محمد جواد مؤذن🇵🇸
از جوّ ادبی بیایم بیرون🥶
امروز بازم یکی از دایرهالمعارفهای کتابخونه رو برداشتم،
صفحه اندیشمندان بزرگ اومد
بازم شیطنت ملی- مذهبیم گل کرد😈
حدس زدم که یه گیری تو این صفحه هست.
بله...
اسم اندیشمندان بزرگ تاریخ رو به ترتیب زمانی نوشته بود.
ولی ...
ولی از سال ۴۳۰ تا ۱۱۷۹ میلادی اسم هیچ اندیشمندی نبود🤨 (عکس پست قبلی رو ببینید)
یعنی چی ؟
یعنی در این بازه زمانی هیچ اندیشمند بزرگی ( از نظر این غربیهای به ظاهر متمدن) متولد نشده؟
یعنی ۷۰۰ سال علم و دانش راکد بوده؟😂
پس دلیل این خلا علمی تاریخی چیه؟
واضحه.
معلومه که کسی از خودشون نداشتن در نتیجه اسمش رو نیاوردن.
بهتر بگم
یعنی در منطقه خاورمیانه (که مهد تمدنه) و شرق دنیا، هیچ آدم درست حسابی نبوده!!! ( البته از نظر اینا)
بله ... اسم ابن رشد رو نوشتن ، اونم به خاطر اینکه توی آندلس (اسپانیا) زندگی میکرده.
جالبه طبق این متن (همینایی که ۷۰۰ سال هییییچ علمی و دانش و دانشمندی نداشتن) از یک جا به بعد هر ده سال اندیشمند دارن.😳
انصافا به نظر شما این غربیها اگه تمدنی هم دارن از خودشون ابداع کردن یا ریشه در تعالیم دیگهای داره؟
به نظرتون اینا که تاریخ رو اون طور که دوست دارن مینویسن، شخصیت دارن؟
( به قول ما طلبه ها فَتَأَمّلْ یعنی بیزحمت یکم فکر کنین)
#تاریخ
#جهان
#علم
#دانشمند
کانال محمد جواد موذن 👈 عضوشوید
ظرفیت
به هر دری میزد، پاسخی نمیگرفت.
آخر سر، تنها راه چاره را در خانه ایشان دید.
با چهرهای خسته و قلبی شکسته وارد شد.
همان طور که لباس مندرسش را جمع می کرد که بنشیند سلام داد.
« آقا... دعا کنید اوضاع مالیام بهتر شود»
« اگر شُکر مالی که داری به جا آوری بهتر از اموالی ست که نتوانی حقش را ادا کنی»
به فکر فرو رفت
ساکت شد
خواست بیرون برود
اما با خودش گفت بگذار اصرار کنم
شاید نتیجه داد
پس دوباره درخواست کرد.
پاسخ شنید:
«ای ثعلبه! به خدا اگر اراده کنم کوهها برایم طلا و نقره میشود؛...
بهترین مال، آن است که انسان بتواند شکرش را به جای آورد.»
نتوانست سخنی بگوید
شاید خجالت کشید
ولی دستش خیلی تنگ بود
به خودش قول داده بود دست پر از مجلس بیرون برود
باز هم اصرار کرد...
بالاخره پیامبر صلیالله علیه وآله برایش دعا کردند...
🟡🟡🟡
مدینه دیگر ظرفیت گوسفندهای ثعلبه را نداشت.
خانه اش را جمع کرد برد وسط دشت و صحرا تا جا داشته باشد
عجب خانهای ساخته بود
دیگر نیازی به غیر نداشت
آقای خودش بود
🟡🟡🟡
از دور چند نفر را دید که به سمتش می آیند
داد زد: «کیستید؟»
نزدیک آمدند
«فرستاده رسول خدا هستیم»
«چه میخواهید ؟»
« به حکم خداوند متعال از این پس مسلمین باید زکات بدهند»
« این حرفها چیست!؟
این برنامه پول زوری ست که بر ما ثروتمندان تحمیل می شود بروید به سلامت! پول زور نمیدهم. »
🔸🔸🔸
خبر بخل ورزی ثعلبة بن حاطب به پیامبر صلی الله علیه و آله رسید دو بار فرمودند: وای بر ثعلبه، وای بر ثعلبه.
اما او هم چنان به جمع ثروت مشغول بود، تا تمام ثروت از کفش رفت و هم چنان که قرآن فرموده به سوء عاقبت دچار شد.
آیات ۷۵ تا ۷۷ سوره مبارکه توبه.
#قرآن
#تفسیر
#داستان
#داستانک
#مذهبی
#تاریخ
کانال محمد جواد موذن 👈 عضوشوید