینترنتی: http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=41779
#پژوهشگاه_فرهنگ_و_معارف_اسلامی
🔰#گزیده_بیانات_مقام_معظم_رهبری🔰
#دشمن_شناسی
✅جنگ روانی نشان ضعف دشمن در میدان عمل است.
دشمن آنوقتی كه در میدان، در صحنهی عمل نتواند كاری از پیش ببرد، برای مایوس كردن، ناامید كردن و خالی كردن دل ملتها دست به جنگ روانی میزند. ( ۱۳۸۷/۰۳/۱۴ بیانات در مراسم نوزدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله))
✅ چرا باید مراقب نوشتنها و موضعگیریهای خودمان باشیم؟
آنچه که امروز لازم است، این است که همه این وظیفه را بشناسند، بدانند که ما کجا هستیم. یک عدهای غفلت میکنند، نمیفهمند که ما این همه حرکت کردهایم، پیش آمدهایم؛ نمیفهمند که ما هنوز راه طولانیای در پیش داریم؛ نمیفهمند که ما دشمن داریم، دشمن از تنبلی ما، از غفلت ما، از اختلاف ما، سوء استفاده میکند. مخاطب بیشتر این حرف شخصیتهای مطرح جامعه - سیاسی و فرهنگی و غیره - هستند که باید مراقب حرف زدنهای خودشان، مراقب نوشتنهای خودشان، مراقب موضعگیریهای خودشان باشند. اتحاد و اتفاقی که رمز همهی پیشرفتها و پیروزیهاست، امروز بیشتر از همه برای این کشور لازم است.(۱۳۸۷/۰۴/۰۴ بیانات در دیدار مداحان اهلبیت (علیهمالسّلام))
#پژوهشگاه_فرهنگ_و_معارف_اسلامی
#درسواره_اخلاق_بندگی
درس (13)
به نام خداوند جان و خرد.
✅مقام بندگی خدا 1:
مرد حق را در مقام بندگی باید شناخت
دوستان را موقع درماندگی باید شناخت
روی خوش هرگز نمی باشد دلیل خوشدلی
یار را در گیر و دار زندگی باید شناخت
به منظور درک اهمیت مقام بندگی به چند نکته توجه نمایید:
1. علت اهمیت فوق العاده مقام بندگی در اسلام، ریشه ای بودن آن نسبت به تمام مقامات معنوی و عرفانی بزرگان عالم است. رشد یافتگان مکتب توحید، ابتدا به مقام بندگی می رسند و وقتی از خود رها و در عبودیت خدا فانی شدند، برای احراز مقام خلافت و ولایت و نبوت و رسالت و امامت و رهبری امت شایستگی پیدا می کنند و خدای متعال به آنها چنین موقعیت هایی را عطا می کند.
بندگی مانند درسی می ماند که وقتی بنده مراحل تحصیل آن را طی کرد و در امتحان آن هم پیروز شد، به مقام بندگی می رسد و در نتیجه خدای متعال به او پاداش می دهد و مقامات معنوی و عرفانی عطا می کند.
تمامی انبیای الهی در داستان های قرآنی و همچنین علمای ربانی چنین وضعیتی داشتند و مقاماتی که خدای متعال به آنها داده است در اثر وصول به مقام بندگی بوده است.
2. مورد دیگری که بیانگر اهمیت فوق العاده مقام بندگی و عبودیت برای انسان است، بیانی است که قرآن کریم در مورد هدف زندگی انسان دارد. از دیدگاه قرآن کریم هدف خلقت و زندگی انسان چیزی جز رسیدن به مقام بندگی و عبودیت خدای متعال نیست و در آیه - و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون - و نیافریدم جن و انس را جز برای بندگی، بر این موضوع تصریح شده است.
در آیه دیگری نیز آمده است: و ما امروا الا لیبدوا الله مخلصین له الدین. یعنی انسان در این دنیا هیچ مامورتی جز رسیدن به مقام عبودیت خدای متعال ندارد در حالی که دین خود را برای او خالص کرده باشد. (بینه، 5)
3. مطلب سوم این است که باید متوجه باشیم که مقامات عرفانی و رسالات الهی که به انبیاء و امامان و عرفای اسلام داده می شود، مانند قدرت دریافت وحی و الهام و کشف و شهود و چشم برزخی و کرامت و علم لدنی و ولایت تکوینی، هدف و نیت سالک نیست و مومن نباید در نیت خود قصد رسیدن به چنین قدرت ها و مقاماتی را داشته باشد. چرا؟ چون همانگونه که بیان شد هدف اصلی خلقت و زندگی و دین داری انسان، رسیدن به مقام بندگی خدای متعال است و این مقامات عرفانی و معنوی، نتیجه و پاداشی است که خدای متعال به هر کسی صلاح بداند عطا می کند.
📝مولف: سید مصطفی علم خواه، مدیر گروه اخلاق اداره مشاوره نهاد رهبری.
#پژوهشگاه_فرهنگ_و_معارف_اسلامی
#گفتار_پژوهی
از آنجا که اساتید معارف، علاوه بر دارا بودن بنیه ی علمی مناسب ، در شیوه کلاسداری و مهارت های تأثیر گذاری نیز باید از تسلط کافی برخوردار باشند از این رو پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی قم در راستای ارتقاء سطح تأثیرگذاری و تجارب اساتید معارف اسلامی و استفاده از تجربیات اساتید پیشکسوت و موفق در حوزه ی دروس معارف اسلامی اقدام به مصاحبه و جمع آوری تجربیات ایشان نموده است.
