eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
■●دو جوان خدمت امام حسین سید الشهداء ( علیه السلام ) رسیدند و خیلی سماجت کردند که آقا ! حتما اسم اعظم را به ما تعلیم بدهید ! ■●آقا فرمودند: اسم اعظم برای شما سخت است ، مشکل است تحمل ندارید صبرتان طاق می شود . ■●هر چه آقا احتراز کردند نپذیرفتند تا به هر حال آقا چند جمله درباره ی اسم اعظم فرمودند که این دو جوان از سیمای کذایی با آن جوانی شان ، در جا هر دو پیر شدند ، مثل یک پیرمرد نود یا صد ساله ، رنگ برگشته و وضع عوض شده که داشتند قالب تهی می کردند. ■●و آقا به ایشان فرمودند عرض کردم که شما نمی توانید طاقت بیاورید! دوباره آقا دعایی فرمودند که آنها به جوانی شان برگردند تا دیگر جوانی نکنند و سماجت در ندانسته ها ، نداشته باشند تا کم کم پیر شوند و حقایق را دریابند. ■●و همین الفاظ آمده در بین ما که ان شاءالله خدا پیرت کنند ، مردم خیال می کنند حتما باید سنّ ، نود سال و صد سال بشود حال آنکه حرف پیری , حرف سنّ نیست! باید در علم و در یافتن حقیقت و یافتن متن واقع ، پیر شد ■●دروس معرفت نفس استادصمدی آملی●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل ●■ ■●کوچک اصلاً نمیتواند بزرگ را تعریف کند، بلکه شخص بزرگ را هم با تعریف خود کوچک میکند، برای همین خود آنها باید معرّف خودشان باشند. ■●آنچه از فعل و صفات که مطابق ذهن خودمان به ائمّه علیهم السّلام نسبت میدهیم، شمایلی است که در حدّ فهم خودمان از آنها در درون خویش ترسیم میکنیم و با حقیقت آنها بسیار فاصله دارد. هیچ کس نمیتواند به حقیقت آنها دست یابد، لذا خودشان فرمودند: نَزِّلُونَا عَن الرُّبُوبِیَّةِ وَ قُولُوا فى فَضلِنَا مَا شِئتُم وَ لَن تَبلُغُوا: ما را از رتبه ی خداوندگاری پایینتر بدانید و هر چه میخواهید در فضیلت ما بگویید و (لکن بدانید هر چه هم به خیال خود بلندپروازی کنید) به حقیقت فضیلت ما نمیرسید. ■●مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 بخوان ای دل محرم شد دوباره... گر خــوانمش قـیامـت دنیـا بـعید نیست این رستخیز عام ڪہ نامش محرم است بنده می‌گویم که بعید نیست شاعر این قسمت را به اقتضاء شعری اینگونه گفته باشد، زیرا قطعاً و یقیناً محرم قیامت دنیا است. نه تنها واقعه عاشورا (واقعه سال ۶۱ ه.ق) قیامت اتمّ تمام هستی است، بلکه قیامت انسان کامل است. حساب آن عاشورا از حساب و کتاب عقلی و فکری و شهودی من و شما خارج است. اصلاً نمی‌فهمیم که آن قیامت چیست. حقیقت عاشورا را حقیقتاً غیر از حضرت بقیة‌الله‌الاعظم -روحی و ارواح‌العالمین لتراب مقدمه‌الفدا- کسی نمی‌فهمد. ما در تاریکی محرم را می‌بینیم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 254-253 بقره قسمت سوم بخش سوم ● تكلم خداى تعالى مانند خلقت ، احياء، اماتة ، رزق و هدايت از افعال زمانى خداوند است پس كلام خداى تعالى مانند زنده كردن و ميراندن و رزق و هدايت و توبه و ساير عناوين فعلى از افعال خداى تعالى است ، و در نتيجه صفات : ((متكلم ))، ((محيى ))، ((مميت ))، ((رازق ))، ((هادى ))، ((تواب ))، و غيره صفات فعل خدا هستند، يعنى بعد از اينكه خدا موجودى شنوا آفريد، و با او سخن گفت ، ((محيى )) و ((متكلم )) مى شود، و چون حيات را از او گرفت ((مميت )) به شمار مى آيد، و وقتى او را هدايت كرد، و از گناهش صرف نظر نمود، ((هادى )) و ((تواب )) مى شود. پس لازم نيست كه خداى سبحان قبل از اين هم اين صفات را داشته باشد، و ذات او از اين جهت تمام باشد، بر خلاف علم و قدرت و حيات كه صفات ذاتند، و بدون آنها ذات ، تماميت ندارد، و چگونه مى توان گفت ، بين صفات ذات و صفات افعال ، كه صفاتى بعد از تماميت ذات و چه بسا قبل از انطباق بر زمان است ، فرقى نيست ؟