eitaa logo
میز نیوز
2.8هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
675 ویدیو
26 فایل
اخبار و تحلیلهای سیاسی و فرهنگی روز را در میزنیوز بخوانید. آدرس تلگرام: T.me/miznews آدرس سایت: Miznews.ir آدرس ایتا: Eitaa.com/miznews
مشاهده در ایتا
دانلود
استاد سیدعلی خامنه‌ای که حالا رهبری بسیاری از بر عهده‌ی اوست، قریب به ۶دهه است که بس بزرگ در موضوع معارف اسلام به شمار می‌رود. خصوصیت بارز استاد، درست و دقیق معارف دینی که در راس آنها است، می‌باشد. نگاه استاد سیدعلی خامنه‌ای به مساله نه یک نگاه صرفا ذهنی و تئوری است، بلکه ایشان معتقدند که یک مقوله‌ی تمدن ساز است. از سلسله سخنرانی‌های او در رمضان المبارک سال۵۳شمسی که در مسجد امام حسن مجتبی علیه‌السلام در مشهد ایراد می‌کرد، کاملا پیداست که او بر این باور است که توحید از یک انسانِ معتقد _ بر اساس تئوری توحید که تعهدزا و عمل آفرین است_ یک انسان و حاضر در صحنه‌ی اجتماع، و یک الی‌الله می‌سازد. ایشان معتقد است: توحید مثل روحی در کالبد تمام مقررات اسلامی هست. مثل هوای رقیق و لطیفی در تمام اجزای این ساختمان و پیکره‌ای که نامش اسلام است، هست. در همه‌ی مویرگ‌ها حتی هست، یک دانه حکم را در اسلام شما نمی‌توانید پیدا کنید که رنگی و نشانی از توحید در آن نباشد. ما به خیال‌مان می‌آید که توحید یک چیزی است که فقط در مغزمان بایستی روشن کنیم، [لکن] به زندگی که رسیدیم این توحید در زندگی دیگر هیچ اثری ندارد، اگر هم اثر داشته باشد، در زندگی شخصی‌ست، در زندگی اجتماعی نیست. آن توحیدی که اسلام به آن دعوت می‌کند، توحیدی‌ست بالاتر از حد یک پاسخ به یک سوال، به یک استفهام. پس چیست؟ توحید اسلامی الهامی‌ست در زمینه‌ی حکومت، در زمینه‌ی روابط اجتماعی، در زمینه‌ی سیر جامعه، در زمینه‌ی هدف‌های جامعه، در زمینه‌ی تکالیف مردم، در زمینه‌ی مسئولیت‌هایی که انسان‌ها در مقابل خدا، در مقابل یکدیگر، در مقابل جامعه و در مقابل پدیده‌های دیگر عالم دارا هستند، توحید این است. (برشی از کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن) و اینک می‌خواهم کتابچه‌ای ، با حجمی در موضوعی که با قلمی ، که سال‌ها از می‌گذرد _اما متاسفانه مثل بسیاری از آثارِ استاد و حتی خود استاد است_ را به شما معرفی کنم. بنظرم این کتابچه است و نه . نوش جانتان. @t_manzome_f_r
📣 *تردید نکن!* ♦️ در گیر و دار هجوم به خانه ، در میان شعله و تازیانه و غلاف شمشیر و سیلی و چه و چه، وقتی ریسمان به گردن حیدر انداخته و به سوی مسجد پیامبر میکشیدند؛ همان که در پله ای از ایستاده بود که اگر ابوذر از مقامش آگاه میشد جانش را میگرفت، همان سلمان که در وصفش فرموده اند: «مِنّا أهلُ البَیت»، همان سلمان که از یاران انگشت شمار در این وانفسا بود، همان سلمان لحظه ای تردید کرد! ♦️ آن هم نه تردید در حقانیت مولایش! بلکه قدری درنگ کرد که مگر این علی همان علی قاتل مرحب و عمرو بن عبدود نیست!؟ مگر همان علی نیست که در قلعه خیبر را از جا کند؟! مگر همان علی نیست که به اسم اعظم آگاه است!؟ مگر همان علی نیست که *او با حق و حق با اوست* !؟ پس چرا هیچ نمیگوید!؟ چرا دست به نمی برد!؟ چرا زمین مدینه را از خون اینان لبریز نمیکند؟! ♦️ در همان شلوغی مولا لحظه ای برگشت و به چشمهای سلمان خیره شد که ! دوباره با من کن که من هستم و امروز ام این است... ♦️ امروز هم قصه همان است. مولا حرفی میزند، کاری میکند اما جماعت مؤمنین و امت حزب الله از درکش عاجز میشوند. موج انتقادات راه می افتد که چنین گفتن غلط بود و چنان گفتن بهتر... ‼️ *برادر! را بد فهمیده ایم! طرفدار ولایت بودن آنجا که رأی من و تو را تأیید میکند نیست. اگر و من و تو بود که اکنون من و تو مولای این امت بودیم و آن وقت واویلا! ما آنجا زده میشود که مولا مخالف نظرمان سخنی گفت! آنجا که دو دوتای عقلمان چهارتای مولا نمی شود! آنجا اگر گفتیم مردیم...* 🖋سید مهدی سرخان 📌 @ansoyesiasat