این سلسله مصاحبه ها با عنوان «بایسته های تدریس در بیان اساتید معارف اسلامی» تقدیم کاربران گرامی می گردد:
✅ جناب آقای عبدالله فاتحی
✅ دانشگاه علوم پزشکی خلیج فارس (بوشهر
✅ مدرس دروس معارف اسلامی در گرایشهای مبانی نظری اسلام و منابع اسلامی
📌فایل پیوست: محورهای اساتید ممتاز (عبدالله فاتحی) ⬇️
#پژوهشگاه_فرهنگ_و_معارف_اسلامی
1_52532813.pdf
750.7K
#گفتار_پژوهی
✅ جناب آقای عبدالله فاتحی
✅ دانشگاه علوم پزشکی خلیج فارس (بوشهر
✅ گرایش مبانی نظری اسلام و منابع اسلامی #پژوهشگاه_فرهنگ_و_معارف_اسلامی
📌امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای
📌مروری بر پرونده و مذاکرات هسته ای در زمان مسئولیت حجت الاسلام حسن روحانی 7⃣2⃣
◀️ بحران جدید و تلاش های مضاعف/ بخش اول ▶️
🔸پس از اجراي بيانيه تهران و صودور قطعنامه نوامبر 2003 و امضاي پروتکل الحاقي در 18 دسامبر همان سال در وين (توسط دکتر صالحي، نماينده ايران در آژانس)، اوضاع داخلي و خارجي، تا حد زيادي آرام شده بود؛ اما ناگهان خبر رسيد که در گزارش سازمان انرژي اتمي به آژانس که قرار بود «صحيح و کامل» باشد، موضوع سانتريفيوژهاي p2 اعلام نشده است. به دنبال آن، اروپايي ها و آژانس، مدعي شدند که گزارش سازمان، صحيح و کامل نبوده است. (ص 233)
🔸در ملاقات ژانويه 2004 با البرادعي، وي به من گفته بود که با ادامه اين روند، به احتمال زياد، پرونده شما به شوراي امنيت، ارجاع خواهد شد. اروپايي ها هم پيغام دادند که شما تعهدات خود را نقض کرده ايد. (ص 237)
🔸پس از بررسي ها، کارشناسان گفتند در مورد مقدار پلوتونيوم، گزارش ما درست بوده است؛ در مورد پلونيوم هم آژانس قبلاً باخبر بوده، چون مدارک در دسترس آنها قرار داشته است. آژانس هم مي گفت که مي داند گزارش پلونيوم (چشمة نوتروني) در کدام ساختمان سازمان و در کدام اتاق و در کشوي کدام ميز موجود است! بنابراين، کشورهای غربی، از سازمان انرژی اتمی، اطلاعات زيادی داشتند. آژانس حتی به مسئولين مربوط اعلام کرده بود که محل دقيق مدارک مربوط به پلوتونيوم کجاست. لذا ترديدی نبود که در سازمان انرژی اتمی، جاسوس هايی فعاليت داشتند. حتی در آن زمان، چند جاسوس هم توسط وزارت اطلاعات دستگير شدند که اعتراف آنها موجود است. حتی وزارت اطلاعات می گفت جاسوسان ديگری هم هستند که هنوز دستگير نشده اند و برای دستگيری آنها، برنامه ريزی شده است. بنابراين، از سال ها قبل، اين جاسوس ها، تمامی تحولات سازمان را به آمريکايی ها گزارش می دادند. (ص 237)
🔸پيشتر وزراي اروپايي در اجلاس بروکسل اصرار داشتند که ساخت قطعه و مونتاژ هم تعليق شود که به آنها پاسخ منفي داده بودم، اما به دليل حوادثي که رخ داده بود، براي اينکه بتوانيم از مشکلات پيش آمده عبور کنيم و اروپايي ها را به موضع قبلي خود برگردانيم و در نتيجه در اجلاس مارس 2004 قطعنامه تندي عليه ما صادر نشود و همچنين البرادعي را هم متقاعد کنيم که گزارش نامناسبي ارائه ندهد، شايد تنها راح حل، براي کنترل شرايط پيش آمده، همکاري با آژانس در زمينة تعليق بود. لذا قرار شد تفسير آژانس از تعليق موارد مرتبط با غني سازي را، که شامل ساخت قطعه و مونتاژ هم مي شد، بپذيريم، مشروط بر اينکه پروندة ايران در ماه ژوئن آن سال، از دستور کار اضطراري شوراي حکام خارج شود. (ص 240)
🔸با توجه به شرايط حاکم در آن روزها، طي گزارشي به مسئولين گفتم که با ادامه اين روند، اميدي نيست که در زماني کوتاه اين پرونده در آژانس بسته شود و در واقع شرايط ما، به شرايط سپتامبر 2003 بازگشته است. از طرفي، مواردي هم وجود داشت که نمي توانستيم به مردم بگوييم، مثلاً اينکه چرا کار ما با اروپا و آژانس پيچيدگي خاصي پيدا کرده است. عده اي هم از روي بي اطلاعي يا غرض ورزي مي گفتند تيم هسته اي سرش کلاه رفته و اروپا نمي خواهد به تعهدات خود عمل کند. (ص 241)
📚 امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای، دکتر حسن روحانی، انتشارات مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام
#پژوهشگاه_فرهنگ_و_معارف_اسلامی
#امنیت_ملی_و_دیپلماسی_هسته_ای
#حسن_روحانی
📌یادداشتهای عَلَم
📌برگهایی از یادداشت های روزانه امیراسدالله علم، نخست وزیر و وزیر دربار محمدرضا پهلوی 9⃣2⃣
◀️یادداشت های سال 1346▶️
🔸 چهارشنبه 46/11/11
ملک حسين هم ديروز آمد. قبل از ورود او که سفير آمريکا را ديده بودم، تلگرافي از واشينگتن داشت که من به عرض برسانم. به اين معني که واشينگتن حاضر است اسلحه به ملک [حسين] بدهد، به شرط اين که ملک ديگر از روس ها اسلحه تقاضا نکند و اين مطلب را اعليحضرت همايوني به ملک بفرمايند. گفتم: اگر ملک حسين بگويد، يعني به اعليحضرت عرض کند که پس چرا شما خودتان از روسها اسلحه مي گيريد، اعليحضرت چه بفرمايند؟ خودش هم خنده اش گرفت، ولي حرف حسابي زد که درست است. يعني مي گفت: شما با اردني ها قابل مقايسه نيستيد. علاوه بر ليدرشيپ عاقلي که در ايران هست، به هر صورت براي خريد اسلحه يا چيز ديگري زير قرض روس ها نمي رويد، چون گاز نفت به آنها مي دهيد. ولي ديگران، بخصوص اردن، زير قرض مي رود و ديگر کارش تمام مي شود.
🔸یکشنبه 46/11/15
امروز سالروز سوء قصد به جان شاهنشاه است که به صورت اعجاز آميزي نجات يافتند. هيجده سال قبل، هنگام بازديد از دانشگاه [تهران]، يک نفر عکاس ايشان را با تپانچه مضروب ساخت. خواست خدا و خونسردي فوق العاده شاه، ايشان را از مهلکه نجات داد. شاهنشاه معتقد است خداوند او را مأموريت خاص براي عظمت ايران داده است و بنابراين دست بشر قادر نيست به او لطمه بزند. شواهد امر همچنين نشان مي دهد. از طياره در راه کوهرنگ سقوط کرد، سالم در رفت. با مسلسل دو سال قبل به ايشان تيراندازي شد، سالم در رفت و در پانزدهم بهمن هم. به علاوه چه مشکلاتي را گذارنده است که از سوء قصد بدتر بود. مثل جلوس به تخت در روز اشغال تهران، ورود قواي روس و انگليس و يا هنگامه مصدق و حتي حکومت [سپهبد حاجعلي] رزم آرا که ظاهر مطيعي داشت و حتي حکومت هاي خاک بر سر [علي] اميني و [حسنعلي] منصور که گرچه پفيوز بودند، ولي مسلماً خائن و نوکر و دستنشانده آمريکايي ها بودند. خداوند او را براي ايران حفظ کند که واقعاً وجودش مغتنم است.
🔸دوشنبه 46/11/16
وقتي مرخص شدم، جز انجام کارهاي جاري و اوامر فوري، هيچ کار نتوانستم بکنم. از فرط بدبختي به فکر خوش گذراني افتادم. به قول حافظ:
هنگام تنگدستي در عيش کوش و مستي
کاين کيمياي هستي قارون کند گدا را
ولي نتيجه نکرد و بر خستگي ام افزود، بخصوص که دوستم اين جا نيست. يک عمل حيواني به انسان لذت نمي بخشد و فراموشي نمي آورد. آنچه فراموشي مي آورد گدايي از دوست است.
داني که چيست دولت، ديدار يار ديدن
در کوي او گدايي بر سلطنت گزيدن
🔸سه شنبه 46/11/17
امروز باز مي فرمودند يکي دو نفر از وزرا نادرست هستند. عرض کردم، چرا آنها را عوض نمي فرماييد؟ فرمودند، به زودي.
بعد فرمودند: فوري بيا بالا مي خواهم گردش بروم، با من باش. امشب در خدمت شان گردش رفتم. حالا که يک صبح است برگشته ام.
🔸پنجشنبه 46/11/19
مجدداً من شرفياب شدم. براي مسافرت اتريش و سوئيس دستوراتي فرمودند. غفلتاً فرمودند: حالا گردش برويم. با آن که چندين قسم گرفتاري شب داشتم، البته افتخاري بالاتر نبود که عصر و شب را با پادشاهم بگذرانم. بسيار خوش گذشت.
📚 یادداشتهای امیر اسدالله علم، دفتر اول، انتشارات مازیار
#پژوهشگاه_فرهنگ_و_معارف_اسلامی
#یادداشتهای_علم
🎯پنج ويژگی كه لازمه هر موفقيتی هست :
1️⃣ انگيزه بالا : انگيزه قوی در واقع سوخت حركت ما در طول مسير موفقيت هست كه مانع توقف ما در مسير ميشود. اين انگيزه به ما اين اطمينان را ميدهد كه حتما تمام كارها را انجام خواهيم داد.
2️⃣ به خود متكی بودن : بايد مسئوليت همه چيز را بپذيريم و به خودمان متكی باشيم.
3️⃣ اراده قوی : به جای اينكه فعاليتهایمان را به تعويق بیندازيم ، به استقبال آنها برويم و آنها را انجام بدهیم اگر اراده كنيم ، هر چيزی را كه بخواهيم به دست مي آوریم .
4️⃣ صبر و شكيبايی: هميشه و در هر موقعيتی صبور باشيم حتی در مواقع شكست و ناكامی .
5️⃣ صداقت : صداقت به شما شخصيت والايی مي بخشد و باعث اعتبار ويژه شما ميشود اين ويژگی را در شخصيت خودپرورش دهید.
🔴 حجاب یک واجب اجتماعی
مقام معظم رهبری:
🔹دشمنان ما واقعاً خودشان را در خارج از کشور [برای این کار] میکشند؛ از طُرق مختلف؛ حالا چقدر پول خرج میشود برای اینکه بتوانند این تلویزیونها و این رادیوها و این فضای مجازی و این سایتهای اینترنتی را به کار بیندازند - مدام تبلیغ بکن، بگو، بگو، صد بار - که چه بشود؟ که نتیجهاش بالاخره این بشود که مثلاً فرض کنید چهار دختر فریب بخورند و در خیابان حجابشان را بردارند. اینهمه خرج، اینهمه زحمت، اینهمه فکر، پشت سر این کار است، دارند تلاش میکنند، [امّا] تلاششان عقیم است؛ نتیجهاش این است که چهار نفر - حالا چهار دختر در گوشه کناری- فریب بخورند یا انگیزههای گوناگونی پیدا کنند؛ بعضیشان هم ممکن است پول بگیرند - حالا من نمیدانم، نمیتوانم قطعاً بگویم - و این روسری را از سرشان بردارند یعنی مثلاً ما چه شدیم! نتیجهی همهی آن تلاش، خلاصه میشود در این نتیجهی کوچکِ حقیر.
🔹 خب، تا اینجا مسئلهای نیست؛ [امّا] آنچه بنده را حسّاس میکند، این است که ناگهان شما میبینید از دهان یک گروهی از افرادی که جزو خواص محسوب میشوند، مسئلهی «حجاب اجباری» مطرح میشود؛ معنایش این است که یک عدّهای نادانسته - حالا من میگویم نادانسته؛ انشاءالله نادانسته است - همان خطّی را دنبال میکنند که دشمن با آنهمه خرج نتوانسته است آن خط را در کشور به نتیجه برساند؛ همان خط را دارند دنبال میکنند؛ در بین اینها روزنامهنگار هست، در بین اینها روشنفکرنما هست، در بین اینها آخوند و معمّم هست. [میگویند] «امام که فرمودند باید زنها باحجاب باشند، همهی زنها را نگفتند»! حرف بیخود! ما بودیم آنوقت، ما خبر داریم؛ چطور اینجور است؟ امام در مقابل یک منکر واضحی که بهوسیلهی پهلوی و دنبالههای پهلوی در کشور به وجود آمده بود، مثل کوه ایستاد، گفت باید حجاب وجود داشته باشد. در مقابل همهی منکرات، امام همینجور محکم ایستاد. همان وقت بحث تجارت مشروبات الکلی بود؛ ما در شورای انقلاب بودیم، جلسات مشترکی با دولت داشتیم، همان وقت کسانی بودند که معتقد بودند تجارت مشروبات الکلی برای کشور فایده دارد، ما از این فایده چطور صرفنظر کنیم؛ مایل بودند این تجارت ادامه پیدا بکند، از بیرون شراب بیاورند. امام قرص و محکم ایستاد؛ در مقابل حرام الهی، امام بزرگوار میایستاد و ایستاد؛ این حرام الهی بود. حالا آقا از آن طرف درآمده [میگوید] که «آقا! این گناه که مثلاً از غیبت بزرگتر نیست؛ چرا شما در مقابل غیبت کسی را تعقیب نمیکنید، در مقابل این [کار] که مثلاً روسری را بردارد یا بیحجاب باشد، تعقیب میکنید». ببینید چه [خطایی]؟ عدم تشخیص؛ آنچه انسان [از آن] رنج میبرد، این است که تشخیص نیست. ما که نگفتیم اگر کسی در خانهی خودش در مقابل نامحرم روسریاش را برداشت، ما او را تعقیب میکنیم؛ [خیر] ما او را تعقیب نمیکنیم، در خانهی خودش است، کار شخصی میکند.
🔹 آن کاری که در ملأ انجام میگیرد، در خیابان انجام میگیرد، یک کار عمومی است، یک کار اجتماعی است، یک تعلیم عمومی است؛ این [خطا]، برای حکومتی که به نام اسلام بر سرِ کار آمده است تکلیف ایجاد میکند. حرام کوچک و بزرگ ندارد؛ آنچه حرام شرعی است نبایستی بهصورت آشکار در کشور انجام بگیرد. حالا یک نفر یک غلطی برای خودش میکند، [به] کنار، آن بین خودش و خدا است؛ امّا آنچه در مقابل چشم مردم است، در محیط جامعه است، حکومت اسلامی -مثل حکومت امیرالمؤمنین، مثل حکومت پیغمبر- وظیفه دارد در مقابل آن بایستد. این منطقی که میگوید «آقا شما اجازه بدهید مردم خودشان انتخاب بکنند»، خب در مورد شرابفروشی هم هست؛ شراب را هم آزاد کنیم در کشور، هر کسی خودش دلش میخواهد بخورد، هر کس نمیخواهد نخورد! این حرف شد؟ در مورد همهی گناهان بزرگ اجتماعی، این حرف وجود دارد؛ این حرف شد؟ شارع مقدّس بر حکومت اسلامی تکلیف کرده است که مانع از رواج حرام الهی در جامعه بشود؛ حکومت اسلامی موظّف است در مقابل حرام بایستد، در مقابل گناه بایستد.
🔹بیانات ۹۶/۱۲/۱۷
.🆔 @eisavim
🎯مهارتهای کنترل عصبانیت
➕مهارتهای كنترل عصبانیت را بیاموزید تا استرس را در خود كاهش دهید.
➖زیرا یكی از بزرگترین موانع در راه تحقق موفقیت شخصی و شغلی عصبانیت میباشد.
وقتی نمیتوانیم عصبانیت خود را كنترل نماییم از چند جهت دچار آسیب میگردیم
مهارتهای كنترل عصبانیت را در خود رشد و توسعه دهید
افرادی كه كنترل عصبانیت در آنها سخت و دشوار است نیاز به برنامهای برای كنترل عصبانیت دارند.
نكات زیر، مسائل مهمی میباشند كه به شما در كنترل عصبانیت كمك میكنند. این نكات را به خاطر سپرده و بهكار بندید.
نكته اول :
این سوال را از خود بپرسید: «آیا این موضوع 10 سال دیگر هم برایم مهم است؟» به این وسیله میتوانید مسئله را از دیدگاهی آرامتر بنگرید.
نكته دوم :
از خود بپرسید: «بدترین نتیجه مورد عصبانیت من چیست؟» اگر كسی در پای صندوق فروشگاه از شما سبقت گرفت، سپری كردن سه دقیقه بیشتر، مسئلهای آنچنان مهم نمیباشد.
نكته سوم :
تصور كنید كه خود شما نیز همان كار (كاری كه موجب عصبانیتتان شده است) را انجام میدهید. با خود رو راست باشید. قبول كنید كه گاهی اوقات شما نیز جلوی یك راننده دیگر درمیآیید… بعضی مواقع این مسئله تصادفی است. آیا نسبت به خود نیز عصبانی میشوید؟
نكته چهارم :
از خود بپرسید: «آیا طرف مقابل این كار را بهطور عمدی نسبت به من انجام داده است؟» در بسیاری از مواقع متوجه خواهید شد كه این مسئله فقط در اثر بیدقتی و تعجیل رخ داده و كسی نمیخواسته شما را ناراحت كرده و بیازارد.