، با اينكه خود خداى تعالى در آيات زير پاره اى از صفات و افعال خود را زمانى دانسته و مى فرمايد: ((و لما جاء موسى لميقاتنا و كلمه ربه قال رب ارنى انظر اليك قال لن ترانى )) بعد از آنكه موسى به ميقات ما و پروردگارش با او سخن گفت ، وى گفت : پروردگارا خودت را به من نشان بده ، تا به سوى تو نظر كنم ، گفت : هرگز مرا نخواهى ديد. ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 481 و نيز فرمود: ((و قد خلقتك من قبل و لم تك شيئا)) با اينكه من قبلا تو را آفريدم ، در حالى كه هيچ چيزى نبودى ، و باز فرموده : ((فقال لهم الله موتوا ثم احياهم )) خداى تعالى نخست به ايشان فرمود بميريد، و سپس آنها را زنده كرد. و نيز فرموده : ((نحن نرزقكم و اياهم )) ما شما و آنها را روزى مى دهيم . و همچنين مى فرمايد: ((الذى اعطى كل شى ء خلقه ثم هدى )) موسى به فرعون گفت : پروردگار ما كسى است كه نخست هر چيزى را خلق كرد و سپس آن را هدايت نمود. و نيز فرمود: ((ثم تاب عليهم ليتوبوا)) سپس نظر رحمت خود را به ايشان برگردانيد تا توبه كنند. بطورى كه ملاحظه مى كنيد اين آيات ((كلام خدا))، ((خلقت ))، ((ميراندن ))، ((زنده كردن ))، ((رزق ))، ((هدايت )) و ((توبه )) را زمانى مى داند، و همه را يكسان زمانى مى داند. اين آن حقيقتى است كه انديشيدن در آيات قرآن و بحث و تفسيرى كه سر و كار آن تنها با خود قرآن است در خصوص معناى كلام دست مى دهد، و اما اين سؤال كه از نظر علم كلام ، كه خود علمى جداگانه است ، و متخصصين آن را متكلمين گويند، سخن گفتن خدا چه معنا دارد؟ و متكلمين گذشته ، در اين باره چه گفته اند؟ و نيز اين سؤال كه علم فلسفه در اين باره چه اقتضائى دارد؟ پاسخ آن ان شاء الله به زودى مى آيد. اين را هم بايد دانست كه لفظ ((كلام )) يا ((تكليم )) از الفاظى است كه خداى تعالى در قرآن آن را در غير مورد انسان استعمال نكرده ، بلكه لفظ ((كلمه ))، و يا لفظ ((كلمات )) را در غير مورد انسان استعمال كرده ، مثلا نفس آدمى را در آيه زير، ((كلمه )) خوانده ، و فرمود: ((و كلمته القيها الى مريم )) و دين خدا را كلمه خوانده و فرموده : ((و كلمه الله هى العليا)). ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 482 و نيز فرموده : ((و تمت كلمه ربك صدقا و عدلا))، و قضاى خدا و يا نوعى از خلق او را كلمه خوانده ، و فرموده : ((ما نفدت كلمات الله )) كه توضيح بيشترش خواهد آمد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■●از خدا خواسته بود تا آخر عمرش، زیارت عاشورایش ترک نشود توصیه‌ی به خواندن و مداومت بر زیارت عاشورا●■ ■●استادش، مرحوم غروی اصفهانی را یاد می‌کرد و می‌فرمود که او از خدا خواسته بود تا آخر عمرش، زیارت عاشورایش ترک نشود. با گفتن این ویژگی استاد، گویا حال خود را هم بازگو می‌کرد. ■●همین‌طور هم شد: تا آخرین روزهای عمرش، هر روز زیارت عاشورا می‌خواند با صد لعن و صد سلام. چنان بهره‌هایی از این زیارت نصیبش شده بود که دیگران را نیز به خواندن و مداومت بر آن دعوت می‌کرد. روزی شخصی به محضرش رسید و گفت: «آقا، من فرصت نمی‌کنم که هر روز این زیارت را با صد لعن و صد سلام بخوانم. چه کنم؟» راه چاره‌ای به او نشان داد و فرمود که «زیارت عاشورای مختصره» را بخواند. ■●برگرفته از کتاب رحمت واسعه، ص٢٢●■ : ■«زیارت عاشورای مختصره» زیارتی است که در فضیلت و ثواب مانند زیارت عاشورا است، ولی صد لعن و سلام را ندارد. این دعا در صفحه ٣٢۴ کتاب آمده است. همچنین مرحوم شیخ عباس قمی رحمه‌اللّه در مفاتیح‌الجنان، این زیارت را پس از زیارت عاشورای معروف با نام زیارت عاشورای غیرمعروفه ذکر کرده است. حضرت آیت‌الله بهجت قدّس‌سرّه این نام را مناسب نمی‌دانستند.