آيات 254 - 253 ، بقره قسمت اول
بخش اول
تِلْك الرُّسلُ فَضلْنَا بَعْضهُمْ عَلى بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن كلَّمَ اللَّهُ وَ رَفَعَ بَعْضهُمْ دَرَجَتٍ وَ ءَاتَيْنَا عِيسى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَتِ وَ أَيَّدْنَهُ بِرُوح الْقُدُسِ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِن بَعْدِهِم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَت وَ لَكِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنهُم مَّنْ ءَامَنَ وَ مِنهُم مَّن كَفَرَ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَ لَكِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ(253)
يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتىَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شفَعَةٌ وَ الْكَفِرُونَ هُمُ الظلِمُونَ(254)
● ترجمه آيات
اين پيامبران بعضى از ايشان را بر بعض ديگر برترى داده ايم بعضى از آنان كسى بوده كه خدا با وى سخن گفت و بعضى از آنان را مرتبه ها بالا برد و عيسى بن مريم را محبت داديم و او را به روح پاك قوى كرديم ، اگر خدا مى خواست كسانى كه پس از پيامبران بودند با وجود حجت ها كه سويشان آمده بود با هم جنگ نمى كردند ولى مختلف شدند، از آنان كسانى بودند كه ايمان داشتند و كسانى بودند كه كافر بودند، اگر خدا مى خواست با هم كارزار نمى كردند ولى خدا هر چه بخواهد مى كند.(253)
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 469
شما كه ايمان داريد پيش از آنكه روزى بيايد كه در آن معامله و دوستى و شفاعت نباشد از آنچه روزيتان كرده انفاق كنيد و كافران خود، ستمگرانند.(254)
● بیان آیات
تِلْك الرُّسلُ فَضلْنَا بَعْضهُمْ عَلى بَعْضٍ...هُمُ الظلِمُونَ
سياق اين دو آيه خيلى از سياق آيات قبل كه امر به جهاد و تشويق به انفاق مى كرد دور نيست ، چون در آخر آن آيات ، داستان جنگ طالوت را آورده تا مؤمنين از آن عبرت بگيرند، و آن قصه با جمله : ((و انك لمن المرسلين ...)) خاتمه يافت و دو آيه مورد بحث هم با جمله ((تلك الرسل فضلنا بعضهم على بعض ))، آغاز شده ، و سپس به مساله جنگ در امتهاى انبياى بعد از آن حضرات بر مى گردد.
و نيز در داستان قبلى يعنى قصه طالوت مى فرمود : ((الم ترالى الملا من بنى اسرائيل من بعد موسى ...))، و قيد ((من بعد موسى )) را ذكر نموده ، دوباره به دعوت و تشويق به انفاق برگشت ، و فرمود: ((انفاق كنيد قبل از اينكه روزى فرا رسد كه ...)) پس همه اينها اين احتمال را تأييد مى كند كه دو آيه مورد بحث ، ذيل آيات سابق بوده و همه با هم نازل شده اند.
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□●میلاد با سعادت حضرت موسیبنجعفر علیهالسلام بر همگان مبارک باد●□
□●یکی از دستورالعملهایی که آیتالله بهجت قدسسره برای شفای بیماران میفرمودند:
□●مریض پس از نماز صبح دو رکعت نماز حاجت بخواند و پس از آن سه مرتبه بگوید:
□اللَّهُمَ اشْفِنِي بِشِفَائِكَ، وَ دَاوِنِي بِدَوَائِكَ، وَ عَافِنِي [بِعَافِیَتِكَ] مِنْ بَلَائِكَ، فَإِنِّي عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ.□
خدایا، مرا به شفای خود شفا ده و به دوای خود دوا ده و از بلایت عافیتم بخش؛ چرا که من بندۀ تو و فرزند بندۀ توام.
□●پس از آن یک بار بگوید:
«بِحُرْمَةِ الإمامِ الکاظِم علیهالسلام».
