eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️بنا به نقل، امام محمّد باقر عليه السّلام فرمودند: چون روز اول شوّال فرا می‌رسد منادیی ندا می‏کند: ای مۆمنان در این صبحگاه بشتابید برای جوائزتان. ▪️إِذَا کَانَ أَوَّلُ یوْمٍ مِنْ شَوَّالٍ نَادَی مُنَادٍ:یا أَیهَا الْمُومِنُونَ اغْدُوا إِلَی جَوَائِزِکُمْ. ◾️الكافي، ج ٤، ص ١٦٨◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️چون خدای متعال جواد است گدا میخواهد پس جود او ما را هر آن در هر عالم دعوت میکند که ادعوني أستجب لكم (غافر: ۶۰) و آن عارف چه خوش گفت: الله يغضب ان تركت سؤاله و سلیل آدم حين يسئل يغضب ▪️مخفی نیست که دعا یکی از شروط و معدات حصول استعداد و قابلیت است برای گرفتن جان انوار عالم ملکوت را که حقایق علمیه و معارف حقه الهیه است و هیچ کس سؤالی نکرد و دعایی نکرد مگر اینکه چیزی عاید او شد یعنی کسی الله نگفت که لبيك نشنود و اگر به آن مقصود خاصش در هنگام دعا نرسید و بدان نایل نشد بهتر از آن که توجه به عالم قدس و نایل شدن به وجدان استعداد است برای او حاصل شد لذا ائمه ما عليهم السلام فرمودند هر وقت دعا کردی و سؤال نمودی دست بر روی خود بکش اشاره به اینکه بدان گرفتی و عطیه او را بر چشم خود نه. ▪️و هیچ دعا و سؤالی نمیشود مگر اینکه خواهنده علاوه بر یافتن عطیه قابلیت و قرب آماده برای کسب فیض بیشتر شد این خدای متعال است که عطیه او مقدمه عطایای بیشتری است. ▪️پس هر کس آن چه را یافت از دو جهت سرور به او دست میدهد. یکی از آن روی که نقدا گرچه در ماوراء طبیعت آن نیست زیرا آن ظرف زمان است و عالم ما ورای طبیعت فوق زمان و مکان و مجرد از آن دو، ولی به ضيق لفظ و کمی الفاظ این چنین تعبیر کردیم عطیهای گرفت و دیگر اینکه همین عطیه بشیر اوست که مژده به نزول برکات دیگر و عطایای بیشتر میدهد و گویا عارف نامور جناب مجدود بن آدم سنائی غزنوی به این نکته اشاره دارد که: عارفان هر دمی دو عید کنند عنكبوتان مگس قدید کنند ◾️ممدالهمم در شرح فصوص الحکم/ص۷۶ استاد علامه حسن زاده آملی◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️برشی از کتاب هفت عمق آگاهی◾️ ▪️اهل محبت نیک می دانند که محبت راه خود را در هر وجودی باز کرده و روزی به ثمر می نشاند هیچ دیوار بلندی نمی تواند محبت را عقیم و بی خاصیت سازد. @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی◾️ ▪️کسی که تنها با زبان مردم را امر به معروف و نهی از منکر کند، یک عدّه تعریف او را می‎کنند و یک عدّه او را تکذیب می‎کنند. یعنی چون مردم را با زبان به سمت خود سوق داده است، یک عدّه موافق او و عدّه‎ای مخالف او هستند. امّا اگر با عمل امر به معروف و نهی از منکر کرد، دیگران بدون اینکه به خود او توجّه کنند، مستقیم به سمت خدا می‎روند و از خدا تشکّر می‎کنند و آفتی ندارد. اوّلی اسلام و دومی ‎ایمان است. امام صادق علیه السّلام فرمود: کُونُوا دُعاةَ النّاسِ بِغَیرِ اَلسِنَتِکُم: بدون زبان‎هایتان دعوت کننده‎ی مردم باشید. ▪️وقتی لقمان حکیم از دنیا رفت و جنازه‎اش را برای دفن آماده کردند، دو نفر از شاگردانش در حالی که به جنازه‎ی او نگاه می‎کردند به هم گفتند لقمان در طول عمرش نصایح بسیار زیادی به ما کرد؛ امّا این نصیحت که امروز به ما می‎کند، در همه‎ی عمرش چنین نصیحتی نکرده بود. یعنی عملاً دارد نشان می‎دهد که در پیشگاه الهی باید تسلیم و سکوت مطلق بود و اظهار وجود و رأی و سلیقه نکرد و به مقدّرات الهی تن داد. ▪️همان‎طور که خدا با کارهایش خودش را به بندگانش نشان می‎دهد، تو هم با اخلاق و عملت خودت را به زیردستانت نشان بده. ▪️به زور افراد را به عبادت و عمل به احکام وادار کردن فایده‎ای ندارد. این کار مثل این است که از بازار میوه‎های خوب بخرید و به درخت چنار و نارون بچسبانید. چند روز که گذشت، میوه‎ها می‎گندد و خشک می‎شود و می‎ریزد. باید با محبّت و با عمل و نه با زبان، اشخاص را به دین خدا جذب کرد تا خودشان درخت میوه شوند و میوه‎های احکام و عبادت از درونشان سر برآورد. ◾️مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
« » ▪️اسم اعظم كه ز احصاء و عدد بيرون است ▪️اسم آه است نصيبم نه كه اسم دگری ▪️ : الله اکبر که خیلیا با همین آه کشیدن تو کائنات تصرف می کنن و چیز هایی رو ایجاد می کنن. آه خیلی انرژی زیادی داره! شنیدین میگن طرف آهش فلانی رو گرفت؟! حقه، درسته... واقعا با شکسته دلی چه کار ها میشه کرد! ◾️قَبَسی از قَبَسات نوریه رحمانی◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️خاطره‌ای از یک کشیش مستبصر! ◾️ ▪️آن نصرانی که در زمان ما کشیش بوده، گفت: «کتابخانه سوریه دست من بود. عموم [مردم] به اذن من از این کتابخانه استفاده می‌کردند. یک اتاق خصوصی بود که کتاب‌های خصوصی در آن اتاق بود، هیچ‌کس را به آن راه نمی‌دادیم. فقط من خودم که رئیس آن کتابخانه بودم، اجازه داشتم که بروم؛ دیگران را اجازه نداشتم راه بدهم. ▪️[روزی] رفتم و تورات یا انجیلی را دیدم. دیدم روی یک اسمی، یک مومی گذاشته‌اند، یک شَمعه‌ای گذاشته‌اند [که نوشته بود:] «بعد از من، این پیغمبر است». هر طور بود، سعی کردم، این شمعه را بردارم، به‌طوری که زیرش هر چه هست، پاره نشود. خیلی‌خیلی زحمت کشیدم که این شمعه را بردارم. ▪️دیدم بله! همین حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ است ـ که آنها در لغت خودشان، حالا لغت عِبری است، سریانی است، چه هست، می‌گویند: مُدمُد ـ این سبب شد از برای اینکه من، اختیار کردم دین اسلام را». ◾️درس خارج فقه، کتاب جهاد، اردیبهشت١٣٨۸◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️جامعیت معنای (غیرت) ◾️ ▪️( )، معنایش این است که انسان از حریم خود تجاوز نکند، یک؛ و به دیگری اجازه ندهد که وارد حریم او بشود؛ دو. این دو وقتی محقق است که بشود، سه. انسان باید تمام کوشش خودش را بکند که از محدوده خود خارج نشود. محدوده او کجاست؟ (نباید) هر چه دلش بخواهد، محدوده خودش بداند. خیلی سخت است انسان حدّ خودش را بشناسد. از حدّ خودش خارج بشود، مخالف غیرت است. دو: نگذارد کسی وارد خط و محدوده او بشود. آن هم چون باید خطش را بشناسد، بسیار سخت است. در جریان غیرت، یک بیان نورانی (سلام الله علیه) دارد که فرمود: (ما زنی غیور قطّ)*، هیچ آدم با غیرتی زنا نمی کند‌. از آن طرف اگر کسی مواظب حریم خودش نباشد، همه ما می گوئیم است؛ امّا اگر از این طرف کسی بیرون رفته، این را نمی گویند بی غیرت است؛ می گویند مثلاً است، است و مانند آن! ولی این در حقیقت غیرت دخیل است‌. این بیان نورانی حضرت در این است که: کسی که غیرت دارد، یعنی را طرد می کند. نه وارد حریم غیر می شود، نه غیر را وارد حریم خود می کند. این است که کمتر فضیلتی به اندازه غیرت است. این اگر از دشوارتر نباشد، آسانتر نیست! برای اینکه فهم (فهم یعنی فهم) می خواهد. کسی بخواهد کند، غیرت ندارد؛ کسی بخواهد کند، غیرت ندارد؛ این حدیث جامعیت را بیان کرد. اگر کسی از آن طرف خدای ناکرده مواظب حریم خودش نباشد، این معنی است و همه می دانند، امّا اگر کسی از این طرف خدای ناکرده وارد حریم دیگری بشود، ناموس دیگری را نگاه بکند، می گویند بی غیرت است. چرا، چون نکرده است! غیبت هم همین طور است _ بالاخره _؛ دست در کردن هم همین طور است؛ حالا یا دست در جیب مردم کردن به صورت و ، یا دست در جیب مردم از راه دیگر؛ تنها نیست! این با غیرت سازگار نیست. ☑️نهج البلاغه / حکمت ۳۰۵ ◾️درس خارج فقه قم ؛ ۱۴۰۰/۱۰/۰۶◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️امروز کشور، به برکت طیّب و طاهر شده است. در کشوری که چند هزار پاک داد، جا برای نفوذ نیست. آفتاب و باران هر چه فراوان هم باشند، فقط آلودگی های ظاهری را پاک می کنند، امّا را فقط (خون شهید) پاک می کند؛ لذا امام (رض) فرمود: خون بر شمشیر پیروز است. حیف است که این کشوری که پاک شده با خون شهید است، منتظر و باشند. ◾️درس خارج تفسیر قرآن کریم قم ؛ ۱۳۹۸/۱۰/۰۹◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
📚 در ترازوی اندیشه و ایمان(تألیف استاد طیب)📚 ☑️اقتضای زیبایی جلوه‌گری است و کسی که خود را زیبا می‌داند، فطرتاً در صدد جلوه‌گری بر می‌آید. این امر فطری، اگر با دانایی و بصیرت تلفیق نشود، زن را که در آفرینش پیکر، بهره‌ی بیشتری از لطافت و جمال نصیبش گشته است، به سوی خودآرایی و خودنمایی در جامعه سوق می‌دهد و در پی آن، خسارات و آسیب‌های مهلکی، ابتدا دامنگیر خود زن و سپس گریبانگیر مردها و نهایتاً جامعه خواهد شد. 👆این كتاب تلاشی است در جهت آشنايی با حكمت‌های حجاب و حل معضلات و مشكلات ناشی از عدم مراعات شايسته‌ی حجاب توسط برخی زنان در جامعه‌ی ما. @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️امروز روزیه که به تمام دنیا نشان داده شد این سرزمین حتی شن کویرش هم لشکر خداست ✔️مکر و مکرالله والله خیرالماکرین ▪️ ۵ اردیبهشت سالروز طوفان شن طبس مبارک
▪️"جانی بت اوشانا" شهید آشوری دفاع مقدس است که حالا بعد از ۳۹ سال شناسایی شده ▪️پدر، مادر، برادر و خواهرش از دنیا رفته اند و اقوام نزدیکش هم مسلمان شده اند ▪️بدرقه این شهید وطن را باشکوه برگزار کنیم. ▪️یادمان باشد چه دسته گل هایی دسته دسته رفتنه اند تا یک وجب از این خاک نرود.
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 60-42 آل عمران، قسمت چهارم بخش پنجم ● وعده نيكو به پيروان حقيقى (قولى و عملى ) عيسى (علیه السل
آیات 60-42 آل عمران، قسمت چهارم بخش ششم ● دو حجت و دليل بر نفى الوهيت عيسى (علیه السلام ) در تمثيل او به آدم (علیه السلام ) پس از اين بيان به حسب حقيقت ، دو حجت و دليل باز مى شود كه تك تك آن دو براى نفى الوهيت عيسى (عليه السلام ) كافى است . درحجت اول اينكه : عيسى مخلوق خدا است و خداى تعالى از كيفيت خلقت او آگهى دارد و جنابش هرگز در آگهى هايش به خطا نمى رود و او خبر داده كه عيسى (عليه السلام ) مخلوق من است ، هر چند كه پدر نداشته باشد و كسى كه به دست ديگرى خلق شده باشد ((عبد)) است نه ((رب )). حجت دوم اينكه : در خلقت او چيزى زائد بر خلقت آدم نيست كه باعث شود شما او را معبود بخوانيد و اگر سنخ و كيفيت خلقت او مقتضى الوهيتش باشد، بايد اين اقتضا در آدم (عليه السلام ) نيز باشد با اينكه مسيحيان آدم را معبود نمى دانند، پس بايد در عيسى (عليه السلام ) نيز ندانند، چون مماثلت اين را اقتضا مى كند. از آيه شريفه اين معنا برمى آيد كه خلقت عيسى (عليه السلام ) مانند خلقت آدم طبيعى و مادى است ، هر چند كه بر خلاف سنت جاريه الهى در نسلها بوده ، كه هر نسلى در تكون و پيدايش خود نيازمند به پدر است و نيز از ظاهر عبارت برمى آيد كه جمله : ((فيكون )) حكايت حال گذشته است ، پس ظاهر صيغه ((فيكون )) كه براى آينده است منظور نيست ، چون جريان گذشته را شرح مى دهد. و اين منافات ندارد با جمله : ((ثم قال له كن )) كه بر فوريت و عدم ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 334 تدريج دلالت مى كند، براى اينكه نسبت ها مختلف است ، همين موجودات عالم روى هم چه تدريجى الوجودها و چه غير آنها مخلوق خداى سبحان است و به امر او كه همان كلمه ((كن )) باشد موجود شده ، همچنان كه قرآن فرموده : ((انما امره اذا اراد شيئا ان يقول له كن فيكون ))، چيزى كه هست بسيارى از آنها وقتى با اسباب تدريجيش ‍ مقايسه شود تدريجى الوجود است ، اما اگر با قياس به خداى تعالى ملاحظه شود در آن لحاظ نه تدريج هست و نه مهلت ، همچنان كه باز قرآن كريم در جاى ديگر فرموده : ((و ما امرنا الا واحده كلمح بالبصر))، و ما ان شاء الله در محلى مناسب اين مطلب را توضيح خواهيم داد. علاوه بر اين ، آن نكته عمده اى كه جمله : ((ثم قال له كن )) در مقام بيان آن است اين است كه خداى تعالى در خلقت هيچ موجودى احتياجى به اسباب ندارد، تا وضع موجودى كه مى خواهد خلق كند بر حسب اختلاف اسباب برايش مختلف شود، مثلا خلقت موجودى برايش ممكن و خلقت موجودى ديگر برايش محال باشد، يكى برايش ‍ آسان و ديگرى دشوار باشد، يكى برايش نزديك و ديگرى دور باشد، پس هر چه او اراده كند و بفرمايد: ((كن )) موجود مى شود، بدون اينكه احتياج به اسباب داشته باشد، اسبابى كه در حالت عادى در پديد آمدن يك موجود دخالت دارد. الْحَقُّ مِن رَّبِّك فَلا تَكُن مِّنَ الْمُمْترِينَ اين آيه مضمون آيه قبلى را با اينكه با كلمه ((ان )) و امثال آن تاكيد كرده بود مجددا تاكيد مى كند، نظير تاكيدى كه در اصل داستان و تفصيل آن نموده و فرمود: ((ذلك نتلوه عليك من الايات و الذكر الحكيم ...))، و در عين تاكيد خاطر خطير رسول گرامى خود را مسرت بخشيده ، جنابش را دلگرم مى كند، به اينكه آن جناب بر حق است و همين باعث مى شود كه در احتجاج هايش عليه كفار قاطعانه تر و شجاعانه تر اقدام كند. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei