مسیر مؤمنانه
#یاران_امام_حسین_علیه_السلام
✅ #جناب_مسلم_بن_عقیل علیه السلام 1⃣
#روز_اول
#محرم
🔻سفير امام، زمينهساز قيام
☑️مسلم بن عقيل بن ابيطالب
🔹اشاره
🔴«مسلم » پسر «عقيل» پسر «ابوطالب» عليهالسلام است. عقيل برادر امام علي عليه السلام و مسلم پسر عموي حسين عليهالسلام است.
✳️ #مادر_مسلم كنيز بود و «عليه »نام داشت(۱) و عقيل او را از شام خريده بود .
🔸دعوت اهل كوفه از امام حسين
🔵هنگامي كه اهل كوفه نامههاي فراواني به امام ارسال داشتند، آن حضرت مسلم را فراخواند و به همراه وي «قيس بن مسهر» و «عبدالرحمن بن عبدالله» و عدهاي از فرستادگان را سفير خود نمود. آن حضرت، مسلم را به چند چيز امر فرمود :
▪️الف . تقوي الهي داشته باشد؛
▪️ب. اسرار حكومت را پنهان بدارد؛
▪️ج. به مردم لطف و مرحمت داشته باشد؛
▪️د. اگر مردم را با هم متحد يافت، به سرعت امام را باخبر كند .
🔻سپس امام نامهاي را به مردم كوفه به اين مضمون نوشتند :
◼️اما بعد، به تحقيق برادر و پسر عمويم و مورد اعتماد از اهل بيتم، مسلم بن عقيل را به سوي شما فرستادهام، ايشان را امر كردهام تا كه برايم بنويسد كه آيا شما را با هم، همدل و همداستان مييابد. پس به جانم قسم، امام نيست مگر كسي كه به حق قيام كند .(۲ )
⚫️حركت مسلم از مكه
🔹اواخر ✳️ماه مبارك رمضان بود كه مسلم بن عقيل از مكه به مدينه منوره حركت كرد . ايشان به مسجد النبي صلي الله عليه و آله و سلم رفت و در آنجا نماز گزارد .✳️ پس از آن با اهل و عيال خويش خداحافظي كرد.
سپس از «قيس» دو راهنما اجاره كرد تا كه راه را به او نشان دهند. در راه، گرما و تشنگي آن دو را سخت آزار داد.(۳) مسلم راه را ادامه داد تا به محلي رسيد كه آنجا آب و آبادي بود . آن دو راهنما راه را به مسلم نشان دادند تا «بطن جنت»(۵)رسيد. آنجا با قيس نامهاي را از سختي راه و مشكلات براي امام عليهالسلام ارسال داشتند . نامه مسلم اينگونه بود :
▫️«اما بعد، من از مدينه خارج شدم، در حالي كه دو راهنما را براي طي راه اجاره كرده بودم، راه را گم كرديم و به عطش افتاديم. چيزي نمانده بود كه آنها جان بدهند تا اين كه آخرالامر به آب رسيديم. تنها نجات ما در لحظات آخر، نفس ما بود. اين حادثه موجب شد كه آينده كار را نيكو نبينم .»( ۶ )
در پاسخ اين نامه امام عليهالسلام اينگونه نوشت :
▪️ «اما بعد؛ البته من خوف اين را دارم كه آن گونه كه تو (بد) پيشبيني ميكني، غير آن باشد كه به تو تذكر دادهايم. همان گونه كه تو را رهنمون شدهام، حركت كن، والسلام .»( ۷ )
♻️درسي كه ميتوان گرفت: از اين ماجرا چند نكته به دست ميآيد:
🔻۱. از فال بد زدن به صرف برخورد با حوادث ناگوار در آينده بايد پرهيز كرد كه آن، گوياي وظيفه انساني نيست.
🔻۲. بايد در تشخيص وظيفه و انجام دادن كاري كه امام عليهالسلام آن را توصيه ميكند، تلاش كرد؛
🔻۳. بايد در انجام دادن رسالت الهي مقاومت و استقامت داشت .
⚪️مسلم به محل آبخيز «طييء» رسيد. در آنجا قدري استراحت كرد. سپس حركت كرد تا اين كه به مردي رسيد كه تيرش آهويي را نشانه رفته بود. وقتي به حيوان رسيد آن را كشت. مسلم با ديدن آن صحنه گفت: «دشمن ما كشته خواهد شد، اگر خدا بخواهد».(۸ )
مسیر مؤمنانه
#یاران_امام_حسین_علیه_السلام ✅ #جناب_مسلم_بن_عقیل علیه السلام 1⃣ #روز_اول #محرم 🔻سفير امام، زمينه
🔴ورود مسلم به كوفه
🔹مسلم به سمت كوفه اسب ميراند تا اين كه در پنجم شوال وارد كوفه شد.(۹) او به منزل «مختار بن ابيعبيد» وارد شد.(۱۰) مختار شيعيان را دعوت كرد تا همه گرداگرد مسلم فراهم آيند. پس نامه حسين عليهالسلام را كه پاسخ به آنها بود خواند. 😭آنها همه از شوق گريه كردند.