□●بهجتالدعا، ص٣۴٩●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□●آموزههای غدیر - بخش دوّم●□ #آموزهی_دوّم: □●دنباله روی و مشایعت امیرالمؤمنین علیه السّلام □●د
□○آموزههای غدیر - بخش سوّم○□
#آموزهی_سوّم:
□تبعیت از اهلبیت علیهم السّلام در فهمِ دین
□در فهمِ دین، معیار، ائمّهی هدی علیهم السّلام هستند. نمیشود با ذوقیات، پسندها، علایق و استنباطهای شخصی از دین سخن بگوییم و دین را با رأی خودمان تفسیر کنیم و با ظنّ و گمان خودمان از دین سخن بگوییم. باید در فهم دین #تابع_اهل_بیت علیهم السّلام بود.
#ادامه دارد ....
□○استاد مهدی طیّب ۸۷/۰۹/۲۸○□
#غدیرخم
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●استاد علی صفایی حائری●■
#انتظار
■آداب انتظار، توجه بود و پيمان و انس و ارتباط و توسّل و بهرهبردارى در جايگاههاى مناسب و اهداف هماهنگ.
■و مرور بر روايات و ادعيه در زمان غيبت، ما را به اين آداب راهنمايى مىنمايد و به حقيقت انتظار كه تهيُّأ و آمادهباش است، مىرساند.
■منتظر فرزند محبوب و دلدار عزيز، اقدام مىنمايد و در خود و در محيط اطراف، نشان و اثر مىگذارد. منتظر مهدى و قائم آل محمد كه براى تمامى آدمها و براى تمامى قدرتها طرح دارد و حرف دارد و برخورد دارد، چگونه مىتواند آماده نشود و زمينهسازى ننمايد... كه در حديث آمده؛ «يُوَطِّئُونَ للمهدى سلطانَه ».
■و اين آمادهباش و زمينهسازى، در فكر ، در روحيه ، در طرح و عمل اثر مىگذارد و در واقع تقدير جديد و برنامهريزى و تدبير جديد و مديريت و تربيت مهرههاى كارآمد و جاسازى اين مهرهها در جاى مناسب كه با كار كم، بهرۀ زياد بياورند و با قطرههاى محدود حركت و شور ايجاد كنند. و از اينها گذشته، جايگزينى نيروها؛ كه اگر يارى افتاد يارى ديگر برخيزد و بار را به دوش بگيرد. اينها همه و همه از مظاهر انتظار و آمادهباش و زمينهسازى سلطان و تسلط مهدى است.
■●تو می آیی (ويرايش جديد)، صفحه ۲۶●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی●□
□در آیهی اِنَّ اَکرَمَکُم عِندَ اللهِ اَتقیکُم: همانا گرامیترین شما نزد خدا با تقواترین شماست. مقصود از تقوا ولایت امیرالمؤمنین است.
□هر کس تقوا داشته باشد، شاگرد مدرسهی امیرالمؤمنین علیه السّلام است. همهی متقّین شاگرد این مدرسهاند، ولی در کلاسهای مختلف؛ بعضی کلاسهای بالا و بعضی کلاسهای پایین.
□مثل پیامبرانی که اختلاف ندارند، ولی در طبقات و درجات متفاوتی قرار دارند. مؤمنین هم کوچک و بزرگ دارند. هر یک از شاگردهای این مدرسه باید به شاگردهای بالاتر از خودش که تقوای بیشتری دارد، احترام بگذارد و به شاگردان پایینتر از خودش رسیدگی کند.
□ذوالفقار یعنی تیغ دو دَم که امیرالمؤمنین علیه السّلام با یک دَمش عرش را تمیز میکند و با دیگری فرش را؛ با یکی بالا را و با دیگری پایین را.
#یاعلی
□●مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○میخواهید انسانهای صالحی شوید و صلاحیت پیدا کنید؟
#امام_کاظم علیه السلام فرمودند:○□
□○«مُجالَسَةُ الصّالِحينَ داعيَةٌ اِلَى الصَّلاح» (۱)
□○راهش این است که با انسانهای صالح و شایسته مُجالس و همنشین باشید، این سبب میشود که انسان به سوی صلاح و شایستگی جلب و جذب شود.
□○راحتترین راه برای خوب شدن، همنشینی با خوبان است؛ اینکه انسان با نیکان مُجالس شود. «المُجالِسَةُ مُؤَثِّرَةٌ» ولذا برای رسیدن به صلاح با صالحان همنشین شویم.
□○صالحان در وهلهی اوّل پیامبراکرم، ائمّهی هدی و اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام هستند؛
□○امیدوارم خلوتهایی برای نشستن در محضر آنها داشته باشیم یا در زیاراتی که به مرقد مطهّر آنها مشرّف میشویم، با آنها همنشینی کنیم و بیشترین بهره را برای نِیل به صلاح بهدست آوریم
□○و در مرتبهی بعد دستپروردگان، شاگردان و پرورشیافتگان مکتب اهلبیت علیهم السلام، انسانهای وارسته، صالح و شایستهای که از مکتب ائمّه علیهم السلام درس صلاحیت فرا گرفتند.
□○اگر با آنها رفیق شویم و با محبّت و صمیمیت با آنها بنشینیم بهترین و سریعترین راه برای نیل به صلاح است.
□○در محضر استاد مهدی طیب۸۹/۰۳/۲۷○□
۱. کلینی، کافی، ج ۱، ص ۴۱ و مجلسی، بحارالانوار، ج۱، ۱۴۱.
#حديث
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
آيات 254 - 253 ، بقره قسمت اول بخش دوم
● دفع اين توهم كه بعد از دعوت انبيا (علیهم السلام ) جنگ چه فايده دارد؟ و اشاره به علل پيدايش جنگ ها در اين آيات
و سخن كوتاه آنكه : آيه شريفه ، در مقام رد و دفع توهمى است كه چه بسا به ذهن برسد، و آن توهم اين است كه رسالت ، خصوصا از اين جهت كه همراه با معجزاتى روشن است كه بر حقانيت آن دلالت مى كند، بايد بلاى جنگ هاى خانمان برانداز را از بين ببرد، نه اينكه خود رسالت ، آتش جنگ را برافروزد،
حال يا از اين جهت بايد از بين ببرد كه غرض خداى سبحان از ارسال رسولان و دادن معجزات به ايشان ، اين است كه مردم را به سوى سعادت دنيوى و اخرويشان هدايت كند، پس براى بدست آمدن اين غرض ، بايد آنان ر ا از قتال باز داشته ، ديگر اجازه چنين عملى را ندهد، و همه را در راه هدايت جمع و متحد سازد، و حال آنكه مى بينيم بعد از انبيا باز هم جنگ ها و مشاجرات در ميان امت هاى آنان ادامه دارد، و مخصوصا بعد از انتشار دعوت اسلام كه اتحاد و اتفاق از اركان و اصول احكام و قوانين آن است ، چرا بايد هنوز اين درگيرى ها در اين امت پديد آيد؟.
و يا از اين جهت بايد از بين ببرد كه مگر غير از اين است كه فرستادن رسولان و آوردن معجزات روشن ، براى دعوت به سوى حق است و براى اين است كه ايمان در دلها پديد آيد؟ ايمان هم از صفات قلب است ، و نمى شود آن را با زور در دلها ايجاد كرد، پس فايده قتال چيست ؟ و بعد از استقرار نبوت و پا گرفتن دعوت دينى ديگر جنگ چه معنا دارد؟ اين اشكال را در آيات قتال آورديم و به آن جواب داديم .
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 470
در آيه مورد بحث ، خداى تعالى چنين پاسخ مى دهد كه ((قتال )) معلول اختلافى است كه امتها خودشان پديد مى آورند، چون اگر اختلافى نباشد كار اجتماعات به جنگ نمى كشد.
پس علت به وجود آمدن جنگها در بين مردم ، اختلاف آنان است ، و اگر خدا مى خواست ، يا به كلى نمى گذاشت
اختلافى پديد آيد، و در نتيجه ، جنگ هم پديد نمى آمد، و يا بعد از پيدا شدن اين علت آن را خنثى مى كرد، ليكن خداى سبحان آنچه را كه ما مى خواهيم ، انجام نمى دهد چون تابع خواست ما نيست ، او هر چه بخواهد مى كند و يكى از چيزهائى را كه خواسته ، اين است كه جلوى علت ها را نگيرد و امور عالم طبق سنت العلل و الاسباب جريان يابد،اين اجمال و خلاصه پاسخى است كه از آيه مى شود.
