هدایت شده از پایگاه خبری علوم انسانی مفتاح
✅ همایش «تحقیقات جدید علوم انسانی» در دانشگاه شیراز برگزار شد
💢 همایش «تحقیقات جدید علوم انسانی» که با هدف ارائه تازهترین دستاوردها در زمینه علوم انسانی و همچنین افزایش تعاملات بینالمللی در دانشگاه شیراز ترتیب یافت، در تالار دکتر مصطفوی دانشگاه شیراز برگزار شد.
🔹 در آیین گشایش این همایش بینالمللی که با همکاری دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شیراز و مؤسسه ذکوات عراق برگزار شد؛ دهها تن از پژوهشگران عربزبان از کشورهای ایران، عراق، کویت، عمان، مالزی، عربستان سعودی و فرانسه، بهصورت حضوری و مجازی شرکت کردند.
🔸 محمد مؤذنی، رئیس دانشگاه شیراز گزارشی از جایگاه علمی و پژوهشی دانشگاه شیراز در حوزهی بینالمللی ارائه کرد.
🔹 سیداحمد فاضلزاده، رئیس کتابخانه منطقهای و پایگاه استنادی جهان اسلام isc به معرفی فعالیت آن مجموعه و ضرورت توسعه فعالیتهای بینالمللی کشورهای اسلامی در حوزهی علم پرداخت.
🔸 همچنین در این آیین وسام مطیری، رئیس مؤسسه ذکوات عراق و محمد مرادی رئیس همایش و رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی و حسین مرعشی رئیس بخش زبان و ادبیات عربی دانشگاه شیراز سخنرانی کردند همچنین، آقایان عجمی از عمان و کرباسی از عراق پژوهشهای تازه خود را در حوزه علوم انسانی ارائه کردند.
_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_
#دانشگاه
#گزارش_خبری
#شیراز
🔳 با #مفتاح_اندیشه همراه باشید
🆔 @meftahandishe_com
" در تمایز منبر دانشگاه با کرسی تلویزیون و بلندگوی شب شعر"
این روزها، هر دقیقه و هر ثانیه منتظریم که خبری خوب و بد از دانشگاه بشنویم. در این شرایط به هم ریخته گاه همهچیز با هم آمیخته میشود و ذهن علاقهمندان شعر و ادبیات هم طبعا به هم میریزد.
در راس اتفاقات دانشگاهی مربوط به ما، این روزها ماجرای یکی از دانشکدههای ادبیات و علوم انسانی مرکزنشین قرار گرفته که هفتهای نیست یا ماهی که رئیس شمشیرآختهی آن جریانی نیافریند و بحثی برنیانگیزاند؛ آنطور که حواشیاش اغلب به دیار شعر، شیراز هم کشیده میشود: از قضاوت دربارهی رشتههای هنر گرفته تا فرصتهای مطالعاتی دانشجویان؛ از برکشیدن نالایقان محبوب تا ماجرای استادان فرهیختهی مغضوب.
آخرین خبرها، ماجرای استادان همین دانشگاه معتبر در مقطع ارشد ادبیات پایداری است که اسباب سوء تفاهمهایی را برای همگان بر انگیخته است؛ خاصه برای من که چند کتابی در این حوزه به داغ جگر نگاشتهام و گاه علم شعر پایداری برداشتهام.
این سوء تفاهم زاییدهی تضاد قانون رسمی به کارگیری استادان حقالتدریس در مقطع کارشناسی ارشد است که بر اساس آن، مدرسان علاوه بر مدرک دکترای تخصصی رشتهی مربوط و حداقل مرتبهی استادیاری، باید سابقهی تدریس در مقطع کارشناسی نیز داشته باشند. علاوه بر آن، در موارد استثنا، برای استفاده از دانش متخصصان، در دانشگاهها زمینهای فراهم شده که در مقاطع کارشناسی یا دروس عمومی یا به عنوان استاد مهمان، از فعالان حرفهای ادبیات و صنعت و فرهنگ استفاده شود؛ اما پر واضح است که همانگونه که هر استاد زبان و ادبیات فارسی شاعر یا نویسنده نیست (که عمدتا هم شاعر یا نویسنده نیستند)، هر شاعر و نویسندهای هم لایق منبر استادی نیست. البته امکان به اشتراکگذاری دانش نظری و تجربهی عملی این دو گروه، در جامعه و دانشگاه، چیزی است که باید در بستر مناسب به آن پرداخت.
حال جای شگفتی است که در دانشگاهی که بزرگان ادبیات دانشگاهی پایداری چون: دکتر محمدرضا ترکی و استادان تراز اول و متخصصی چون: دکتر محمدرضا سنگری در آن به تدریس مشغولند یا خواهند بود؛ باید نام کسانی در جایگاه استادی مطرح شود که فاصلهای بسیار با عوالم علم و پژوهشهای ادبی و تخصص دانشگاهی مربوط دارند و بیشتر آنان را در قاب تلویزیون یا در قالب شبهای شعر، به عنوان گرمکنندگان مجالس(که اجرشان با خداوند باد) دیدهایم؛ اتفاقی نامبارک که ممکن است به ادبیات دفاع مقدس و انقلاب نیز آسیب بزند که:
نه هرکه چهره برافروخت دلبری داند
نه هرکه آینه سازد سکندری داند
والسلام
پ.ن: در تاریخ دانشگاههای ایران شاعران و نویسندگانی فاضل زیستهاند که همواره زینتبخش دانشگاهها بودهاند و خواهند بود. مراد این نوشته، آنانند که خود میدانند.
#دانشگاه
#ادبیات_فارسی
#ادبیات_پایداری
https://eitaa.com/mmparvizan