توضیحات دکتر حاجی ده آبادی به درخواست مرکز ولیعصرعج:
یکی از قواعد مشهور و معروف، قاعده اجتماع سبب و مباشر است.
مطابق این قاعده که در ماده 323 قانون مدنی و قوانین قبلی جزایی آمده است، در اجتماع سبب و مباشر، مباشر مسئول است مگر اینکه سبب اقوی باشد. بنابر این 1. اصل این است که همیشه مباشر ضامن است. و 2. نمی تواند هم سبب ضامن باشد و هم مباشر .
ماده 526 قانون مجازات اسلامی این را قاعده مشهور تغییر داده است، مطابق این ماده:
اولا اصل این نیست که مباشر ضامن باشد. بلکه کسی ضامن است که جنایت مستند به او باشد.
دوم: ممکن است جنایت هم به مباشر مستند باشد و هم به سبب و هردو ضامن باشند.
سه : اگر جنایت به هردو مستند بود هر دو به نسبت مساوی ضامن هستند مگر اینکه درصد تاثیر آنها متفاوت باشد.(ضمان سهمی و درصدی)
ماده 526 سه تحول در ماده آورده است:
1.حذف اصل ضمان مباشر
2.امکان استناد جنایت هم به مباشر و هم به سبب
3.پذیرش ضمان سهمی و درصدی
این سه تحول موافقان و مخالفانی دارد که بنده موافق و دکتر پوربافرانی مخالف این تحول است.
سلام و طاعات قبول.
به امید خدا فردا در #نهمین_جلسه از کارگاه #نگارش_علمی، کارورزی های #مقاله_کوتاه_طبقه_بندی اعضای کارگاه را مرور خواهیم کرد و مباحث مربوط به شیوه نگارش #مقاله_کوتاه_مقایسه ارائه خواهد شد.
نگارش علمی . استاد محقق فر . جلسه9 . 15-2-1400.mp3
23.74M
#نگارش_علمی - محقق فر
#جلسه_نهم ۱۴۰۰-۲-۲۲
با سلام. عید فطر مبارک باشد.
نمایه زیر در خصوص مبانی فقهی روئت هلال تقدیم می شود. 👇
شش مبنا
مبنای یکم: مبنای «لزوم رؤیت هلال با چشم عادی» و «اشتراط اتّحاد افق» (مبنای فقهی مشهور فقهاء مانند حضرات آیات عظام امامخمینی(ره)، گلپایگانی(ره)، اراکی(ره)، سیّدمحمّد صدر(ره)، بهجت(ره)، سیستانی، شبیریزنجانی، مکارمشیرازی، سیّدمحمّدتقی مدرّسی)
مبنای دوم: مبنای «لزوم رؤیت هلال با چشم عادی» و «کفایت رؤیت در نقاطی که در بیشترِ شب با هم مشترکاند» (مبنای فقهی حضرت آیتالله العظمی وحیدخراسانی)
مبنای سوم: مبنای «لزوم رؤیت هلال با چشم عادی» و «کفایت رؤیت در نقاطی که در بخشی از شب با هم مشترکاند» (مبنای فقهی حضرات آیات عظام خوئی(ره)، تبریزی(ره)، لطفالله صافیگلپایگانی، محمّداسحاق فیّاض)
مبنای چهارم: مبنای «لزوم رؤیت هلال با چشم عادی» و «کفایت رؤیت در هر نقطهای برای همۀ نقاط زمین» (مبنای فقهی حضرت آیتالله العظمی بشیرحسین نجفی)
مبنای پنجم: مبنای «کفایت رؤیت هلال با چشم مسلّح» و «اشتراط اتّحاد افق» (مبنای فقهی حضرت آیتالله العظمی خامنهای)
مبنای ششم: مبنای «کفایت رؤیت هلال با چشم مسلّح» و «کفایت رؤیت در نقاطی که در بخشی از شب با هم مشترکاند» (مبنای فقهی حضرات آیات عظام فاضللنکرانی(ره)، سیّدکاظم حائری، نوریهمدانی)
نگارش علمی . استاد محقق فر . جلسه10 . 29-2-1400.mp3
23.02M
نگارش علمی - محقق فر .
جلسه دهم - 29-2-1400
سلام علیکم
شیخ الاسلامی
برای متبایعان، شرایطی ذکر میشود. ممکن است برخی در زمره آن شروط، ذی شعور بودن را تصور نمایند. در این صورت مالکیت جمادات، قابل تصور نیست. چرا که ایشان ذی شعور نمی باشند. اما با مطرح شدن شخصیت حقوقی، تصور مالکیت برای آنها ممکن میشود. شخصیت حقوقی دو شکل دارد. برخی از شخصیت های حقوقی در گذر تاریخ و از نگاه سیره،پیش آمد کرده است. شخصیتهای حقوقی دیگر، مستحدث بوده و در سیره ی گذشته دیده نمی شوند.
