□●حضرت آیتالله بهجت قدسسره●□
□حفظ کنیم قرآن را که همیشه با ما باشد، ما با او باشیم، آن را وسیلۀ حفظمان در فِتَن و شدائد(فتنهها و سختیهای) دنیا قرار بدهیم. از خدا بخواهیم که از قرآن، ما را جدا نکند؛ همچنین از خدا بخواهیم ما را از عترت جدا نکند که عترت با قرآن است و قرآن هم با عترت است.
□●بهسوی محبوب، ص١٢٩●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●در ایام سوگواری اهل بیت و خصوصاً امام حسین علیهم السّلام چند شب درون خانهتان پرچم یا پارچهی سیاهی بزنید و لباس سیاه به تن بچّهها بکنید و دور هم بنشینید و خودتان چند بیت از همان نوحههای سادهی قدیمی بخوانید که به فطرت نزدیکتر است و با هم سینه بزنید.
■●آنوقت ببینید خدا و اهل بیت علیهم السّلام از فضل و عنایت، با شما و خانوادهتان چهها میکند.
■●مصباح الهدی ص ٣٠٦●■
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
■●اندک اندک جمع مستان میرسند□■
■اباعبدالله علیه السّلام یومالتّرویة از مکّه خارج شدند و به سوی کوفه حرکت کردند. در بین راه خبر شهادت مسلم به حضرت رسید.
■اباعبدالله علیه السّلام میخواهند یارانشان نابترین یاران باشند. چون این حرکت، حرکت جاوید تاریخ است و ناخالصی در آن نمیپذیرند؛ لذا صداقت کامل هم به خرج میدهند.
■معمولاً هر فرمانده و رهبری در آغاز یک مبارزه میگوید، فعلاً باید از چیزهایی که سبب میشود یاران ما کم شوند، اجتناب کنیم؛ مثلاً اگر خبری پخش شود که ممکن است عدّهای از ما جدا شوند؛ فعلاً جلوی آن خبر را بگیریم تا تعداد بیشتری همراه ما باشند.
■امّا اباعبدالله علیه السّلام بلافاصله همراهانشان را جمع کردند و فرمودند: خبر شهادت مسلم و هانی به من رسید؛ بدانید پیشاروی ما شمشیرهای آخته است. اگر کسی برای پیروزی و قدرت و امکانات مادّی و دنیوی همراه من راه افتاده، برگردد. با صداقت تمام! حضرت تمام راه را آمدند؛ منزل به منزل، منزل به منزل...
■کاروان با عِزّت و احترام خاصّی حرکت میکند؛ به سوی میعادگاه عاشقان میخرامد؛ گام به گام!
■این گروه برجستهای که باید برای همهی تاریخ، بیانکنندهی معنای واژهی عشق و واژهی ایمان باشند، گام به گام به محلّی نزدیک میشوند که باید این حماسهی عظیم آفریده شود.
■شاید این روزها این غزل مولانا خیلی زیاد به یاد انسان بیاید:
●اندک اندک جمع مستان میرسند
●اندک اندک می پرستان میرسند
●دلنوازان نازنازان در ره اند
●گلعذاران از گلستان میرسند
●اندک اندک زین جهان هست و نیست
●نیستان رفتند و هستان میرسند
●جمله دامنهای پر زر همچو کان
●از برای تنگدستان میرسند
●لاغران خسته از مَرعای عشق
●فربهان و تندرستان میرسند
●جان پاکان چون شعاع آفتاب
●از چنان بالا به پَستان میرسند
●خرّم آن باغی که بهر مریَمان
●میوههای نو ز مَستان میرسند
●اصلشان لطفست و هم واگشتِ لطف
●هم ز بستان سوی بستان میرسند...
