eitaa logo
آموزش پژوهش و نگارش علمی
1.6هزار دنبال‌کننده
586 عکس
23 ویدیو
579 فایل
نویسنده: مهدی محقق فر موضوع: ۱ -آموزش پژوهش و نگارش علمی با تاکید بر علوم حوزوی (تجربه نویسنده در کارگاه ها و ارزیابی ها) ۲- معرفی برخی فعالیت های علمی پژوهشی تراز ۳- ارائه متون انگیزه بخش در امر پژوهش ارتباط با نویسنده @Mohagheghfar
مشاهده در ایتا
دانلود
با مطالعه فایل زیر می توانید نمونه کارورزی یکی از طلاب محترم جناب سلطانمحمدی را ببینید. همچنین روی همین کار این طلبه، کارورزان دوره آموزشی چهارمحال در قالب گروه های خود فعالیت مشابهی را انجام داده اند. شما برای تمرین می توانید این مجموعه کارورزی را در فایل زیر مشاهد کنید و مراحل آن را با محتوای فایل فوق تطبیق دهید. پیشنهاد می کنم خودتان بازنویسی و تلخیص بهتر را از بین نمونه ارائه شده در فایل انتخاب کنید و سعی بفرمایید علت این انتخاب خود را نیز ذکر کنید. 👇👇👇
بسیار خوب تمرین بیشتر مهارت نگارش علمی شما را بهتر خواهد کرد. وقتی که از کافی مرحوم کلینی ادرس حدیثی را اورده اید، لازم نیست از بحار مرحوم مجلسی ادرس بدهید. اگر مدنظر شما بحار الانوار است منبع اول لازم نیست. زیرا اعتبار منبع دوم در حد اعتبار منبع اول نیست از این رو در کنار هم نمی اورند. موفق باشید. 👇
فاطمه حبیبی نقل قول مستقیم انسان می تواند امیدوارباشد که از عذاب قبردر امان است؛امید به رحمت خداوند وترس ازعذاب قیامت دو ویژگی مهم ومکمل یکدیگرهستند وبایستی در وجود بنده درصد مساوی باشد.امام خمینی(ره)[1]دراین باره می فرمایند:امید مستحسن آن است که انسان تمام اسبابی که در تصرف او است در طریق نیل به سعادت خود صرف کند وپس از آن امیدوارباشد که خداوند متعال با عنایات خود اسبابی راکه در تحت اختیار او نیست را برای او فراهم کند وموانع را رفع کند تابه سعادت اخروی نائل گردد؛یعنی اگر کسی زمین دل را از خارهای اخلاق فاسد وسنگ وشوره های معاصی پاک نمود وبذر اعمال واطاعت بندگی را درآن کاشت وبه آب صافی ایمان خالص آبیاری کرد،پس از آن به امید فضل ورحمت خدا دل ببندد که عاقبت او به خیر وسعادت ختم گردد،امید ورجای چنین شخصی مستحسن است. بازنویسی امام خمینی(ره)[2]درباره امید به خدامعتقد است که امید مثبت به خدا آن است که بنده تمام آنچه درتوان دارد صرف رسیدن به سعادت می کند ودر عین حال امیدوار است که خداوند متعال؛مسائل خارج از اختیارش برای اوفراهم کرده ؛موانع موجود درمسیرش را برای او هموارخواهد کردتا بنده به سعادت اخروی دست یابد.انسان در این مسیر دل را از اخلاق بد وگناهان پاک می کند؛اطاعت وبندگی خداوند متعال را به جا می آورد؛نیت خود را خالص می کند و درنهایت برای رسیدن به عاقبت بخیری وسعادت مندی باز هم به فضل و رحمت پروردگار امیدوار است.امید موجود در دل بنده همان امید مثبت به خداوند است. تلخیص امام خمینی(ره)[3]درباره امید به خدابراین باورند که بنده ای به خدا امید مستحسن دارد که برای رسیدن به سعادت تمام قوای خود_اعم ازخلوص نیت،بندگی خداوند متعال وپاک کردن دل از گناه_رابه کار می گیرد ودرعین حال امیدوار به فضل خداوند است تا عاقبت بخیر وسعادتمند شود. .امام خمینی.چهل حدیث.صفحه229.چاپ16.موسسه تنظیم ونشرآثار امام خمینی.تهران 1376 ه ش[1] .همان[2] .همان[3]
