eitaa logo
پرویزن
511 دنبال‌کننده
204 عکس
15 ویدیو
76 فایل
آن‌که غربال به دست است از عقب کاروان می‌آید نقد و یادداشت‌های ادبی (محمد مرادی)
مشاهده در ایتا
دانلود
"شعر جنگ و دفاع مقدس/ شاخه‌ها و جریان‌ها" ادبیات جنگ و مفاهیم مربوط به آن از گونه‌های مهم در تاریخ ادب جهان است‌. از حماسه‌سروده‌های اسطوره‌ای_ ملی یا مذهبی که نوعی روایت کهن را از جنگ‌های میان اقوام و ملت‌ها و پیروان ادیان نشان می‌دهد تا روایت‌های مربوط به نبردها و فتح‌های ممدوحان که از دیگر بخش‌های سنتی این گونه‌است. در سده‌های پس از عصر نوزایی با تشکیل دولت_کشورها و طرح مفهوم وطن جدید، جنگ به‌ویژه در ادبیات داستانی جهان حضوری پررنگ یافته است. حاصل آن، آفرینش هزاران‌هزار رمان و داستان و نمایشنامه و خاطره‌نوشت با موضوع جنگ است که نمونه‌های مهم آن را در ادبیات فرانسه و روسیه و پس از آن اروپای همزمان با جنگ‌های جهانی اول و دوم می‌توان دید. در قلمرو کشورهای اسلامی شمال آفریقا و خاورمیانه، به‌ویژه در تقابل با کشورهای استعمارگر، ادبیات جنگ و پایداری بدر کشورهای مصر و الجزایر و فلسطین و لبنان و عراق و ...، جلوه‌ای متمایز داشته است. در قلمرو زبان فارسی نیز، جنگ چه در قالب نبرد با استعمارگران انگلیسی و روسی، چه وصف نبردهای داخلی و سیاسی، همواره مضمونی مهم بوده؛ اما در هیچ‌زمانی چون دهه‌های پس از انقلاب، به دلیل هشت‌سال جنگ و دفاع مقدس، بازتاب این رویداد را در زندگی و ادبیات ایرانیان به این برجستگی نمی‌توان دید. از تمایزهای ادبیات پایداری فارسی، اهمیت شعر در بازنمود آن است؛ به‌طوری که در سال‌های جنگ تحمیلی، تعداد شاعران فعال در این حوزه بیش از نویسندگان بوده؛ هرچند در دهه‌های اخیر، ادبیات داستانی جنگ بیشتر جهانی شده است. تعدد شاعران جنگ، سبب‌شده که با مرزبندی هزاران شاعر فعال در این حوزه، بتوان چند جریان اصلی شعر جنگ و دفاع مقدس را معرفی کرد. ۱_ جریان شعر واقع‌گرای جنگ در دهه‌ی نخست که بیشتر به ابعاد واقعی این رویداد تلخ از منظر ویرانی‌های آن می‌نگرد؛ این جریان بیش از همه زاییده‌ی ذهن شاعران شهرهای درگیر با جنگ است. "شعری برای جنگ" از قیصر، از معدود نمونه‌های این جریان است. ۲_ جریان شعر نمادگرای پایداری که در شاخه‌های شعر نو و گاه سنتی، شاعران بسیاری را معرفی کرده‌است. شاعرانی چون: قیصر، سلمان هراتی، حسن حسینی، ضیاءالدین ترابی و..‌.