■●پانزدهم ماه مبارک رمضان، روز حرکت مسلم بن عقیل علیهالسّلام از مکّه به سمت کوفه●■
■●مناسبت دیگری که در روز نیمهی ماه مبارک رمضان نقل شده است، روزی است که در سال شصتم هجری قمری، مسلم بن عقیل، یار وفادار و عظیم القدر اباعبدالله الحسین علیهالسّلام، به فرمان آن حضرت، مکّه را به سمت #کوفه ترک کرد.
■●این سفیرِ اباعبدالله الحسین علیهالسّلام، در پیِ نامههای دعوتِ چندین هزار امضایی که از جانب مردم کوفه برای حضرت رسیده بود، به امر #امام_حسین علیهالسّلام حرکت کرد تا به کوفه برود و وضعیت آن شهر را ارزیابی کند و خدمت حضرت گزارش دهد تا حضرت که قصد حرکت به آن سو را دارند، به استناد اطّلاعات بیشتری که از راه ظاهر کسب میشود، تصمیمگیری کنند.
■●در این روز #مسلم بن عقیل از مکّه حرکت کرد تا اینکه در روز پنجم شوّال وارد کوفه شد و استقبال عظیمی از او صورت گرفت و بیعتهای هزاران هزار نفریِ مردم کوفه با او و تعهّدِ بر جانبازیِ در راه اباعبدالله الحسین علیهالسّلام صورت گرفت؛ امّا پس از چند صباحی، با ورودِ پسر مرجانه به کوفه، ورق برگشت و غربت و مظلومیّت مسلم بن عقیل و شهادت مظلومانه و غریبانهی این نخستین شهید از سپاهِ اباعبدالله الحسین علیهالسّلام، واقع شد.
■●در محضر استاد مهدی طیب ۹۱/۰۵/۱۲●■
#مسلم_بن_عقیل
#سيره_و_تاريخ
#امام_حسین
@mohamad_hosein_tabatabaei
1️⃣ ■●روز اوّل ماه محرّم: ملاقات حرّ با اباعبداللهالحسین عليه السلام●■
■روز اوّل محرّم سال شصت و یک هجری قمری، آغاز محرّم حسینی است و بهلحاظ نهضت عاشورا روز ویژهای است.
■در این روز قافلهی اباعبداللهالحسین عليه السلام در مسیر حرکت بهسوی #کوفه، بین راه با سپاه حرّبنیزیدریاحی مواجه میشود. حرّ از طرف ابنزیاد مأموریت داشت جلوی راه امام را سد کند. آن صحنه هم صحنهی فوقالعاده عجیبی است.
■حضرت اباعبدالله عليه السلام به همراهان خود دستور داده بودند آب کافی بردارید. هنگامیکه با سپاه حرّ روبرو شدند؛ با اینکه سپاه دشمن بود، امّا چون آن سپاه تشنه بود، حضرت اباعبدالله عليه السلام به یارانشان دستور دادند به خودشان و هم به اسب هایشان آب بدهید.
■حتّی یکی از سپاهیان حرّ که جزء جنایتکاران واقعهی عاشورا هم هست، نقل میکند آن روز من بهقدری حالم ناجور بود که حتّی توان و قوّت این را که خودم از دهانهی مشک #آب بنوشم، نداشتم. خود اباعبدالله عليه السلام دهانهی مشک را به دهان من گذاشتند و به من آب دادند. دیدیم روز عاشورا آنها جواب این کار را چطور دادند!
■ماجرای ملاقات حرّ و اباعبدالله عليه السلام، ممانعتی که او از حرکت اباعبدالله عليه السلام به عمل آورد و تازیانهی بیدارییی که حضرت اباعبدالله عليه السلام به او زدند و ادبی که او به خرج داد، قابل تأمّل است.
■حرّ در رویارویی با قافلهی اباعبداللهالحسین عليه السلام دوبار در برابر حضرت #ادب ورزید.
یکبار وقتی حضرت فرمودند: مادرت به عزایت بنشیند؛ عرض کرد: یا اباعبدالله علیه السلام! اگر نبود که شما فرزند دختر پیغمبر صلی الله عليه و آله هستید، هرکه بودید من جواب شما را میدادم؛ امّا من جرأت نمیکنم به شما چیزی بگویم. هم این ادبی که ورزید. هم ظهرهنگام که حضرت اباعبدالله عليه السلام میخواستند با یاران خودشان نماز بخوانند، حرّ به سربازان خود گفت: بیایید به اباعبدالله عليه السلام اقتدا کنید.
■پاسخ این دو ادبی که ورزید، توفیقی بود که #روز_عاشورا برای توبه پیدا کرد و مقام بلندی بود که در عالم هستی با جانبازی در راه اباعبداللهالحسین عليه السلام پيدا کرد.
■●استاد مهدی طيب - ٩ آبان ٩٢
#سيره_و_تاريخ #امام_حسین●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■● #روز_اوّل ماه محرّم: ملاقات حرّ با اباعبداللهالحسین عليه السلام●■
■روز اوّل محرّم سال شصت و یک هجری قمری، آغاز محرّم حسینی است و بهلحاظ نهضت عاشورا روز ویژهای است.
■در این روز قافلهی اباعبداللهالحسین عليه السلام در مسیر حرکت بهسوی #کوفه، بین راه با سپاه حرّبنیزیدریاحی مواجه میشود. حرّ از طرف ابنزیاد مأموریت داشت جلوی راه امام را سد کند. آن صحنه هم صحنهی فوقالعاده عجیبی است.
■حضرت اباعبدالله عليه السلام به همراهان خود دستور داده بودند آب کافی بردارید. هنگامیکه با سپاه حرّ روبرو شدند؛ با اینکه سپاه دشمن بود، امّا چون آن سپاه تشنه بود، حضرت اباعبدالله عليه السلام به یارانشان دستور دادند به خودشان و هم به اسب هایشان آب بدهید.
■حتّی یکی از سپاهیان حرّ که جزء جنایتکاران واقعهی عاشورا هم هست، نقل میکند آن روز من بهقدری حالم ناجور بود که حتّی توان و قوّت این را که خودم از دهانهی مشک #آب بنوشم، نداشتم. خود اباعبدالله عليه السلام دهانهی مشک را به دهان من گذاشتند و به من آب دادند. دیدیم روز عاشورا آنها جواب این کار را چطور دادند!
■ماجرای ملاقات حرّ و اباعبدالله عليه السلام، ممانعتی که او از حرکت اباعبدالله عليه السلام به عمل آورد و تازیانهی بیدارییی که حضرت اباعبدالله عليه السلام به او زدند و ادبی که او به خرج داد، قابل تأمّل است.
■حرّ در رویارویی با قافلهی اباعبداللهالحسین عليه السلام دوبار در برابر حضرت #ادب ورزید.
یکبار وقتی حضرت فرمودند: مادرت به عزایت بنشیند؛ عرض کرد: یا اباعبدالله علیه السلام! اگر نبود که شما فرزند دختر پیغمبر صلی الله عليه و آله هستید، هرکه بودید من جواب شما را میدادم؛ امّا من جرأت نمیکنم به شما چیزی بگویم. هم این ادبی که ورزید. هم ظهرهنگام که حضرت اباعبدالله عليه السلام میخواستند با یاران خودشان نماز بخوانند، حرّ به سربازان خود گفت: بیایید به اباعبدالله عليه السلام اقتدا کنید.
■پاسخ این دو ادبی که ورزید، توفیقی بود که #روز_عاشورا برای توبه پیدا کرد و مقام بلندی بود که در عالم هستی با جانبازی در راه اباعبداللهالحسین عليه السلام پيدا کرد.
■●استاد مهدی طيب - ٩ آبان ٩٢
#سيره_و_تاريخ #امام_حسین●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●درس حسن ظن به خدا و کارهای خداوند:●■
■درس دیگری که در عرصهی عرفان و اخلاق از #مکتب_عاشورا میتوان آموخت، درس حُسن ظنّ و حُسن تعبیر نسبت به خدا و مقدّرات الهی است.
■یکی از ویژگیهای عارفان راستین، حُسن ظنّ به خدای متعال و به مقدّرات و کارهای حضرت حق است. از دیدگاه عارف، عالم جلوهگاه حُسن الهی است و موجودات، همچون آینههایی در تالار آینهی عالمند که جلوههای حُسن و جمال الهی در آنها نمودار است.
■امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام در تعبیر زیبایی میفرمایند: اَلحَمدُللهِ المُتِجَلّی لِخَلقِهِ بِخَلقِهِ: حمد خدایی را که در صورت و قالب خلق، بر خلایق خویش تجلّی نمود.
■معشوقه یکی است لیک بنهاده به پیش
از بهر نظاره صد هزار آینه پیش
در هر یـک از آن آینـهها بنمـوده
بر قدر ثقالت و صفا صورت خویش
■خداوند در قرآن کریم میفرماید: اَینَما تُوَلّوا فَثَمَّ وَجهُ اللهِ: به هر طرف که رو کنید، وجه الهی آنجاست .
■حضرت امیرالمؤمنین علیهالسّلام میفرمایند:
ما رَأَیتُ شَیئاً اِلاّ وَ رَأَیتُ اللهَ قَبلَهُ وَ بَعدَهُ وَ مَعَهُ وَ فیهِ:
به هیچ چیز نظر نینداختم مگر آن که خدا را پیش از آن، پس از آن، همراه آن و درون آن مشاهده کردم.
#به_تعبیر_زیبای_باباطاهر:
●به دریـا بنـگرم دریـا تـه وینـم
●به صحرا بنگرم صحـرا تـه وینـم
●به هر جا بنگرم کوه و در و دشت
●نشـان از قـامت رعنـا تـه وینـم
■به همین خاطر است که عارف در همه چیز جلوهی حُسن و جمال معشوق ازلی را میبیند و به او عشق میورزد.
#به_تعبیر_زیبای_سعدی:
●به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست
●عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
■اين نگرش سبب میشود که عارف، نگاهی زیبابین به عالم پیدا کند.
#به_تعبیر_زیبای_حافظ_شیرازی:
●منم که شهرهی شهرم به عشق ورزیدن
●منم که دیـده نیـالودهام به بد دیدن
■از سوی دیگر هر چه در عالم ایجاد میشود، فی الحقیقه فعل الهی است و خدا نیز غنیّ و قدیر، علیم و حکیم، جواد و کریم و عطوف و رحیم است. از چنین فاعلی جز خیر صادر نخواهد شد. از خیّرِ محض جز نکویی ناید. لذا اَلخَیرُ فی ما وَقَعَ: خیر و مصلحت در آن چیزی است که واقع میشود.
■در حدیث قدسی است که خدای متعال میفرماید: عَبدِیَ المُؤمِنَ لا اَصرِفُهُ فی شََیءٍ اِلاّ جَعَلتُ لَهُ خَیراً: بندهی مؤمنم را در هیچ موقعیتی قرار نمیدهم و برای او هیچ حادثهای پیش نمیآورم مگر اینکه خیری در آن حادثه و موقعیّت برای او مقدّر کردهام.
■این باور عارف، منشأ حُسن تعبیر او میشود و لذا عارف هر چه پیش میآید را نیک و زیبا تعبیر میکند.
در تعبیری از حافظ شیرازی آمده است:
به دُرد و صاف تو را کار نیست دم درکش
که هر چه ساقی ما ریخت عین الطاف است
■عارف از بدبینی و منفیبافی و تعبیر سوء و یأسآفرین مبرّاست.
■منسوب به پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم است که فرمودند: اَکبَرُ الکَبائِرِ سوءُ الظَّنِّ بِاللهِ: بزرگترین گناه کبیره، سوء ظنّ به خدای متعال و بدبینی نسبت به خدا و مقدّرات الهی است.
■بدبینی به چیزی که خدای متعال در جهان ایجاد میکند و وقایعی که در عالم و زندگی انسان پدید میآید، بزرگترین گناه کبیره است.
■در راستای همین نگاه عارفانه، #امام_حسین علیهالسّلام در پاسخ به طرمّاح بن عدی و یارانش که از #کوفه میآمدند و در بین راه با حضرت ملاقات کردند، به آنها فرمودند:
■اَما وَ اللهِ اِنّی َلاَرجوا اَن یَکونَ خیراً ما اَرادَ اللهُ بِنا قُتِلنا اَم ظَفَرنا: به خدا امید من اینگونه است که آنچه خدای متعال در رابطه با ما اراده فرموده است، به خیر و مصلحت ماست؛ خواه در این حرکت و نهضت به شهادت برسیم و کشته شویم و خواه در این مبارزه به پیروزی و موفّقیّت دست پیدا کنیم. آنچه که خدای متعال اراده فرموده است، خیر و مصلحت ما را در بر دارد."
