منبر و روضه به مناسبت سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی و شهدای همراهشان
💠شهدا را با صلوات یاد کنید💠
#شهادت
#شهدا
#شهید_سلیمانی
#شهید_ابومهدی_المهندس
#روضه
#فاطمیه
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
منبر به مناسبت شهادت سرباز ولایت حاج قاسم سلیمانی(ره)
بسم الله الرحمن الرحیم
صبح جمعه برای ما ایرانی ها متفاوت است.عده ای این روز را برای استراحت انتخاب کرده و یک هفته سحرخیزی و کار سخت را با خواب روز جمعه می خواهند جبران کنند،برای یک عده جمعه روز تفریح و با خانواده بودن است.
اما صبح جمعه ۱۳ دی ماه خبری رسید که خواب از سر خیلی ها پرید و روز شادی آنها که نه شادی یک ملت به غم تبدیل شد.
سپهبد عزیز سردار رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی به شهادت رسید.
خب دیدیم همه ی جهان از غم حاج قاسم غمگین شدند.گریه مردم،گریه مقام معظم رهبری،تشییع جنازه با شکوه و...
این همه عزت و بزرگی....
اما عزیزان حاج قاسم هم بشری بود مثل من و شما ولی فهمید از عمرش چطور استفاده بکند و راه را پیدا کرد و خوب هم این را رفت.
در یک کلام حاج قاسم سلیمانی را عشق اهل بیت و مکتب اهل بیت حاج قاسم کرد.
ایام فاطمیه هست.
هر سال فاطمیه ده شب روضه داشت. بیشتر کارها با خودش بود، از جارو کشیدن تا چای دادن به منبری و روضه خوان.. سفارش میکرد شب اول و آخر روضه حضرت عباس (ع) باشد. مداح رسیده بود به اوج روضه.. به جایی که امام حسین(ع) آمده بود بالای سر حضرت عباس.. بدن پر از تیر ، بدون دست و فرق شکاف خورده برادر را دیده بود. با سوز میخواند...
تا اینکه گفت: وقتی ابیعبدالله برگشت خیمه ، اولین کسی که اومد جلو سکینه خاتون بود. گفت:《بابا این عمی العباس..》ناله حاجی بلند شد !《آقا تو رو خدا دیگه نخون》دل نازک روضه بود.. بی تاب میشد و بلند بلند گریه میکرد. خیلی وقت ها کار به جایی میرسید که بچه ها بلند میشدند و میکروفن را از مداح میگرفتند.. میترسیدند حاجی از دست برود با ناله ها و هق هقی که میکرد ...
بله....
هر کسی رو به توآورد جهان آرا شد
مورد مرحمت انسیه الحورا شد
کودکی بودم و بااسم تو مأنوس شدم
پایِ عشقت به سُویدایٍ دل من وا شد
هر که نوکر به کسی گشت همان نوکر ماند
هر کسی نوکردربار تو شد آقا شد
حاج قاسم سال 1397 در توصیه به عزاداران فاطمی در بیت الزهرا(س) کرمان این گونه گفت: مجلس حضرت زهرا(س) جای عمه چطوره؟ عمو چطوره؟ همسایه چکار کرده؟ چی چی خریدی؟ نیست.
مجلس حضرت زهرا(س) است.
باید به آن دقت کرد، باید احترام کرد، باید توجه کرد؛ همان جا که نشستی.
همه اصرار من در برگزاری این مجلس این است که مجلس عبادت و عبودیت باشد.
به همین دلیل باید به نماز اول وقت در این جلسات توجه شود، به همه موضوعاتی که در آن گفته می شود توجه شود.
من حریصم.
من آنجا می نشینم و گوش می دهم.
اینجا نشستید ذکری بگویید، همان طور که نشستید و آرام آرام گوش می دهید ذکری را نذر کنید؛ برای یک چیزی، برای گرفتاری خودتان.
اما حرف هایی که مربوط به جلسه عزادار حضرت زهرا(س) نیست، مربوط به مجلس و جلسه عبادت نیست، نباید در این جلسه گفته شود. بگذارید برای وقت دیگری.
از این جلسه که بیرون رفتید وقت فراوان است، تماس بگیرید با همدیگر صحبت کنید، حرف بزنید، احوال پرسی کنید. هم مستحب است هم لازم و ضروری.
اما نه در این جلسه.
این جلسه، جلسه گوش دادن است.
این جلسه، جلسه توجه کردن، تفکر کردن و ذکر گفتن است.
♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️
اهل مجالس اهل بیت اهل انس با اهل بیت باشیم
هر که نوکر به کسی گشت همان نوکر ماند
هر کسی نوکردربار تو شد آقا شد
در زدم بر در هرخانه دری باز نشد
جز درِ خانه ی تو٬ در نزده در وا شد
کدام در؟همان در نیم سوخته
حاج قاسم عاشق حضرت زهرا بود.برای همین چقدر شبیه مادر بود.
مثل مادر درد کشیده بود.
از بس بدن پر ترکش بود خانواده اش تعریف میکردن قرآن خواندن برایش مشکل بود از بس درد داشت گردن رو زیاد نمی توانست بالا نگه دارد
اما حاج قاسم را هم مثل مادر بی هوا زدند.
بدن حاج قاسم مثل مادر سوخت.
اما حاج قاسم راحت شد ولی مادر سادات با بدن سوخته و پهلوی شکسته بعضی شب ها از بس درد داشت حتی نمی توانست در بستر پهلو به پهلو بچرخد.
چند روزی شده که مادر ما بیمار است
بین بستر بدن بی رمقش تب دار است
خواب در پلک ترش نیست، خودم دیدم که
سر شب تا سحر از درد کمر بیدار است
اما عرض آخرم
امیرالمؤمنین (علیه السلام) سفارش کرده بود بچه ها آرام گریه کنند اما خود آقا به جایی رسید که دست به دیوار گذاشت شروع کرد بلند بلند گریه کردن
آقا چرا گریه میکنید؟خودتون فرموده بودین آرام گریه کنید
آخر کار، در آن غسل علی می فهمد
به روی بازوی او هم اثر آزار است
فرمود دستم به بازوی ورم کرده رسید
#اهل_بیت
#حضرت_زهرا
#سردار_سلیمانی
#حاج_قاسم_سلیمانی
#مرد_میدان
#شهید_سلیمانی
#روضه
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20