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#حضرت_آیتالله_بهجت_قدسسره:
□○فضایل علی علیهالسلام گفتنی نیست؛ حق است اما گفتنی نیست!
□○زیرا ما ضعیفُالعقلوالایمان هستیم و ظرفیت نداریم. اگر بیان میکرد، بسیاری از مردم کافر میشدند و عدهای معدود ایمان میآوردند، همچنان که درباره حضرت عیسی مسیح علیهالسلام چنین اتفاق افتاد.
□○در محضر بهجت، ج۱، ص۷۵○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○آموزههای غدیر - بخش سوّم○□ #آموزهی_سوّم: □تبعیت از اهلبیت علیهم السّلام در فهمِ دین □در فهم
□○آموزههای غدیر - بخش چهارم○□
#آموزهی_چهارم:
□اهل تسلیم مطلق بودن در برابر خدا و معصومین علیهم السّلام
□بین اصحاب پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم دو گروه قابل تشخیص هستند. یک عدّه اهل تعبّد و تسلیم مطلق در برابر خدا و رسول الله هستند؛ مثل ابوذر، سلمان، مقداد و عمّار که بی چون و چرا هر چه را پیامبر بیان میکردند، پذیرا بودند.
□یک عدّه هم مانند ابابکر، عمر، عثمان، معاویه و دیگران که در برابر رسولخدا برای خودشان حقّ نظر قائل بودند. لذا بارها چه در زمان خود پیغمبر، به رسولالله میگفتند حرفی که میزنی از طرف خدا میگویی یا از پیش خودت میگویی؟ یعنی اگر از پیش خودت میگویی ما قبول نداریم و زیر بار این حرف نمیرویم، و چه بعد از رحلت رسولالله اجتهاد در برابر نص کردند؛ برای مثال در اذان دست بردند. میگفتند:
«متعتان محلتان فی زمن رسول الله و انا احرمهما و اعاقب علیهما»
□حکم مسلّم شرعی را که خودشان میگفتند این حکم در زمان رسولخدا وجود داشت، ممنوع کردند و اعلام کردند ما هرکس را که به این حکم عمل کند، عقوبت و کیفر میکنیم. قرآن کریم فرمود: «و َمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ»
هیچ مرد و زن مؤمنی حق ندارد بعد از اینکه خدا و رسول او امری صادر کردند، برای خودش حقّ انتخابی قائل باشد؛ در برابر نظر پیامبر و نظر قرآن نظر دیگری داشته باشد؛ بگوید درست است که پیغمبر امام و قرآن گفتهاند؛ ولی به نظر من فلان چیز بهتر، مناسبتر و درستتر است.
□یکی از درسهایی که از غدیر میگیریم این است که اهل تسلیم و تعبّد مطلق باشیم؛ در برابر سخن خدا و معصومین علیهم السّلام، خودمان را صاحبنظر ندانیم و برای خودمان حقّ انتخاب و اختیاری قائل نباشیم.
#ادامه_دارد ....
□○استاد مهدی طیّب ۸۷/۰۹/۲۸○□
#غدیرخم
@mohamad_hosein_tabatabaei
□چرا خداوند به پیغمبر در #غدیر گفت:
" بلّغ ما اُنزل الیک" «آن چه به تو نازل شده است به مردم بیان کن و برسان»؟
□چون آن چه به عنوان #دین باید از طریق پیامبر گفته می شد، پیش از آن گفته شده بود؛ اما چون به بیان نیامده بود، درقلمرو دین قرار نگرفته بود.
دین آن هایی را می گویند که بیان شده باشد و گرنه، پیامبر حقایق فراوانی را در معراج گرفته است اما همه ی آن حقایق را بیان نکرد.
