#چگونه_امام_زمانمان_را_یاری_کنیم
⁉️چگونه خود را شبیه امام زمانمان کنیم؟! یعنی چه؟
👈یعنی #امام زمانمان هرکاری انجام داد ما هم انجام دهیم.
💬مثال⬅️حضرت عباس در روز عاشورا و در صحرای کربلا به برادرانش عرضه داشت تاما زنده ایم نباید بگذاریم آقا به میدان جنگ برود. ابتدا هم شما به میدان بروید و سپس من خواهم رفت .
⁉️یکی از برادران حضرت گفت من که میدونم تو از مرگ و #شهادت در راه خدا نمیترسی ؛ چرا این کار را میکنی؟
🌾 حضرت عباس فرمودند اون آقا رومیبینی (امام حسین (ع) را نشان دادند) گفتند او امروز داغ برادر میبیند. میخواهم در داغ برادر دیدن هم شبیه مولایم شوم .
❓حال سوالی پیش میاید؟
📌ما که امام زمانمان از نظر ها غایب است ، خوب ما چگونه در امورمان شبیه به مولایمان شویم ؟
👈هرکاری خواستیم انجام دهیم ابتدا فکر کنیم که اگر امام زمانمان در شرایط ما بود ٬ چه کار میکرد...
🌷بهتر بگویم که اگر هر عملی را خواستیم انجام دهیم ببینیم خدا و امام زمانمان راضی اند یاخیر؟
🍃راضی بودند انجام میدهیم و اگر راضی نبودند انجام نمی دهیم .
❌حواسمان باشد کاری به رضایت دیگران نداشته باشیم.
🌸سلامتی و تعجیل در فرج صلوات🌸
♦️ارسال شده توسط خانم حسین پور از شهرستان گناوه بوشهر
#اهل_بیت
#امام_زمان
#مهدوی
#منبرک
#ارسالی_اعضا
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
💠حسرت قیامت
🌿یه جمعتی شب توی بیابون بودن بهشون میگن روی زمین الماس ریخته اگه میخواین جم کنید
یه دسته میگن دروغه و کاری نمیکنن
یه دسته هم میگن حالا شاید بود
شروع میکنن ب جمع کردن
صبح که میشه میبینن روی زمین پر الماس بوده😳😍
ولی هر دوستشون حسرت میخورن
دسته ی اول واسه اینکه چرا جمع نکردن!
دسته ی دوم واسه اینکه چرا بیشتر جمع نکردن!
💥روزه قیامت تو قرآن
بهش میگه👈روزه حسرت
چون همه ی ادما حسرت میخورن
بدا واسه اینکه چرا اصلا ثواب نکردن
خوبا هم وقتی میبینن اینقد اسون بوده میگن چرا بیشتر ازین ثواب نکردن و حسرتشو میخورن
ولی حسرته اولی کجا و حسرت دومی کجا🚶♂
♦️ارسال شده توسط حجت الاسلام و المسلمین علی مسعودی از مشهد مقدس
#تمثیلات
#منبرک
#ارسالی_اعضا
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
🌿🌿🌿🌿🌿
نماز در وسط مناظره
هنگامی که حضرت رضا (علیه السلام) با دانشمند معروف عِمران صابئی مناظره مینمودند و بحث به جای حساس خود رسیده بود، یکباره حضرت از جای خود برخاستند و رو به مأمون کرده و فرمودند: موقع نماز است.
عمران عرض کرد: آقای من؛ پاسخ سؤالات مرا قطع نکن که قلبم نرم و آماده شده، امام (علیه السلام) فرمود: نماز میخوانیم و باز میگردیم .[۱]
[۱]. عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ص ۱۵۴.
♦️ارسال شده توسط خانم حیدری از طلاب کرمانشاه
#منبرک
#نماز
#ارسالی_اعضا
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
یکی از بزرگان نجف نقل فرمود که: ما از نجف عیال اختیار کردیم و سپس در فصل تابستان برای زیارت و ملاقات ارحام عازم ایران شدیم و پس از زیارت حضرت امام رضا(ع) عازم شهر خود که در نزدیکی مشهد بود، شدیم.
اب و هوای انجا به عیال ما نساخت و مریض شد، روز به روز مرضش شدت پیدا کرد و هرچه معالجه کردیم سودمند نیفتاد و مشرف به مرگ شد و من در بالین او بودم، بسیار پریشان شدم و دیدم عیال من در این لحظه فوت میکند، و من باید تنها به نجف برگردم و در پیش پدر و مادرش شرمنده گردم، و انها بگویند: دختر نوعروس ما را برد و در انجا دفن کرد و خودش برگشت.
حال اضطراب و تشویش عجیبی در من پیدا شد، فورا در اتاق مجاور ایستادم و دو رکعت نماز خواندم و توسل به امام زمان(عج) پیدا کردم و عرض کردم: یا ولی الله زن مرا شفا دهید که این امر از دست شما ساخته است. و با نهایت تضرع و التجاء متوسل شدم.
سپس به اتاق عیالم امدم و دیدم نشسته و مشغول گریه کردن است. تا چشمش به من افتاد گفت; چرا مانع شدی، چرا نگذاشتی؟؟
من نفهمیدم چه میگوید و تصور کردم که حالش بد است. بعد که کمی به او اب دادیم و غذا به دهانش گذاردیم، قضیه خود را برای من نقل کرد و گفت: قضیه خود را برای من نقل کرد و گفت: عزرائیل برای قبض روح من با لباس سفید آمد و بسیار متجمل و زیبا و آراسته بود و به من لبخندی زد و گفت; حاضر به آمدن هستی؟ گفتم : آری.
بعد امیرالمومنین(ع) تشریف آوردند و با من بسیار ملاطفت و مهربانی کردند و به من گفتند: من میخواهم بروم نجف، میخواهی با هم به نجف برویم؟ گفتم : بلی، خیلی دوست دارم با شما به نجف بیایم.
من بر خاستم و لباس خود را پوشیدم و اماده شدم که با ان حضرت به نجف اشرف برویم، همین که خواستم از اتاق با ان حضرت خارج شوم دیدم که حضرت امام زمان(عج) امدند و تو هم دامان او را گرفته ای!
حضرت امام زمان(عج) به امیرالمومنین(ع) عرض کردند که: این بنده به ما متوسل شده، حاجتش را بر اورید.
حضرت امیرالمومنین(ع) سر خود را پایین انداخته و به عزراییل فرمودند: به تقاضای مرد مومن که متوسل شده است برو، تا موقع معین.!
امیرالمومنین(ع)از من خداحافظی کردند و رفتند..چرا نگذاشتی من هم با او بروم؟؟
برگرفته از کتاب قبض روح، لحظه احتضار و جدایی روح از بدن
نویسنده:علیرضا رجالی تهرانی
♦️ارسال شده توسط خانم حسین پور از گناوه بوشهر
#اهل_بیت
#امام_زمان
#مهدوی
#ارسالی_اعضا
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
یکی از هموطنان ایران یک سال در ایام محرم به انگلستان سفر کرده بود.
یک روز که به منزل یکی از دوستان دعوت شده بود وقتی وارد حیاط منزل شده بود، با تعجب دید که انجا نیز بساط دیگ و اتش و نذری امام حسین (ع) برپاست ، همه پیراهن مشکی بر تن کرده و شال عزا به گردن اویخته، و عزادار حضرت سیدالشهدا اباعبدالله الحسین(ع) هستند. در این میان متوجه یک زوج جوان که خیلی عاشقانه در مجلس امام حسین فعالیت میکردند، شد و وقتی از حال انها جویا شد، متوجه شد که ان دو مسیحی بوده اند، و مسلمان شده اند و هر دو پزشک هستند.
مرد متخصص قلب و عروق و زن هم فوق تخصص زنان.
برایش جالب بود که در انگلستان، مردم اینطور عاشق اهل بیت(ع) باشند و مخصوصا دو پزشک مسیحی، مسلمان شوند و با این شور و حال و با کمال تواضع در مجالس امام حسین(ع) نوکری کنند.
کمی نزدیکتر رفت، با ان زن تازه مسلمان شده،شروع به صحبت کردن نمود و از او پرسید که به چه علت مسلمان شده؟ و علت این همه شور و هیجان و عشق و محبت چیست؟؟
او گفت : درست است، شاید عادی نباشد، اما من دلم ربوده شده، عاشق شدم و این شوروحال که هم میبینی بخاطر محبت قلبی من است..
از او پرسید: دلربای تو کیست؟؟ چه عشقی و چه محبتی؟!
پاسخ داد: من وقتی مسلمان شدم ، همه چیز این دین را پذیرفتم، بخصوص اینکه به شوهرم اطمینان کامل داشتم و میدانستم بی جهت به دین دیگری رو نمی اورد.
نماز و روزه و تمام برنامه ها و اعمال اسلام را پذیرفتم و دیگر هیچ شکی نداشتم.
فقط در یک چیز شک داشتم، و هرچه میکردم دلم ارام نمیگرفت و ان مسئله اخرین امام و منجی این دین مقدس بود.
هرچه فکر میکردم برایم قابل هضم نبود که شخصی که بیش از هزارسال عمر کرده باشد و در همان طراوت و همان جوانی ظهور کند و اصلا پیر نشود.
در همین سرگردانی به سر میبردم تا اینکه ایام حج رسید و ما رهسپار خانه خدا شدیم
ما رهسپار خانه خدا شدیم.
شاید شما حج را به اندازه ما قدر ندانید.چون ما تازه مسلمانیم و برای یک تازه مسلمان خیلی جالب ودیدنی است که با شکوه ترین مظاهر دین جدیدش را از نزدیک ببیند.
وقتی اولین بار خانه کعبه را دیدم ، بطوری متحول شدم که تا به ان موقع اینطور منلقب نشده بودم. تمام وجودم میلرزید. و بی اختیار اشک میریختم و گریه میکردم.
روز عرفه که به صحرای عرفات رفتیم، تراکم جمعیت انچنان بود که گویا قیامت برپا شده و مردم در صحرای محشر جمع شده بودند.
ناگهان در ان شلوغی جمعیت متوجه شدم که کاروانم را گم کرده ام، هوا خیلی گرم بود و من طاقت ان همه گرما را نداشتم، سیل جمعیت مرا به این سو و ان سو میبرد، حیران و سرگردان، کسی هم زبانم را نمیفهمید، از دور چادرهایی را شبیه به چادرهای کاروان لندن(خودش) میدیدم، با سرعت به طرف انها میرفتم، ولی وقتی نزدیک میشدم، متوجه میشدم که اشتباه کرده ام.
خیلی خسته شدم، واقعا نمیدانستم چه کنم.
دیگر نزدیک غروب بود که گوشه ای نشستم و شروع کردم به گریه کردن، گفتم:
خدایا خودت به فریادم برس!
در همین لحظه دیدم جوانی خوش سیما به طرف من می اید.
جمعیت را کنار زد و به من رسید.چهره اش چنان جذاب و دلربا بود که تمام غم و ناراحتی خود را فراموش کردم. وقتی به من رسید با جملاتی شمرده و با لهجه انگلیسی فصیح به من گفت:
《راه را گم کرده ای؟؟ بیا تا من کاروانت را به تو نشان دهم.》
او مرا راهنمایی کرد و چند قدمی برنداشته بودیم که با چشم خود 《کاروان لندن》را دیدم!
خیلی تعجب کردم که به این زودی مرا به کاروانم رسانده است.از او حسابی تشکر کردم و موقع خداحافظی به من گفت:
《به شوهرت سلام مرا برسان.》
من بی اختیار پرسیدم:
بگویم چه کسی سلام رسانده؟؟
او گفت:《بگو ان اخرین امام، و ان منجی اخرالزمان که تو در رمز و راز عمر بلندش سرگردانی! من همانم که تو سرگشته او شده ای.》
تا بخودم امدم دیگر ان اقا را ندیدم و هرچه جستجو کردم، پیدایش نکردم. انجا بود که متوجه شدم امام زمان (عج) عزیزم را ملاقات کرده ام و به این وسیله طول عمر حضرت نیز برایم یقینی(قطعی) شد. از ان سال به بعد ایام محرم ، روز عرفه، نیمه شعبان و یا هر مناسبت دیگری که میرویم من و شوهرم عاشقانه و به عشق ان حضرت خدمتش را میکنیم. و ارزوی ما دیدن دوباره اوست.
برگرفته از کتاب ملاقات با امام زمان در عصر حاضر
نویسنده ابوالفضل سبزی
♦️ارسال شده توسط خانم حسین پور از شهرستان گناوه بوشهر
#اهل_بیت
#امام_زمان
#مهدوی
#ارسالی_اعضا
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
مرحوم حجه الاسلام ملا اسدالله بافقی به نقل از برادرش آیت الله محمد تقی بافقی میگوید:
《قصد داشتم از نجف اشرف پیاده، به مشهد مقدس برای زیارت حضرت علی بن موسی الرضا(ع) بروم. فصل زمستانی بود که حرکت کردم و وارد ایران شدم. کوه ها و دره های عظیمی سر راهم بود و برف هم بسیار باریده بود. یکروز نزدیک غروب آفتاب که هوا هم سرد بود و سراسر دشت را برف پوشانده بود، به قهوه خانه ای رسیدم که نزدیک گردنه ای بود، با خود گفتم:
«امشب در میان این قهوه خانه میمانم و صبح به راه ادامه میدهم».
پس وارد قهوه خانه شدم دیدم جمعی از کردهای ایزدی در میان قهوه خانه نشسته و مشغول لهو و لعب و قمار هستند، با خود گفتم:
« خدایا چه کنم؟ اینها را که نمیشود نهی از منکر کرد،من هم که نمیتوانم با آنها مجالست نمایم، هوای بیرون هم فوق العاده سرد است.»
همینطور که بیرون قهوه خانه ایستاده بودم و فکر میکردم ،و هوا کم کم تاریک میشد، صدایی شنیدم که میگفت:
« محمد تقی! بیا اینجا».
بطرف آن صدا رفتم که باز هم میگفت:
«محمد تقی! بیا اینجا.»
بطرف ان صدا رفتم دیدم شخصی با عظمت زیر درخت سبز وخرمی نشسته و مرا بطرف خود میطلبد.نزدیک او رفتم و او سلام کرد و فرمود:« محمدتقی آنجا جای تو نیست.»
من زیر آن درخت رفتم ،دیدم،در حریم این درخت، هوا ملایم است و کاملا میتوان با استراحت در آنجا ماند و حتی زمین زیر درخت ، خشک و بدون رطوبت است، ولی بقیه صحرا پراز برف است و سرمای کُشنده ای دارد.
به هرحال شب را خدمت حضرت ولی عصر(عج) که با قرائتی متوجه شدم او حضرت بقیه الله(عج) است بیتوته کردم و آنچه لیاقت داشتم استفاده کنم از آن وجود مقدس استفاده کردم.
صبح که طالع شد و نماز صبح را با آن حضرت خواندم ، آقا فرمودند:« هوا روشن شدبرویم»
من گفتم:«اجازه بفرمایید من در خدمتتان همیشه باشم و با شما بیایم.»
حضرت فرمودند:«تو نمیتوانی با من بیایی.»
گفتم:«پس بعد از این کجا خدمتتان برسم؟؟»
حضرت فرمودند:«من در این سفر دوبار تو را خواهم دید و من نزد تو می ایم. بار اول قم خواهد بود و مرتبه دوم نزدیک سبزوار تورا ملاقات میکنم.»
ناگهان ان حضرت از نظرم غایب شد.
