✡️ تمدن شیطان (١)
☠️ رنسانس: آغاز تمدن شیطانی غرب
1️⃣ در سال ٣٩۵م #امپراتوری_روم (که اینک به آیین مسیحیت درآمده بود) با همان الگوی تکراری #اختلاف میان مردمی که نام دینی الهی را بر خود برمیگزینند، به دو پارهی غربی و شرقی تجزیه شد. در سال ۴٧۶م #روم_غربی مورد تاخت و تاز اقوام ابتدایی و مهاجمی چون ژرمنها، مجارها و فرانکها قرار گرفت که همگی نیاکان کشورهای امروزی اروپا هستند.
2️⃣ فاصلهٔ میان سال ٣١٣م که در آن کنستانتین، امپراتور روم، با صدور #فرمان_میلان، تساهل رسمی نسبت به مسیحیت را اعلام کرد، سال ٣٣٧م که در آن در بستر مرگ به عیسی مسیح ایمان آورد، و سرانجام سال ٣٨١م که در آن امپراتور تئودوسیوس گام نهایی را برداشت و مسیحیت را دین رسمی امپراتوری خواند، با این دو تاریخ (یعنی: ٣٩۵ و ۴٧۶) از لحاظ تمدنی بسیار اندک است و نشان می دهد که #حزب_شیطان حتی تحمل استقرار رسمی دینی ولو تحریفشده را در اروپا نداشت و مقدمات حمله به آن را فراهم نموده است.
3️⃣ در نتیجهٔ این حملات شهر رم سقوط کرد و جلوههای تمدنی روم چون شهرنشینی، تجارت و دانش نیز برای مدتها به فراموشی سپرده شد. این آغازِ دورانی بود که در مقابل #قرون_قدیم (که دوران تمدنهای یونان و روم باستان را در بر میگیرد) و #قرون_جدید پس از رنسانس، دورهٔ #قرون_وسطی نام گرفت. این نوع نامگذاری متأسفانه #رنسانس را نقطهٔ محوریِ تحلیلِ تاریخ تمدن قرار داد.
4️⃣ از آنجا که عمدهٔ تاریخنگاریها و تحریفات آن مربوط به پس از این دوره میباشد، این تصور قالبی به شکلی جداناشدنی بهعنوان یکی از باورهای جدی مردم جهان در آمد. بر اساس این باور، هر آنچه که در دورهٔ قرون وسطی شکل گرفته (از جمله #حاکمیت_دین و کلیسا بهعنوان مهمترین ممیّزهٔ آن) ابتدایی، عقبمانده و منفور است و تمدن واقعیِ بشر مربوط به دوران پس از این روزهای تاریک است که از حاکمیت دین خلاص شد و بهسوی #انسانمحوری حرکت نمود!
✡️ تمدن شیطان (٢)
☠️ رنسانس: آغاز تمدن شیطانی غرب
1️⃣ اما #روم_شرقی از این حملات مصون ماند و آنچه پس از این در تاریخ بهنام روم مشهور است، این بخش شرقی از آن است که تا شروع #رنسانس به حیات خود ادامه داد. در بخش غربی که فئودالها و شوالیهها به حاکمیت رسیده بودند، جریان علم و دانش و تمدنسازی به شکلی ضعیف و نه مشابه آنچه در سرزمینهای اسلامی اتفاق افتاد، تنها در کلیسا پیگیری میشد. این ایفای نقش مهم در حفظ علم و دانش در آن شرایط بحرانی، بعدها به عنوان “انحصاری کردنِ دانش” اتهامی جدی متوجه کلیسا نمود.
2️⃣ ادبیات، فلسفه، منطق، ریاضیات، و نجوم، مواد درسی و علمی دیرهای راهبان مسیحی بود که اختصاص به امر آموزش داشت. در این دیرها ظاهراً برخلاف آنچه در #تمدن_اسلامی گسترش یافت، خبری از #علوم_تجربی نبود. همین امر، اندک اندک منجر به دورشدن کلیسا از مردم و فراهم شدن زمینه شکلگیری #پروتستانتیزم شد.