، تاثیرپذیرفته از شعر نیمایی متعهد، آثاری را با موضوع جنگ خلق کرده‌اند. این جریان با رویکرد تاویل‌پذیر و فردی و گاه احساسی به جنگ می‌نگرد. ۳_ جریان شعر ترکیب‌گرای سنتی که نصرالله مردانی شاعر تراز آن است. در شعر او و پیروانش علاوه بر کلیشه‌گرایی در ترکیب‌سازی و تکرار نمادهای مشابه و تقابل تصاویر، تلاش برای برانگیختن مخاطب به نبرد به‌وضوح دیده می‌شود و جبهه‌ی خودی و غیرخودی در سروده‌ها به‌آشکارا تصویر شده است. ۴_ جریان شاعران خارج از گفتمان انقلاب اسلامی که عمدتا با رویکرد وطنی یا انتقادی یا مرثیه‌ای، به جنگ و آسیب‌دیدگان از آن نگریسته‌اند. برخی چون: اخوان و مشیری با نگاهی همسوتر با گفتمان انقلاب اسلامی و برخی چون: حمید مصدق و سیمین بهبهانی و...، از نگاهی مجزا و کاملا مغایر. ۵_ در دهه‌های پس از جنگ شاخه‌ای از شعر محاوره‌محور با رویکردی کاملا ایدئولوژیک و بیانیه‌ای به ادبیات جنگ راه یافته که نماینده‌ی این حوزه را علی‌رضا قزوه و بسیاری از پیروان او باید دانست. ۶_ یکی دیگر از شاخه‌های شعر جنگ در دهه‌های اخیر، شعر ترکیب‌گرای نیمه‌سنتی است که برخی ویژگی‌های شعر زمان جنگ را همراه دارد؛ اما از منظر شاعرانگی و کلیشه‌زدایی در ترکیبات و نمادها، تفاوت‌هایی با شعر دهه‌ی ۶۰ دارد. ۷_ شعر روایت‌گرای جوان در دهه‌های ۸۰ و ۹۰ که بیش از همه به آسیب‌های جنگ و زندگی جانبازان و خانواده‌ی شهدا پرداخته است. در این شاخه‌ی نوگرا، نوعی وقوع‌گرایی فردی نیز دیده می‌شود که با جریان نخست متفاوت است. در کنار جریان‌های یادشده، شعر جنگ و دفاع مقدس را از منظرهایی دیگر نیز می‌توان جریان‌شناسی کرد که در مجالی دیگر به آن‌ها پرداخته خواهد شد. https://eitaa.com/mmparvizan
"ادبیات دفاع مقدس/ ادبیات ایثار/ ادبیات پایداری/ ادبیات جهاد/ ادبیات جنگ" یکی از مهم‌ترین مقدمات نقد و آشنایی با آن، شناخت واژه‌ها، اصطلاحات و القای معنای درست آن‌هاست. متاسفانه، گاه برخی منتقدان عوام‌گرا و در نقدهای روزنامه‌نگارانه، بی‌توجه به اصول و مبانی این تفاوت‌ها، دچار خطاهایی در کاربست واژه‌ها و اصطلاحات و جابه‌جایی معنایی آن می‌شوند؛ خطایی که خواسته و ناخواسته، به تحریف و تخطئه‌ی نقد و ساحت علمی آن می‌انجامد. برای مثال، ممکن است در زبان نویسنده یا منتقدی، واژه‌هایی چون "جنگ، جهاد، پایداری و ایثار و دفاع مقدس" و ادبیات متصل به آن‌ها به جای یکدیگر به‌کار رود، حال آنکه هریک از این واژه‌ها محدوده و تعریف و معنایی خاص خود دارد؛ هرچند ممکن است مشترکاتی نیز در آن‌ها بتوان دید. برای مثال در هر سه گونه‌ی ادبیات "جهادی، دفاعی و جنگ" نشانه‌هایی از پایداری می‌توان دید. ادبیات پایداری مقوله‌ای گسترده است که حتی محدود به انقلاب اسلامی، دین اسلام یا حتی گرایش‌های مذهبی نمی‌شود و شیوه‌هایی از آن را در ادبیات زنانه و ملی‌گرایانه و ضد استعماری یا حتی مادی می‌توان دید. البته اگر ادبیات پایداری با صفاتی نظیر "ملی، اسلامی، انقلابی، شیعی