eitaa logo
پرویزن
523 دنبال‌کننده
237 عکس
22 ویدیو
82 فایل
آن‌که غربال به دست است از عقب کاروان می‌آید نقد و یادداشت‌های ادبی (محمد مرادی)
مشاهده در ایتا
دانلود
"ادبیات مقاومت فلسطینی پس از شکست ۱۹۴۸" هم‌زمان با شکست اعراب در سال 1948و صدور بیانیۀ سازمان ملل مبنی بر تقسیم فلسطین به دو بخش یهودی‌نشین و عرب‌نشین و تسلیم عملی فلسطین به قوم یهود و وقوعر کشتار و جنایات آنان، شعر وطنی فلسطین، در لباس جدید جهانی آن شکل گرفت. کشتار فلسطینیان توسط یهود و حمایت غرب از آنان و در مقابل آوارگی و تبعید قوم فلسطین به کشورهای عربی، روحیۀ مقاومت عربی را در دیگر کشورهای اسلامی برانگیخت و نهضت ادبی فلسطین ابتدا در کشورهای عربی و بعد در دیگر کشورهای اسلامی و حتی غیراسلامی رواج گرفت. شعر این دوره به‌سبب شکست‌های پیاپی اعراب، دیگر شعری شکوه‌مند و رجزخوانانه نیست؛ بلکه به شعری سراسر درونی و اندوه‌بار تبدیل شده است. شاعر شناخته‌شدۀ این دوره فدوی طَوقان بود که هنوز به شوق انقلاب می‌سرود. در این سال‌ها آثاری اجازۀ چاپ می‌یافتند که زمینۀ مقاومت نداشتند. «در نخستین سال‌های پیدایش اسرائیل، چیزی جز شعر عاشقانه‌ای که با هیچ‌گونه رویکردی از مردم روبه‌رو نشد و راکد ماند نشر نشد. از آغاز تلاشی در کار بود تا دیده‌ها را به این‌گونه شعر برگرداند و بیشتر آنچه نشر پیدا کرد دارای شکل و درون‌مایۀ سست‌پیوند و دون بود؛ اما فرا رسیدن سال 1952 با انقلاب ژوئن در مصر تکان پیش‏بینی شده را پدید کرد.» (کنفانی، 1362: 23) از این دوره است که رمان و داستان نیز به ادبیات مقاومت فلسطینی راه یافت و به دلیل نمایان‌شدن شعر نو و قالب‏‌های آزاد در ادبیات‌معاصر عرب، بسیاری از شاعران در آثار فلسطینی خود از قالب‌های نو استفاده کردند. «اندیشۀ بازگشت به فلسطین و مسألۀ آوارگان نیز از مسایلی است که در شعر این دوره به‌وفور دیده می‌شود. در این دوره است که کلمۀ فدایی به‌عنوان سمبل مبارزه در همه‌جا طنین می‌اندازد.» (فرزاد، 1383: 47) از شاعران این دورۀ فلسطینیات در کشورهای عربی علاوه‌بر فدوی طوقان می‌توان کسانی چون: معین بسیسو، محمودمحمد صدیق، مصطفی بهجت بدوی، احمد فهمی، بدرشاکر السیاب، کامل سلیمان و سلیمان عیسی را نام برد. از کتاب "در کوچه‌باغ‌های پرتقال و زخم"/ محمد مرادی https://eitaa.com/mmparvizan
"چکامه‌ی ننگ" سمفونی بمب‌ها و موشک‌ها نواخته شد طبل رسوایی به زمین افتاد خاک بر جهانی که در آن زندگی می‌کنیم بیمارستانی در غزه منهدم شد هزاران نفر در توحّش قوم برتر جان دادند خاک بر سر جهانی که در آن زندگی می‌کنیم پدری قطعه‌های فرزندش را در کیسه به هم می‌پیوندد برادری کودک، در بیمارستان شهادتین را به برادرش تلقین می‌کند جناب صدر اعظم خمیازه می‌کشد خاک بر سر جهانی که در آن زندگی می‌کنیم مادری در سرزمین مادری، قبری برای فرزند ندارد خانه‌های عمودی، در لحظه‌ای افقی می‌شود کدخدا، رعایایش را ذبح می‌کند خاک بر سر جهانی که در آن زندگی می‌کنیم در جدال موشک‌ها در توازن دموکراسی رسانه و دلار چراغ‌ها خاموش می‌شود لب‌ها در تشنگی می سوزد پرزیدنت، عقب‌عقب به ساعتش نگاه می‌کند خاک بر سر جهانی که در آن زندگی می‌کنیم حضرت شاهزاده، در حال ورزش صبحگاهی است بی‌بی‌سی دلواپس یوزپلنگ ایرانی؛ و هیات داوران "گرمی" مبهوت از ترانه‌ی "زن و زندگی"؛ و اسرائیل "آزادانه" به کودکان فلسطین درخشش فسفری هدیه می‌کند چشمان "خاخام"های خام از ذوق می‌درخشد وای بر جهانی که در آن نفس می‌کشیم تراژدی اسلحه، به پرده‌ی آخر می‌رسد در بازی ننگ و جنگ، پرده پایین می‌آید صدای جیغ کودکان در دوردست نمایش گم می‌شود مجمع عمومی سازمان ملل، بازیگران را به‌شدت تشویق می‌کند وای بر جهانی که در آن نفس می‌کشیم قاتلان سرخ‌پوست‌ها جانیان ویتنام و هیروشیما در یک‌سو وارثان هالوی هولوکاست متجاوزان الجزایر و لیبی در دیگرسو نظم جهانی را مدیریت می‌کنند. حقّ تو وتو می‌شود جایزه‌ی صلح نوبل به "سوچی" می‌رسد به پاس مبارزه با خشونت: منهای مسلمانان میانمار به اسحاق رابین و شیمون پرز به شکرانه‌ی کشتار صبرا و شتیلا و به یاسر عرفات به پاس "خفه‌خون" تف بر جهانی که بر آن راه می‌رویم ... و در انبوه این خاک بر این خاک از خاک به خاک ... تنها اندوه یک خاک است که رویای جهان مدرن را غبارآلود کرده است "فلسطین" و بغض جاودانه‌ی او در سکوت و صدا بی‌قرار بی‌قرار که تلکَ شقشقه هدرت و ما قرّت https://eitaa.com/mmparvizan
20171128091507-9966-22.pdf
591.6K
مقاله‌ی مفاهیم، نمادها و تلمیحات مشترک در اشعار شاعران انقلاب اسلامی با موضوع مجله‌ی https://eitaa.com/mmparvizan
«فلسطین در شعر شاعران فارسی/ بخش اول» در خلال سروده‏‌های شاعران عرب، توصیف‏‌های موجود از فلسطین سرشار از سرزندگی، جلوه‏‌های بومی و در بردارندۀ مفاهیمی چون: تبعید، آوارگی و حتّی عشق است. (نک: محمدی روزبهانی، 1389: 80و91) خلاف شاعران فارسی که عینیت وطن فلسطینی در سروده‏‌هاشان چندان انعکاسی نیافته و بیشتر به توصیف حسّ خود از فلسطین پرداخته‏‌اند. این نوع نگاه حماسی و انقلابی را از سروده‏‌های نخستین فارسی با موضوع فلسطین و در اشعار شاعرانی چون: مهرداد اوستا به‏‌خوبی می‏‎توان دید: ای هرکجا دام / وی هر زمین کین / بشکوه‌ای خاک "فلسطین" /‌ای سرزمین چشم بر هر سو گشاده... /‌ای خانۀ متروک غمگین / آه ‌ای "فلسطین"؛‌ ای"فلسطین" (صداقتگوی کیاسری، 13-1372: 15) از شاعران دهۀ 60 فارسی، در فلسطینیات آرش باران‏‌پور جلوه‏‌هایی حماسی و درونی از توصیف و ستایش فلسطین نمود دارد. او از معدود شاعران نسل اوّل و دوم است که در توصیف فلسطین، گاه لحنی شبیه شاعران عرب انتخاب کرده و به گونه‌ای بومی و عینی، از ویرانی‌های فلسطین سخن می‌گوید: بر آوازهای روستایی من / فلسطین جای دیگری دارد / نه سرزمینی‏ ا‌ست / که بتوان در نقشۀ جهان انگشت بر آن نهاد و گفت / - اینجاست - (همان: 36) در شعر دهۀ 60، فلسطین نه میهن شاعر که نمادی از مقاومت و مظلومیت جهان اسلام است. این نوع نگاه را در اشعار شاعرانی چون: ضیاءالدین ترابی و در کارکردی نمادین به‏‌وضوح می‏‌توان دید. از دیگر ویژگی‏‌های نخستین فلسطینیات فارسی، استفاده از واژۀ فلسطین در جایگاه ردیف است. حسن اجتهادی در شعر چریکی خود که به سال 1349 سروده از این ردیف بهره‌برده است: چریک غم از سرزمین فلسطین عقاب حضور حزین فلسطین (اجتهادی، 1381: 98) از دیگر شاعران نسل اوّل انقلاب، محمدعلی مردانی هم، «فلسطین» را در جایگاه ردیف به کاربرده است. (نک: صداقتگوی کیاسری، 1372: 137) در توصیف‏‌های شاعران انقلاب، همچنین فلسطین به‌عنوان مهبط پیغمبران و قبلۀ نخست بارها ستوده شده است. مفاهیمی که ویژۀ شاعران دهۀ 60 نیست و در اشعار شاعران جوان پس از جنگ هم به‌فراوانی دیده می‌شود؛ چون توصیف زیر از بابک عارفی: ای هق‌هق شکسته به حجم صدای من ای قبلۀ قبیلۀ دردآشنای من ... ای ‌مهبط مطهر پیغمبران پاک ‌ ای تکیه‌گاه قامت دردآشنای خاک (محمدی، 1377: 100) انعکاس مفاهیم مربوط به فلسطین در شعر فارسی در سال‌های پس از جنگ و به‌ویژه در شعر شاعران نوسرا، تحت‌تأثیر ترجمۀ اشعار عربی، تاحدودی دگرگون شده؛ به‏‌طوری که در آثار محمدمهدی محمدی، تیمور آقامحمدی، هاشم کرونی و علی‌محمد مودب و از شاعران نسل قبل، علی‏‌رضا قزوه، توصیف‏‌ها و تصاویری تازه در ستایش فلسطین می‏‌توان دید: فلسطین شکوفه می‌کند درباران خون‌ونمک / عروس می‌شود در طوفان نیزه و خنجر / خیمه می‌زند چون سایه در شب (قزوه، 1384: 149-150) https://eitaa.com/mmparvizan
"امید به پیروزی آینده" در شعر شاعران فارسی، امید به پیروزی مردم فلسطین و آزادی قدس یکی از مفاهیم اصلی سروده‌هاست. در شعر تمام دوره‌های پس‌ازانقلاب، بارها و به شیوه‌های مختلف به پیروزی نهایی نهضت فلسطین اشاره شده است. این مفهوم را در شعر شاعران دوران جنگ چون: عباس براتی‏‌پور، محمدرضا سهرابی‏‌نژاد و فرامرز محمدی‏پور آشکارا می‏‌توان دید. شیوۀ پرداخت این امید، در شعر شاعران نسل اوّل انقلاب معمولاً با استفاده از واژه‌های نمادین است. (نک: صداقتگوی کیاسری، 1372: 28، 85، 132و148) هرچند برخی شاعران چون تیمور ترنج تحت‌تأثیر ترجمۀ شعر شاعران عرب، تاحدودی متمایز و غیرمستقیم به این مفهوم اشاره کرده‏‌اند: این صدا / صدای مردمانی است / که در هزارتوی دهلیزهای تیرگی / خانه دارند /...اما، امید / همچون ستاره‌ای / در اعماق قلب‌هایشان / می‌درخشد. (ترنج، 1379: 12) در اشعار سنتی شاعران نسل سوم انقلاب چون: علی سلیمانی، مهران رنجبر و...، شهرهای فلسطین تولدی تازه را در سال‏‌هایی نه‌چندان دور تجربه خواهند کرد. (نک: سیب و زیتون، 1388: 50 و54 و قزوه، 1385: 24) آنچنان که در ابیات زیر از علی سعادت شایسه می‏‌توان دید، فردای قدس فردایی امیدبخش خواهد بود که از دل نماد‌های فلسطین: «سنگ و زیتون» خواهد رویید: ...فردا حقیقتی است در آغوش چنگ تو فردا جوانه می‌زند از پای سنگ تو فردا پراست از گل زیتون دست‌هات فردا نشسته در رگ و در خون دست‌هات (اسرافیلی، 96: 1384-97): امید به آینده و پیروزی، در شعر فارسی‏‌زبانان، تاحدودی با شعر عربی متفاوت است. در شعر عربی، پیروزی آینده، زیر سایۀ وحدت و مقاومت قومی - ملّی شکل می‌گیرد؛ درحالی‌که از منظر شاعران فارسی، این پیروزی که قطعاً جنبه‌ای دینی دارد، بیشتر با ظهور منجی و مفهوم انتظار همراه است.(نک: انصاری‏‌نژاد، 1386: 57و59، عمرانی، 1382: 17 و سیب و زیتون، 1388: 28، 48و52) البته ارتباط منجی و فلسطین حتّی در اشعار دهۀ 60 فارسی نمود داشته، چنانکه در سطرهای زیر از سلمان هراتی دیده می‏‌شود: باور کنید اگر او یک روز / خودش را از ما دریغ کند / تاریک می‌شویم / در اردوگاه‌های فلسطین حضور دارد / و خیمه‌ها را می‌نگرد. (هراتی، 107: 1383-106) "در کوچه‌باغ‌های پرتقال و زخم: محمد مرادی" https://eitaa.com/mmparvizan
یادداشت مرا در مورد کتاب در کوچه‌باغ‌های پرتقال و زخم، در قفسه‌ی کتاب امروز جام‌جم بخوانید.
"رجزخوانی: مولفه‌ای از شعر فلسطینی" اشعار نزار قبانی شاعر بزرگ سوری از بسترهای نمود رجزهای پایدارانه در شعر مقاومت با موضوع فلسطین است. سطرهایی از ترجمه‌ی این شعر به روایت کتاب "در کوچه‌باغ‌های پرتقال و زخم"، در تصویر آمده است: من قصب الغابات/ نخرج کالجنّ لکم.../ من قصب الغابات/ من رزم البرید... من مقاعد الباصات... "بررسی جایگاه شعر پایداری فلسطین در ادبیات انقلاب و مقایسه با اشعار شاعران عرب: محمد مرادی، صفحه‌های ۸ و ۹" https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
20171128091507-9966-22.pdf
591.6K
مقاله‌ی مفاهیم، نمادها و تلمیحات مشترک در اشعار شاعران انقلاب اسلامی با موضوع مجله‌ی https://eitaa.com/mmparvizan
"چکامه‌ی ننگ" سمفونی بمب‌ها و موشک‌ها نواخته شد طبل رسوایی به زمین افتاد خاک بر جهانی که در آن زندگی می‌کنیم. بیمارستانی در غزه منهدم شد هزاران نفر در توحّش قوم برتر جان دادند خاک بر سر جهانی که در آن زندگی می‌کنیم. پدری قطعه‌های فرزندش را در کیسه به هم می‌پیوندد؛ برادری کودک، در بیمارستان شهادتین را به برادرش تلقین می‌کند. جناب صدر اعظم خمیازه می‌کشد. خاک بر سر جهانی که در آن زندگی می‌کنیم. مادری در سرزمین مادری، قبری برای فرزند ندارد خانه‌های عمودی، در لحظه‌ای افقی می‌شود و گورهای دسته‌جمعی: ردیف. کدخدا، رعایایش را ذبح می‌کند. خاک بر سر جهانی که در آن زندگی می‌کنیم. در جدال موشک‌ها و کودک‌ها در توازن دموکراسی رسانه و دلار چراغ‌ها خاموش می‌شود. لب‌ها در تشنگی می‌سوزد پرزیدنت، عقب‌عقب به ساعتش نگاه می‌کند خاک بر سر جهانی که در آن زندگی می‌کنیم. [حضرت شاهزاده، در حال ورزش صبحگاهی است] بی‌بی‌سی دلواپس یوزپلنگ ایرانی؛ و هیات داوران "گرمی" مبهوت از ترانه‌ی "زن و زندگی"؛ سازمان ملل را به‌گرمی تشویق می‌کند و اسرائیل "آزادانه" به