❌ آخونده میگه: حضرت علی(ع) حتی یکبار در حکومتش برای پیامبر(ص) و حضرت زهرا(س) اقامه عزا نکرده و مزارشون رو تعمیر و بازسازی نکرده پاسخ از استاد شیخ مرتضی #کهرمی #ایام_فاطمیه #فاطمیه

حیا فاطمه 🎙رسول برنا #فاطمیه #ایام_فاطمیه حضرت #فاطمه_الزهرا ﷺ •┈┈••✾••┈┈•

ای فرزند فاطمه... کاش می دانستم کجا دلها به ظهور تو آرام و قرار خواهد گرفت #فاطمیه #ایام_فاطمیه ❤️💔😭

✦✧✾═✾🔷✾═✾✧✦ ♦*﷽*♦ #شرح_حکمت_۶ ✨ صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ «سینه عاقل گنجینه اسرار اوست امام علی(ع) می فرمایند: 🔶«سِرُّکَ أسیرُکَ وَ إنْ أفْشَیْتَهُ صِرْتَ أسیرَهُ; سرّ تو اسیر توست و هنگامى که آن را افشا کنى تو اسیر آن خواهى شد ». در حدیث دیگرى از امام صادق(ع) مى خوانیم: 🔶«إِظْهَارُ الشَّیْءِ قَبْلَ أَنْ یُسْتَحْکَمَ مَفْسَدَةٌ لَهُ; آشکار کردن چیزى پیش از استوار شدن آن سبب تباهى آن مى گردد». به گفته سعدى: 🔶رازى که نهان خواهى با کس در میان منه; گرچه دوست مخلص باشد که مر آن دوست را نیز دوستان مخلص 📚ادامه دارد... ✦✧✾═✾🔷✾═✾✧✦ #نهج_البلاغه

💚 آقام آقام... ✍در کدامین رازخانه هستی در کدام سکوتِ پیش از آفرینش درسِ شکوفه‌زدنِ بی‌اجازه را آموختی که خداوند بر پیشانی‌ات مهرِ قبولیِ بامدادانِ نخستین را با نور نوشت و فرشتگان در حاشیه‌اش حیرتِ سپیدشان را نقش زدند‌... دلم براتون تنگ شده آقام آقام 💔 #فاطمیه

⭕️استاد عرفان حضرت #آیت‌_الله_قاضی(ره) خطاب به شاگردانشان می‌فرمودند: #نماز را بازاری نکنید، اول وقت به جا بیاورید، با خضوع و خشوع. اگر نماز را تحفظ کردید، همه چیزتان محفوظ می‌ماند. 🔹و تسبیح ‌صدیقه کبری سلام الله علیها که از ذکر کبیر به شمار می‌آید و آیت الکرسی در تعقیب نماز ترک نشود.

💠 اگر دنیا میخواهی، اگر آخرت میخواهی

🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃 الهی ضعیفان را پناهی ؛ قاصدان را بر سر راهی ؛ مومنان را گواهی ؛ چه عزیز است آنکس که تو خواهی! الهی هر که ترا شناسد ؛ کار او باریک و هر که ترا نشناسد ؛ راه او تاریک . الهی توانائی ده که در راه نیفتیم و بینائی ده که در چاه نیفتیم . الهی بر عجز خود آگاهم و بر بیچارگی خود گواهم ؛ خواست خواست توست ؛ من چه خواهم خواجه عبدالله انصاری ‌‌

📌 فرازهایی از خطبه فدکیه [ ۰۱ ] 🥀 حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها: ● ای مردم! بدانید؛ ما «اهل بیت» #پیشوای_حقی از سوی «خدا» در میان شمائیم. #ایام_فاطمیه #فاطمیه 🌹🌱

