#استاد_شبیری
📚 مفاد اخبار من بلغ ؟؟!!!
در مورد اخبار من بلغ، مرحوم مامقانی قائل اند که مراد از بلوغ، بلوغ به نحو معتبر است. یعنی اگر در مستحبات، خبر معتبری وارد شد، به صرف احتمال این که خلاف واقع است از آن رفع ید نکنید.
این مطلب، در بعض موضوعات فقهی دیگر نیز موثر است. مثلا در بحث عده، این که اگر زنی شوهرش مفقود شده، در روایت آمده که اگر به والی مراجعه کرد والی فحص می کند فان خُبر عنه بحیاه صبرت... که اینجا هم ممکن است گفته شود مراد از خبر، رسیدن خبر معتبر باشد...
📱@mobahathah_ir
این مطلب در تالار علمی مطرح شد، شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید
👇👇👇👇👇👇👇
http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=1448
#استاد_شهیدی
📚 عدم حجیت «عکس نقیض» در فقه ؟؟!!!
مثلاً وقتی گفته می شود «العالم واجب الاکرام»، عکس نقیض آن این است که «من لیس بواجب الاکرام فلیس بعالم»؛ ولی عکس نقیض حجّت نیست یعنی اگر ثابت شد که زید واجب الاکرام نیست ولی نمی دانیم تخصّصاً از « العالم واجب الاکرام» خارج است یعنی زید جاهل است یا این که تخصیصاً از «العالم واجب الاکرام» خارج است یعنی زید عالم است و از این عموم تخصیص خورده است نمی توانیم بر اساس عکس نقیض «من لیس بواجب الاکرام فلیس بعالم» بگوییم زید جزماً واجب الاکرام نیست پس عالم نیست و احکام جاهل را بر آن مترتّب می کنیم و در اصول از این أصل تعبیر می کردند «اجراء أصاله عدم التخصیص لإثبات التخصّص»
آقای صدر در این بحث اشکال کرده اند که آیا ظهور وجود دارد و حجّت نیست؟! مگر عقلاء دستور داده اند که ....
جواب می دهیم: نکته حجیت ظهور کاشفیت نوعیه آن است ....
📱@mobahathah_ir
تفصیل این مطلب در تالار علمی مطرح شد، شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید
👇👇👇👇👇👇👇
http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=1453
#قواعد_رجال
📚 شیوه منبع یابی کافی ؟؟!!!
مرحوم کلینی در تدوین کافی، اسناد را چه از حیث عناوین به کار رفته برای افراد و چه از حیث سلسله ی سند، به نحو خاصی تنظیم کرده اند. استاد سید محمد جواد شبیری در درس فقه (۹۸/۱/۲۴) راهی را برای منبع یابی در کافی بیان نمودند (به نقل از والد معظمشان) به این بیان که گاهی طرق مرحوم کلینی تا یک راوی خاص، در عموم موارد مشابه هم است و از آن راوی به بعد، سلسله ی سند دچار تنوع زیاد می شود. مثلا مرحوم کلینی همواره بواسطه ی زید یا عمرو از شخصی روایت می کنند و بعد از آن شخص، افراد متعددی در سند قرار گرفته اند. این که سند ها تا آن شخص، مشابه است و بعد از آن شخص، پراکنده میشود تصادفی نیست و نشان دهنده ی این است که کتاب آن شخص، منبعی بوده که مرحوم کلینی با آن طرق مشابه، احادیث را از آن برگرفته اند.
📱@mobahathah_ir
این مطلب در تالار علمی مطرح شد، شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید
👇👇👇👇👇👇👇
http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=1446&pid=6258#pid6258
#استاد_شهیدی
📚 نقدی بر فلاسفه در بحث جبر و اختیار ؟؟!!!
مرحوم محقق قمی در صفحه ۲۰۷ از جلد دوم کتاب قوانین الاصول فرموده اند: با توجه به قبح، بلکه امتناع ترجیح مرجوح بر راجح معنا نخواهد داشت که بین اخذ به خبر دارای مزیت و اخذ خبر فاقد مزیت تخییر وجود داشته باشد و لذا برای جلوگیری از ترجیح مرجوح بر راجح لازم است که اخذ خبر دارای مزیت واجب متعین باشد.
مناقشه در کلام محقق قمی
مطلب ذکر شده از محقق قمی بعید است؛ چون ایشان ترجیح مرجوح بر راجح را قبیح دانستند در حالی که ترجیح مرجوح بر راجح در صورتی قبیح است که راجح لزومی وجود داشته باشد و این فرض ضرورت به شرط محمول است
مطلب دوم در مورد کلام محقق قمی این است که ایشان بعد از قبیح شمردن ترجیح مرجوح بر راجح، امتناع را مطرح کرده اند.
تعبیر ایشان به امتناع عقلی، اشاره به مطلب فلسفی است که اگر مرجح وجود نداشته باشد، تعلق اراده او به خوردن نان اول ترجّح بلامرجح خواهد بود که ترجح بلامرجح محال است.
در پاسخ از مطلب بیان شده می گوئیم: این بیان منجر به جبر شده .....
البته مطلب ذکر شده تفاوتی با مبنای جبریه(اشاعره) خواهد داشت؛ زیرا....
در اشکال به مطلب ذکر شده می توان از مجازات و عقاب های ذکر شده برای اعمال استفاده کرد؛ چون اگر مطلب ذکر شده صحیح باشد، قاتل سیدالشهدا می تواند به این صورت اعتذار کند که اراده قتل در او محقق شده و تخلف مراد از اراده محال بوده است. در مورد اصل تحقق اراده هم اعتذار می کند که اراده، ممکن الوجود بوده و علت آن که خبث باطن است، محقق شده و در اختیار او نبوده است؛ چون خداوند او را این گونه خلق کرده است و در نتیجه تخلف ممکن نبوده است. با بیان مذکور مشخص می شود که نتیجه کلام محقق قمی جبر خواهد بود که این مطلب در شأن محقق قمی نیست.
.....
📱@mobahathah_ir
تفصیل این مطلب در تالار علمی مطرح شد، شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید
👇👇👇👇👇👇👇
http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=1458&pid=6278#pid6278
#قواعد_رجال
📚 میزان اعتماد قدماء بر قرائن در تصحیح روایات ؟؟!!!
رویکرد قدماء اصحاب در مواجهه با احادیث منقول از ائمه علیهم السلام به چه نحو بوده است. آیا عمده ی اعتماد آن ها بر سند بوده است و یا قرائن فراوانی در دسترس آن ها بوده و عمده ی اعتماد آن ها نه بر وثاقت راویان بلکه بر آن قرائن بوده است؟
مثلا استاد سید علیرضا حسینی دلالت اکثار بر وثاقت را انکار می کنند ..... ایشان قائل اند که اعتماد عمده ی قدما بر قرائن موجب وثوق بوده است
در مقابل، استاد سید محمد جواد شبیری این مطلب را که عمده ی اعتماد قدماء بر قرائن بوده دارای شاهد قوی نمی دانستند و شواهدی بر خلاف اقامه می کردند. مانند قول شیخ طوسی:
... أن واحدا منهم إذا أفتى بشيء لا يعرفونه سألوه من أين قلت هذا؟ فإذا أحالهم على كتاب معروف، أو أصل مشهور، و كان راويه ثقة لا ينكر حديثه، سكتوا و سلموا الأمر في ذلك و قبلوا قوله
می بینم که صرفِ بودن روایت در اصل مشهور را کافی ندانسته و وثاقت مولف اصل را شرط کرده اند...
همچنین در موارد متعددی نیز، شیخ صدوق با توجه به سند حدیث، در مورد حدیث داوری می کنند.....
📱@mobahathah_ir
تفصیل این مطلب در تالار علمی مطرح شد، شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید
👇👇👇👇👇👇👇
http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=1460&pid=6281#pid6281
#استاد_شهیدی
📚 نقد نظر آیه الله زنجانی در مورد خنثی مشکله ؟؟!!!