کودکان فلسطین درخشش فسفری هدیه می‌کند؛ چشمان "خاخام"های خام از ذوق می‌درخشد وای بر جهانی که در آن نفس می‌کشیم * تراژدی اسلحه، به پرده‌ی آخر می‌رسد در بازی ننگ و جنگ، پرده پایین می‌آید صدای جیغ کودکان در دوردست نمایش گم می‌شود مجمع عمومی سازمان ملل، بازیگران را به‌شدت تشویق می‌کند وای بر جهانی که در آن نفس می‌کشیم قاتلان سرخ‌پوست‌ها؛ جانیان ویتنام و هیروشیما؛ در یک‌سو وارثان هالوی هولوکاست متجاوزان الجزایر و لیبی در دیگرسو نظم جهانی را مدیریت می‌کنند. حقّ تو وتو می‌شود جایزه‌ی صلح نوبل به "سوچی" می‌رسد به پاس مبارزه با خشونت: منهای مسلمانان میانمار به اسحاق رابین و شیمون پرز به شکرانه‌ی کشتار صبرا و شتیلا و به یاسر عرفات به پاس "خفه‌خون" تف بر جهانی که بر آن راه می‌رویم ... و در انبوه این خاک بر این خاک از خاک به خاک ... تنها اندوه یک خاک است که رویای جهان مدرن را غبارآلود کرده است "فلسطین" و بغض جاودانه‌ی او در سکوت و صدا بی‌قرار بی‌قرار بی‌قرار که تلکَ شقشقه هدرت و ما قرّت https://eitaa.com/mmparvizan
"سقا" در غزه، هزار طفل غمگین: تشنه‌است صد لاله و صدهزار نسرین: تشنه‌است برگرد و برای کودکان آب بیار! یا حضرتِ عباس! فلسطین تشنه‌است https://eitaa.com/mmparvizan
"چکامه‌ی ننگ" سمفونی بمب‌ها و موشک‌ها نواخته شد طبل رسوایی به زمین افتاد خاک بر جهانی که در آن زندگی می‌کنیم. بیمارستانی در غزه منهدم شد هزاران نفر در توحّش قوم برتر جان دادند خاک بر سر جهانی که در آن زندگی می‌کنیم. پدری قطعه‌های فرزندش را در کیسه به هم می‌پیوندد؛ برادری کودک، در بیمارستان شهادتین را به برادرش تلقین می‌کند. جناب صدر اعظم خمیازه می‌کشد. خاک بر سر جهانی که در آن زندگی می‌کنیم. مادری در سرزمین مادری، قبری برای فرزند ندارد خانه‌های عمودی، در لحظه‌ای افقی می‌شود و گورهای دسته‌جمعی: ردیف. کدخدا، رعایایش را ذبح می‌کند. خاک بر سر جهانی که در آن زندگی می‌کنیم. در جدال موشک‌ها و کودک‌ها در توازن دموکراسی رسانه و دلار چراغ‌ها خاموش می‌شود. لب‌ها در تشنگی می‌سوزد پرزیدنت، عقب‌عقب به ساعتش نگاه می‌کند و گوشه‌ای از جهان گوشواره‌ی لبه‌ی گوش دیگری می‌شود خاک بر سر جهانی که در آن زندگی می‌کنیم. [حضرت شاهزاده، در حال ورزش صبحگاهی است] بی‌بی‌سی دلواپس یوزپلنگ ایرانی؛ و هیات داوران "گرمی" مبهوت از ترانه‌ی "زن و زندگی"؛ سازمان ملل را به‌گرمی تشویق می‌کند و اسرائیل "آزادانه" به کودکان فلسطین درخشش فسفری هدیه می‌کند؛ چشمان "خاخام"های خام از ذوق می‌درخشد وای بر جهانی که در آن نفس می‌کشیم * تراژدی اسلحه، به پرده‌ی آخر می‌رسد در بازی ننگ و جنگ، پرده پایین می‌آید صدای جیغ کودکان در دوردست نمایش گم می‌شود در حاشیه‌ی تحلیف، تصنیف موشک نواخته می‌شود اسماعیل، این‌بار قربان می‌شود مجمع عمومی سازمان ملل، بازیگران را به‌شدت تشویق می‌کند وای بر جهانی که در آن نفس می‌کشیم قاتلان سرخ‌پوست‌ها؛ جانیان ویتنام و هیروشیما؛ در یک‌سو وارثان هالوی هولوکاست متجاوزان الجزایر و لیبی در دیگرسو نظم جهانی را مدیریت می‌کنند. حقّ تو وتو می‌شود جایزه‌ی صلح نوبل به "سوچی" می‌رسد به پاس مبارزه با خشونت: منهای مسلمانان میانمار به اسحاق رابین و شیمون پرز به شکرانه‌ی کشتار صبرا و شتیلا و به یاسر عرفات به پاس "خفه‌خون" تف بر جهانی که بر آن راه می‌رویم ... و در انبوه این خاک بر این خاک از خاک به خاک ... تنها اندوه یک خاک است که رویای جهان مدرن را غبارآلود کرده است "فلسطین" و بغض جاودانه‌ی او در سکوت و صدا بی‌قرار بی‌قرار بی‌قرار که تلکَ شقشقه هدرت و ما قرّت https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
"چکامه‌ی ننگ" سمفونی بمب‌ها و موشک‌ها نواخته شد طبل رسوایی به زمین افتاد خاک بر جهانی که در آن زندگی می‌کنیم. بیمارستانی در غزه منهدم شد هزاران نفر در توحّش قوم برتر جان دادند خاک بر سر جهانی که در آن زندگی می‌کنیم. پدری قطعه‌های فرزندش را در کیسه به هم می‌پیوندد؛ برادری کودک، در بیمارستان شهادتین را به برادرش تلقین می‌کند. جناب صدر اعظم خمیازه می‌کشد. خاک بر سر جهانی که در آن زندگی می‌کنیم. مادری در سرزمین مادری، قبری برای فرزند ندارد خانه‌های عمودی، در لحظه‌ای افقی می‌شود و گورهای دسته‌جمعی: ردیف. کدخدا، رعایایش را ذبح می‌کند. خاک بر سر جهانی که در آن زندگی می‌کنیم. در جدال موشک‌ها و کودک‌ها در توازن دموکراسی رسانه و دلار چراغ‌ها خاموش می‌شود. لب‌ها در تشنگی می‌سوزد پرزیدنت، عقب‌عقب به ساعتش نگاه می‌کند خاک بر سر جهانی که در آن زندگی می‌کنیم. [حضرت شاهزاده، در حال ورزش صبحگاهی است] بی‌بی‌سی دلواپس یوزپلنگ ایرانی؛ و هیات داوران "گرمی" مبهوت از ترانه‌ی "زن و زندگی"؛ سازمان ملل را به‌گرمی تشویق می‌کند و اسرائیل "آزادانه" به کودکان فلسطین درخشش فسفری هدیه می‌کند؛ چشمان "خاخام"های خام از ذوق می‌درخشد وای بر جهانی که در آن نفس می‌کشیم * تراژدی اسلحه، به پرده‌ی آخر می‌رسد در بازی ننگ و جنگ، پرده پایین می‌آید صدای جیغ کودکان در دوردست نمایش گم می‌شود مجمع عمومی سازمان ملل، بازیگران را به‌شدت تشویق می‌کند وای بر جهانی که در آن نفس می‌کشیم قاتلان سرخ‌پوست‌ها؛ جانیان ویتنام و هیروشیما؛ در یک‌سو وارثان هالوی هولوکاست متجاوزان الجزایر و لیبی در دیگرسو نظم جهانی را مدیریت می‌کنند. حقّ تو وتو می‌شود جایزه‌ی صلح نوبل به "سوچی" می‌رسد به پاس مبارزه با خشونت: منهای مسلمانان میانمار به اسحاق رابین و شیمون پرز به شکرانه‌ی کشتار صبرا و شتیلا و به یاسر عرفات به پاس "خفه‌خون" تف بر جهانی که بر آن راه می‌رویم ... و در انبوه این خاک بر این خاک از خاک به خاک ... تنها اندوه یک خاک است که رویای جهان مدرن را غبارآلود کرده است "فلسطین" و بغض جاودانه‌ی او در سکوت و صدا بی‌قرار بی‌قرار بی‌قرار که تلکَ شقشقه هدرت و ما قرّت https://eitaa.com/mmparvizan