نكته پنجم :
سعی كنید قبل از گفتن هر كلامی تا عدد 10 بشمارید. انجام این كار رابطه مستقیمی با عصبانیت ندارد ولی میتواند صدمات ناشی از عصبانیت را به حداقل برساند.
نكته ششم :
شمارش تا 10 را با روشهای جدید و بهتر انجام دهید مثلا این كار را با یك تنفس عمیق بین هر شماره عملی سازید. تنفس عمیق – از دیافراگم – به افراد كمك میكند تا احساس راحتی كنند.
نكته هفتم :
میتوانید سرعت شمارش اعداد را كندتر سازید. مثل شمارش شیوه قدیمی، یك كشتی بخار، دو كشتی بخار و… شاید شمارش كشتی بخار زیاد خوشایند نباشد، بهجای آن میتوانید بشمارید: یك شكلات، دو شكلات و… یا هر چیز دیگری كه برای شما خوشایند و خندهدار باشد.
نكته هشتم :
تجربهای آرامشبخش را تجسم نمایید. چشمانتان را ببندید و در ذهن خود سفر كنید. این كار را در مكانهای امیدبخش و به دور از استرس انجام دهید
@serat93
26.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مستند 27 دقیقهای ایستگاه پایانی دروغ 1
🔴پشت پرده تعاملات و افکار کسی که قرار بود "لیدر هدایت افکار عمومی در ایران" باشد..
✅مناسب استادان معارف اسلامی
میزمعارف
@mizemaaref
◀️درس مجازی : گام دوم انقلاب اسلامی جدیدترین درس آموزشی مرکز آموزش مجازی دانشگاهیان منتشر شد.
جلسه اول:
روایت واقعی انقلاب اسلامی
جلسه دوم:
برکات بزرگ و ظرفیت های پرشمار انقلاب اسلامی
جلسه سوم:
توصیه های راهبردی برای تحقق نظام پیشرفته اسلامی و ایجاد تمدن نوین اسلامی
لینک درس:
http://ec.nahad.ir/index.php/course/View/VjtVNwIy
کتاب غربزدگی - جلال آل احمد.pdf
1.65M
📖 کتاب: #غرب_زدگی
🖌 نوشته : #جلال_آل_احمد
💠غربزدگی یک بیماری در ایران است..
میزمعارف
@Mizemaaref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ
شهر رجب
میزمعارف
@mizemaaref
#شرح_احادیث_اخلاقی_در_بیان_مقام_معظم_رهبری
موضوع : 🔅صفای میان شیعیان🔅
بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله رب العالمین
📝متن و شرح:
«قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع أَ یَجِیءُ أَحَدُکُمْ إِلَی أَخِیهِ فَیُدْخِلُ یَدَهُ فِی کِیسِهِ فَیَأْخُذُ حَاجَتَهُ فَلَا یَدْفَعُهُ فَقُلْتُ مَا أَعْرِفُ ذَلِکَ فِینَا فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع فَلَا شَیْءَ إِذاً قُلْتُ فَالْهَلَاکُ إِذاً فَقَالَ إِنَّ الْقَوْمَ لَمْ یُعْطَوْا أَحْلَامَهُمْ بَعْد».(1)
فی الکافی، عن الباقر (علیهالسّلام)؛ «أ یجیء احدکم الی اخیه فیدخل یده فی کیسه فیأخذ حاجته فلا یدفعه». حضرت امام محمد باقر (علیهالسّلام) از یکی از اصحابشان سؤال میکنند - که این مقدمه دیگر ذکر نشده که آن صحابی که بود و چه سؤال کرده بود و از کجا آمده بود؛ اینها دیگر توی این روایت نیست - که آیا در آنجائی که شما هستید، وضعیت اینجوری است که یکی از شماها بیاید دستش را توی جیب برادر دینیاش بکند و هر چه که لازم دارد، از توی جیب او بردارد، او هم ناراحت نشود؟ به این حد رسیدهاید که جیبتان برای همدیگر رایگان باشد؟
مرحوم حرزالدین نقل میکند که شیخ خضر در زمان مرحوم کاشفالغطاء از علمای بزرگ بود و خیلی مورد توجه مردم قرار داشت. میگوید در روز عید، مردم نجف و عشایر و اینها که به شیخ خضر علاقه داشتند، منزل او آمدند و هدایا آوردند - پول آوردند، طلا آوردند - و همین طور جلوی ایشان میگذاشتند و ایشان هم آن پولها و طلاها را جلوی دستش گذاشته بود و همان طور روی هم کوت شده بود. بعد شیخ جعفر کاشفالغطاء آمد. معلوم میشود آن وقتها هنوز شیخ جعفر به مقام ریاست نرسیده بود. ایشان آمد و نشست و چشمش به این پولها و طلاها افتاد. بعد یواشیواش نزدیک ظهر شد و مردم رفتند. شیخ جعفر بلند شد گوشهی عبایش را پهن کرد و این طلاها و پولها را گوشهی عبایش ریخت و گفت خداحافظ شما، و رفت! شیخ خضر هم نگاهی کرد و چیزی نگفت؛ کأن لم یکن شیئاً مذکورا!
حالا این قصهای که نقل کردم، دنباله هم دارد، که دنبالههایش باز از این جالبتر هم هست. به هر حال حضرت سؤال میکنند که در اموال شخصی، شما اینجور هستید که مثلاً قبایتان را آنجا آویزان کردهاید، رفیقتان میآید دست میکند توی جیب قبای شما و یک مقدار پولی که لازم دارد، برمیدارد و بقیهاش را آنجا میگذارد و بعد راه میافتد میرود، به شما هم اصلاً برنخورد و ناراحت نشوید؟ چنین وضعی بین شما هست؟ «فقیل ما اعرف ذلک فینا». آن راوی گفت که در بین خودمان اینجور وضعی نیست. «فقال فلا شیء اذاً»؛ فرمود: پس هنوز خبری نیست، هنوز چیزی نیست.
من اینجا این حاشیه را اضافه کنم که این مالِ زمان امام باقر (علیه الصّلاة و السّلام) است. در آن زمان، شیعه تدریجاً داشت شکل میگرفت. بعد از حادثهی عاشورا، در ظرف این 33 سال، 34 سالی که دوران امام سجاد (علیه الصّلاة و السّلام) بود، تدریجاً و یواشیواش مردم جمع میشدند؛ چون بعد از حادثهی عاشورا، آن شدت عملی که به خرج داده شده بود، شیعه را متفرق کرد؛ بعضیها برگشتند، بعضیها منصرف شدند، بعضیها از ولایت اهل بیت پشیمان شدند؛ هر کسی به یک طرفی رفت. در این 34 سال، یواشیواش مردم جمع شدند. در زمان امام باقر (علیه الصّلاة و السّلام) مردم بیشتر جمع شدند. مردم تدریجاً در شهرها، در نقاط مختلف، نزدیک و دور، جمع میشدند. این مال آن وقت است که حضرت میخواهند بگویند این کانونهای تشیع را باید در سرتاسر دنیای اسلام اینجوری تشکیل دهید، اینجور با هم باصفا باشید.
حضرت وقتی فرمودند «فلا شیء» - هنوز هیچ خبری نیست؛ آنی که باید بشود، نشده است - آن طرف ترسید؛ «قیل فالهلاک اذاً؟». «هلاک» در اینجا و در خیلی جاهای دیگر به معنای مردن نیست؛ به معنای بدبخت شدن است: یعنی پس دیگر بدبخت شدیم آقا؟ دیگر هیچی نیست؟ «فقال انّ القوم لمیعطوا احلامهم بعد». «احلام» در اینجا جمع «حلم» است. مادهی «حَلُمَ یَحلُمُ» به معنای حلم ورزیدن است؛ با «حَلَمَ یَحلُمُ» که به معنای رؤیا و اضغاث احلامی که در قرآن هست، تفاوت دارد؛ آن از باب نَصَرَ یَنصُرُ است، حَلَمَ یَحلُمُ است؛ این از باب شَرُفَ یَشرُفُ است؛ حَلُمَ یَحلُمُ. اینجا احلام جمع حلم است. پس هنوز به آن بردباری و آن ظرفیت لازم نرسیدهاید. بنابراین به معنای هلاک نیست که بگوئیم نابود شدید، عذاب خدا گریبان شما را گرفت؛ نه، به معنای این است که هنوز آن ظرفیت لازم را پیدا نکردهاید.
1)کافی، ج 2، ص 174
📌نشانی اینترنتی: http://farsi.khamenei.ir/hadis-content?id=10768
#پژوهشگاه_فرهنگ_و_معارف_اسلامی
🔰#گزیده_بیانات_مقام_معظم_رهبری🔰
#دشمن_شناسی
✅چرا نباید دشمن را فراموش کنیم؟
دشمن را فراموش نباید کرد. در همهی قضایا باید توجه داشت که دشمنی وجود دارد که از غفلت ما ممکن است استفاده کند، ضربه وارد کند. این، روشی است که قرآن به ما یاد میدهد. شما ببینید سرتاسر قرآن چقدر اسم شیطان تکرار شده. خوب، یک بار میگفتند یک شیطانی هست، تمام شد دیگر؛ این برای همین است که انسان در عرصهی زندگی - که عرصهی چالشها و مبارزه است؛ زندگی سرتاپا چالش و مبارزه است - فراموش نکند که دشمن دارد و دشمن ممکن است ضربه بزند. راهش این است: دشمن را فراموش نکنیم؛ خدای متعال را هم که پشتیبان ماست، از یاد نبریم؛ احساس مسئولیت حضور در صحنه را هم از یاد نبریم. این، آن عامل بسیار مؤثر و مهم است. (۱۳۸۶/۱۰/۰۸
بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در روز عید سعید غدیر خم)
✅هرجا مشغول کارید همان جا یک گوشه از جبهه است.
شما هر جا هستید و هر جا مشغول کارید، بدانید همان جا یک گوشهای از این جبههی وسیع است؛ اگر همان جا خوب و منضبط و وفادارانه و با مهارت کار کنید، در این جبهه اثر گذاشتهاید. و دشمن این را نمیخواهد؛ این را هم توجه داشته باشید. دشمنان ما و استکبار خبیث جهانی فهمیدهاند که با ملت و جمهوری اسلامی ایران در میدان جنگ نظامی نمیشود وارد شد؛ برایشان خسارتهای زیادی دارد و درست هم هست و این را درست فهمیدهاند.(۱۳۸۵/۰۲/۰۶ بیانات در دیدار کارگران)
#پژوهشگاه_فرهنگ_و_معارف_اسلامی
#درسواره_اخلاق_بندگی
درس (13)
به نام خداوند جان و خرد.
✅مقام بندگی خدا 2
4. نکته چهارم بیان مصادیقی از قرآن کریم در مورد عبودیت انبیای الهی است. البته این مصادیق بسیار فراوان است و اشاره کردن به همه آنها کتاب مستقلی طلب می کند بنابراین به یکی دو نمونه اشاره می کنیم.
به طور مثال قرآن کریم درباره حضرت ابراهیم (ع) می فرماید: و اذ ابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن قال انی جاعلک للناس اماما - زمانی را به یاد بیاور که ما ابراهیم را با کلماتی امتحان کردیم و چون او امتحان را به پایان رسانید و با موفقیت تمام کرد، پس از آن ما او را به مقام امامت بر مردم رساندیم. (آیه 124 سوره بقره )
یعنی تمام امتحانات را به دقت و کفایت تمام به پایان رسانید. کم نگذاشت و کم نیاورد. ابتدا داستان بت شکنی حضرت ابراهیم و محاجه با مشرکان در مورد خداوند و اینکه او را به آتش افکندند و او همه را تحمل کرد نمونه ای از صداقت و اخلاص آن حضرت در بندگی خدای متعال بود که داستان مفصل آن در قرآن کریم هست.
سپس فرمان رسید که دست زن و بچه ات را بگیر و به یک بیابانی ببر که آب هم ندارد. یک دانه برگ در آن بیابان نمی روید. به بیابان های مکه - غیر ذی زرع - می گویند. یعنی اصلا توان روییدن گیاه در آنجا وجود ندارد. حتی یک برگ سبز آنجا نمی بینید. البته امروز در و دیوار شهر مکه سبز است. چون خاک و آب و درختان خاصی که بتواند آن دما را تحمل کند از بیرون به آنجا آورده اند. اما خود آنجا هیچ چیز نداشته. فقط گاهی در بیابان خاری می روییده.
حتی این خار هم به این اندازه نبوده که اینها بتوانند گوسفند یا حتی شتر در آنجا بچرانند. اصلا در شهر مکه نه کشاورزی بوده و نه دامداری. امکان هیچ کدامش نبوده. لذا مردم شهر فقط دو نوع زندگی داشتند. یکی تجارت داشتند و یکی هم از طریق آمدن زائران مردم آنجا زندگی می گذراندند.
در چنین شرایطی حضرت ابراهیم دستور یافت که زن و بچه کوچک یکی دو ساله را ببرد در این بیابان بگذارد و بیاید، رفت گذاشت و آمد. این یک امتحان بزرگ بندگی و اطاعت خدا بود. البته هیچ اتفاق بدی هم نیفتاد. بچه به زمین پا کشید و زمین جوشید و آنها سیراب شدند.
دریک امتحان دیگر وقتی ایشان سال ها در انتظار فرزند بودند. مثلا شاید در هشتاد سالگی دارای فرزند شدند. فرشتگانی که آمده بودند قوم لوط را نابود کنند ابتدا خدمت ایشان آمدند و برای ایشان بشارت آمدن یک فرزند را آوردند. خب ایشان بعد از سال ها یاس و ناامیدی و انتظار دارای فرزند شده. حالا این فرزند شانزده ساله شده و به بلوغ و رشد رسیده و باعث چشم روشنی پدر است. که با آن مقدماتی که شنیده اید حضرت ابراهیم (ع) ماموریت یافته است که این بچه را ذبح کند.
قرآن کریم در آیه 106 سوره مبارکه صافات درمورد ذبح فرزند می فرماید: إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ - ذبح فرزند امتحان آشکاری بود. ابراهیم دستور یافته است که فرزندش را ذبح کند. امتحان خیلی مهمی بود. امتحان آشکار. خب ایشان این را هم به سلامت و در نهایت قدرت و قوت عمل کرد و سربلند از این امتحان بیرون آمد. وقتی ایشان در این امتحان هم که در حقیقت امتحان بندگی بود پیروز شد، به مقام امامت رسید.
📝مولف: سید مصطفی علم خواه، مدیر گروه اخلاق اداره مشاوره نهاد رهبری.
#پژوهشگاه_فرهنگ_و_معارف_اسلامی
#معرفی_و_ارایۀ_محتوای_کتب
به همت پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی ـ قم، تلخیص برخی از کتب شاخص و تازه های نشر جهت سهولت برای مطالعه اساتید و سروران گرامی تهیه گردیده است.
📕کتاب «دین و بنیادهای دموکراتیک»
📝مولف: سیدمحمدناصر تقوی
📚نشر: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
📝تعداد صفحات: 212 صفحه
📝تعدا د صفحات تلخیص: 64 صفحه
🖥فرمت فایل پیوست: PDF (فایل ضمیمه)⤵️⤵️⤵️
#پژوهشگاه_فرهنگ_و_معارف_اسلامی
1_53785772.pdf
1.49M
#معرفی_و_ارایۀ_محتوای_کتب
📕کتاب «دین و بنیادهای دموکراتیک»
📝مولف: سیدمحمد ناصر تقوی
📝تعدا د صفحات تلخیص: 62 صفحه
🖥فرمت فایل پیوست: PDF (فایل ضمیمه)
#پژوهشگاه_فرهنگ_و_معارف_اسلامی
📌امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای
📌مروری بر پرونده و مذاکرات هسته ای در زمان مسئولیت حجت الاسلام حسن روحانی 8⃣2⃣
◀️ بحران جدید و تلاش های مضاعف/ بخش دوم ▶️
🔸در 21 فوريه 2004 (2 اسفند1382) سفري به وين داشتم. تصميم بر اين بود که اين سفر، رسانه اي نشود. در وين، در منزل البرادعي مذاکرات مفصلي با وي داشتم و در نهايت اين طرح را با او در ميان گذاشتم. گفتم ما حاضريم تعليق را بر مبناي تفسير آژانس اجرا کنيم، به شرط اينکه پرونده ايران در اجلاس ژوئن بسته شود. (ص 242)
🔸البرادعي در نهايت، به ما قول داد که نهايت تلاش خود را به کار گيرد که گزارش او بريا اجلاس مارس 2004 مناسب باشد و ما هم مذاکرات را با اروپايي ها ادامه دهيم تا با هماهنگي هم کار را به پيش ببريم. ملاقات دوم اسفند 1382 با مدير کل آژانس در وين، براي زمينه سازي تصميم مهمي انجام شد. تصميمي مبني بر تعهد سه کشور براي بستن پرونده هسته اي ايران در اجلاس ژوئن 2004 (خرداد 1384)؛ و همچنين قول ايران مبني بر آغاز تعليق بر اساس تعريف آژانس که شامل ساخت قطعه و مونتاژ سانتريفيوژ نيز مي شد. (ص 243)
🔸پس از موافقت سران در تهران، افراد تيم در بروکسل به توافق نهايي رسيدند. اين، دومين توافق ايران و EU3 بود که به نام «توافق بروکسل» در 4 اسفند 1382 حاصل شد. بر اساس اين توافق، اروپا پذيرفت براي بازگشت روابط ايران و آژانس به شرايط عادي و بسته شدن پرونده ايران در اجلاس ژوئن، تمام تلاش خود را به کار بگيرد. ايران هم پذيرفت که ساخت قطعه و مونتاژ را به حالت تعليق درآورد. (ص 244)
