ایتا - مُفرد

مگه چقدر زنده‌ایم که هم وُ نداشته باشیم . . ؟

389 مشاهده18:55

دُنبالت میگشتم :) ′

392 مشاهده21:53

گاهـے وقت‌ها باید رفت رفت . .
یک خیابان دراز را گرفت و تا
آخرین نفس رفت، پیچید بہ
یک کوچه‌یِ باریک و ناپدید
شد

627 مشاهده07:31

08:12

• دلِ / تَنگ .

390 مشاهده08:12

‌
هر گاه چیزی را رها کردم
به سمتم بازگشت،
و دیر بود
مثل دریا که جسدی را پس می‌دهد    ..

396 مشاهده11:30

باید بروم
دلتنگ کهـ شدی، گُلدان کوچك پشت پنجره را
ببوس.
من، یک روز که خیلی دلتنگ بودم
دلم را همانجا خاك کردم . .   :) ′

422 مشاهده13:44

431 مشاهده13:51

باد، تَنهاست
و هر چه را بیشتر می‌خواهد، بیشتر از خود دور می‌کند.

429 مشاهده13:54

تُ دلیلِ لبخندِ من، وسط غم‌های زندگی‌ای🤍

623 مشاهده13:57

ولکنك لا تعلم کم بکیت و أنا أحدث الله عنك   ..

1 مشاهده17:23

ولی تو نمی‌دونی وقتی، در موردت به خدا می‌گفتم چقدر گریه کردم :)

1 مشاهده17:23

مطالب بعدی