*در بیان همسران عبدالمطلب و قرعه برای قربانی کردن عبدالله* *داستان شماره ۲۱* 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 بسم الله الرحمن الرحیم زنان عبدالمطلب حاضر و صدا به شیون بلند کردند. پس عاتکه دختر او گفت: ای پدر عذر میان خود و خدا تمام کن در کشتن فرزند خود. عبدالمطلب گفت: ای فرزند چگونه عذر تمام کنم که توئی صاحب برکت؟ عاتکه عرض کرد: ای پدر این شتران که داری در حرم می چرند. میان آنها و فرزند خود قرعه بنداز و زیاده کن آنقدر که حقتعالی راضی گردد. پس مطلب شتران را حاضر و ده شتر جدا کرد و میان آنها و عبدالله قرعه زد. بنام عبدالله بیرون آمد پس ده ده زیاد می کرد و بنام عبدالله بیرون می آمد تا آنکه به صد شتر رسید قرعه بنام شتران بیرون آمد. پس همه قریش صدا به تکبیر بلند کردند به حدی که کوه های مکه از صدای ایشان بلرزید. پس عبدالمطلب فرمود: تا سه نوبت قرعه بنام شتران بیرون نیاید دست از عبدالله بر نمی دارم! پس دو مرتبه دیگر میان عبدالله و صد شتر قرعه انداختند باز بنام صد شتر بیرون آمد. پس زبیر و ابوطالب و خواهران ایشان عبدالله را از زیر دست عبدالمطلب کشیدند و پوست روی نازک نورانی اش کنده شده بود از سائیدن بر زمین! پس آن یگانه گوهر را دست به دست می گردانیدند و می بوسیدند و سجده های شکر الهی بر سلامتی او می کردند، امر نمود عبدالمطلب که شتران را در (خروره) که در میان صفا و مروه واقع است نحر کردند و احدی را از گوشت آن منع نکردند؛ و این از جمله سنتهای عبدالمطلب بود که خدا در اسلام جاری نمود که دیه هر مرد مسلمان صد شتر باشد. در روایت هست چون عبدالمطلب آهوی طلا و شمشیرها را از چاه زمزم در آورد قریش دعوی سهم خود کردند. آن حضرت به قرعه قرار داد،پس دو تیر زرد بنام کعبه و دو تیر سیاه بنام خود و دو تیر سفید بنام قریش و آن شش تیر را به شخصی داد که داخل کعبه کرد؛ پس دو تیر زرد که بنام کعبه بود برای آهوها بیرون آمد و تیر سیاه برای شمشیرها بیرون آمد و تیرهای قریش برای هیچ یک بیرون نیامد، پس شمشیرها را خود متصرف شد و دو آهو را صرف زینت در کعبه کرد و چون ریاست مکه و سقایت حاجیان برای آن حضرت مسلم بود کسی با او منازعه نمی نمود مگر(هدی بن نوفل) که او پیش از عبدالمطلب در مکه مشارالیه بود و حسد بر آن حضرت می برد، روزی با عبدالمطلب در مقام معارضه گفت: تو طفلی از اطفال قوم بودی و تو را فرزندی و یاوری نیست و از مدینه تنها به مکه آمدی. به چه چیز بر ما تفوق(برتری) یافتی؟ عبدالمطلب در غضب شده گفت: وای بر تو مرا سرزنش می کنی به کمی فرزند، با خدای خود عهد کردم که اگر ده پسر یا زیاده مرا عطا فرماید یکی از آنها را نحر نمایم برای اکران و اجلال حق الهی، پروردگارا پس عیال مرا زیاد کن و دشمنان مرا بر من شاد مگردان، بدرستیکه توئی خدای یگانه صمد، بعد از آن شروع کرد به خواستن زنان و شش زن به حباله خود در آورد و ده پسر از ایشان به وجود آمد و هر یک از آن زنان به حسن و جمال آراسته و در قوم خود عزیز و منیع بودند، یکی از آنها منعه دختر حارث کلابیه بود، دیگری سمرای دختر غیدق طلیقیه، سوم هاجره خزاعیه، چهارم سعدا دختر حبیب کلابیه، پنجم هاله دختر وهب، ششم فاطمه دختر عمرو مخذومیه بود_ از فاطمه مخذومیه ابوطالب و عبدالله پدر حضرت رسول (ص) بهم رسیدند. سایر اولاد از زنان دیگر بودند. ان شاء الله ادامه داستان شبی دیگر... منبع: کتاب حیوة القلوب جلد دوم( زندگانی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم) نوشته علامه محمد باقر مجلسی رحمة الله علیه مطالب فوق از کتاب حیوة القلوب خلاصه برداری شده است. 🌸نشر پیام صدقه جاریه هست🌸 **اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم* *التماس دعای فرج*