✡️ تمدن شیطان (۴)
1️⃣ محور تحولات در غرب، #انسانگرایی و #فردگرایی در مقابل حاکمیت خداوند و الزامات #حاکمیت_دینی بود، که از روز نخست مأموریت انبیا بود و شیطان در مقابل آن ایستاد. در قرآن کریم این باور به #یهود نسبت داده شده، آنجا که میفرماید:
🕋 و یهود گفتند: «دست (قدرت) خدا بسته است.»...و بخاطر این سخن، از رحمت (الهی) دور شوند! بلکه هر دو دست (قدرت) او، گشاده است؛ هرگونه بخواهد، میبخشد!... و ما در میان آنها تا روز قیامت عداوت و دشمنی افکندیم. هر زمان آتش جنگی افروختند، خداوند آن را خاموش ساخت؛ و برای فساد در زمین، تلاش میکنند؛ و خداوند، مفسدان را دوست ندارد. (مائده : 64)
2️⃣ یهودیان معتقد بودند که خداوند تنها انسان را خلق کرده و پس از آفرینش، امور او را به خودش واگذار کرده است، لذا توان دخالت در زندگی انسان را -العیاذ بالله ندارد!
3️⃣ در عرصهٔ علوم نیز، #علوم_تجربی از ریشهها و مبانی عمیق فلسفی و حِکمی خود در #تمدن_اسلامی جدا شد و تنها استوار بر حسّ و تجربه به انکار تمامی راههای دیگرِ شناخت پرداخت. این ویژگی مادهگرایانه که از #شیطان و توجه او به مادهٔ خلقتش سرچشمه میگیرد نیز در قرآن کریم به یهودیان نسبت داده شده، آنجا که میفرماید:
🕋 اهل کتاب از تو میخواهند کتابی از آسمان (یکجا) بر آنها نازل کنی؛ (در حالی که این یک بهانه است؛) آنها از موسی، بزرگتر از این را خواستند، و گفتند: «خدا را آشکارا به ما نشان ده!» ...سپس گوساله (سامری) را، پس از آن همه دلایل روشن که برای آنها آمد، (به خدایی) انتخاب کردند... (نساء : 153)
4️⃣ یهودیان از موسی (ع) خواستند که خداوند را با چشم سر به آنها نشان دهد. اینان یا باور نداشتند که ورای حس و تجربه راههای دیگری نیز برای شناخت وجود دارد و یا برای گمراهنمودنِ مردم به چنین ترفندی متوسّل شده بودند. تاریخ در مراحل بعد فرض دوم را اثبات نمود. جداشدن دانش از لایههای عمیقتر خویش و حاکمیت #اثباتگرایی (Positivism) از بزرگترین خسارتهای تمدن غرب بود.
5️⃣ نکته جالب این است که در کنار مادی و دنیوی بودنِ بنمایهٔ هنر، فلسفه و علم دورهٔ #رنسانس، که ویژگی اصلی فلسفهی یهودیتِ تحریفشده است، شخصیتهای اصلی این مقطع نیز اکثراً #یهودی هستند.