مهم نيست چقدر اشتباه كرديد يا
چقدر موفق نبوديد حتي اگه يك
قدم بسوي كمال برداشتيد، امروز
را جشن بگيريد
فرزندتان را در آغوش بگيريد
واز خدایی که به شما لذت پدري
و مادري را چشانده تشكر كنيد.
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
آیت الله علامه امینی (رحمة الله عليه) به هنگام شنیدن مدایح و مراثی آل محمد چنان بی قرار می شد که بر اثر شادی یا اندوه، زمان و مکان را از یاد میبرد و روحش چنان به پرواز در می آمد که گویی هم اکنون در همان صحنه ای است که اشعار و مدایح و مراثی از آن سخن می گوید.
#امام_حسین
#محرم
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
تحویل سال به وقتِ مُـحَـرّم است
حَوّل قلـُوبَنا بِه بُڪاءُ عَلے الحُسَین
#محرم
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
🥀امام حسین" علیه السّلام"، از آن قلّه های بسیار مرتفع و یکی از سازندگانِ بزرگِ تاریخِ بشریّت است.
ایشان یک تحول بسیار بزرگ در درون تاریخ اسلامی بوجود آورد، یعنی: آن کاری را کرد که یک امام باید انجام بدهد، در مقابلِ کاری که یک پیغمبر انجام می دهد.
کاری که یک پیغمبر انجام می دهد، مبارزه ی مستقیم با کفر و شرک، با ظلم ها و بی عدالتی ها، با خرافات و بالاخره با کفر صریح است پیغمبر جریانی را بوجود می آورد، انقلابی را به پا می کند، و امام، حافظ و نگهدارنده ی آن جریان است. ایشان، «میراث نبوی» را حفظ
می کنند.
📚کتاب نهضت حسینی، صفحه٢٠
#محرم
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
#رمان
جان شیعه
#فصل_اول
ابراهیم که در برابر حجم سنگین انتقادات کم آورده بود، قیافه حق به جانبی گرفت و با صدایی گرفته از خودش دفاع کرد: «من میگم بین این همه خواستگار خوب و مایه دار که مثل خودمون سُنی هستن، چرا انگشت
گذاشتین رو این پسر شیعه؟»
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
و این گلایه ابراهیم، بلاخره حرف گلوگیرِ پدر را به زبانش آورد: «به خدا منم دلم از همین میسوزه!»
که مادر بلافاصله جواب داد: «عبدالرحمن! ابراهیم جوونه، یه چیزی میگه! شما چرا؟ شما که ریش سفید کردی چرا این حرفو میزنی؟ هر کسی یه کُفوی داره! قسمت هر کی از اول رو پیشونیش نوشته شده! اگرم این وصلت سر بگیره، قسمت بوده!»
که در اتاق باز شد و عبدالله آمد و با ورودش، ابراهیم دوباره شروع به نیش زدن کرد: «آقا معلم! تو که رفیق گرمابه و گلستونش بودی چرا نفهمیدی چی تو سرشه؟»
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
عبدالله که از سؤال بیمقدمه ابراهیم جا خورده بود، با تعجب پرسید: «کی رو میگی؟»
و ابراهیم طعنه زد: «این شازده دوماد رو میگم!»
عبدالله به آرامی خندید و گفت: «خود الهه هم نفهمیده بود، چه برسه به من!» و ابراهیم با گفتن «آخِی! چه پسر سر به زیری!!!»
پاسخ عبدالله را به تمسخر داد و رو به مادر کرد: «خُب مامان، ما دیگه زحمت رو کم کنیم!»
سپس نگاهی به من کرد و با لحن تلخی کنایه زد: «علف هم که به دهن بزی شیرین اومده! مبارک باشه!»
و با اشارهی دست، لعیا را هم بلند کرد و در حالی که دست ساجده را میکشید، خداحافظی کردند و رفتند. با رفتن ابراهیم، گفتگوها خاتمه یافت و محمد و عطیه هم رفتند.
#قسمت_صدـو_سیـوـسه
ادامه دارد ...
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راز دگرگونی حال شیعه ها از اول محرم🏴🏴
⭕️ چرا از اول محرم مشکی میپوشیم؟
🔸چرا از اول #محرم حال بچه شیعه میریزه بهم🖤💔
🔈رائفی پور
#امام_حسین
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
"بله" را جانشین "نه" کنید
مثلا وقتی فرزند شما میگه: می تونیم بریم بازی؟
به جای "نه تو هنوز ناهار نخوردی"،
بگویید: "بله، البته کمی بعد از اینکه نهار خوردی!"
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر