"بهار"
ای پهنهی لالهها برویید به دی
با شبنم خون، چهره بشویید به دی
با گلبرگ شکوفهی خون شهید
آغاز بهار را بگویید به دی
#کرمان
#ایران
#محمد_مرادی
#شهید
https://eitaa.com/mmparvizan
"قصیدهای تقدیم به شهدای کرمان که بهار خونشان، لالهدرلاله شکفته است"
پر از ارغوان شد وطن، لالهلاله
سمن غرقِ خون، یاسمن لالهلاله
به قنداقهی دی ببین غنچههارا
شکستهپر و نارون لالهلاله
خیابانخیابان: شکوفهشکوفه
دمن در دمن در دمن: لالهلاله
بگیرد یکی بازوی باغبان را
که شد سربهسر این چمن لالهلاله
*
مگر رود خون است در دشت کرمان
که میروید از آن سمن لالهلاله؟
در آنسو محمد دهانش پر از خون
در این سو اویس قرن لالهلاله
بخوان روضهی تیغ و فرق علی را
که شد صورت مرد و زن لالهلاله
اگر این غزلوارهی میخ و در نیست؟
چرا باز، شد انجمن لالهلاله؟
گمانم که این جاده تشت است و در آن:
جگرپارههای حسن لالهلاله
گمانم که این روضهی قتلگاه است
سری روی نی، بیبدن... لالهلاله
گمانم که آن دست، دستان سقاست
که افتاده آنسوی تن... لالهلاله
گمانم که آن نوجوان... کیست یارب؟!
سرش گلبهگل، پیرهن لالهلاله
*
بگو! رستم از زابلستان بیاید
که سهراب شد در وطن لالهلاله
بگو! چاره کن دیو جادونشان را
که شد هفتخوان، تهم_تن! لالهلاله
به شیرین بگو! از فریب زمانه
شده قامت کوهکن لالهلاله
به یوسف بگو! فکر چشم پدر باش
که شد دشتِ بیتالحزن لالهلاله
به حافظ بگو! دیگر از "می" نخوانَد
که شد از ارس تا ختن لالهلاله
به سعدی بگو! وصف از آن لب نگوید
که شد آن عقیق یمن، لالهلاله
*
ببین صفبهصف نخلهای جوان را
از آن سیل بنیادکن لالهلاله
ببین بارگاه سلیمانیان را
از افسون آن اهرمن لالهلاله
شغاد است گویی که بالای چاه است
ته چاهِ او... پیلتن لالهلاله
*
چه بسیار شعر مجعّد که بر خاک
بسی روی سیمینذقن لالهلاله
سر و پیکر و دست و پا تکهتکه
گل و نرگس و نسترن لالهلاله
رخ این ببین گونهدرگونه در خون
سر آن شکندر شکن لالهلاله
*
ببارید ای چشمهای عزادار!
شب و روز درّ عدن... لالهلاله
به بغض غم، ای سینه! خودرا بسوزان
که اشک است و چشمان من: لالهلاله
سزا نیست این شعر جز آتشآتش
که میجوشد از جان سخن لالهلاله
چه میگویم؟ این واژهها لال لاند
زبان داغ خونین، دهن لاله... لاله
زمان ستیز است برخیز، تاکی
بگرییم بر خویشتن لالهلاله؟
که میروید از باغ آلالهی ما
هزاران بدن در کفن لاله لاله
#کرمان
#شهید
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan
"بهار"
شکوفهها که پر از عطر عید میرویند
به خیر مقدم سال جدید میرویند
بهار میرسد و سبزههای چشمبهراه
به شوق سفرهی تحویل عید میرویند
قنوت شاخه پر از ربنای غیرت کیست؟
که برگها مست از "یامجید" میرویند
به رستخیز بیاندیش، این تجلی اوست
که یکبهیک گلدانها: سعید میرویند
به لالههای پر از خون نگاه کن! انگار
به جلوهخوانی "حبلالورید" میرویند
شکوفهها شهدای همیشه در کفنند
که اینچنین سرخند و سپید میرویند
*
از آب و آتش... این باغ را مترسانید
درختها همه اینجا شهید میرویند
#غزل
#بهار
#شهید
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan