حکمرانی یک چشمی!!! در ایام انتخابات ریاست جمهوری، در یکی از روستاهای یکی از استان‌های ترک زبان؛ بعد نماز مغرب وارد مسجد روستا شدم، بعضی از اهالی روستا آمدند که نماینده ستاد آقای پزشکیان از دانشگاه فلان آمده‌اند و ایشان در حال صحبت هستند و بعد ایشان شما صحبت کنید، من هم چون به فضای آزادی بیان اعم از قبل، حین و بعد احترام می‌گذارم (مثلا 😉)؛ گفتم؛ چشم! نماینده آقای پزشکیان که استاد اقتصاد هم بود، تئوری دود می‌نمود که در اقتصاد فلان است و بهمان است و اگر پزشکیان بیاید مشکلات حل می‌شود و ... در پایان صحبت‌هایش هم رگ قومیتی را فعال کرد و گفت؛ پزشکیان به هر کس نرسد به برادران و خواهران هم زبانش می‌رسد! ( این رو ترکی گفت و نمیدونست من ترکی میفهمم😂) خلاصه بعد ایشان، شروع کردم به صحبت و گفتم بنده از آقای دکتر که استاد دانشگاه هستند چند سوال دارم؛ ۱. آقای دکتر؛ اطراف آقای پزشکیان چه کسانی هستند! مگر همین ها دلار را به فلان قدر نرساندند؟ مگر همین ها آب‌خوردن مردم را به برجام گره نزدند؟ ۲. آقای پزشکیان، چقدر از واقعیت‌های اداره کشور خبر دارد؟ برای حل مسائل کشور چه برنامه‌ای دارد؟ این کارشناسان که می‌گوید چه کسانی هستند ؟ فردا که بر سر صندلی ریاست جمهوری بنشیند باید تصمیم بگیرد و مبنای تصمیمش چیست؟ ۳. آقای پزشکیان چه ایده‌‌ای و طرحی برای حل مسائلی مثل ناترازی انرژی دارد؟ برای حل مسئله آب شرب و کشاورزی روستایی‌ها چه می‌خواهد بکند‍؟ برای حل مسئله بازار رسانی محصولات روستایی چه حرفی دارد؟ مردم روستا دنبال این حرف‌ها هستند! در این جای صحبتم جوانی از میانه جمعیت بلند گفت؛ «تکبیر»! مردم یک‌صدا؛ «الله‌اکبر»😉 بعد تکبیر، آمدم ادامه بدهم، که مردی از میانه جمع بلند شد و گفت پزشکیان، هم رزم آقا‌مهدی باکری است! از لشگر عاشورا! من با او بودم! شرف دارد، غیرت دارد، کشور را به بیگانه نمی‌دهد، مردم را به‌زحمت نمی‌اندازد! گذاشتم حرفش تمام شد، گفتم این‌ها که گفتی برایش دلیل هم داری! گفت پزشکیان؛ ترک است و حالا نوبت ماست! خیلی خودم را نگه داشتم و او یک چشمک به من زد و با آقای استاد دانشگاه از مسجد خارج شد... امشب یاد آن‌شب افتادم، آری پزشکیان سبک جدید از حکمرانی را به میدان آورده، آن هم «یک چشمی»، او فقط با یک چشم مسائل را می‌بیند و تصمیمات یک چشمی می‌گیرد! مشکل پزشکیان در همین یک چشمی است و این عکس گویای احوال او و حکمرانی‌اش است. پ.ن.۱؛شاید در مورد حکمرانی یک‌چشمی نوشتم! پ.ن.۲؛ آن‌ها که تایید کردند و رای‌داند گردن می‌گیرند؟ تهران، شامگاه سرد ۲۶ آذر ۱۴۰۳ #پزشکیان #گاز #برق #شورای‌نگهبان #امنیت #پیشرفت_انقلاب_اسلامی https://eitaa.com/joinchat/1062011092Cc44bc57306