اولین شکل از شخصیتهای حقوقی، که مورد نزاع نیست، موارد بیان شده در تاریخ و سیره می باشند. مانند ملکیتی که برای فقراء تصور می شود و در سیره و فقه، مطرح شده است. از دیگر مثالهای آن، ملک امام، سادات، مسجد و کعبه می باشد. در این موارد، شان و هویتی برای هر مورد مد نظر گرفته شده است که مالکیت آنها با توجه به این هویت، تصور می شود.
شکل دیگر از شخصیت های حقوقی، که جای تامل و بحث دارد، شخصیتهای حقوقی مستحدث است. امروزه، مثال مورد ابتلاء آن، تاسیس شرکت می باشد. شرکتی که در اینجا مورد بحث است، شرکت به معنای اراده یک عده می باشد و کاملا جعلی و غیر خارجی است. از این رو حساب آن با حساب موسس، مجزا است. این مورد در شرع هیچ گاه مسبوق به سابقه نیست. کلام در این است که میتوان به ادله ای مانند سیره یا ولایت فقیه یا اطلاق ادله، استدلال نمود و استنباط حکم شرکت، شکل بگیرد.
با تبیین شخصیت حقوق، میتوان مالکیت جمادات را تصور نمود و برای آنها دارایی تصور کرد. شخصیت حقوقی به دو شکل مطرح است. برخی از آنها تکرار اتفاقات شکل گرفته و برخی کاملا جدید و فاقد مسبوقیت در گذشته است.
علی ماهانی
تعدیل قرارداد
تعدیل یک اصطلاح حقوقی حائز اهمیت در استیفا حقوق است ، در نظام حقوق ایران هم در مواردی تعدیل وجود دارد ،باتوجه به منبع بودن فقه برای حقوق ایران در فقه به سه دلیل عمده برای تعدیل می توان استناد کرد.
عسروحرج
شرط ضمنی
عبن حادث
عسر وحرج
«عسر و حرج» یک قاعده فقهی مترقی اسلامی است. این قاعده فقهی در مسائل و موضوعات گوناگون کاربرد دارد، یکی از کاربردهای آن در زمان طلاق است که زوجه با اثبات عسر و حرج زندگی با زوج میتواند درخواست طلاق نماید. لکن در قوانین حکومت اسلامی تا به حال فقط در رابطه بین زوجین از آن استفاده شده است. مصادیق و موارد این قانون پس از انقلاب اسلامی دچار تغییر و تحولاتی شده است.
شرط ضمنی
شرط ضمنی ، تعهدى است كه در متن عقد ذكر نمىشود؛ اعم از آنكه پيش از عقد ذكر شود و عقد با لحاظ آن تشكيل گردد، يا هرگز ذكر نشود و از اوضاع و احوال و سيرۀ عرفى و ساير قراين مفادش استنباط گردد. بنابراين شرط ضمنى را مىتوان به شرط ضمنی بنایی و شرط ضمنی عرفی تقسيم كرد. مثلا سالم بودن مبیع گرچه در عقد يا پيش از آن شرط نمىشود ولى به لحاظ بناى عرفى بر سالم بودن آن، يك شرط ضمن عقد است و از نوع دوم محسوب مىگردد
غبن حادث
اصالت لزوم مبنای ایجاد استحکام و التزام به تعهدات قراردادی است، لکن بعضا در اجرای قراردادها از جمله قراردادهای مستمرعوضین دچارتغییر است مثال غبن فاحش انگونه است که اگر تعادل دو عوض در زمان انعقاد قرارداد بر مبنای عرف قابل مسامحه نباشد تعدیل مطرح میشود . گاهی موضوع عدم تعادل عوضین در زمان انعقاد عقد نیست و پس از عقد و در زمان اجرا ایجاد می شود در این ،شرایط وفای به عهد غیر ممکن نیست ، اما تعهد قراردادی در این شرایط چنان دشوار است که موجب عسر و حرج متهعد شده است در .این حالت باید بر مبنای عدل و انصاف پذیرفت که غبن حادث شده در زمان اجرای قرارداد موجب بر هم خوردن حالت تعادل عوضین شده .است غبن حادث از آن جهت که بر موجودیت قرارداد امکان اجرا می دهد ، باید به عنوان اصل مورد بررسی و امعان نظرقرارگیردلذا به ،جهت سکوت قانون گذار و عدم پذیرش عرف بر مبنای عسر و حرج بررسی ماهیت این مهم وشرایط آن راه گشاست.