□حتی حضرت باقر(علیه السلام) فرمود: جدّ ما، با احدی در کنه آن چه با #عقل خود یافته بود سخن نگفت.
□پس معلوم است یافته های حضرت خاتم که هنوز به بیان نیامده است، با احدی مطرح نشده است.
□خلافت و #ولایت علی(علیه السلام) در #معراج پیامبر بیان شده بود، روز #غدیر تنها اظهار آن بود.
پیامبر «من کنت مولاه» را از قبل گرفته بود ونه در روز غدیر.
□در واقع، آن را در معراج هایش گرفته بود. در واقع تا قبل از غدیر، فقط آن ها را به بیان نیاورده بود، نه این که از آن مطلع نباشد. لذا ما تبلیغ را از مقام اظهار می گیریم نه مقام ایجاد.
□پس، از آیه ی "یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّک"َ ما این گونه استظهار می کنیم که #تبلیغ مقام #اظهار است، نه این که خداوند به پیامبر بگوید روز غدیر علی را از طرف ما جعل کن؛
چرا که این جعل را پیامبر از قبل از خداوند گرفته بود.
این غدیر تنها مقام تبلیغ است. یعنی آن چه را قبلا گرفته ای و تا کنون مخفی داشته ای رابیان کن.
□خلافت علی (علیه السلام) و فرزندانش به همان جعلی است که رسالت پیامبر است،
لذا غدیر را #مقام_ظهور می گیریم.
یعنی به همان جعل رسول الله به مقام نبوت و رسالت، امیرالمومنین هم به مقام خلافت مجعول است.
□●سخنرانی استاد صمدی آملی●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
#تفسیر_المیزان
#تاغدیرخم_بخش_اول
#علامه_طباطبایی_ره
□تفسیر آیه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»□
□●[آن امر مهم و خطيری كه پيامبر (صلی الله علیه وآله) مامور به ابلاغ آن شده است"ولايت" و جانشينی امير المؤمنين (علیه السلام) است]
□●از اينجا و از همه آنچه تا كنون گفته شد بخوبی استفاده میشود كه در آيه شريفه رسول اللَّه (صلی الله علیه وآله) مامور به تبليغ حكمی شده كه تبليغ و اجرای آن مردم را به اين شبهه دچار میكند كه نكند رسول اللَّه (صلی الله علیه وآله) اين حرف را بنفع خود میزند، چون جای چنين توهمی بوده كه رسول اللَّه (صلی الله علیه وآله) از اظهار آن انديشناك بوده، از همين جهت بوده كه خداوند امر اكيد فرمود كه بدون هيچ ترسی آن را تبليغ كند،
□●و او را وعده داد كه اگر مخالفين در صدد مخالفت بر آيند آنها را هدايت نكند، و اين مطلب رواياتی را كه هم از طرق عامه و هم از طرق اماميه وارد شده است تاييد میكند، چون مضمون آن روايات اينست كه آيه شريفه در باره ولايت علی (علیه السلام) نازل شده، و خداوند رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله) را مامور به تبليغ آن نموده، و آن جناب از اين عمل بيمناك بوده كه مبادا مردم خيال كنند وی از پيش خود پسر عم خود را جانشين خود قرار داده است، و به همين ملاحظه انجام آن امر را به انتظار موقع مناسب تاخير انداخت تا اينكه اين آيه نازل شد...
#ادامه_دارد
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#تفسیر_المیزان #تاغدیرخم_بخش_اول #علامه_طباطبایی_ره □تفسیر آیه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما
#تفسیر_المیزان
#تاغدیرخم_بخش_دوم
#علامه_طباطبایی_ره
□تفسیر آیه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»□
□● #ادامه
ناچار در غدير خم آن را عملی كرد و در آنجا فرمود:" من كنت مولاه فهذا علی مولاه" يعنی هر كه من مولای اويم، اين- علی بن ابی طالب- نيز مولای اوست.