بسم الله الرحمن الرحیم صدیقه رجب زاده یزدی نقل قول مستقیم: در انواع انفاق با توجه به جمله "مما رزقناکم" نزد مفسرین اقوال مختلفی مطرح است؛مرحوم شیخ طبرسی در مجمع البیان برخلاف بعضی ازمفسرین دیگر،انفاق را شامل صدقات واجب و مستحب می داند و می گوید: «"يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا" أي صدقوا محمدا (ص) فيما جاء به "أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناكُمْ" قيل أراد به الفرض كالزكاة و نحوها دون النفل لاقتران الوعيد به عن الحسن و لأن ظاهر الأمر يقتضي الإيجاب و قيل يدخل فيه النفل و الفرض عن ابن جريج و اختاره البلخي و هو الأقوى لأنه أعم و لأن الآية ليس فيها وعيد على ترك النفقة و إنما فيها إخبار عن عظم أهوال يوم القيامة و شدائدها.» بازنویسی: شیخ طبرسی در تفسیر مجمع البیان، بیان می کند که عده ای معتقدند از "مما رزقناکم" انفاق واجب برداشت می شود به دلیل تهدید و اقتضای وجوب امر در آیه. در ادامه به نظر ابن عباس و بلخی اشاره می کند که صدقات واجب و مستحب، هر دو را شامل می شود و خود شیخ طبرسی نیز همین قول را می پذیرد؛باستناد اینکه در آیه قیدی بیان نشده و امری که آمده عام و مطلق است و تهدیدی که قرینه زکات واجب باشد وجود ندارد.ایشان تهدید آخر آیه را تنها برای بیان عظمت ترس و وحشت روز قیامت و سختی های آن می داند. تلخیص: مرحوم شیخ طبرسى در مجمع البيان، عموميت آيه را نسبت به انفاقهاى واجب و مستحبّ ترجيح مىدهد؛ وی معتقد است ذيل آيه مشتمل بر تهديدى نيست بلكه خبر از حوادث وحشتناك روز قيامت مىدهد .
تکلیف ارفاقی (استفاده از شواهد در متن علمی) طيبه جعفري جلگه الميزان فى تفسير القرآن ج16 274 قوله تعالى: «ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ» كناية عن امتناع الجمع بين المتنافيين في الاعتقاد فإن القلب الواحد أي النفس الواحدة لا يسع اعتقادين متنافيين و رأيين متناقضين فإن كان هناك متنافيان فهما لقلبين و ما جعل الله لرجل من قلبين في جوفه فالرجل الواحد لا يسعه أن يعتقد المتنافيين و يصدق بالمتناقضين الف) نقل مستقیم علامه طباطبایی در تفسیر این بخش از آیه 4 سوره احزاب، آن را کنایه از امتناع جمع بین دو اعتقاد متنافی در قلب یک شخص می داند: «كناية عن امتناع الجمع بين المتنافيين في الاعتقاد فإن القلب الواحد أي النفس الواحدة لا يسع اعتقادين متنافيين و رأيين متناقضين» (1) ب) بازنویسی علامه طباطبایی (2)در تفسیر این بخش مورد نظر از سوره احزاب، آن را کنایه از جمع¬نشدنی بودن دو اعتقاد متنافی در یک شخص می¬داند. پس در اینجا اگر دو متنافی وجود دارد، برای دو قلب مختلف در دو شخص مجزا است و خداوند برای یک شخص دو قلب قرار نداده است. ج) تلخیص علامه طباطبایی (3) در تفسیر این مورد، آن را کنایه از ممکن نبودن وجود دو اعتقاد متنافی در قلب یک شخص می¬داند. چرا که دو اعتقاد متنافی در دو قلب مجزّا جای می¬گیرد. ــــــــــــــــــــــ 1 - محمدحسین، طباطبایی، الميزان فى تفسير القرآن، چاپ پنجم، قم: دفتر انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1417 ق، ج16، ص 274. 2- همان. 3 - همان.