#یاعلی
■●كتاب #كرشمه_حسن، نظری اجمالی بر جنبه های عارفانه نهضت عاشورا●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●امام صادق علیهالسّلام در رابطه با اصحاب اباعبدالله علیهالسّلام فرمودند●■
■●لا یَمَسّونَ اَلَمَ مَسَّ الحَدید: اصحاب ایشان در #روز_عاشورا درد تیغ و تیرهایی که بر پیکرشان وارد میشد را احساس نمیکردند. البته این چیز شگفتآوری نیست.
■●وقتی انسان شیفته و خیرهی معشوقی است، حادثههایی را که برایش رخ میدهد احساس نمیکند؛ همانطور که زنان دربار مصر وقتی که #یوسف صدّیق علیهالسّلام از پیشاروی آنها عبور کرد، چنان شیفتهی او شدند که درد بریده شدن دستها را به وسیلهی چاقوهایی که در دستشان بود احساس نکردند.
■●اصحاب اباعبدالله علیهالسّلام نیز چنان شیفته و محو و مبهوت شخصیّت زیبا و دوست داشتنی حضرت اباعبدالله علیهالسّلام بودند که درد تیر و تیغها را احساس نکردند.
■●رضای خود اباعبدالله علیهالسّلام، بالاتر از این بود. #امام_حسین علیهالسّلام به عنوان ولیّ اعظم خدا، مقام جمعالجمعی دارند و در موقعیّت صحو بعد المحو میباشند. آن حضرت بر خلاف اصحاب خویش، درد تیرها و تیغها را احساس میکنند، امّا چون آنها را از جانب محبوب خویش میبینند، برایشان دوست داشتنی است.
●به تیغم گر کُشد دستش نگیرم
●و گر تیـرم زنـد، منّت پـذیرم
●کمان ابروی ما را گو بزن تیر
●که پیش دست و بازویت بمیرم
■●كرشمه حسن _ استاد مهدی طيب●■
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●درسی از نهضت حسینی علیه السلام●■
☑️فراموش کردن خود و تمام حواس را متوجّه مصائب و مشکلات #امام_زمان ارواحناه فدا کردن
■● اصحاب اباعبدالله علیه السلام به خودشان فکر نمی کردند. وقتی آن پیرمرد نورانی، مسلمبن-عوسجه، به زمین افتاد و لحظه های آخر عمرش بود؛ حبیب بن مظاهر که او هم پیرمرد نورانی و بزرگی بود که در گذشته از صحابهی پیغمبر، امیرالمؤمنین و امام مجتبی و اکنون از صحابه ی اباعبدالله علیه السلام و رفیق صمیمی مسلم بود، وقتی بالای سر مسلم آمد وگفت: مسلم! میدانم که من هم تا چند دقیقه ی دیگر به تو ملحق می شوم؛ امّا دلم می خواهد اگر وصیّتی و آرزویی داری؛ در حدّ خودم عملی کنم و انجام دهم.
■●در همان حال که خون زیادی از مسلمبنعوسجه، این پیرمرد یکپارچه شور و عشق به اباعبدالله علیه السلام، رفته بود و نفس های آخر را می کشید؛ چشم بی رمقش را بهسمت امام حسین علیه السلام گرداند و به مسلم گفت: «اُوصِيكَ بِهـٰذا» وصیّت من این است: حسین را تنها نگذار.
■●این درس عاشورا است. او دارد جان می دهد و لحظه ی آخر عمرش است؛ امّا به هیچ چیز جز امام حسین علیه السلام فکر نمیکند؛ تنها به فکر امام زمانش است.
■●آنوقت ما به فکر سرطانی ها، اماسی ها، بیمارستانی ها، در خانه بستری ها، جوان های بی زن، دخترهای بی شوهر، کسبوکار و وضیعت اقتصادی مملکت، بارندگی و کشاورزی هستیم؛ امّا اصلاً یادی از #امام_زمان نکردیم؟!
■●این درسآموزی از نهضت حسینی علیه السلام است؟! داریم به کجا میرویم؟! چرا سطح انتظار جامعه را از امام حسین علیه السلام و عاشورا به خوب شدن مریض های سرطانی و اماسی تنزّل داده ایم؟!
■●نهضت حسینی علیه السلام به همه ی هستی روح و جان میدمد؛ ولی ما سطح انتظار و توقّع را آورده ایم به اینکه مریضم را به بیمارستان برده ام، دکترها گفته اند: خوب نمی شود؛ آمده ام مجلس امام حسین علیه السلام شفای مریضم را بگیرم!
☑️این چه بلایی است که سر نهضت حسینی علیه السلام میآوریم؟! این چه تحریف عظیمی است که در مسیر #مجالس_حسینی ایجاد میکنیم؟
■●در محضر استاد مهدی طیب - جلسه ی ۲۴ آبان ۹۲
#سیره_و_تاریخ
#امام_حسين علیه السلام●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■● #امام_حسین، #وارث_نوح●■
■در زیارتهای مختلفی که برای امام حسین نقل شده، میخونیم که امام حسین وارث انبیاست، و از هر پیغمبری ارثی برده است.
■یکی از انبیائی که در زیارتها نام برده میشه حضرت نوح است:
■السَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ نُوحٍ نَبِیِ اللَّهِ■
#امّا_چرا_نوح
■قرآن میگه، خدا به حضرت نوح فرمود:
■وَ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنَا وَ وَحْیِنَا (هود/۳۷)■
■ای نوح! جلویِ چشم ما، یعنی در حضورِ ما و طبق وحیِ ما، کشتی بساز!
■وَ یَصْنَعُ الْفُلْکَ وَ کُلَّمَا مَرَّ عَلَیْهِ مَلَأٌ مِّن قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ (هود/۸۳)■
■او مشغول ساختن کشتی بود، و هر زمان گروهی از اشراف قومش بر او میگذشتند، او را مسخره میکردند.
#این_داستان_را_همه_بلدیم...
■نوح طبق دستور خدا، وسایل نجاریش رو برداشت و رفت وسط بیابان، شروع کرد به ساختنِ کشتی.
■خیلیها مسخرهاش کردند و گفتند اومده وسط بیابان داره کشتی میسازه.
امّا بالاخره کشتی رو ساخت و با اون کشتی، جانِ اهل ایمان رو نجات داد...
■حالا سوال اینه که، امام حسین (علیه السلام) در چه چیزی وارث حضرت نوح است؟
#جواب: «کشتی سازی»
■اسمِ قرآنیِ کاری که امام حسین تو کربلا انجام داد، «کشتی سازی» بود.
■اصلاً کربلا شروعِ کارِ امام حسین بود.
■امام حسین هم مثل نوح، وسایل نجاریش رو برداشت رفت وسط بیابان، شروع به ساختن کشتی کرد، و خدا او را در این مسیر همراهی میکرد.
■با این تفاوت که، وسایل نجاریِ امام حسین، «خون خودش و یارانش» بود، و بیابانی که امام حسین کشتیاش رو در اون ساخت، «کربلا».
جلوی چشمانِ خدا
وسط بیابانِ گرمِ کربلا
بین آن همه دشمن، با اداوات جنگی
و هلهلههایشان و گاه جسارت و مسخرهکردنهایشان
امام حسین، «بزرگترین کشتیِ عالم» را برای نجاتِ بشریت ساخت.
■امام حسین هم، مثل نوح، جلوی چشمان خدا کارش رو انجام داد
خودِ حضرت، روز عاشورا با صورت خونین فرمود:
■هَوَّنَ عَلَيَّ ما نَزَلَ بی أنَّهُ بِعَينِ اللَّهِ.■
■آنچه بر من وارد مىشود، برايم آسان است، چون جلوی چشم خدا و در محضر اوست.
■کشتیِ نوح، یک جمعیتِ محدودی رو در خودش جا داد، امّا کشتیِ امام حسین، یک کشتیِ وسیع و بزرگه که تا قیامت برای همه جا داره
■کشتی نوح در یک بازه زمانیِ کوتاه شناور بود و بعد تموم شد، امّا کشتی نجات امام حسین هنوز تو عالم شناوره و داره نجات میده..
■پس بزرگترین صنعتِ کشتی سازی عالم برای امام حسین بود.
■به همین خاطر، پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمود که بر روی عرش خدا نوشته شده است:
■إنَّ الحُسَينَ مِصباحُ الهُدى وَ سَفينَةُ النَّجاةِ.■
☑️حسین چراغ هدایت و کشتیِ نجات است.
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴
#حاج_محمد_اسماعیل_دولابی
■بسته شدن راه کربلا اثر #کفران_نعمتی است که مردم کردند. به خاطر دارم سالها قبل روزی که دولت عراق جلوی بازگشت زوّار ایرانی به کشورشان را گرفت، من در #کربلا بودم و سری زدم به حسینیهای که در جوار حرم حضرت اباعبدالله علیه السّلام بود و محل اقامت زوّار ایرانی بود. همه نگران و مضطرب، خواستار بازگشت به ایران بودند و از من میخواستند دعا کنم راه برگشتشان به ایران باز شود تا بتوانند نزد خانواده و کسب و کارشان بازگردند. در دلم گفتم ببین جهالت و قدرناشناسی تا کجاست که در کنار حرم امام حسین علیه السّلام التماس میکنند راه باز شود و از #کربلا بروند.
■همین کفران نعمتها سبب شد سالها راه زیارت بسته شود. البته شهدای جنگ ایران و عراق که به عشق #امام_حسین علیه السّلام به میدان رفتند، یک مقدار جبران آن کفران نعمتها را کرد.
■این بار که راه باز میشود، مواظب باشید اگر موفّق به رفتن به #کربلا شدید، باز کفران نعمت نکنید و بعد از عمری آرزوی زیارت امام حسین علیه السّلام از روز اوّل ورود به #کربلا در بازارها دنبال خرید و فروش نباشید.
■●مصباح الهدی ص۳۰۲●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●درس حسن ظن به خدا و کارهای خداوند●■
■درس دیگری که در عرصهی عرفان و اخلاق از #مکتب_عاشورا میتوان آموخت، درس حُسن ظنّ و حُسن تعبیر نسبت به خدا و مقدّرات الهی است.
■یکی از ویژگیهای عارفان راستین، حُسن ظنّ به خدای متعال و به مقدّرات و کارهای حضرت حق است. از دیدگاه عارف، عالم جلوهگاه حُسن الهی است و موجودات، همچون آینههایی در تالار آینهی عالمند که جلوههای حُسن و جمال الهی در آنها نمودار است.
☑️امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام در تعبیر زیبایی میفرمایند: اَلحَمدُللهِ المُتِجَلّی لِخَلقِهِ بِخَلقِهِ: حمد خدایی را که در صورت و قالب خلق، بر خلایق خویش تجلّی نمود.
■معشوقه یکی است لیک بنهاده به پیش
از بهر نظاره صد هزار آینه پیش
در هر یـک از آن آینـهها بنمـوده
بر قدر ثقالت و صفا صورت خویش
☑️خداوند در قرآن کریم میفرماید: اَینَما تُوَلّوا فَثَمَّ وَجهُ اللهِ: به هر طرف که رو کنید، وجه الهی آنجاست .
☑️حضرت امیرالمؤمنین علیهالسّلام میفرمایند:
ما رَأَیتُ شَیئاً اِلاّ وَ رَأَیتُ اللهَ قَبلَهُ وَ بَعدَهُ وَ مَعَهُ وَ فیهِ:
به هیچ چیز نظر نینداختم مگر آن که خدا را پیش از آن، پس از آن، همراه آن و درون آن مشاهده کردم.
■به تعبیر زیبای باباطاهر:
به دریـا بنـگرم دریـا تـه وینـم
به صحرا بنگرم صحـرا تـه وینـم
به هر جا بنگرم کوه و در و دشت
نشـان از قـامت رعنـا تـه وینـم
■به همین خاطر است که عارف در همه چیز جلوهی حُسن و جمال معشوق ازلی را میبیند و به او عشق میورزد.
■به تعبیر زیبای سعدی:
به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
■اين نگرش سبب میشود که عارف، نگاهی زیبابین به عالم پیدا کند.
به تعبیر زیبای حافظ شیرازی:
منم که شهرهی شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیـده نیـالودهام به بد دیدن
■از سوی دیگر هر چه در عالم ایجاد میشود، فی الحقیقه فعل الهی است و خدا نیز غنیّ و قدیر، علیم و حکیم، جواد و کریم و عطوف و رحیم است. از چنین فاعلی جز خیر صادر نخواهد شد. از خیّرِ محض جز نکویی ناید. لذا اَلخَیرُ فی ما وَقَعَ: خیر و مصلحت در آن چیزی است که واقع میشود.