□●اما" #ولايت": بايد دانست همانطوری كه در زمان رسول اللَّه امور امت و رتق و فتق آن بدست آن جناب اداره میشده بطور مسلم و بدون هيچ ابهامی پس از در گذشت وی نيز شخصی لازم است كه اين امر مهم را عهده دار باشد، و قطعا هيچ عاقلی بخود اجازه نمیدهد كه توهم كند دينی چنين وسيع و عالمگير، دينی كه از طرف خدای جهان، جهانی و ابدی اعلام و معرفی شده است، دينی كه وسعت معارفش جميع مسائل اعتقادی و همه اصول اخلاقی و احكام فرعی را كه تمامی قوانين مربوط به حركات و سكنات فردی و اجتماعی انسانی را متضمن است بر خلاف ساير قوانين و استثنا احتياج به حافظ و كسی كه آن طور كه شايد و بايد آن را نگهداری كند ندارد،
□●و يا توهم كند كه مجتمع اسلامی استثناء و بر خلاف همه مجتمعات انسانی بی نياز از والی و حاكمی است كه امور آن را تدبير و اداره نمايد، كيست كه چنين توهمی بكند؟! و اگر كرد جواب كسی را كه از سيره رسول اللَّه (صلی الله علیه وآله) بپرسد چه میگويد؟! زیرا
رسول اللَّه (صلی الله علیه وآله) سيره اش بر اين بود كه هر وقت به عزم جنگ از شهر بيرون میرفتند كسی را به جانشينی خود و به منظور اداره امور اجتماعی مسلمين جای خود میگذاشتند، كما اينكه علی بن ابی طالب (علیه السلام) را در جنگ تبوك جانشين خود در مدينه قرار دادند،
□●علی (علیه السلام) هم كه عشق مفرطی به شهادت در راه خدا داشت عرض كرد: آيا مرا خليفه و جانشين خود در مدينه قرار میدهی؟ با اينكه در شهر جز زنان و كودكان كسی باقی نمانده؟! پيامبر فرمود: آيا راضی نيستی كه نسبت تو، به من نسبت هارون باشد به موسی، با اين تفاوت كه بعد از موسی (علیه السلام) پيغمبرانی آمدند و پس از من پيغمبری نخواهد آمد؟!. و همچنين آن حضرت در ساير شهرهايی كه آن روز بدست مسلمين فتح شده بود مانند مكه و طائف و يمن و امثال آنها جانشينان و حكامی نصب میفرمود،
□●و نيز بر لشكرها چه كوچك و چه بزرگ كه باطراف میفرستادند امرا و پرچمدارانی میگماردند، اين بوده است رفتار رسول اللَّه (صلی الله علیه وآله) در ايام حيات خود، و چون فرقی بين آن زمان و زمان پس از رحلت آن جناب نيست، از اين رو بايد برای زمان غيبت خود هم فكری بكند، و شخصی را برای اداره امور امت تعيين بفرمايد، بلكه احتياج مردم به والی در زمان غيبت آن جناب بيشتر است از زمان حضورش، و با اين حال چگونه میتوان تصور كرد كه آن جناب برای آن روز مردم هيچ فكری نكرده است؟!.
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●هنگامی که انسان چشم به روی جهان می گشاید و با موجودات روبرو می شود، بدرستی درمی یابد که آنچه می بیند و به آنها می رسد، هستند؛ ولی یکسان نیستند. نتیجه ای که از این دریافت حاصل می شود، آن است که همه موجودات در اصل «بودن» و «هستی» با یکدیگر تفاوت ندارند. بنابراین، یکسان نبودن و تفاوت میان آنها منشأ دیگری دارد که می توان از آن تحت عنوان «ماهیت» سخن به میان آورد.
■●کلمه ماهیت از (ما هُوَ) گرفته شده که در واقع همان سوال از چیستی است. هرگاه شما از چیستی یک شیئ یا حقیقت بپرسید در واقع در جستجوی ماهیت آن هستید.
■●در فلسفه، سوال از چیستی نقش بنیادین دارد و این سوال منشا همه بحث ها و اختلافات است. به همین دلیل گفته می شود که منشا تفاوت ها را باید در ماهیات جستجو کرد نه در وجود آنها.
#دکتر_دینانی
@mohamad_hosein_tabatabaei