🔸در 4 اسفند 1382 و با امضاي توافق، قول داديم که از 20 فروردين 1383، يعني حدود 45 روز پس از اين توافق، قطعه سازي را تعليق کنيم. (ص 245)
🔸قرار بر اين بود که در اين مذاکرات اروپا قول يک نيروگاه آب سبک به ما بدهد و اين آغازي باشد براي روابط جديد با اروپا و در ضمن مذاکرات را در مورد ساير مسائل براي همکاري با اروپا ادامه دهيم. به همين دليل، توافق بروکسل مورد اعتراض شديد آمريکايي ها قرار گرفت. (ص 245)
🔸خبرنگاران از من پرسيدند شما چقدر اطمينان داريد که در ماه ژوئن پرونده ايران بسته شود؟ گفتم اين قولي است که اروپا به ما داده است. اگر عملي نشد، بي درنگ بدون آن که ضرري متوجه ما شده باشد، به حالت قبلي بر مي گرديم. (ص 246)
🔸قرار شده بود اروپايي ها تعهدي را که در تهران داده بودند، در ژوئن عملياتي و اجرا کنند. ما هم به بياني، در چارچوب بيانيه تهران عمل کرده بوديم، چون اروپايي ها معتقد بودند بايد طبق تفسير آژانس به تعليق عمل مي کرديم؛ لذا توليد قطعه و مونتاژ نيز تعليق گرديد. اين اقدام در برابر بسته شدن پرونده ايران در آژانس انجام شد و اگر آمريکايي ها مداخله نمي کردند و اين توافق عملي مي شد، به اعتقاد من، موفقيت بزرگي براي ايران بود و ما به نقطة مطلوبي رسيده بوديم. (ص 246)
📚 امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای، دکتر حسن روحانی، انتشارات مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام
#پژوهشگاه_فرهنگ_و_معارف_اسلامی
#امنیت_ملی_و_دیپلماسی_هسته_ای
#حسن_روحانی
📌یادداشتهای عَلَم
📌برگهایی از یادداشت های روزانه امیراسدالله علم، نخست وزیر و وزیر دربار محمدرضا پهلوی 0⃣3⃣
◀️یادداشت های سال 1346▶️
🔸 جمعه 46/11/20
راجع به مسافرت موکب مبارک به اروپا مطالب مشروحي عرض کردم. مخصوصاً از جهت استحفاظي، ولي ماشاءالله آن قدر متوکل علي الله هستند که کي چنين حرف هايي مي شنوند.
... رئيس دانشگاه آريامهر، [محمدعلي مجتهدي]، را امر فرمودند فردا عوض کنم و پروفسور [فضل الله] رضا را معرفي نمايم.
🔸یکشنبه 46/11/22
صبح به کارهاي جاري رسيدم. بعد سر زمين هاي فرح آباد که خانه براي کارمندان [دربار] مي سازيم رفتم. نوکرهاي شاه بايد همگي خانه داشته باشند، بيمه شده باشند، از همه مزاياي يک فرد مرفه برخوردار باشند. اين برنامه من است و به زودي انجام مي شود. به علاوه هر کدام بايد از خودشان هم صاحب زمين و خانه عليحده سواي سازماني باشند.
حالا ساعت 11 است، مي خواهم بخوابم، ولي دلم گرفته است اربابم را نديده ام، مثل اين که هيچ در دنيا ندارم.
🔸دوشنبه 46/11/23
سر شب پيش والاحضرت عليرضا رفتم که اين جا تنها مانده است. طفل دو ساله و بسيار باهوش و بامزه و قدري عصباني ست. در حمام بود، مدتي دولش را به من نشان داد! نيم ساعتي ماندم بازي کردم، ولي از نبودن اربابم در قصر خيلي دلم گرفت. به اين دليل و به دليل اين که پرستارش هم خوشگل نيست، بيشتر نتوانستم بمانم.
🔸سه شنبه 46/11/24
امر شاهنشاه رسيد که اعلام کنم منوچهر قره گوزلو که آجودان کشوري بود و همچنين اخيراً رئيس سازمان تربيت بدني شده بود و از اين کار معلق شد، در دربار نيز سمتي ندارد. با آن که مي دانستم تأخير در اجراي امر مسئوليت دارد، چون عادت ندارم شاهنشاه که امر کند کلاه بياورم، سر بياورم، تلگراف عرض کردم که اين عمل او را به کلي فنا مي کند، مگر اين که تقصيرش غير قابل برگشت و گذشت باشد. تا فردا ببينم جواب چه خواهد رسيد.
🔸پنجشنبه 46/11/26
فقط دو موضوع باقي مي ماند، علاقه به ارباب عزيزم و دوستي که دارم. در مورد اولي، متأسفانه مي ترسم که نتوانم هنگام علاقه ام خدمت کنم. در مورد دوم هم پابندي به سعادت و آينده بچه ها مرا از تندروي باز مي دارد. مادرم هم که به او عشق مي ورزم پير است و لامحاله او را از دست خواهم داد. حقيقتاً وضع عجيبي دارم. ولي صبر مي کنم، اگر اين صبر را بدنم بتواند تحمل کند.
📚 یادداشتهای امیر اسدالله علم، دفتر اول، انتشارات مازیار
#پژوهشگاه_فرهنگ_و_معارف_اسلامی
#یادداشتهای_علم
◼️مراسم ختم پدر حجتالاسلام قریشی معاون آموزشی و پژوهشی دروس معارف ، فردا دوشنبه در ساختمان مرکزی نهاد برگزار می گردد.
⚪️آدرس: تهران - بالاتر از میدان ولی عصر(عج) - انتهای زرتشت غربی - پ 106
ساعت 13.30 - 15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❓چرا ایران به دنبال قدرت موشکی است؟
❗️آیا این به معنای جنگ طلبی ایران نیست؟
📚میزمعارف
@Mizemaaref