من به شوق دیدار ان حضرت، تا قم سر از پا نشناختم و به راه ادامه دادم،تا آنکه پس از چندروز وارد قم شدم و سه روز برای زیارت حضرت معصومه(س) و وعده تشرف به محضر این حضرت در قم ماندم،ولی خدمت آن حضرت نرسیدم. از قم حرکت کردم و فوق العاده از این بی توفیقی و کم سعادتی متاثر بودم،تا آنکه پس از یکماه به نزدیک شهر سبزوار رسیدم.
همینکه شهر سبزوار از دور معلوم شد باخود گفتم:«چرا خُلف وعده شد؟! منکه در قم آن حضرت را ندیدم،این هم شهر سبزوار باز هم خدمتش نرسیدم.»
در همین فکرها بودم،که صدای پای اسبی شنیدم،برگشتم دیدم حضرت ولی عصر(عج) سوار بر اسبی هستند و بطرف من تشریف می اورند و به مجرد آنکه به ایشان چشمم افتاد ایستادند و بمن سلام کردند و من به ایشان عرض ارادت و ادب نمودم.
گفتم آقا جان:«وعده فرموده بودید که در قم هم خدمتتان برسم،ولی موفق نشدم!»
حضرت فرمود«محمدتقی! ما در فلان ساعت و فلان شب نزد تو امدیم، تو از حرم عمه ام حضرت معصومه(س) بیرون آمده بودی،زنی از اهل تهران از تو مسئله ای میپرسید،تو سرت را پایین انداخته بودی و جواب اورا میدادی،من در کنارت ایستاده بودم و تو به من توجه نکردی، من رفتم.»
♦️ارسال شده توسط خانم حسین پور از شهرستان گناوه بوشهر
#اهل_بیت
#امام_زمان
#مهدوی
#منبرک
#ارسالی_اعضا
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
#بینات
#تلنگر
📖سوره آل عمران آیه ۱۱۰
🕋«كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ .......»
ﺷﻤﺎ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺍﻣﺘﻲ ﻫﺴﺘﻴﺪ ﻛﻪ [ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺻﻠﺎﺡ ﺟﻮﺍﻣﻊ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ] ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﻳﺪ ، ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﻭ ﭘﺴﻨﺪﻳﺪﻩ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻣﻰ ﺩﻫﻴﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻛﺎﺭ ﻧﺎﭘﺴﻨﺪ ﻭ ﺯﺷﺖ ﺑﺎﺯﻣﻰ ﺩارید ......
🌸🍃🌸🍃🌸
🔸 امر به معروف ونهی از منکر ،در عین اینکه وظیفه همگانی است ،گروه خاصی باید متکفل ان شوند تا بطور تخصصی ،با مهارت واطلاع کافی آنرا در جامعه اجرا کنند
🔹 ضرورت امر به معروف ونهی از منکر با استفاده از نظام بدن انسان محسوس می شود
🔸 در بدن انسان همه اعضا مآمورند تا بدن را از آسیب غیر خودی حفظ کنند وبه نیاز هایش برسانند
🔹 اگر یک عضو بیمار شود همه اعضا تلاش برای سلامت آن عضو را تلاش برای سلامت خود میداند
🔸 در جامعه اسلامی نیز همه افراد عضوی از پیکر اجتماع هستندپس سلامت هر فرد سلامت افراد دیگر است
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
👈 پس همه پاهم در پی کسب کمالات ورفع نواقص یکدیگر تلاش کنیم ( امر به معروف ونهی از منکر)
#قرآن
#منبرک
#ارسالی_اعضا
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
#بینات
#تلنگر
📖سوره آل عمران، آیه ۱۳۵
🕋«وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ ذَكَرُوااللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ ...»