بر فرض خنثی طبیعت ثالثه نباشد و مردد بین زن و مرد باشد؛ آیا احتیاط بر او لازم است؟؟
آقای زنجانی فرمودند: احتیاط لازم نیست؛ زیرا اولا احتیاط در اینگونه موارد حرجی است و ثانیا: علم اجمالی به ثبوت تکالیف رجال و نساء در حق او محقق نمی شود زیرا خطابات از او انصراف دارد و ثالثا: اصلا به نظر ما علم اجمالی منجز نیست به جهت ...
مناقشات استاد در کلام آیه الله زنجانی
1- در مورد انصراف: وجهی برای انصراف نیست؛ زیرا .....
2- در مورد حرج: اولا: ایشان لاحرج را رافع محرّمات نمی دانند و ثانیاً: با «لاحرج» بیش از مقداری که حرجی است از منجّزیت علم اجمالی رفع ید نمی شود.
3- در مورد عدم وجوب احتیاط: ایشان در شبهات تحریمیه به صحیحه عبدالله بن سنان «کل شیء فیه حلال و حرام فهو لک حلال» تمسّک کردند و .... ولی گاهی شبهه در علم اجمالی وجوبیه است؛ علاوه بر این که به نظر ما صحیحه از شبهات تحریمیه محصوره انصراف دارد زیرا ارتکاز عقلائی نمی پذیرد که شارعی که خمر را حرام می کند در فرض علم اجمالی تجویز کند که هر طرف حتّی طرفی که خمر وجود دارد را انسان مرتکب شود.
📱@mobahathah_ir
تفصیل این مطلب در تالار علمی مطرح شد، شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید
👇👇👇👇👇👇👇
http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=1464&pid=6286#pid6286
#استاد_قائینی
📚 مالکیت معنوی و اقسام آن
استاد قائینی می فرمایند: مالکیت معنوی اختصاص و حق اولویتی برای فرد به چیزی است، به سبب آنکه در اختراع یا تولید آن چیز از دیگران سبقتگرفته است. مالکیت معنوی، با عناوین دیگری مانند مالکیت فکری یا حق معنوی نیز میآید. البته هر مالکیتی هم که این تعریف بر آن صدق کند معنوی نیست بلکه قیودی دارد.
📱@mobahathah_ir
تفصیل این مطلب در تالار علمی مطرح شد، شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید
👇👇👇👇👇👇👇
http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=1470
👨👨👦👦مباحثه، تالار علمی فقاهت🏆🏆
نکات ناب از دروس سطح و خارج فقه و اصول و مطالب آزاد علمی با قابلیت بحث و تبادل نظر
➕ نظارت توسط اساتید و مسئولین مرتبط
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
http://mobahathah.ir
آدرس کانال در سروش
👇👇👇👇
https://sapp.ir/mobahathah_ir
آدرس کانال در ایتا
👇👇👇👇
https://eitaa.com/mobahathah_ir
آدرس کانال در تلگرام
👇👇👇👇
T.me/mobahathah
#استاد_سیداحمد_مددی
📚 الفاظ در اعتبارات اثر را ایجاد می کند نه اینکه آن را ابراز کند ؟؟!!!
نقش الفاظ در اعتباریات ایقاعی هستند. یعنی با گفتن لفظ، معنا ایجاد میشود. زیرا اعتباریات چیزهایی هستند که معدوم بودند و به وجود میایند. و از طرفی بر اعتباریات باید اثری مترتب شود و تا زمانی که لفظ نباشد اثر مترتب نمیشود و لغو است. مثلا وقتی میخواهیم زید را مانند اسد اعتبار کنیم اگر صرفا در افق نفس باشد و لفظی نباشد اثر ( تحریک احساسات) مترتب نمیشود و لغو است. وقتی که لفظ میاید اثر نیز مترتب میشود لذا باید گفت الفاظ نقش ایقاع را ایفا میکنند نه اینکه صرفا نقش ابراز را داشته باشند.
📱@mobahathah_ir
تفصیل این مطلب در تالار علمی مطرح شد، شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید
👇👇👇👇👇👇👇
http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=1469&pid=6299#pid6299
#قواعد_رجال
📚 توثیق عمربن حنظله ؟؟!!!
استاد قائینی طرقی برای اثبات وثاقت عمربن حنظله نقل کرده اند از جمله اینکه افراد شاخص و مشهور اگر در مورد آنان قدحی وارد نشده باشد، ثقهاند. و از آنجا که عمر بن حنظله از مشایخ مشهور شیعه است و عده زیادی از بزرگان اصحاب از جمله زراره و… از او روایت نقل کرده اند و قدحی نیز در مورد او نقل نشده است، به وثاقت او پی می بریم.راه دوم بر اساس کبرای وثاقت مشایخ ثلاث( صفوان و بزنطی و ابن ابی عمیر) است. راه دیگر اینکه شهید ثانی عمر بن حنظله را صراحتا توثیق کرده است و در آخر اینکه کثرت نقل اجلاء از ابن حنظله نشانه اعتماد آنها بر او و وثاقت ایشان است.
📱@mobahathah_ir
تفصیل این مطلب در تالار علمی مطرح شد، شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید
👇👇👇👇👇👇👇
http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=1472
#استاد_شهیدی
📚 شواهد مال بودن اسکناس و سند نبودن آن ؟؟!!!
1- اگر دولت اسکناسِ رائج را الغاء کرده و تا مدت معینی صاحب اسکناس مراجعه نکند دیگر حق هیچ مطالبهای از دولت ندارد؛ حال آن که اگر پول صرفا سندِ مال بود نمی بایست با تلف شدنِ سند ، ملکیت از بین برود.
2- اگر اسکناسها در دست صاحب آن تلف بشود و او بتواند تلف شدن اسکناسها را به حریق و غیر آن ثابت کند، عرفا دولت هیچ وظیفهای نسبت به جایگزین کردن ندارد.
3- عرف به صرف این که مدیون اسکناس را به طلبکار تحویل میدهد، وی را برئ الذمه میدانددر حالیکه اداء سندِ مال در نزد عرف موجب برائت ذمه نیست.
4- اگر مدیون در مقام اداء دین به طلبکار اسکناس تحویل دهد، طلبکار ملزم به قبول است...
5- لازمهی سندیت این است که در فرض بالا رفتن ارزش پول.... ، خود را ملزم به پرداخت زیاده نبیند
6- پول هیچ پشتوانهی مشخصی در این زمان ندارد. بلکه ... و شرائط اقتصادی، شرائط سیاسی، تعیین کنندهی ارزش پول هستند.
📱@mobahathah_ir
تفصیل این مطلب در تالار علمی مطرح شد، شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید
👇👇👇👇👇👇👇
http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=1454
#استاد_قائینی
📚 اختصاص مرجح صفاتی به عصر حضور ؟؟!!!
در روایت مقبوله عمربن حنظله ترجیح به صفات راوی مطرح شده مرحوم آخوند می فرماید این روایت مختص به عصر حضور است و شامل عصر غیبت نمی شود.مرحوم شهید صدر قبول ندارند که این روایت اختصاص به زمان حضور داشته باشد به خاطر اطلاق فقرات ماقبل آخر و می فرماید فقط فقره آخر اختصاص به عصر حضور دارد.
📱@mobahathah_ir
استاد قائینی می فرماید به نظر ما این روایت یا مختص به عصر حضور است و یا حداقل اطلاقی نسبت به عصر غیبت ندارد و هیچ وجه عقلائی برای تعمیم این مرجحات نسبت به عصر غیبت وجود ندارد. تفصیل این مطلب در تالار علمی مطرح شد، شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید
👇👇👇👇👇👇👇
http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=1478&pid=6316#pid6316