فاطمه خدایی طلبه سطح 3مجازی مرکز مدیریت خواهران نقل مستقیم : به نظر میرسد درآیه ی 34 سوره احزاب ،درمفهوم کلمه ی ذکربین مفسرین اختلاف نظر وجود دارد.عده ای آنرا به معنایی درمقابل نسیان وعده ای آنرا به شکروسپاسگذاری تفسیر نموده اند.علامه طباطبایی (ره) درتفسیر گرانسنگ المیزان،این کلمه را به معنایی مقابل نسیان وفراموشی تفسیر نمودند. ایشان همچنین عل گزینش این تفسیر راذکر نموده و با بیان دلایلی ،دیدگاه گروه مقابل را رد مینمایند.صاحب المیزان ،ذیل این آیه ی شریفه میفرمایند:«ظاهرالسیاق أن المراد باالذکر مایقا بل النسیان إذ هو المناسب لسیاق التاکید والتشدید الذی فی الایات فیکون بمنزلة الوصیة بعدالوصیة بالامتثال ما وجه إلیهن من التکالیف وفی قوله فی بیوتکن تاکید آخر...وأما قول بعضهم إن المراد واشکرن إذ صیرکن فی بیوت یتلی فیهن القرآن والسنة فبعید من السیاق وخاصة بالنظر إلی قوله فی ذیل الایة«إن الله کان لطیفا خبیرا» 1 بازنویسی: علامه طباطبایی (ره) 2 کلمه ی ذکر را بعلت مناسبت با سیاق تاکیدوتشدید برداشت شده از آیات وهمچنین اضافه ی ضمیر «کن» به لفظ «بیوت» به معنایی مقابل نسیان تفسیر نموده و سپس دیدگاه کسانی که معتقدند ذکر دراین آیه به معنای شکر است را بعلت عدم مناسبت با سیاق ومخصوصا با درنظر گرفتن ذیل آیه«إن الله کان لطیفا خبیرا»رد مینماید. تلخیص: علامه طباطبایی3 بعلت مناسبت سیاق وظاهرالفاظ آیه معنایی مقابل نسیان را برای لفظ ذکربرگزیدندوسپس قول تفسیر ذکر به شکر را بعلت عدم مناسبت سیاق وذیل آیه رد نمودند. 1.علامه طباطبایی،المیزان،ج16،ص468 2. همان.علامه طباطبایی،المیزان،ج16،ص468 3. همان.علامه طباطبایی،المیزان،ج16،ص468
به امید خدا در نوبت عصر در روز دوم کارگاه نگارش مهارت استفاده از شواهد در متن علمی را تقدیم سروران محترم خواهم کرد.
* این متن توسط همکاران و دوستان خوبم جناب آقای کاویانی و جناب آقای صبوری کارشناسان محترم پژوهش مرکز آموزش های تخصصی فقه برای طلاب آن مرکز تهیه شده است: [بکارگیری شواهد در متن مقاله: بخش عمده ای از متن مقالات امروزی به نقل قول از دیگران اختصاص دارد. به این کار ذکر شواهد در متن گفته می شود. استفاده از دیدگاه دیگران در متن به دو هدف انجام می‌شود یا به منظور نقد آنها یا به منظور ذکر شواهد آوردن شاهدی بر کلام نویسنده صورت می پذیرد. علت نام گذاری این کار به ذکر شواهد، همین مورد اخیر است. ذکر شواهد در متن به سه روش انجام می شود: الف: نقل قول مستقیم ب: بازنویسی ج: تلخیص الف: نقل قول مستقیم در این روش عین عبارت نویسنده در مقاله درج می شود. با توجه به اینکه اکثر مستندات فقهی به زبان عربی است، منظور از نقل قول مستقیم از کتب فقهی، ذکر ترجمه تحت اللفظی آنهاست. با این حال در برخی از موارد نیاز است تا علاوه بر ترجمه فارسی متن عربی نیز ذکر شود؛ مثل جایی که به قول شاذی از فقیهی استناد می شود یا در مواردی که امکان برداشت های متفاوت از یک متن وجود دارد. ب: بازنویسی منظور از بازنویسی بیان اندیشه های دیگران به زبان نویسنده است. محققین در بیشتر موارد، در بیان اقوال دیگران از این شیوه بهره می برند. به بیان دیگر ایشان تقریر و فهم خود را از کلام سایر مؤلفین در نوشته خود می آورند نه عین عبارت او را. متن بازنویسی شده معمولاً از نظر حجم به اندازه متن اصلی است. با توجه به تعریف بازنویسی، در متن بازنویسی شده بجز کلمات کلیدی و اصطلاحی طبعاً نباید سایر واژگان مشابه متن اصلی باشند. برای انجام یک بازنویسی مطلوب باید چند مرحله را به انجام رساند: 1. در ابتدا باید، اندیشه ها و مفاهیم اصلی را در جایی یادداشت کرد. 2. دور کلید واژه ها و اصطلاحات مطرح شده در متن اصلی که باید عیناً در هنگام بازنویسی تکرار شوند خط کشید. 3. در متن اصلی زیر عباراتی که باید در متن بازنویسی شده با تغییر واژگان شان بیایند خط کشید. 4. متن اصلی را کنار گذاشته، و تنها به اتکاء یادداشت های انجام شده، متن جدید را نوشت. 5. متن بازنویسی شده را با متن اصلی مقایسه کرده، وجود واژگان کلیدی و عبارات تغییر یافته را در آن بررسی کرد. ج: تلخیص متنی که به صورت ملخّص در می آید از جهت حجم بسیار کمتر از متن اولیه بوده، تنها مفاهیم اصلی موجود در آن را منتقل می‌کند.] در فرصت های بعدی سعی می شود برای آشنایی بیشتر با شیوه های استفاده از شواهد در متن علمی، از هر روش، مثال های عملی ملموسی تقدیم شود. موفق باشید.
با مطالعه فایل زیر می توانید نمونه کارورزی یکی از طلاب محترم جناب سلطانمحمدی را ببینید. همچنین روی همین کار این طلبه، کارورزان دوره آموزشی چهارمحال در قالب گروه های خود فعالیت مشابهی را انجام داده اند. شما برای تمرین می توانید این مجموعه کارورزی را در فایل زیر مشاهد کنید و مراحل آن را با محتوای فایل فوق تطبیق دهید. پیشنهاد می کنم خودتان بازنویسی و تلخیص بهتر را از بین نمونه ارائه شده در فایل انتخاب کنید و سعی بفرمایید علت این انتخاب خود را نیز ذکر کنید. 👇👇👇
تکلیف ارفاقی (استفاده از شواهد در متن علمی) طيبه جعفري جلگه الميزان فى تفسير القرآن ج16 274 قوله تعالى: «ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ» كناية عن امتناع الجمع بين المتنافيين في الاعتقاد فإن القلب الواحد أي النفس الواحدة لا يسع اعتقادين متنافيين و رأيين متناقضين فإن كان هناك متنافيان فهما لقلبين و ما جعل الله لرجل من قلبين في جوفه فالرجل الواحد لا يسعه أن يعتقد المتنافيين و يصدق بالمتناقضين الف) نقل مستقیم علامه طباطبایی در تفسیر این بخش از آیه 4 سوره احزاب، آن را کنایه از امتناع جمع بین دو اعتقاد متنافی در قلب یک شخص می داند: «كناية عن امتناع الجمع بين المتنافيين في الاعتقاد فإن القلب الواحد أي النفس الواحدة لا يسع اعتقادين متنافيين و رأيين متناقضين» (1) ب) بازنویسی علامه طباطبایی (2)در تفسیر این بخش مورد نظر از سوره احزاب، آن را کنایه از جمع¬نشدنی بودن دو اعتقاد متنافی در یک شخص می¬داند. پس در اینجا اگر دو متنافی وجود دارد، برای دو قلب مختلف در دو شخص مجزا است و خداوند برای یک شخص دو قلب قرار نداده است. ج) تلخیص علامه طباطبایی (3) در تفسیر این مورد، آن را کنایه از ممکن نبودن وجود دو اعتقاد متنافی در قلب یک شخص می¬داند. چرا که دو اعتقاد متنافی در دو قلب مجزّا جای می¬گیرد. ــــــــــــــــــــــ 1 - محمدحسین، طباطبایی، الميزان فى تفسير القرآن، چاپ پنجم، قم: دفتر انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1417 ق، ج16، ص 274. 2- همان. 3 - همان.