🍀🌸ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ ﻛﺎﺭ ﺯﺷﺘﻲ ﻣﺮﺗﻜﺐ ﺷﻮﻧﺪ ﻳﺎ ﺑﺮ ﺧﻮﺩ ﺳﺘﻢ ﻭﺭﺯﻧﺪ،ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻳﺎﺩ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﮔﻨﺎﻫﺎﻧﺸﺎﻥ ﺁﻣﺮﺯﺵ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ؛ ﻭ ﭼﻪ کسیﺟﺰ ﺧﺪﺍ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻰﺁﻣﺮﺯﺩ؟ﻭ ﺩﺍﻧﺴﺘﻪ ﻭﺁﮔﺎﻫﺎﻧﻪ ﺑﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﺮﺗﻜﺐ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ، ﭘﺎ ﻓﺸﺎﺭﻱ ﻧﻤﻰﻛﻨﻨﺪ.
🌸🍃🌸🍃🌸
💠بعضی از مفسران مراداز «فاحشه» را گناهان کبیره و ظلم را گناهان صغیره دانستهاند.
🔸در روایات آمده: بی توجهی به گناهان گذشته وترک توبه از آنها، بمنزلهی اصرار بر گناه است.
🔹امام صادق علیه السلام فرمودند: وقتی این آیه نازل شد، ابلیس همه یاران خود راجمع کرد وچاره جویی نمود، شیاطین پیشنهاداتی دادند که پذیرفته نشد؛ وسواس خناس گفت: من چاره می کنم، به آنها وعده می دهم و به آرزوها گرفتارشان میکنم تا دچار گناه شوند، ووقتی گرفتار شدند، استغفار را از یادشان میبرم.
🔸خطر ناکتر از انجام گناه غفلت از آن وبیتوجهی به زشتی آن است.
🔹متقین اگر هم گناه کنند بلا فاصله با استغفار جبران میکنند ( اذا فعلوا فاحشة... ذکر واالله فاستغفروا..)
🌸🍃🌸🍃🌸
❗️هشدار
معلوم نیست چقدر فرصت داریم؟!
👈همین حالا
با توبه از یک گناه
شروع کنیم👉
#قرآن
#منبرک
#ارسالی_اعضا
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
#بینات
#تلنگر
📖سوره بقره، آیه۲۵۵
🕋 «اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ ...»
🌸🍃🌸🍃🌸
💎در روایات امده است که این آیه بمنزله قله قرآن است وبزرگترین مقام را درمیان آیات دارد.
🔶از حضرت علی علیه السلام نقل کرده اند که فرمود: بعد از شنیدن فضیلت این آیه شبی بر من نگذشت مگر آنکه آیةالکرسی را خوانده باشم.
🔻 شانزده مرتبه نام خداوند و صفات او در این آیه آمده وآنرا پیام توحید میدانند
🔻اعتقاد به توحید،همه ی قدرت ها وجاذبه ها را در چشم انسان کوچک وحقیر می کند
🔻هیچ موجودی جز او ارزش معبود شدن را ندارد (لا اله الا هو)
🔻حیات واقعی وابدی وهمه حیات های دیگر از آن اوست (الحی)
🔻لحظه ای عالم از تدبیر او خارج نیست ( القیوم)
🔻خداوند بر همه چیز ودر همه حال آگاه است پس از گناه در برابر او حیا کنیم ( یعلم مابین ایدیهم وما خلفهم)
🔻حکومت وقدرت او محدود نیست (وسع کرسیه)
🌸🍃🌸🍃🌸
👈کسی که از هستی حفاظت می کند می تواند ما را در برابر خطرات حفظ کند ولذا برای حفاظت سفارش به خواندن آیة الکرسی شده است👉
#قرآن
#منبرک
#ارسالی_اعضا
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
#بینات
#تلنگر
📖نساء آیه ۱
🕋 «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا»
🌱🦋ﺍﻱ ﻣﺮﺩم ! ﺍﺯ [ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺑﺎ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻫﺎﻱِ ] ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺑﭙﺮﻫﻴﺰﻳﺪ ، ﺁﻧﻜﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻳﻚ ﺗﻦ ﺁﻓﺮﻳﺪ ﻭ ﺟﻔﺘﺶ ﺭﺍ [ ﻧﻴﺰ ] ﺍﺯ [ ﺟﻨﺲ ] ﺍﻭ ﭘﺪﻳﺪ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺗﻦ ، ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺭﺍ ﭘﺮﺍﻛﻨﺪﻩ ﻭ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﺳﺎﺧﺖ . ﻭ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻧﺎم ﺍﻭ ﺍﺯ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﺪ ، ﭘﺮﻭﺍ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﺍﺯ [ ﻗﻄﻊ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﺎ ] ﺧﻮﻳﺸﺎﻭﻧﺪﺍﻥ ﺑﭙﺮﻫﻴﺰﻳﺪ . ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﺣﺎﻓﻆ ﻭ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺍﺳﺖ .
🌸🍃🌸🍃🌸
🔸آنجا که ۳۵آیه این سوره پیرامون مساىل خانوادگی است به سوره نساء ( زنان) نامگذاری شده است
🔹آغاز سوره خانواده با سفارش تقوا شروع شده یعنی بنیان خانواده تقواست و مراعات آن بر همه لازم است.
🔸زن و مرد از یک جنس خلق شده اند و هیچ کدام از نظر جنسیت بر دیگری برتری ندارد.
🔹خداوند با این آیه به دنبال تبیین نگاه توحیدی به جامعه بشری است و این بالاترین و زیباترین نگاه می باشد
🔸در آیه شریفه همه انسانها را از یک پدر و مادر می داند، پس همه یک خانواده اند و ارحام یکدیگرند و با این نگاه، محبت، خیرخواهی و خدمت انسان برای همه انسانها، همچون خیر خواهی برای اعضای خانواده خود می باشد.
🔹تقوای خدا در کنار تقوای ارحام ذکر گردیده ،اهمیت صله رحم ورسیدگی به ارحام بعداز تقوای از خداوند آمده است
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
👈محبت وخدمت را از خانواده خود شروع کنیم تا به خانواده بزرگ تر (همه بشریت)منتهی شود
#قرآن
#منبرک
#ارسالی_اعضا
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
#بینات
#تلنگر
📖سوره نساء، آیه ۵۸
🕋«إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُم بَيْنَ النَّاسِ أَن تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُم بِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا
🌱🔅ﺧﺪﺍ ﻗﺎﻃﻌﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻣﻰﺩﻫﺪ ﻛﻪ ﺍﻣﺎﻧﺖ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﺎﺣﺒﺎﻧﺶ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﺍﻧﻴﺪ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﺮﺩم ﺩﺍﻭﺭی ﻣﻰﻛﻨﻴﺪ ، ﺑﻪ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺩﺍﻭﺭی ﻛﻨﻴﺪ. ﻳﻘﻴﻨﺎً [ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﺍﻧﻴﺪﻥ ﺍﻣﺎﻧﺖ ﻭ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺩﺭ ﺩﺍﻭﺭی]
ﻧﻴﻜﻮ ﭼﻴﺰی ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﻮﻋﻈﻪ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ; بی ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺧﺪﺍ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺷﻨﻮﺍ ﻭ ﺑﻴﻨﺎﺳﺖ.
🌸🍃🌸🍃🌸
💠مراتب امانتداری از ادای اماناتی است که مردم به ما می سپارند، تا بالاترین مرتبه آن که ادای حق امانت ولایت می باشد.
🔸اگر کسی در ادای مرتبه اول امانتداری( امانتی که مردم به ما می سپارند) موفق نباشد قطعا در مرتبه بالاتر آن موفق نخواهد بود.
🔹مثل وزنه بردار که تا قدرت بر زدن وزنه های سبک تر را پیدا نکند، توان بر زدن وزنه های سنگین را نخواهد داشت واین قاعده ایست که در تمام معارف دین واخلاقیات جاری است.
✳️به همین جهت همه دستورات دینی راه های رسیدن به ولایت است.
✅خون شهدا نیز امانتی است در دستان ما که ادای آن با حمایت ودفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی محقق می شود.
🌸🍃🌸🍃🌸
👈آیا پله ی اول امانت داری را طی کرده ایم؟👉
#قرآن
#منبرک
#ارسالی_اعضا
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
بسم الله الرحمن الرحیم
امام عسکری (علیه السلام) دومین امامی است که در سن کم به شهادت رسیده است. اول امام جواد(علیه السلام) است که در سن 25 سالگی و دوم امام عسکری (علیه السلام) است که در سن 28 سالگی به شهادت رسیده است. زندگی امام عسکری (علیه السلام) هم زندگی عجیبی است. ایشان یازدهمین امام است. آخرین پدر حجت و ولی خداست. لذا یکی از بخش های برجسته ی زندگی امام نهادینه کردن تفکر مهدویت است. اینکه مردم را با تفکر مهدویت و با امام زمان (علیه السلام) آشنا کند. ایشان بیشرت عمرشان را در سامرا به حالت کنترل و تبعید گذرانده است. فوق العاده تحت نظر بود که حضرت مهدی (ارواحنا فداه) متولد نشود و اگر متولد بشود مانع بشوند. به همین جهت امام یکی از کارهای عمده اش این بود که از امام مهدی (ارواحنا فداه) حفاظت کنند وایشان را به شیعیان شان نشان بدهند. احمد بن اسحاق قمی می گوید که من خدمت امام عسکری رفتم. همین که با آقا صحبت می کردم دیدم آقا زاده سه ساله ای هم آنجا نشسته است وامام فرمود که به ایشان سلام کنید او حجت خدا بعد از من و وصی من است. امام خصوص به افراد ایشان را نشان می دادند و این نکته ی مهمی درزندگی امام عسکری (علیه السلام) است
♦️ما برای شناساندن امام زمان به جامعه چه کرده ایم؟؟؟
بچه های ما تمام بازیگران و فوتبالیست ها و خواننده ها و قهرمان های هالیوودی را می شناسند اما امام زمان را خیر
اگر سوئیچ ماشین ما گم شود تا صبح خوابمان نمی برد چند سال است امام زمان را گم کرده ایم؟؟؟چرا انقدر راحتیم؟؟
اگر در خانه باز بماند و مرغ ما بیرون رود تا کجا می رویم دنبالش می گردیم و از چند نفر سراغش را می گیریم؟
چند سال است امام زمان را گم کرده ایم ؟؟؟تا کجا رفتیم دنبال حضرت بگردیم؟
از چند نفر سراغش را گرفته ایم؟؟؟
دیگر اینکه از زندگی ایشان یک سری احادیث و مناظره ها به ما رسیده است که من یک حدیث کوتاه را اشاره می کنم. امام می فرماید: بدترین بنده ی خدا، بنده ای است که دو چهره و دو زبانه باشد. یعنی جلوی شما از شما تعریف می کند و پشت سر غیبت می کند و منافق هستند.
در روایت داریم: کسانی که در دنیا دو چهره و دو زبانه هستند در روز قیامت با دو تا زبان و چهره محشور میشوند. رسول اکرم فرمودند: من بعد از مرگ خودم، از منافق دو چهره می ترسم.
خواهی که چو صبح صادق القدر شوی خورشید صفت با همه کس یکرو باش.
خورشید که صبح بیرون می آید دیگر پشت ندارد و با همه صادق است و خورشید را همه جا یک جور و یک سطح می بینی مگر اینکه کسی خودش را محدود کند تا از آفتاب بهره نگیرد. ما هم در زندگی باید این طور باشیم. امام عسکری (علیه السلام) می خواهد در این حدیث بفرماید که یکی از ویژگی های بد بندگان این است که در زندگی دو چهره و دو برخورد باشند. خوب است که انسان هم گفتارش و هم رفتارش با مردم یکسان باشد. بعضی ها جلوی رو چاپلوسی می کنند و پشت سر مذمت می کنند.
♦️ارسالی از حجت الاسلام علی فتح آبادی از کرمان با اندکی تلخیص و پرورش مطلب
#اهل_بیت
#امام_عسکری
#امام_زمان
#نفاق
#منافق
#ارسالی_اعضا
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20