و..." مقیّد شود، تعریفی محدود به آن خواهد داشت و از این منظر ادبیات پایداری اسلامی نیز با دیگر ادبیات‌های پایداری تفاوت دارد. در کنار اصطلاح پایداری، واژه‌ی ایثار مفهومی عمدتا اخلاقی_ انسانی و چیزی فراتر از مباحث حتی دینی است و با حسن و قبح اعمال سر و کار دارد. ادبیات مربوط به ایثار اسلامی، علاوه بر خاستگاه توحیدی‌اش که بر دیگر جنبه‌ها غلبه دارد، ساحت‌هایی بسیار گسترده از حیات بشری را در بر می‌گیرد؛ چنانکه در سنت اسلامی و بر اساس احترام به خلقت و فطرت و انسانیت، علاوه بر ایثار عام در برابر برادر مومن، روایاتی بسیار از ایثار معصومان(ع) در برابر اهل کتاب و حتی کافران نقل شده است. بسیاری از اشعار و آثار سعدی و حافظ و مولوی و نظامی و عارفان اسلامی را بر اساس این نوع نگاه از ایثار می‌توان تحلیل کرد که اگر با نگاهی محدود به آن‌ها بنگریم، باید آن‌ها را از قلمرو ادب اسلامی کنار گذاشت. ادبیات جنگ اما ساحتی محدود به نبرد و توصیفات آن دارد و حتی از این زاویه با حماسه متفاوت است. در حماسه، ابعاد اسطوره‌ای و تمدنی/ملی و کهن‌الگویانه، بیش از دیگر ساحت‌ها اهمیت دارد؛ حال آنکه ادبیات جنگ در ساحت‌های مختلف فردی/ جمعی، ملی/قومی/ مذهبی و سیاسی/اجتماعی/فرهنگی‌اش، بیشتر بیانگر شیوه‌ی مواجهه‌ی خالقان با این پدیده‌ است. متناسب با تفاوت تلقی و جهان‌بینی خالقان از جنگ نیز، تعریف و کارکرد این آثار ادبی متفاوت است و نمی‌توان، از نویسنده‌ی جنگ خواست، این مفهوم را در دایره‌ای محدود بگنجاند، مگرکه آن را به صفت‌هایی دیگر مقید کند، مثل جنگ دفاعی، جنگِ مقدس، جنگ مذهبی و ... . ادبیات دفاعی ساحتی از جنگ را مطرح می‌کند که در آن تهاجم و دعوت به خونریزی آغازین جایگاهی ندارد. در ادبیات دفاعی چنانکه در نهضت عاشورا نیز دیده می‌شود، دفاع و مقاومت دربرابر هجوم و ظلم، فضیلتی برای مدافعان است. به همین دلیل است که در اصطلاح ادبیات دفاع مقدس، برای این دفاع جنبه‌ی قدسی قائلیم. پس، ادبیات دفاع مقدس هیچگاه صفت "سیاه" نمی‌پذیرد، هرچند ادبیات جنگ می‌تواند سیاه باشد. از این زاویه، لفظ دفاع مقدس مربوط به آثاری است که بیش از هجوم، جنبه‌ی دفاعی جنگ را نشان دهد و قهرمانان آن، در مسیر حفاظت از امور مقدس دینی_ ملی گام بر می‌دارند و بر این اساس، اغلب آثار آفریده شده در چهاردهه‌ی اخیر، جزو آثار دفاع مقدس محسوب نمی‌شود. باید توجه داشت که ادبیات دفاع مقدس با ادبیات جهادی گاه مشترک و گاه متفاوت است، از آنجا که جهاد "در جایگاه یکی از فروع دین" نه هر جنگی را در بر می‌گیرد و نه صرفا دفاعی است، ادبیات جهادی نیز ساحت‌ها و مرزهایی خاص خود دارد. https://eitaa.com/mmparvizan