🔸در محضر او خطبا و سخنوران كوفي، چون «عابس شاكري»، «حبيب اسري» خطبه خواندند.(۱۱) اين خبر به «نعمان بن بشير انصاري» كه استاندار يزيد در كوفه بود رسيد. او از جاي برخاست و براي مردم خطبهاي ايراد كرد و آنها را تهديد كرد. پس از آن «عبدالله بن سعيد حضرمي» كه با بنياميه هم قسم بود به اعتراض از جاي برخاست و جلسه را ترك كرد. او و «عمارة بن عقبه» داستان نعمان را در نامهاي به يزيد نوشتند و تصريح كردند كه حاكمي كه گماشته است ضعيف است يا اين كه خود را به ناتواني زده است .( ۱۲ ) پس از عبدالله، ساير جيرهخواران حكومتي از قبيل «عمارة بن وليد» و «عمر بن سعد بن ابيوقاص» نامههاي مشابهي براي يزيد فرستادند.(۱۳)
✳️علت ورود مسلم به منزل مختار اين بود كه مختار از زعماي شيعه به شمار ميآمد و به امام حسين عليهالسلام وفادار بود. علاوه بر اين، مختار داماد «نعمان بن بشير» - حاكم وقت كوفه - بود . بيترديد تا زماني كه مسلم در خانه مختار بود نعمان بن بشير متعرض او نميشد. اين انتخاب مسلم گوياي درايت و احاطه او به موقعيتهاي اجتماعي است .( ۱۴ )
🔵بيعت با مسلم در كوفه
🔸مردم پس از آگاهي از ورود مسلم، فوج فوج با نماينده امام بيعت كردند تا اين كه نام بيعتكنندگان در دفتر مسلم از مرز هشتاد هزار نفر گذشت .( ۱۵ )
🔻درباره تعداد بيعتكنندگان با سفير امام عليهالسلام قدري اختلاف وجود دارد كه از آنها به شرح زير ياد ميكنیم:
▫️ ۱. تعداد بيعتكنندگان با مسلم را بالغ بر هجده هزار نفر نوشتهاند؛ (۱۶)
▫️ ۲. تعداد بيعتكنندگان بيست و پنج هزار نفر بوده است؛(۱۷)
▫️ ۳. تعداد بيعتكنندگان بيست و هشت هزار نفر بوده است؛(۱۸)
▫️۴. تعداد بيعتكنندگان سي هزار نفر بوده است؛(۱۹)
▫️ ۵. تعداد بيعتكنندگان با مسلم را بالغ بر چهل هزار نفر بوده است؛(۲۰ )
⚫️محورهاي بيعت مردم با مسلم
مردم با شوق فراوان بيعت خود با مسلم را بر چند اصل استوار ساختند :
🔻۱ . دعوت مردم به كتاب خدا و دعوت رسول او؛
🔻۲. پيكار با بيدادگران؛
🔻۳. دفاع از مستضعفان؛
🔻۴. رسيدگي به حال محرومان جامعه؛
🔻۵. تقسيم غنائم به طور مساوي در بين مسلمانان؛
🔻۶. رد مظالم (بازگرداندن حق مظلوم) به اهل آن؛
🔻۷. ياري اهل بيت عليهمالسلام؛
🔻۸.مسالمت با كساني كه سر ستيز ندارند؛
🔻۹. پيكار با متجاوزان .( ۲۱ )
♻️درسي كه ميتوان گرفت : بايد به اين اصول معقول و مقبول نگريست و اين كه چگونه مردم به درستي راه حق را بازيافته بودند .
مسیر مؤمنانه
🔴ورود مسلم به كوفه 🔹مسلم به سمت كوفه اسب ميراند تا اين كه در پنجم شوال وارد كوفه شد.(۹) او به منزل
🔴نامه مسلم به امام حسين
🔹بيعت اكثر مردم، مسلم را مطمئن كرده بود كه امام اگر به كوفه باز آيد، همه چيز از نو بنا خواهد شد. او در نامهاي به حضرت نوشت كه هيجده هزار نفر از مردم كوفه بيعت كردهاند . از امام خواست كه با شتاب به كوفه رهسپار شوند؛ چرا كه مردم سخت مشتاق ديدار اويند. مسلم نامه خود را ضميمه نامه اهل كوفه كرد و به «عابس بن ابيشبيب شاكري» سپرد تا به همراه «قيس بن مسهر صيداوي» به خدمت امام برسانند.(۲۲ )
🔵يزيد و كوفه
🔸خبر ارسال نامه مسلم به يزيد رسيده بود. او به والي تازه براي كوفه ميانديشيد. «سرجون»(۲۳) غلام وفادار پدرش (معاويه) را احضار كرد و از وضع كوفه، «نعمان بن بشير» و بيعت مردم آگاه ساخت و در مورد والي جديد كوفه از او نظر خواست. سرجون گفت: «اگر پدرت معاويه اينك زنده ميشد نظر او را به كار ميبستي؟». يزيد گفت: «آري». سرجون كينه يزيد به ابنزياد را ميدانست . فرمان معاويه را كه قبل از مرگ براي عبيدالله نوشته و او را به حكومت كوفه نصب كرده بود بيرون آورد و به يزيد نشان داد. پس از آن بود كه يزيد عبيدالله بن زياد را كه والي بصره بود به ولايت كوفه نيز گماشت. اين فرمان به همراه نامهاي توسط «مسلم بن عمرو باهلي» براي عبيدالله بن زياد فرستاده شد.(۲۴)يزيد نامهاي براي عبيدالله نوشت: «افرادي كه روزي مورد ستايشاند، روز ديگر به ننگ و نفرين دچار ميشوند، و چيزهاي ناپسند به صورت دلپسند در ميآيند و تو در مقام و منزلتي قرار داري كه شايسته آن هستي.
⬛️به قول شاعر عرب:
▪️تو بالا رفتي و از ابرها پيشي گرفتي و بر فراز آنها جاي گرفتي.
▫️ براي تو جز مسند خورشيد جايگاهي نيست».(۲۵ )
🔹او در اين نامه به عبيدالله فرمان داد كه در عزيمت به كوفه شتاب كند و پس از دستگيري، مسلم بن عقيل را به قتل رساند يا تبعيد كند .( ۲۶ )
♻️درسي كه ميتوان گرفت: گاه اهل خلافت در كنار يكديگر قرار ميگيرند تا كه به اهداف باطل خود برسند. بر اهل ايمان و تقوا است كه با وجود وجوه اشتراك فراوان، متحد شوند و سپاه كفر و شرك را به زانو در آورند .
-------------------------
📚پی نوشت ها :
( ۱ ) الطبقات الكبري، ج ۴، ص ۲۹ .
( ۲ ) «اما بعد فقد ارسلت اليكم اخي عمي و ثقتي من اهل بيتي، مسلم بن عقيل و امرته ان يكتب لي ان اريكم مجتمعين، فلعمري ما الامام الا من قام بالحق » ، تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۳۵۳؛ الارشاد، ج ۲، ص ۳۹ .
( ۳ ) ترجمه برگرفته از متن ابصار العين، ص ۷۹ .
( ۴ ) ابصار العين، ص ۷۹ .
( ۵ ) جنت محل آبي بوده كه به قبيله كلب متعلق بوده است. معجم البلدان، ج ۲، ص ۳۴۳ .
( ۶ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۳۵۴. «اما بعد. فاني أقبلت من المدينة معي دليلان لي فجارا عن الطريق و ضلا و اشتد علينا العطش فلم يلبثا ان ماتا حتي انتهينا الي الماء فلم ننج الا بحشاشة انفسنا، فقد تطيرت من وجهي هذا ».
( ۷ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۳۵۵. «اما بعد؛ فقد خشيت الا يكون حملك علي الكتاب الي في الاستعفاء من الوجه الذي وجهتك له الا الجبن، فامض لوجهك الذي وجهتك له والسلام». با اندكي تفاوت و در الارشاد، ج ۲، ص ۴۰ .
( ۸ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۳۵۵ .
( ۹ ) مروج الذهب، ج ۳، ص ۲۴۸ .
( ۱۰ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۳۵۵ .
( ۱۱ ) درباره سخنان «عابس» و «حبيب» در ضمن بحث از هر كدام سخن خواهيم گفت .
( ۱۲ ) ابصار العين، ص ۸۰ .
( ۱۳ ) الارشاد، ج ۲، ص ۴۱ .
( ۱۴ ) حياة الامام الحسين، ج ۲، ص ۳۴۵ .
( ۱۵ ) اللهوف، ص ۱۶ .
( ۱۶ ) الارشاد، ج ۲، ص ۴۱ .
( ۱۷ ) نفس المهموم، ص ۵۸ .
( ۱۸ ) حياة الامام الحسين، ج ۲، ص ۲۴۷ .
