فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و إنّا إن شاء الله بکم لاحقون
شهداااا دست مارو بگیرید غرق شدیم🖐
شهدااااا دعامون کنید😭🙌
#هفته_دفاع_مقدس
#دفاع_مقدس
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
این روزها اگر خونه مونده باشید احتمالا با مشکل سر رفتن حوصله بچهها مواجه شدید، در کنار سرگرمیها آنلاین و غیرآنلاین از بخشی این فرصت برای حرف زدن با بچهها استفاده کنید
🔺بذارید بچهها احساسات و تجربیاتشون رو بیرون بریزن، هر احساس و تجربهای رو! حتی لباس پوشیدن خودشون.
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
ای آمدنت
مبدأ تاریخ تغزل
تأخیرِ تـ🖤ـو بر هَم زده
تنظیمِ جهان را
🌍سلام تنها منجی عالم...☘
#امام_زمان
#به_عشق_مولا_گناه_نکنیم
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
🍃💐جمعه مبارک دوستان خوبم
🍃🌺آدینه تون پراز خوشی
🍃💐امیدوارم یه روزعالی کنار
🍃🌺خانواده و دوستان
🍃💐داشته باشید
🍃🌺وامروزیکی از
🍃💐بهترین جمعه های
🍃🌺زندگیتون باشه
❤️سلام دوستان جان روزتون شاد❤️
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
1_1140223973.mp3
1.51M
🔅مرحوم محمدرضا آغاسی
با همه لحن خوش آواییم
در به در کوچه تنهائیم
یا صاحب الزمان(عج)
#جمعه_های_دلتنگی
اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
#رمان
جان شیعه
#فصل_دوم
هر چه فکر کردم، حتی حوصله پختن شام هم نداشتم و به خوردن چند عدد خرما و مقداری نان اکتفا کردم که صدای زنگ موبایلم بلند شد. همین که عکس مجید روی صفحه بزرگش افتاد، با عجله به سمت میز دویدم و جواب دادم: «سلام مجید!»
و صدای مهربانش در گوشم نشست: «سلام الهه جان! خوبی؟» ناراحتیام را فروخوردم و پاسخ دادم: «ممنونم! خوبم!» و او آهسته زمزمه کرد: «الهه جان! شرمندم که امشب اینجوری شد!» نمیتوانستم غم دوریاش را پنهان کنم که در جواب عذرخواهیاش، نفس عمیقی کشیدم و او با لحن دلنشین کلامش شروع کرد.
💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖
از شرح دلتنگی و بیقراریاش گرفته تا گله از این شب تنهایی که برایش سخت تاریک و طولانی شده بود و من تنها گوش میکردم. شنیدن نغمهای که انعکاس حرفهای دل خودم بود، آرامم میکرد، گرچه همین پیوند قلبهایمان هم طولی نکشید و بخاطر شرایط ویژهای که در پالایشگاه برقرار بود، تماسش را کوتاه کرد و باز من در تنهاییِ خانهی بدون مجید فرو رفتم.
برای چندمین بار به ساعت نگاه کردم، ساعتی که امشب هر ثانیهاش برای چشمان بیخوابم به اندازه یک عمر میگذشت. چراغها را خاموش کردم و روی تخت دراز کشیدم. چند بار سوره حمد را خواندم تا چشمانم به خواب گرم شود، ولی انگار وقتی مجید در خانه نبود، هیچ چیز سرِ جایش نبود که حتی خواب هم سراغی از چشمان بیقرارم نمیگرفت.
⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
نمیدانم تا چه ساعتی بیدار بودم و بیقراریام چقدر به درازا کشید، اما شاید برای دقایقی خواب چشمانم را ربوده بود که صدای اذان مسجد محله، پلکهایم را از هم گشود و برایم خبر آورد که سرانجام این شب طولانی به پایان رسیده و به زودی مجید به خانه برمیگردد. برخاستم و وضو گرفتم و حالا نماز صبح چه مونس خوبی بود تا سنگینی یک شب تنهایی و دلتنگی را با خدای خودم تقسیم کنم.
نمازم که تمام شد، به سراغ میز آیینه و شمعدان اتاقم رفتم، قرآن را از مقابل آیینه برداشتم و دوباره به سرِ سجادهام بازگشتم. همانجا روی سجاده نشستم و آنقدر قرآن خواندم تا سرانجام قلبم قرار گرفت.
#قسمت_صدـو_چهلـوـنه
ادامه دارد ...
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر
#علی_لندی نشون داد هرچقدر هم به فرهنگ ما تهاجم بیارن بازم نمیتونن غیرت جوان مسلمان ایرانی رو ازبین ببرن
روحت شاد داداش🙌💔
#هفته_دفاع_مقدس
🆔 @mjkh_ir
#موج_خروشان برای رشد تفکر