■●استاد مهدی طیّب ۸۶/۱۰/۲۱●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●روز بیستونهم ماه ذیالحجّه: از دنیا رفتن خلیفهی دوم●■
■●ضرباتی که بر خلیفهی دوم وارد آمده بود، کار خود را کرد و در روز بیستونهم ماه ذیالحجّه خلیفهی دوم از دنیا رفت. عمر در طلیعهی مرگ برای جانشینی، وصیّتی کرد که از پدیدههای بسیار عبرتانگیز است. شورای ششنفرهای که خلیفهی دوم وصیت کرد تشکیل شود تا آن شش نفر از بین خود یک نفر را بهمنزله ی خلیفه انتخاب کنند، مسائل بسیار عجیبی دارد که بسیار قابل تأمّل است.
■●منتهی چون این بحثها را قبلاً کردهام، نمیخواهم فرصت را صرف بیان مجدّد آنها کنم؛ امکان دسترسی شما به آن صحبتها وجود دارد؛ ولی استدعا میکنم حتماً مراجعه کنید و ببینید طرحی که خلیفهی دوم برای آن شورا تهیّه کرد، چه طرحی بود؟ چگونه خودش از قبل پیشبینی کرد که چه کسی در این شورا انتخاب خواهد شد و او وقتی خلیفه میشود چه فجایعی به بار میآورد!
■●در کتاب های اهل سنّت همهی اینها از زبان خود عمر قبل از مرگش نوشته شده است. بعد هم چه مکانیزمی برای تصمیمگیری تعیین کرد! از بین این شش نفر یک نفر یعنی #عبدالرّحمانبنعوف، آن سرمایهدار عجیبی که ثروت او افسانهای بود، را برگزید و به او حقّ وتو داد. گفت: اگر سه به سه شدند، باید رأی سهتایی که عبدالرّحمانبنعوف جزء آنها است، اجرا شود؛ اگر پنج به یک شدند، گردن یک نفر را بزنید؛ اگر چهار به دو شدند، گردن دو نفر را بزنید؛ اگر سه به سه شدند، نظر سه نفری که در بین آنها عبدالرّحمانبنعوف نیست، قابل اجرا نیست و اگر اصرار کردند، گردن هر سه را بزنید و اگر سه روز گذشت و شش نفر نتوانستند حتّی سه به سه شوند و هرکس میگفت خودم؛ گردن شش نفرشان را بزنید. این مکانیزمی بود که خود عمر برای آن شورای فرمایشی برای انتخاب آزاد و دموکراتیک طرّاحی کرد و مأموریت نظارت بر اجرای آن را هم به اباطلحهیانصاری داد. در ماجرای شرححال عمّاریاسر به این نکته هم اشاره کردهام که در روز شورا #عمّاریاسر بیرون شورا به نفع امیرالمؤمنین ع چه فعّالیت چشمگیری انجام میدهد!
■●در این #شورای_شش_نفره، که یکی از آنها #امیرالمؤمنین علیه السلام بود، دیگری #عثمان؛ یکی #طلحه بود، دیگری #زبیر؛ یکی عبدالرّحمانبنعوف بود و ششمی #سعدبنابیوقّاص؛ بهنحوی عمل شد که طلحه به نفع عثمان و زبیر به نفع امیرالمؤمنین علیه السلام کنار رفتند. چهار نفر ماندند؛ که دو نفر دیگر غیر از امیرالمؤمنین علیه السلام و عثمان هر دو گفتند ما طالب حکومت نیستیم. هم سعدبنابیوقّاص گفت من مرد جنگم و هم عبدالرّحمانبنعوف مرد سرمایه و ثروتاندوزی بود؛ ولی با نقش تعیینکنندهای که عمر به عبدالرّحمانبنعوف داده بود، فی الواقع او تعیینکنندهی سرنوشت شورا شد.
■●او هم با زرنگی و مکّاری اوّل به امیرالمؤمنین علیه السلام پیشنهاد کرد که اگر بپذیری حکومت را طبق قرآن و سنّت پیامبر صلی الله علیه وآله و روش ابابکر و عمر اداره کنی، با تو بیعت میکنم و اگر من با تو بیعت کنم، عملاً رأی تو اکثریت پیدا میکند و تو خلیفه میشوی؛ ولی میدانست چه شرطی کند که امیرالمؤمنین علیه السلام آن را نپذیرند. امیرالمؤمنین علیه السلام هم کسی نبودند که به دروغ تعهّدی را قبول کنند و بعد زیر آن تعهّد بزنند.
■●شرط عمل به روش ابابکر و عمر؛ که امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: نه؛ قرآن و سنّت پیامبر صلی الله علیه وآله روی چشم من؛ امّا روش ابابکر و عمر را در حکومت قبول ندارم. من طبق اجتهاد خودم عمل خواهم کرد. او گفت نه؛ اینگونه نمیشود. سپس به عثمان پیشنهاد کرد. عثمان هم استقبال کرد و گفت: بله؛ من حکومت را طبق قرآن، سنّت پیامبرصلی الله عبیه وآله و روش شیخین اداره خواهم کرد. عبدالرّحمن هم با او بیعت کرد و درنتیجه عثمان به خلافت رسید.فجایع و مظالمی که در دوران خلافت عثمان رخ داد و نهایتاً منجر به شورش مردم علیه عثمان و کشته شدن او شد، میوهی وصیّت خلیفهی دوم،عمربنالخطّاب است.
■●استاد مهدی طيب - ٩ آبان ۹۲ #ماه_ذی_الحجه●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●اعمال روز اول محرّم●■
■روز اوّل محرم، آغاز سال قمری است و در آن دو عمل وارد است:
■ #اوّل: روزه
■در روايت رَيّان بن شبيب از حضرت امام رضا عليهالسّلام روایت شده است كه هر كسی اين روز را روزه بدارد و خدا را بخواند، خداوند دعاى او را مستجاب كند، چنانكه دعاى زكريّا را مستجاب نمود.
■ #دوم: از حضرت امام رضا عليه السّلام نقل شده است كه حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم روز اوّل محرّم دو ركعت نماز مىخواندند و چون فارغ مىشدند، دستها را بلند كرده و اين دعا را سه مرتبه مىخواندند:
■اللَّهُمَّ أَنْتَ الْإِلهُ الْقَدِيمُ وَ هَذِهِ سَنَةٌ جَدِيدَةٌ فَأَسْأَلُكَ فِيهَا الْعِصْمَةَ مِنَ الشَّيْطَانِ وَ الْقُوَّةَ عَلَى هَذِهِ النَّفْسِ الْأَمَّارَةِ بِالسُّوءِ وَ الاشْتِغَالَ بِمَا يُقَرِّبُنِی إِلَيْكَ يَا كَرِيمُ يَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ يَا عِمَادَ مَنْ لا عِمَادَ لَهُ يَا ذَخِيرَةَ مَنْ لا ذَخِيرَةَ لَهُ يَا حِرْزَ مَنْ لا حِرْزَ لَهُ يَا غِيَاثَ مَنْ لا غِيَاثَ لَهُ يَا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَهُ يَا كَنْزَ مَنْ لا كَنْزَ لَهُ يَا حَسَنَ الْبَلاءِ يَا عَظِيمَ الرَّجَاءِ يَا عِزَّ الضُّعَفَاءِ يَا مُنْقِذَ الْغَرْقَى يَا مُنْجِیَ الْهَلْكَى يَا مُنْعِمُ يَا مُجْمِلُ يَا مُفْضِلُ يَا مُحْسِنُ،
■أنْتَ الَّذِی سَجَدَ لَكَ سَوَادُ اللَّيْلِ وَ نُورُ النَّهَارِ وَ ضَوْءُ الْقَمَرِ وَ شُعَاعُ الشَّمْسِ وَ دَوِيُّ الْمَاءِ وَ حَفِيفُ الشَّجَرِ يَا اللَّهُ لا شَرِيكَ لَكَ اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا خَيْرا مِمَّا يَظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لَنَا مَا لا يَعْلَمُونَ وَ لا تُؤَاخِذْنَا بِمَا يَقُولُونَ حَسْبِیَ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلا أُولُوا الْأَلْبَابِ رَبَّنَا لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَ هَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
■شيخ طوسى فرموده كه مستحب است روزه دهه اوّل محرّم، ولكن روز عاشورا امساک نمايد از طعام و شَراب تا بعد از عصر. آن وقت به قدر كمى تربت تناول نمايد و سيّد بن طاووس روايت كرده است فضيلت روزهی تمام ماه را و آنكه روزهی او نگه میدارد صائم آن را، از هر گناهی.
#مراقبات_ماه_محرم
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●دو جوان خدمت امام حسین سید الشهداء ( علیه السلام ) رسیدند و خیلی سماجت کردند که آقا ! حتما اسم اعظم را به ما تعلیم بدهید !
■●آقا فرمودند:
اسم اعظم برای شما سخت است ،
مشکل است
تحمل ندارید
صبرتان طاق می شود .
■●هر چه آقا احتراز کردند نپذیرفتند تا به هر حال آقا چند جمله درباره ی اسم اعظم فرمودند که این دو جوان از سیمای کذایی با آن جوانی شان ، در جا هر دو پیر شدند ، مثل یک پیرمرد نود یا صد ساله ، رنگ برگشته و وضع عوض شده که داشتند قالب تهی می کردند.
■●و آقا به ایشان فرمودند عرض کردم که شما نمی توانید طاقت بیاورید!
دوباره آقا دعایی فرمودند که آنها به جوانی شان برگردند تا دیگر جوانی نکنند و سماجت در ندانسته ها ، نداشته باشند تا کم کم پیر شوند و حقایق را دریابند.
■●و همین الفاظ آمده در بین ما که ان شاءالله خدا پیرت کنند ،
مردم خیال می کنند حتما باید سنّ ، نود سال و صد سال بشود
حال آنکه حرف پیری , حرف سنّ نیست!
باید در علم و در یافتن حقیقت و یافتن متن واقع ، پیر شد
■●دروس معرفت نفس
استادصمدی آملی●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل #دولابی●■
■●کوچک اصلاً نمیتواند بزرگ را تعریف کند، بلکه شخص بزرگ را هم با تعریف خود کوچک میکند، برای همین خود آنها باید معرّف خودشان باشند.
■●آنچه از فعل و صفات که مطابق ذهن خودمان به ائمّه علیهم السّلام نسبت میدهیم، شمایلی است که در حدّ فهم خودمان از آنها در درون خویش ترسیم میکنیم و با حقیقت آنها بسیار فاصله دارد. هیچ کس نمیتواند به حقیقت آنها دست یابد، لذا خودشان فرمودند: نَزِّلُونَا عَن الرُّبُوبِیَّةِ وَ قُولُوا فى فَضلِنَا مَا شِئتُم وَ لَن تَبلُغُوا: ما را از رتبه ی خداوندگاری پایینتر بدانید و هر چه میخواهید در فضیلت ما بگویید و (لکن بدانید هر چه هم به خیال خود بلندپروازی کنید) به حقیقت فضیلت ما نمیرسید.
#یاعلی
■●مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 بخوان ای دل محرم شد دوباره...
گر خــوانمش قـیامـت دنیـا بـعید نیست
این رستخیز عام ڪہ نامش محرم است
بنده میگویم که بعید نیست شاعر این قسمت را به اقتضاء شعری اینگونه گفته باشد، زیرا قطعاً و یقیناً محرم قیامت دنیا است. نه تنها واقعه عاشورا (واقعه سال ۶۱ ه.ق) قیامت اتمّ تمام هستی است، بلکه قیامت انسان کامل است. حساب آن عاشورا از حساب و کتاب عقلی و فکری و شهودی من و شما خارج است. اصلاً نمیفهمیم که آن قیامت چیست. حقیقت عاشورا را حقیقتاً غیر از حضرت بقیةاللهالاعظم -روحی و ارواحالعالمین لتراب مقدمهالفدا- کسی نمیفهمد. ما در تاریکی محرم را میبینیم...