💠جوان آشفته حال
نماز صبح را رسول اكرم در مسجد با مردم خواند. هوا دیگر روشن شده بود و افراد كاملاً تمیز داده می شدند. در این بین چشم رسول اكرم به جوانی افتاد كه حالش غیرعادی به نظر می رسید. سرش آزاد روی تنش نمی ایستاد و دائما به این طرف و آن طرف حركت می كرد. نگاهی به چهره ی جوان كرد، دید رنگش زرد شده، چشمهایش در كاسه ی سر فرو رفته، اندامش باریك و لاغر شده است. از او پرسید:
«در چه حالی؟»
- در حال یقینم یا رسول اللّه! .
- هر یقینی آثاری دارد كه حقیقت آن را نشان می دهد، علامت و اثر یقین تو چیست؟ .
- یقین من همان است كه مرا قرین درد قرار داده، در شبها خواب را از چشم من گرفته است و روزها را من با تشنگی به پایان می رسانم. دیگر از تمام دنیا و مافیها روگردانده و به آن سوی دیگر رو كرده ام. مثل این است كه عرش پروردگار را در موقف حساب و همچنین حشر جمیع خلائق را می بینم. مثل این است كه بهشتیان را در نعیم و دوزخیان را در عذاب الیم مشاهده می كنم. مثل این است كه صدای لهیب آتش جهنم همین الآن در گوشم طنین انداخته است.
رسول اكرم رو به مردم كرد و فرمود:
«این بنده ای است كه خداوند قلب او را به نور ایمان روشن كرده است».
بعد رو به آن جوان كرد و فرمود: «این حالت نیكو را برای خود نگه دار». جوان عرض كرد: «یا رسول اللّه! دعا كن خداوند جهاد و شهادت در راه حق را نصیبم فرماید».
رسول اكرم دعا كرد. طولی نكشید كه جهادی پیش آمد و آن جوان در آن جهاد شركت كرد. دهمین نفری كه در آن جنگ شهید شد همان جوان بود [1]
📚[1] . كافی ، جلد 2، باب «حقیقة الایمان و الیقین» ، صفحه ی 53.
منیع: داستان راستان،شهد مطهری،جلد اول
#در_محضر_اهل_بیت #جوان
جوان خداترس و آیات عذاب الهی
امام صادق(ع)، فرمود: روزی سلمان در بازار آهنگران عبور میكرد، دید جوانی فریاد میكشد و جمعیت بسیاری دور او را گرفتهاند و آن جوان به روی زمین افتاده و بیهوش شده است. مردم تا سلمان را دیدند نزد او آمدند و گفتند: گویا به این جوان، بیهوشی یا دیوانگی روی آورده است. به بالین او بیایید و از خدا بخواهید، تا وی نجات یابد.
وقتی جوان، احساس كرد كه سلمان در كنارش است، آرامش یافت و چشم خود را گشود و عرض كرد: من نه دیوانهام و نه حالت بیهوشی به من رخ داده است، بلكه در این بازار عبور میكردم، وقتی دیدم آهنها را روی سندانها گذاشته و میكوبند، به یاد این آیه قرآن افتادم.
... فَالَّذِینَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِیابٌ مِنْ نارٍ یُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُؤُسِهِمُ الْحَمِیمُ * یُصْهَرُ بِهِ ما فِی بُطُونِهِمْ وَ الْجُلُودُ * وَ لَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِیدٍ؛[1] برای كافران، لباسهایی از آتش بریده شود و آب سوزان بر سرهای آنها ریخته گردد، كه شدت گرمی آن، اندرون و پوستشان را بسوزاند و برای آنها گرزهایی از آتش قرار داده شود.
یاد این آیه مرا به این وضع درآورده است. محبت آن جوان با ایمان، در قلب سلمان راه یافت. او را به دوستی خود انتخاب كرد و همواره سلمان با او رفاقت داشت، تا وقتی كه به وی خبر دادند دوستت در بستر مرگ قرار گرفته است. سلمان به بالین او آمد و گفت: ای فرشته مرگ (عزراییل) با برادر من مهربانی كن. صدایی شنیده شد كه گفت: ای سلمان، من نسبت به هر شخص با ایمان، رفیق و مهربانم[2].
______________
📚[1] . سوره حج، آیه 20ـ 23.
[2] . امالی شیخ مفید، ترجمه حسین استاد ولی، ص 149ـ 150.
#حکایت_اخلاقی #جوان #خدا_ترسی
هدایت شده از حوزه و تبلیغ | علیرضا پناهیان
چگونه قدر جوانی را بدانیم؟.pdf
حجم:
4.93M
🌀چگونه قدر جوانی را بدانیم؟
📌مناسبت: ولادت حضرت علی اکبر (ع)
💎معرفی بحث:
🔻جوان در نگاه جامعۀ ما انسانی است که در آغاز زندگی به صورت طبیعی ناپخته، خام و ناتوان در درک و درایت لازم برای ادارۀ زندگی خودش است و علاوه بر این، معاف برای اینکه مشغول بازی و سرگرمی و بیهودگی باشد و به معاصی و این امور هم مبادرت بورزد.
🔻وقتی چنین نگاه حداقلی به جوان شد؛ چنین موجودی مسئول هم نخواهد بود، قدرتهای خودش را نخواهد شناخت، چرا که فعلاً در ادامۀ دوران کودکی و نوجوانی به سر میبرد.
🔻این نگاه در جامعۀ ما به دوران جوانی نگاه سخیفی است؛ این متن منبر مکتوب در پی اصلاح نگرش نسبت به جوان است.
#منبر_مکتوب #جوان #جهاد_تبیین
✅ علیرضا پناهیان _ حوزه و تبلیغ
@Hawzah_Panahian
ولادت حضرت علی اکبر فصل عاشقی.pdf
حجم:
378.6K
🌀بهره گیری از ظرفیت جوانی برای بندگی
✳️ سالروز ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام
⏰زمان منبر: حدود30 دقیقه
#ماه_شعبان
#جوان
#ولادت_حضرت_علی_اکبر
💠 کانال تخصصی محتوایی مبلغان ؛منبعی برای نشر معارف تبلیغی
https://eitaa.com/joinchat/3974103040C32f1c734a5