3️⃣ امور #کلیسا به شکل متمرکز و زیر نظر #پاپ از طریق سراسقفها که بر تمامی کلیساهای یک کشور نظارت داشتند، و جدا از حاکمیت فئودالها اداره میشد. فئودالها حق دخالت در امور کلیسا را نداشتند و این امر در طول زمان قدرت زیادی برای پاپ و کلیسا ایجاد نمود.
4️⃣ از لحاظ سیاسی و اجتماعی نیز ساکنشدن این اقوام همراه با مسیحیشدن آنان صورت گرفت. #شارلمانی پادشاه فرانکها که بزرگترین پادشاه اروپا در نیمه نخست #قرون_وسطی دانسته شده، با همراهی پاپ، مسیحیت را در اروپا گسترش داد. پس از شارلمانی از استمرار الگوی قدرت او جلوگیری شد و در شرق اروپا روسها و مجارها و در غرب آن انگلها و ساکسونها در بریتانیا، فِنها در فنلاند و دَنها در دانمارک مستقر شدند.
✡️ تمدن شیطان (٣)
☠️ رنسانس: آغاز تمدن شیطانی غرب
1️⃣ در جریان #جنگهای_صلیبی و تحولات پس از آن، شهرنشینی مجدداً احیا شد و سبب تضعیف فئودالیسم و قدرت فئودالها شد. اندک اندک نقشهٔ جدید اروپا برای انجام مأموریت تازه در حال شکلگیری بود.
2️⃣ با اخذ مالیات از فئودالها و مراجعهٔ آنان به بازرگانان و #بانکدارها (که شغل مورد علاقه #یهودیان بود) اقتصاد شهرنشینی با غلبه بر اقتصاد فئودالی در دست این گروه متمرکز شد. پادشاهان در مقابل فئودالها قدرت یافتند و با برقراری حکومت مقتدر مرکزی، امر تجارت را تسهیل نمودند. افزایش قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی پادشاهان موجب دخالت آنان در امور کلیسا و محدود شدن قدرت #پاپ شد.
3️⃣ در این احوال که کشورهای انگلستان، فرانسه، اسپانیا، آلمان و روسیه در حال شکلگیری بود، وضعیتی متفاوت در #ایتالیا به چشم میخورد. این کشور بنا بود کانون اصلی #رنسانس باشد. لذا در حالی که شهرها و بنادر شمالی این سرزمین (که پایگاه اصلی #یهودیان بود) از طریق تجارت، ثروت بسیاری را کسب نموده و خود را نیز از سلطهٔ دستگاه پاپ و امپراتوری مقدس روم (آلمان) خارج ساخته بودند، هیچ حکومت مرکزیای در این سرزمین شکل نگرفت!
4️⃣ با جنگهای صلیبی و فتح قسطنطنیه، دانشمندان و هنرمندانِ #بیزانس به این کانون اصلی فرار کرده و در آنجا با استفاده از آموزههای دینگریز و شیطانی و دستاوردهای تمدنی اسلامی، به بنای تمدنی جدید پرداختند. این اتفاق نخست در عرصه هنر و سپس در عرصه ادبیات، فلسفه، اخلاق و دانش و بهویژه #علوم_تجربی راهبری شد.
✡️ تمدن شیطان (۴)
1️⃣ محور تحولات در غرب، #انسانگرایی و #فردگرایی در مقابل حاکمیت خداوند و الزامات #حاکمیت_دینی بود، که از روز نخست مأموریت انبیا بود و شیطان در مقابل آن ایستاد. در قرآن کریم این باور به #یهود نسبت داده شده، آنجا که میفرماید:
🕋 و یهود گفتند: «دست (قدرت) خدا بسته است.»...و بخاطر این سخن، از رحمت (الهی) دور شوند! بلکه هر دو دست (قدرت) او، گشاده است؛ هرگونه بخواهد، میبخشد!... و ما در میان آنها تا روز قیامت عداوت و دشمنی افکندیم. هر زمان آتش جنگی افروختند، خداوند آن را خاموش ساخت؛ و برای فساد در زمین، تلاش میکنند؛ و خداوند، مفسدان را دوست ندارد. (مائده : 64)
2️⃣ یهودیان معتقد بودند که خداوند تنها انسان را خلق کرده و پس از آفرینش، امور او را به خودش واگذار کرده است، لذا توان دخالت در زندگی انسان را -العیاذ بالله ندارد!
3️⃣ در عرصهٔ علوم نیز، #علوم_تجربی از ریشهها و مبانی عمیق فلسفی و حِکمی خود در #تمدن_اسلامی جدا شد و تنها استوار بر حسّ و تجربه به انکار تمامی راههای دیگرِ شناخت پرداخت. این ویژگی مادهگرایانه که از #شیطان و توجه او به مادهٔ خلقتش سرچشمه میگیرد نیز در قرآن کریم به یهودیان نسبت داده شده، آنجا که میفرماید:
🕋 اهل کتاب از تو میخواهند کتابی از آسمان (یکجا) بر آنها نازل کنی؛ (در حالی که این یک بهانه است؛) آنها از موسی، بزرگتر از این را خواستند، و گفتند: «خدا را آشکارا به ما نشان ده!» ...سپس گوساله (سامری) را، پس از آن همه دلایل روشن که برای آنها آمد، (به خدایی) انتخاب کردند... (نساء : 153)
4️⃣ یهودیان از موسی (ع) خواستند که خداوند را با چشم سر به آنها نشان دهد. اینان یا باور نداشتند که ورای حس و تجربه راههای دیگری نیز برای شناخت وجود دارد و یا برای گمراهنمودنِ مردم به چنین ترفندی متوسّل شده بودند. تاریخ در مراحل بعد فرض دوم را اثبات نمود. جداشدن دانش از لایههای عمیقتر خویش و حاکمیت #اثباتگرایی (Positivism) از بزرگترین خسارتهای تمدن غرب بود.
5️⃣ نکته جالب این است که در کنار مادی و دنیوی بودنِ بنمایهٔ هنر، فلسفه و علم دورهٔ #رنسانس، که ویژگی اصلی فلسفهی یهودیتِ تحریفشده است، شخصیتهای اصلی این مقطع نیز اکثراً #یهودی هستند.
✡️ تمدن شیطان (۵)
1️⃣ در ادامه، نظام علمی جدید با هر وسیلهٔ ممکن و حتی با توسل به #غوغاسالاری که ویژهٔ این تمدن است، به استقرار خود پرداخت و رقبای قدرتمند را از صحنه به در کرد.
2️⃣ فایرابند در کتاب خود تحت عنوان “فعالیتهای علمی گالیله در جانشینی تئوری کپرنیک بهجای تئوری بطلمیوس” موردی را نقل میکند که طی آن #گالیله نه برای "نظریه علمی" خویش، بلکه برای "غوغایی سیاسی" که پیرامون آن بهراه انداخته بود، محاکمه میشود. در حالیکه این جریان در تاریخ #رنسانس برای ما بهعنوان یکی از شواهد اِعمال #انگیزیسیون و #تفتیش_عقاید نقل میشود!!
3️⃣ از جمله اتفاقات مهم دیگر در دورهٔ رنسانس اختراع دستگاه چاپ توسط یوهان گوتنبرگ است. این اختراع تنها دو سال پس از فتح قسطنطنیه در سال ١۴۵۵م بهوقوع پیوست و از آن پس، نخستین کتاب چاپی که به نسخه “کتاب مقدس گوتنبرگ” معروف است، سرآغاز گسترش فن چاپ در سراسر اروپای غربی شد.
4️⃣ بررسیهای تاریخی نشان میدهد که این مورد نیز مانند بسیاری از علوم و اختراعات که به نفع #تمدن_غرب در تاریخ مصادره شد، مربوط به دورههای پیشین است. #چینیها اندکی پس از سال ١٧۵م، وقتی کاغذ را بهصورت مطلوبی درآوردند، شروع به استفاده از دستگاه چاپ با قالبهای چوبی کردند. #کرهایها یک قرن پیش از گوتنبرگ از قالبهای فلزی در چاپ استفاده کردند. در #ایران و #مصر نیز در اواخر قرن هفتم هجری (١٣م) مسلمانان در اوج برخورداری از صنعت کاغذسازی با صنعت چاپ نیز آشنا بودند. گوتنبرگ نیز تحولاتی در این صنعت بهوجود آورد و تمدن غوغاسالار غرب، سکّهی این اختراع مهم را به نام او زد!
5️⃣ چاپ سرآغاز تحولات مهمی شد که بر اساس آن میتوان این اختراع را یکی از ارکان مهم رنسانس و شکلگیری تمدن جدید دانست. از سویی نحوه عمل در چاپ و تولید محصولات مشابه ماشینی در تعداد زیاد، سرآغازی شد برای #انقلاب_صنعتی و شکلگیری خط تولید، و از سویی دیگر با چاپ کتاب در تعداد زیاد، “رسانههای توده” (که به اشتباه رسانههای جمعی خوانده میشوند) یکی پس از دیگری متولد شدند.
6️⃣ ظهور رسانههای توده از روزنامه و مجله گرفته تا رادیو و تلویزیون و #صنعت_فیلم، یکی از مهمترین عواملی بود که در دورههای بعد شکلگیری “فرهنگ توده” و “جامعه توده” را سبب شد که همه سر در ریشه واحدی داشتند. این تمدن از روز نخست سرنوشت خود را با #رسانهها گره زد و فناوریهای ارتباطی از همان روز به خدمت اشاعهٔ تمدن غرب درآمدند.
✡️ تمدن شیطان (۶)
1️⃣ #جنگهای_صلیبی اطلاعات جغرافیایی مسلمانان را در اختیار اروپاییان قرار داد. در زمان اوجگیری قدرت امپراتوری عثمانی که امکان تجارت بینالملل را از طریق خشکی محدود میکرد، و در راستای تهیه مقدمات #رنسانس و ایجاد تمدن جدید، سفرهای دریایی اروپاییان آغاز شد. کانون این سفرها ایتالیا، اسپانیا و پرتغال بود، درست همان سرزمینهایی که بیشترین ارتباط را با مسلمانان داشتند و در عین حال مرکز قدرت #یهودیان بهشمار میآمدند.
2️⃣ در ایتالیا #مارکوپولو از ونیز به غرب آسیا آمد و با عبور از ایران به چین رفت. وی سپس از طریق اقیانوس هند دوباره به ونیز بازگشت. پنج قرن پیش از وی یک سیّاح مسلمان بهنام #سلیمان_تاجر از چین دیدن کرده و مشاهدات خود را به نگارش درآورده بود.
3️⃣ در پرتغال #بارتولومو_دیاز در سال ١۴٨٧م دماغه امیدنیک را در جنوبیترین نقطه آفریقا دور زد و وارد اقیانوس هند شد. این در حالی بود که در حدود سال ۴٠٠ قمری یک دریانورد مسلمان به سواحل آفریقای جنوبی رسیده بود. پس از دیاز، #واسکوداگاما دریانورد مشهور پرتغالی در سال ١۴٩٧ سراسر اقیانوس هند را گشت و راههای هند، اندونزی و خلیج فارس را یافت. در سفر او کلیه راهنماها، نقشهخوانها و مترجمان، #یهودی بودند.
4️⃣ اما دریانوردان اسپانیایی بهجای دور زدن آفریقا و حرکت به سمت شرق، متوجه غرب شدند. توجیه ظاهری این اقدام، دور زدن زمین و رسیدن به هندوستان بود. این در حالی بود که حائل بودن سواحل چین و ژاپن میان سرزمین آنان و هندوستان برای ایشان امر ناآشنایی نبود. نخستین دریانوردی که وارد قاره آمریکا شد و بهاصطلاح اروپاییان آنجا را کشف! کرد #کریستف_کلمب بود. وی ظاهراً یک #میسیونر مسیحی بود که توانست شاه اسپانیا و ملکه ایزابلا را تشویق کند تا هزینه سفر اکتشافی او را برای رسیدن به هند از سمت غرب تأمین کند.
5️⃣ اما واقعیت در مورد این شخصیت چیز دیگری است. پژوهشگران موارد بسیاری را برشمردند که اثبات میکند او یک #یهودیِ به ظاهر كُنوِرسو (تغییر کیش داده) و از نسل #یهودیان_کاتالان بود. وی که نام اصلیاش «جان کولُن» بود. او که عهد عتیق را حفظ بود با حمایت یهودیانِ #مارانو [یهودیان مخفی] که یهودیانِ بهظاهر مسیحیِ اسپانیا بودند، عازم این سفر شد.
6️⃣ این #یهودیان نخستین ساکنان آمریکای پس از اشغال بودند. وی علیرغم پنهان نمودن جنبههای مهمی از اهداف این سفر، بهدست آوردن طلای کافی برای برپایی مجدد #معبد_سلیمان را بهعنوان هدف خود از این اقدام بیان کرده است.
✡️ تمدن شیطان (٨)
1️⃣ گفتیم که استقلال #کلیسا و قدرت #پاپ در جوامع فئودالی اروپا در قرون وسطی، مانعی بزرگ بر سر راه طراحان #رنسانس محسوب میشد. از آنجا که در جوامع دینی نمیتوان با صراحت، دینِ مستقر را براندازی نمود، همیشه بهترین راه، ایجاد #انحراف در آن دین بوده است. در مورد مسیحیت در آستانهٔ رنسانس چنین اتفاقی افتاد.
2️⃣ پس از آنکه #حزب_شیطان در قالب #یهودیت یک بار پیش از این با ایجاد #مسیحیت_پولسی، این دین الهی را به انحراف کشانده بود، اینک زمان آن رسیده بود که برای هرچه نزدیکتر کردنِ آن با یهودیتی که خود نیز پیش از این #تحریف شده بود، اقدامی اساسی صورت گیرد.
3️⃣ پس از آن که اروپا در طی چند دهه شاهد گسترش اعتراضات علیه پاپ و دستگاه کلیسا شد، سرانجام کشیشی آلمانی به نام #مارتین_لوتر مخالفت وسیعی را علیه کاتولیسیسم سازماندهی کرد و موفق شد تا نهضتی را بر مبنای جدایی و انشعاب در دین مسیحیت (که بهسبب ماهیت اعتراضآمیز آن #پروتستانتیزم خوانده شد) رهبری کند. پاپ اگرچه لوتر را تکفیر کرد، اما فرمان او به امپراتور برای مقابله با لوتر، در سال ١۵٢٠م در آتش افکنده شد، و اینچنین از پاپ و کلیسا تقدّسزدایی شد. کتاب معروف لوتر با عنوان "عیسی مسیح یک یهودی زاده شد" در سال ١۵٢٣ انتشار یافت.
4️⃣ لوتر که به #زبان_عبری آشنایی کامل داشت، در کتاب و عقاید خویش بهشدت مقیّد به دفاع از #یهودیت و ترویج اعتقادات آنان بود. او اعلام داشت:
👈 #یهودیان حامل برترین خونها در رگهای خود هستند. روحالقدس بهواسطه آنها کتاب مقدس را به اقصی نقاط دنیا برد. آنها فرزندان خدایند. ما در مقایسه با آنها بیگانهایم. همانطور که در داستان "زن کنعانی" آورده شده است، ما همچون سگانی هستیم که از خرده نانهای بر زمین ریختهی اربابان خود ارتزاق میکنیم.