( ۱۹ ) تاريخ ابيالفداء، ج ۱، ص ۲۰۰؛ حياة الامام الحسين، ج ۲، ص ۲۴۷ .
( ۲۰ ) تاريخ ابي الفداء، ج ۱، ص ۲۰۰؛ حياة الامام الحسين، ج ۲، ص ۳۴۷؛ مثير الاحزان، ص ۱۱ .
( ۲۱ ) حياة الامام الحسين، ج ۲، ص ۳۴۵ .
( ۲۲ ) مثير الاحزان، ص ۳۲ .
( ۲۳ ) «سرجون بن منصور» از نصاراي شام بود. معاويه براي اداره حكومت با او مشورت ميكرد. پدرش منصور از طرف «هرقل» قبل از فتح شام مسئوليت بيت المال را به عهده داشت. پسر سرجون نيز در دولت اموي داراي پست و مقام بود. پيش از اين عمر بن خطاب از استخدام مسيحيها در امور كشوري منع كرده بود، مگر اين كه مسلمان شوند. مقتل الحسين مقرم، پاورقي، ص ۱۴۸ .
( ۲۴ ) الكامل في التاريخ، ج ۲، ص ۵۳۵؛ سماوي، ابصار العين، ص ۸۰ .
( ۲۵ ) رفعت و جاوزت السحاب و فوقه فما لك الا مرقب الشمس معقد اين عبارات گوياي كينه قبلي يزيد به عبيدالله بود كه اينك به سبب ضرورتي كه پيش آمده بود از او اين همه مدح و ثنا ميگفت .
( ۲۶ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۱۴۸ .
#روز_اول
#محرم
چهل حدیث نورانی از امام حسین(ع)
۱. شناخت خداوند و عبادت او
«اَيّهَا النّاسُ! إِنّ اللّهَ جَلّ ذِكْرُهُ مَا خَلَقَ الْعِبَادَ إِلاّ لِيَعْرِفُوهُ، فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَإِذَا عَبَدُوهُ اسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَا سِوَاهُ».
امام حسين (ع) فرمود: «اى مردم! خداوند بندگان را آفريد تا او را بشناسند، آنگاه كه او را شناختند، پرستش كنند و آنگاه كه او را پرستيدند، از پرستش غير او بى نياز شوند».
(بحار الانوار، ج ۵ ص ۳۱۲ ح۱ )
#چهل_حدیث
#امام_حسین_علیه_السلام
#محرم
"جمعه" یعنی عطر🍀
نرگس در هوا سر میکشد..🌹
"جمعه" یعنی قلب ♥️
عاشق سوی او پر میکشد..
"جمعه" یعنی روشن
از رویش بگردد این جهان...
"جمعه" یعنی انتظار 🍀
"مَهدی صاحب زمان" ...🌹
♡ اللهم عجل لولیک الفرج ♡
👇🏻 #حدیث
✅رسيدن امام حسين (عليه السلام) به كربلا:
🔻شيخ صدوق در كتاب امالي ـ به نقل از عبد اللّه بن منصور، از امام صادق از پدرش امام باقر از جدّش امام زين العابدين عليهم السلام ـ :
🔹حسين عليه السلام حركت كرد تا در كربلا فرود آمد و پرسيد:
🔸«نام اين سرزمين چيست ؟» .
🔹 گفتند: اى فرزند پيامبر خدا! اين جا كربلاست.
🔸 حسين عليه السلام فرمود: «به خدا سوگند، اين، روزِ كرب و بلاست و اين جا، همان جايى است كه خون هاى ما در آن ريخته و حرمت ما شكسته مى شود» .
📚 منابع:
▪️ #امالي شيخ صدوق : ص ٢١٩ ح ٢٣٩ ،
▪️ #بحار_الانوار علامه مجلسي: ج ٤٤ ص ٣١٥ ح ١
#ورودیه
#شب_دوم
#محرم
#حدیث_امام_صادق علیه السلام
مسیر مؤمنانه
#ورودیه #شب_دوم #محرم
👇🏻 #نقل_تاریخی
✅ گریه امام حسین علیه السلام بر اهلبیت خویش...
🔻پس از آن كه در «عُذَيب الهِجانات» ، فرمان عبيد اللّه بن زياد ، براى در تنگنا قرار دادن حسين عليه السلام رسيد ـ :
🔹حسين عليه السلام ، بيرون آمد و فرزندان و برادران و خانواده اش ـ كه رحمت خدا بر ايشان باد ـ ، پيشِ رويش بودند .
😭حسين عليه السلام ، لَختى به ايشان نگريست و گريست و فرمود:
🔹«خدايا ! ما خاندان پيامبرت محمّد صلى الله عليه و آله هستيم و از حرم جدّمان ، بيرون رانده شده ايم و بنى اميّه ، بر ما ستم كرده اند. حقّ ما را [ از ايشان ]بگير و بر اين قوم كافر ، يارى مان ده» . سپس حسين عليه السلام در ميان خانواده اش بانگ زد و از آن جا حركت كرد تا روز چهارشنبه يا پنج شنبه ، دوم محرّم سال ٦١ [ هجرى ] در كربلا فرود آمد .
🔸به يارانش رو كرد و فرمود :
▪️«آيا اين جا كربلاست ؟» .
▪️گفتند: آرى .
🔹حسين عليه السلام به يارانش فرمود : «فرود آييد كه اين جا ، جايگاه اندوه و بلاست ! اين جا ، محلّ فرود آمدن مَركب هايمان ، و اين جا محلّ بار و بُنه ما و ريخته شدن خونمان است».
🔸 آنها پياده شدند و بارهايشان را در جايى كناره فرات ، فرود آوردند و خيمه اى را براى حسين عليه السلام و همسران و فرزندانش ، بر پا كردند و خويشان حسين عليه السلام ، گِرداگِرد خيمه او ، خيمه زدند.
📚منبع: الفتوح، ابن اعثم کوفی: ج ٥ ص ٨٣
#ورودیه
#شب_دوم_محرم
#محرم
#حضرت_حسین علیه السلام
مسیر مؤمنانه
🔰💢🔰💢🔰💢🔰💢 #افزایش_ظرفیت_روحی ۵ ❇️ گفته شد که برای قوی شدن باید بسیاری از واقعیّت های طبیعی دنیا ر
.🥀🥀🍃🥀🥀🍃🥀🥀🍃
#افزایش_ظرفیت_روحی ۶
🔶در ادامهء مطالب قبلی، تا اینجا گفتیم که آدم باید سعی کنه که توی زندگیش زیاد اهل غُر زدن نباشه و رنج های طبیعی دنیا رو بپذیره.😌
حالا انسان چطور میتونه با وجود این همه مشکلات، غُر نزنه؟! 🤔
🔷 جواب به این سوال در واقع راه خوبی برای رسیدن به #آرامش هست.
❇️ یکی از راه ها اینه که آدم خیلی بیشتر از دیدن #کمبودهای زندگیش، #نعمتهاش رو ببینه.
⭕️ آدمیزاد به طور طبیعی روحیه ش اینطوریه که اگه هزار تا نعمت هم بهش بدی ولی یه رنج هم کنارش بدی، دم به دقیقه چشمش به اون رنجه هست و اون نعمت ها رو نمیبینه.
😒
خب عزیز دلم یکمی هم به نعمت هات نگاه کن...
✅ ما باید خودمون رو تمرین بدیم تا خیلی از نعمت هایی که اطرافمون هست رو ببینیم. برای همین در روایات، انقدر بر اهمیّت #شکر تاکید شده.
🔵 شکر کردن در واقع به این معناست که آدم بشینه و خوبی ها و نعمت های زندگیش رو یکی یکی بشماره و بابتش شکرگذار باشه.
آدمی که اهل دیدن نعمت ها نباشه خیلی #ضعیف میشه و دم به دقیقه غُر میزنه و اعصاب خودش و بقیّه رو بهم میریزه!😐
⭕️ واقعاً خیلی از نعمت هاست که بسیاری از مردم آرزوی رسیدن به اون ها رو دارن امّا ما داریم و اصلاً بهش دقّت نمیکنیم...
با شمارش نعمت ها، ظرفیت روحی خودمون رو بالا خواهیم برد...
یه سوال بپرسم؟😊
🔸 شما چه نعمت هایی توی زندگیتون دارید که تا حالا بهش دقّت نکردید؟!
🥀🥀🍃🥀🥀🍃🥀🥀🍃
مسیر مؤمنانه
✅#عرفات 🔹#اولین_روضه 🔸#مجلس_اول_عرفات_بود در وقتي كه آدم نظر نمود به سوي ساق عرش و اسماء خمسه را
✅#بهشت
🔹#دومین_روضه
🔸#مجلس_دوم_در_بهشت مرثيهخوان حوريه و مستمع پيغمبر (صلي الله عليه و آله) خدا و جبرئيل، چنانكه در بحار روايت شده است از حضرت خاتم انبياء كه فرمود: در شب معراج جبرئيل دست مرا گرفت و به بهشت داخل نمود و من به سرور بودم پس ديدم درختي را از نور كه در زير آن دو ملك مشغول بودند به درست كردن زيور و حله تا روز قيامت، پس پيش رفتم ديدم يك نوع سيب كه بزرگتر از آن نديده بودم پس يك دانه از آنرا گرفتم و شكافتم ناگاه حوريه از آن ظاهر شد كه مژگانش مانند اطراف بال نسر بود، پس گفتم تو از كيستي؟ گريست و گفت: من از آن فرزند مظلوم تو حسين بن علي (عليهالسلام) هستم.