■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■● ●■ ■●ذوات قدسی(عليهم‌السلام) هر ترازو هستند كه حق و باطل بودن ديگران با آنها ميشود: ■تو ترازوی اَحَدْخو بوده ای بَل زبانه هر ترازو بوده ای■ ■ايستادگی در برابر ستم و به رسميت نشناختن به بهای عَلَم كردن هفتاد و دو شهيد به عالَم از سوی (عليه‌السلام) مصداقی از خطيئه ناپذير بودن امر به معروف و نهی از منكر در مرام اهلبيت(عليهم‌السلام) است، ■چنانكه فسادهای اخلاقی حاكمان اَشرافی اموی و احيای ارزشهای جاهلی، سهل انگاريهای دينی، بسنده نكرده به و حمله به شهرهای مقدس مدينه كه به معروف است ■و يورش به مكه برای سركوبی مخالفان و چنگ و دندان نشان دادن به مردم كه به كردن كعبه انجاميد، تبديل خلافت اسلامی به نظام سلطه پادشاهی موروثی و ساير جنايات از سوی آنان نشان ميدهد كه امام حسين (عليه‌ السلام ) در تشخيص منكر و نهی از آن، خطا نكرده بود. @mohamad_hosein_tabatabaei
1️⃣ ■●روز اوّل ماه محرّم: ملاقات حرّ با اباعبدالله‌الحسین عليه السلام●■ ■روز اوّل محرّم سال شصت و یک هجری قمری، آغاز محرّم حسینی است و به‌لحاظ نهضت عاشورا روز ویژه‌ای است. ■در این روز قافله‌ی اباعبدالله‌الحسین عليه السلام در مسیر حرکت به‌سوی ، بین راه با سپاه حرّبن‌یزید‌ریاحی مواجه می‌شود. حرّ از طرف ابن‌زیاد مأموریت داشت جلوی راه امام را سد کند. آن صحنه هم صحنه‌ی فوق‌العاده عجیبی است. ■حضرت اباعبدالله عليه السلام به همراهان خود دستور داده بودند آب کافی بردارید. هنگامی‌که با سپاه حرّ روبرو شدند؛ با اینکه سپاه دشمن بود، امّا چون آن سپاه تشنه بود، حضرت اباعبدالله عليه السلام به یارانشان دستور دادند به خودشان و هم به اسب هایشان آب بدهید. ■حتّی یکی از سپاهیان حرّ که جزء جنایتکاران واقعه‌ی عاشورا هم هست، نقل می‌کند آن روز من به‌قدری حالم ناجور بود که حتّی توان و قوّت این را که خودم از دهانه‌ی مشک بنوشم، نداشتم. خود اباعبدالله عليه السلام دهانه‌ی مشک را به دهان من گذاشتند و به من آب دادند. دیدیم روز عاشورا آنها جواب این کار را چطور دادند! ■ماجرای ملاقات حرّ و اباعبدالله عليه السلام، ممانعتی که او از حرکت اباعبدالله عليه السلام به عمل آورد و تازیانه‌ی بیداری‌یی که حضرت اباعبدالله عليه السلام به او زدند و ادبی که او به خرج داد، قابل تأمّل است. ■حرّ در رویارویی با قافله‌ی اباعبدالله‌الحسین عليه السلام دوبار در برابر حضرت ورزید. یک‌بار وقتی حضرت فرمودند: مادرت به عزایت بنشیند؛ عرض کرد: یا اباعبدالله علیه السلام! اگر نبود که شما فرزند دختر پیغمبر صلی الله عليه و آله هستید، هرکه بودید من جواب شما را می‌دادم؛ امّا من جرأت نمی‌کنم به شما چیزی بگویم. هم این ادبی که ورزید. هم ظهر‌هنگام که حضرت اباعبدالله عليه السلام می‌خواستند با یاران خودشان نماز بخوانند، حرّ به سربازان خود گفت: بیایید به اباعبدالله عليه السلام اقتدا کنید. ■پاسخ این دو ادبی که ورزید، توفیقی بود که برای توبه پیدا کرد و مقام بلندی بود که در عالم هستی با جانبازی در راه اباعبدالله‌الحسین عليه السلام پيدا کرد. ■●استاد مهدی طيب - ٩ آبان ٩٢ ●■ @mohamad_hosein_tabatabaei