"چند ایراد زبانی"
دفتر #از_پنجره_های_بی_پرنده سرودهی #علی_رضا_بدیع تا کنون بارها تجدید چاپ شده و از مجموعههای پر مخاطب اوست. اشعار او را از زاویه هایی متعدد میتوان بررسی کرد؛ اما هدف این یادداشت اشاره به برخی ایرادهای دستوری در زبان شاعر است. شاید یادآوری این چند نکته برای دیگر دوستان شاعر نیز مفید افتد:
1 - استفاده از "من را" به جای "مرا". هرچند برخی معتقدند این کاربرد در شعر معاصر صحیح است؛ باید اذعان کرد با توجه به بیسابقه بودن این سیاق در شعر گذشته، دست کم در اشعاری که زبان سنتی یا نیمهسنتی دارند؛ بهتر است از این سیاق استفاده نشود؛ مخصوصا در مواردی که مشخص است شاعر تنها به دلیل پر کردن وزن به چنین کاربردی تن داده است و در ابیات دیگر آن مجموعه، پیوسته از "مرا" استفاده کرده است:
من چند روز پیش دلی را شکستهام
"من را" به رسمیت بشناسید سنگها
2- کاربرد همزمان نشانههای "معرفه" و "نکره":
صحیحتر است که در زبان ادبی، شاعر همزمان از دو نشان متضاد استفاده نکند؛ مثلا در بیت زیر:
ما را فقط به خاطر هم آفریدهاند
آن گونهای که خواجه و شاخ نبات را
در این بیت "آن" معرفه ساز و "ای" نکرهساز است. شیوه.ی درست دستوری، کاربرد یکی از این شیوههاست: "آن گونه که" یا "به گونهای که"، یعنی باید گفت که "کتابی که دست توست" یا "آن کتاب که دست توست" و نباید گفت" آن کتابی که ...".
3- کاربرد دو دستهی ساختهای فعلی کهن و نو:
دلم شکست کجایی که نوشخند زنی
به یک اشاره دلم را دوباره بند زنی
دوباره وصلهای از بوسههای دلچسبت
بر این سفال ترک خوردهام به چند زنی؟
در این غزل و تعدادی دیگر از غزلهای دفتر، افعال در جایگاه ردیف، به سیاقهای متفاوت استفاده شدهاست. "زنی" در مصراعی که واژهی نسبتا جدید "دلچسب" در آن نمود دارد، به شیوهی شعر کاملا کهن در معنی "میزنی" جلوه یافته است. این دودستگی زبانی در بسیاری از سرودههای شاعر (بدون دلیل شاعرانه) نمود دارد.
4- نوع کاربرد حرف "استدراک":
استفاده ی همزمان از "اما/ ولی/ ولیکن" در کنار " گرچه، با این همه، هرچند و ... " در اشعار بدیع بسیار نمود دارد؛ ویژگیای که بسیاری از دانشمندان زبان آن را صحیح نمیدانند:
تا ملک فنا بیشتر از چند قدم نیست
با این همه امشب بده مامن به من اما
بر اساس معنا، در بیت بالا، "اما" زاید است و صرفا کارکرد موسیقایی دارد.
5- استفادهی خطا از "باید" و "بایست":
از نظر زبانی "باید" برای حال و آینده و "بایست" برای گذشته استفاده میشود. این قاعدهی مهم و واضح در اشعار علیرضا بدیع و بسیاری از شاعران معاصر رعایت نمیشود:
بایست قلم گردد اگر از تو نگوید
دستی که نویسندهی این شعر سپید است
در مجموع، در زبان اشعار او دودستگیهای واژگانی بین قواعد کهن و نو و زبان رسمی و محاوره بهفراوانی نمود دارد و این مثالها تنها بخشی از آن هاست که در دیگر دفترهای شاعر هم دیده میشود.
#نقد
#شعر_معاصر
#غزل
#علی_رضا_بدیع
@mmparvizan