--------------------------------------------------
📘#خصائص_الحسینیه #شیخ_جعفر_شوشتری
#محرم
#حضرت_حسین علیه السلام
♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️
مسیر مؤمنانه
✅سفير امام، زمينهساز قيام
🔻 #عبدالله_بن_يقطر_حميري 2⃣
🔹«عبدالله » فرزند «يقطر» بوده است. ✳️ مادرش پرستار امام حسين عليهالسلام بوده است، همچون «امقيس بن ذريح» كه پرستار دوران شيرخوارگي امام مجتبي عليهالسلام بوده است.(۱)
✳️به جهت اين كه مادر عبدالله پرستار امام حسين عليهالسلام بوده است و امام با عبدالله برادر رضاعياند.(۲ )
🔸✳️اما حق اين است كه امام حسين عليهالسلام بر اساس احاديث معتبر تنها از سينه مادرش فاطمه زهرا عليهاالسلام شير نوشيده و گاه از سر انگشت يا دهان مبارك رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم تغذيه كرده است .( ۳ )
🔹تاريخنگاران گفتهاند بعد از اين كه امام حسين عليهالسلام از مكه خارج شد، پاسخ نامه «مسلم بن عقيل» را نوشت و به «عبدالله بن يقطر» داد تا آن را به مسلم برساند. مسلم در نامه خود عنوان كرده بود كه مردم با او بيعت كردند و شرائط براي آمدن امام مناسب است. عبدالله تا قادسيه به تاخت رفت تا «حصين بن تميم»(۴ ) او را در قادسيه دستگير كرد. و او را به سوي «عبيدالله بن زياد» فرستاد. ابنزياد از رسالت او پرسيد، ولي «ابنيقطر» پاسخ نگفت . ابنزياد از سفير امام چنين خواست:
🔻«تو بايد به بالاي قصر روي و به دروغگو، فرزند دروغگو لعنت كني. پس از فراز قصر پايين آي، تا من رأي خود را درباره تو اعلان كنم».
🔻«عبدالله» برفراز قصر رفت تا اين كه بر مردمي كه در پايين ايستاده بودند، مشرف شد. آن گاه فرمود:
«اي مردم! من فرستاده حسين بن فاطمه دختر رسول خدا به سوي شما هستيم تا اين كه او را عليه پسر مرجانه و پسر سميه، آن حرامزاده پسر حرامزاده، ياري و كمك رسانيد .»( ۵ )
🔸«ابنزياد » دستور داد عبدالله را از بالاي قصر به زمين پرتاب كنند. استخوانهاي عبدالله شكسته شد. او هنوز رمقي جان در تن داشت كه
✳️«عبدالملك بن عمير لخمي »كه #قاضي و #فقيه كوفه بود، سر رسيد و او را با كارد #سر_بريد. مردم او را سرزنش كردند.
✳️او در پاسخ گفت: «با اين كار خواستم او را راحت كنم».(۶ )
«ابنقتيبه» و «ابنعساكر» گويند : امام حسين عليهالسلام «قيس بن مسهر» را به سوي مسلم فرستاد؛ اما «عبدالله بن يقطر »را به همراه مسلم (به كوفه) فرستاده بود تا هنگامي كه مسلم متوجه شد كه مردم او را تنها نهادند، پيش از اين كه به دست دشمن افتد «عبدالله» را به سوي امام حسين عليهالسلام بفرستد تا اوضاع را به آن حضرت گزارش كند. عبدالله حركت كرد تا به دست «حصين بن نمير» دستگير و به سوي ابنزياد فرستاده شد و آن حادثه به وقوع پيوست .( ۷ )
🔹پيش از اين گذشت(۸) كه وقتي خبر شهادت عبدالله يقطر، مسلم بن عقيل و هاني بن عروه به امام حسين عليهالسلام رسيد، آن حضرت سخت آزردهخاطر شد و نوشتهاي را در برابر جمع ياران اين گونه قرائت فرمود :
✳️«اما بعد، خبر فاجعهآميز كشته شدن مسلم بن عقيل، هاني بن عروه و عبدالله بن يقطر، به ما رسيده است. 😭البته شيعيان ما، ما را ذليل و خوار كردهاند. پس از شما هر كه قصد بازگشت دارد برگردد كه هيچ منعي بر او نيست و بر گردن او چيزي نيست .»( ۹ ).
-------------------------
📚پی نوشتها :
( ۱ ) ابصار العين، ص ۹۳ .
( ۲ ) الكامل في التاريخ، ج ۲، ص ۵۴۹ .
( ۳ ) كافي، ج ۱، ص ۴۶۵؛ بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۱۹۸؛ كامل الزيارات، ص ۵۷، ح ۴ .
( ۴ ) شيخ مفيد نام او را «حصين بن نمير» دانستهاند. (الارشاد، ج ۲، ص ۶۹ ).
( ۵ ) «ايها الناس، انا رسول الحسين بن فاطمة بنت رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم اليكم لينصروه و توازروه علي ابنمرجانة و ابنسمية الدعي ابنالدعي .»
( ۶ ) الارشاد، ج ۲، ص ۷۱؛ تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص۳۹۸ .
( ۷ ) ابصار العين، ص ۹۴ .
( ۸ ) ر ك: منزل زباله، ش ۱۴ .
( ۹ ) الارشاد، ج ۲، ص ۷۵ .
#محرم
﷽ 🥀 ریسمان #نماز 🥀
❤️ افسوس می خورد كه نابینا است.
👈 كاش چشم داشتم. نه برای اینكه زمین و آسمان و گل و سبزه رو ببینم؛ برای اینكه بتوانم هر روز در نماز پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ شركت كنم.
👈 كاش حداقل، یكی را داشتم كه دستم را می گرفت و به مسجد می برد. خوش به حال كسانی كه چشم دارند و هر وقت دلشان بخواهد، به مسجد می روند!
💚 روزی پیامبر (صلی الله علیه و آله) مرد نابینا را دید. مرد نابینا از آرزوی خود گفت و اینكه دوست دارد هر روز در نماز جماعت شركت كند. گفت: هیچ كس را ندارم كه دستم را بگیرد و برای نماز، به مسجد بیاورد.
💛 پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: از خانه تو تا مسجد، راه درازی نیست. بگو طنابی از خانه ات تا مسجد بكشند. هر وقت خواستی به مسجد بیایی، آن طناب را بگیر و بیا.
پس از آن، نمازی نبود كه از آن مرد روشن دل فوت شود.
📚 رضا بابایی ؛ نماز در حكایت ها و داستان ها ؛ ص ۴۸ به نقل از تهذیب الاحكام، ج ۲ ، ص ۲۶۶
#داستان_نماز
#نماز_اول_وقت
🔴 جریان انحرافی
🔹این چند روز شاید کلیپی از یک روحانی دیده باشید که میگوید: باید در مراسم امام حسین شرکت کرد و هیچ اشکالی هم ندارد که کرونا بگیرید و شهید راه حرم خواهید شد
🔹این فرد «مهدی فقیه امامی» است، فرزند سید حسن امامی نماینده فرقه شیرازی در اصفهان و کسی که جلسات متعددی از او با صادق شیرازی گزارش شده
🔹هوشیار باشید و دیگران را مطلع کنید که چه کسانی برایشان تعیین و تکلیف میکنند ...
➖➖➖➖➖➖➖
#کرونا
#محرم
#فرقه_شیرازی
🔹 حدیث...
🔸امام حسین علیه السلام: من برای زنده نگه داشتن دین اسلام و امر به معروف و نهی از منکر قیام کردم.
#چهل_حدیث
#امام_حسین «ع»
👇🏻 #حدیث
✅ سفارش پیامبر ص به گرامی داشتن یتیم...
🔻نبي مکرم اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مي فرمايد:
🔸«خيرُ بيوتِکُم بيتُ فيهِ يتيمٌ يُحسَنُ إليهِ و شَرُّ بُيوتِکُم بيت يُساءُ إليهِ»
🔹«بهترين خانه هاي شما، خانه اي است که در آن يتيمي مورد احسان و عطوفت باشد، و بدترين خانه ها خانه اي است که در آن به يتيمي بدرفتاري و ستم شود».
📚 مستدرک، ج1، ص 148
🔻رسول اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مي فرمايد:
🔹«مَن کَفَّلَ يتيماً من المسلمينَ فَأَدخلهُ إلي طعامِهِ و شرابِهِ أدخلَهُ اللهُ الجنهَ إلا أن يعملَ ذنباً لا يُغفرُ»
🔸«کسي که سرپرستي يتيمي را به عهده گيرد و او را به خانه خود ببرد و در خوردني ها و نوشيدني ها شريک خود نمايد البته پاداش او بهشت است، مگر آنکه، گناه غير قابل بخششي مرتکب شده باشد».
📚مستدرک، ج1، ص 148
#یتیم
#رقیه س
#شب_سوم
#محرم
#حضرت_رقیه سلام علیها
#پیامبر_اکرم صلی الله علیه و آله
🔹بابا غبار دور و برت را گرفته بود
🔸این شمر بود بال و پرت را گرفته بود
🔹سیلی که زد به صورتم او را شناختم
🔸دستش عجیب بوی سرت را گرفته بود...
