eitaa logo
•|کانال‌رسمی‌شهید‌حاج‌حمید‌ سیاهکالی مرادی |•
4.8هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
2هزار ویدیو
107 فایل
🌸🍃 #کانال_رسمی #شهیدمدافع‌حرم‌ #حمیدسیاهکالی‌مرادی (با نظارت خانواده ی شــهید عزیز)💚 🍁گفت به جای دوستت دارم چه بگویم : گفتم بگو : #یادت_باشد❣ کانال تلگراممون:@modafehhh خـادم کانال : @khadem_sh 🌸🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 هر وقت از سوریه تماس میگرفتن، میخندیدن و میگفتن از تمام وسایلی ڪه برام گذاشتین فقط قرآن به ڪارم میاد قرآن مدام تو جیبش بود و آن را می خواند، در هنگام رفتنش هم یه قرآن تو جیبی با معنی براش گذاشتم چون عادت داشت قرآن رو با معنی بخونه. راوی همسر 🌷 @modafehh
❣خاطره از حمید آقا❣ چون حمید آقا خودشون هم ورزشکار بودن همیشه بچه هارو به ورزش کردن تشویق میکرد و خودشون می رفتن دنبال خواهر زاده و برادر زادشون و اونهارو میبردن باشگاه و هر وقت هم وقت داشتن در خانه با آنها تمرین می‌کردند @modafehh🌷
هر وقت از سوریه تماس میگرفتن📱، میخندیدن و میگفتن از تمام وسایلی ڪه برام گذاشتین فقط قرآن به ڪارم میاد🌷 قرآن مدام تو جیبش بود و آن را می خواند، در هنگام رفتنش هم یه قرآن تو جیبی با معنی براش گذاشتم چون عادت داشت قرآن📗 رو با معنی بخونه. راوی همسر 🌷 #شهید_حمید_سیاهڪالی_مرادی🍁 @modafehh
📌 هر وقت از سوریه تماس میگرفتن، میخندیدن و میگفتن از تمام وسایلی ڪه برام گذاشتین فقط قرآن به ڪارم میاد قرآن مدام تو جیبش بود و آن را می خواند، در هنگام رفتنش هم یه قرآن تو جیبی با معنی براش گذاشتم چون عادت داشت قرآن رو با معنی بخونه. راوی همسر 🌷 @modafehh
🍂🌼 بــسمـ اللہ الــرحمن الــرحیم 🌼🍂 یک شب خیلی دلم گرفته بود،به شهید حمید گفتم چرا منو قزوین نمی بری وچرا هوامو نداری و کلی گِلہ از رفیق شهیدم . . . خوابیدم 😴 نمیدونم دقیقا بعد نماز صبح بود یا قبلش،خواب دیدم که شهید حمید سیاهکالی اومدن،دستمو گرفتن بهم گفتن:{من دستتو گرفتم ولی تو نمیبینی} بعد بهشون گفتم چرا منو قزوین نمی برید گفتن:(منتظر باش میای) بعد که از خواب بیدار شدم،موندم تو معجزه شهدا،به این یقین رسیدم که واقعا شهدا زنده هستند و هوای ما رو دارن،دمشون گرم :) {شُـہدا زنــدهـ اند،میبیننـد،میشنـوند} 🍂🌼 @modafehh 🍂🌼
🍂🌼 بــسمـ اللہ الــرحمن الــرحیم 🌼🍂 یک شب خیلی دلم گرفته بود،به شهید حمید گفتم چرا منو قزوین نمی بری وچرا هوامو نداری و کلی گِلہ از رفیق شهیدم . . . خوابیدم 😴 نمیدونم دقیقا بعد نماز صبح بود یا قبلش،خواب دیدم که شهید حمید سیاهکالی اومدن،دستمو گرفتن بهم گفتن:{من دستتو گرفتم ولی تو نمیبینی} بعد بهشون گفتم چرا منو قزوین نمی برید گفتن:(منتظر باش میای) بعد که از خواب بیدار شدم،موندم تو معجزه شهدا،به این یقین رسیدم که واقعا شهدا زنده هستند و هوای ما رو دارن،دمشون گرم :) {شُـہدا زنــدهـ اند،میبیننـد،میشنـوند} 🍂🌼 @modafehh 🍂🌼