#شب_سوم
#محرم
#حضرت_رقیه «س»
👇🏻 #نقل_تاریخی
✅امانتی از ما به جا مانده...
🔻طبق بعضی روایات، بعد از شهادت #حضرت_رقیه (س) یزید دستور داد چراغ و تخته غسل را ببرند، و او را با همان پیراهن کهنه اش کفن کردند.
🔹زنان شام ازدحام کردند و در حالی که سیاه پوش شده بودند، برای بدرقه اهل بیت (ع) از خانه ها بیرون آمدند. صدای ناله و گریه آن ها از هر سو شنیده می شد و با کمال شرمندگی با اهل بیت (ع) وداع نمودند، و تا کاروان اهل بیت (ع) پیدا بود، مردم شام گریه می کردند.
📚 خصائص الزینبیه، ص ۲۹۶
🔻حضرت زینب (س) از این فرصت استفاده های بسیار کرد. از جمله اینکه هنگام وداع، ناگاه سر از هودج بیرون آورد و خطاب به مردم شام فرمود:
😭«ای اهل شام، از ما در این خرابه امانتی مانده است؛ جان شما و جان این امانت. هر گاه کنار قبرش بروید (او در این دیار غریب است) آبی بر سر مزارش بپاشید و چراغی در کنار قبرش روشن کنید»
📚ریاض القدس، ج ۲، ص ۲۳۷
#شب_سوم
#محرم
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
👇🏻 #نقل_تاریخی
✅ داغ رقیه سلام الله علیها بر دل زینب کبری سلام الله علیها و زن غساله...
🔻وقتی حضرت زینب (س) با همراهان به مدینه بازگشتند زن های مدینه برای عرض تسلیت، به حضور زینب (س) آمدند آن حضرت حوادث جانسوز کربلا و کوفه و شام را برای آن ها بیان می کرد و آن ها گریه می کردند، تا اینکه به یاد حضرت رقیه (س) افتاد و فرمود:
😭«اما مصیبت وفات رقیه در خرابه شام، کمرم را خم کرد و مویم را سفید نمود.»
🔸زن ها وقتی این سخن را شنیدند، صدایشان با شور و ناله به گریه بلند شد و آن روز به یاد رنجهای جانگداز رقیه (س) بسیار گریستند.
📚ناسخ التواریخ، ص ۵۰۷.
🔻هنگامی که زن غساله، بدن رقیه (س) را غسل می داد، ناگاه دست از غسل کشید، و گفت:
🔹«سرپرست این اسیران کیست؟
🔸حضرت زینب (س) فرمود: چه می خواهی؟
غساله گفت: این دخترک به چه بیماری مبتلا بوده که بدنش کبود است؟
😭حضرت زینب (س) در پاسخ فرمود: ای زن! او بیمار نبود؛ و این کبودی ها آثار تازیانه ها و ضربه های دشمنان است.
📚 الوقایع والحوادث، ج ۵، ص ۸۱.
🔻در روایت دیگر است که آن زن دست از غسل کشید و دست هایش را بر سرش زد و گریست. گفتند: چرا بر سر می زنی؟
😭گفت: مادر این دختر کجاست تا به من بگوید چرا قسمت هایی از بدن این دخترک سیاه شده است؟ گفتند: این سیاهی ها اثر تازیانه های دشمنان است.
📚مرقاة الایقان، ص ۵۲.
#شب_سوم
#محرم
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#اشک
🔻قال الصادق علیه السلام:
▪️ما من عین بکت لنا الا نعمت بالنظر الی الکوثر و سقیت منه.
🔸امام صادق علیه السلام فرمود:
▪️هیچ چشمی نیست که برای ما بگرید، مگر اینکه برخوردار از نعمت نگاه به «کوثر» می شود و از آن سیرابش می کنند.
📚جامع احادیث الشیعه، ج 12، ص .554
🔻قال الصادق علیه السلام:
🔹نفس المهموم لظلمنا تسبیح و همه لنا عبادة و کتمان سرنا جهاد فی سبیل الله.
ثم قال ابو عبد الله علیه السلام: یجب ان یکتب هذا الحدیث بالذهب.
🔸امام صادق علیه السلام فرمود:
▪️نفس کسی که بخاطر مظلومیت ما اندوهگین شود، تسبیح است و اندوهش برای ما، عبادت است و پوشاندن راز ما جهاد در راه خداست.سپس امام صادق علیه السلام افزود: این حدیث را باید با طلا نوشت!
📚امالی شیخ مفید، ص .338