☑️در حدیث قدسی است که خدای متعال میفرماید: عَبدِیَ المُؤمِنَ لا اَصرِفُهُ فی شََیءٍ اِلاّ جَعَلتُ لَهُ خَیراً: بندهی مؤمنم را در هیچ موقعیتی قرار نمیدهم و برای او هیچ حادثهای پیش نمیآورم مگر اینکه خیری در آن حادثه و موقعیّت برای او مقدّر کردهام.
■این باور عارف، منشأ حُسن تعبیر او میشود و لذا عارف هر چه پیش میآید را نیک و زیبا تعبیر میکند.
در تعبیری از حافظ شیرازی آمده است:
به دُرد و صاف تو را کار نیست دم درکش
که هر چه ساقی ما ریخت عین الطاف است
■عارف از بدبینی و منفیبافی و تعبیر سوء و یأسآفرین مبرّاست.
☑️منسوب به پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم است که فرمودند: اَکبَرُ الکَبائِرِ سوءُ الظَّنِّ بِاللهِ: بزرگترین گناه کبیره، سوء ظنّ به خدای متعال و بدبینی نسبت به خدا و مقدّرات الهی است.
■بدبینی به چیزی که خدای متعال در جهان ایجاد میکند و وقایعی که در عالم و زندگی انسان پدید میآید، بزرگترین گناه کبیره است.
☑️در راستای همین نگاه عارفانه، #امام_حسین علیهالسّلام در پاسخ به طرمّاح بن عدی و یارانش که از #کوفه میآمدند و در بین راه با حضرت ملاقات کردند، به آنها فرمودند:
☑️اَما وَ اللهِ اِنّی َلاَرجوا اَن یَکونَ خیراً ما اَرادَ اللهُ بِنا قُتِلنا اَم ظَفَرنا: به خدا امید من اینگونه است که آنچه خدای متعال در رابطه با ما اراده فرموده است، به خیر و مصلحت ماست؛ خواه در این حرکت و نهضت به شهادت برسیم و کشته شویم و خواه در این مبارزه به پیروزی و موفّقیّت دست پیدا کنیم. آنچه که خدای متعال اراده فرموده است، خیر و مصلحت ما را در بر دارد."
■●كتاب #كرشمه_حسن، نظری اجمالی بر جنبه های عارفانه نهضت عاشورا●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
●من خس بی سروپایم که به سیل افتادم
●او که می رفت مرا هم به دل دریا برد
■حاج محمد اسماعیل دولابی: امام حسین علیه السّلام مجرا و نهری بین خدا و خلق است. هر کس محاذی او شود، او را به بالا میبرد. وقتی با #امام_حسین علیه السّلام کارت اصلاح شد، عبادتت هم تمام شد، دنیا هم تمام شد و به جای اصلی خودت رفتهای.
■●مصباح الهدی ص ۳۰۲●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️هر کس محاذی او شود، او را به بالا میبرد.....
◾️حاج محمد اسماعیل دولابی: امام حسین علیه السّلام مجرا و نهری بین خدا و خلق است. هر کس محاذی او شود، او را به بالا میبرد. وقتی با #امام_حسین علیه السّلام کارت اصلاح شد، عبادتت هم تمام شد، دنیا هم تمام شد و به جای اصلی خودت رفتهای.
◾️مصباح الهدی ص ۳۰۲◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله...
▪️روز دوم محرّم أباعبدالله الحسین علیه السلام و اهل بیتشان وارد سرزمین #کربلا شدند؛ دشت کربلا بین روستایی به نام کربلا و منطقه ای به نام نواویس است.
▪️از جانب إبن زیاد پیکی برای أباعبدالله علیه السلام آمد و نامه ای را آورد. إبن زیاد در آن نامه خبر داده بود ای حسین! یزید به من دستور داده است که حتّی' غذا نخورم؛ آب نخورم، پیش از آنکه یا تو را بکشم؛ یا تو را مجبور کنم که با یزید بیعت کنی. حضرت نویسنده نامه را نفرین کردند و وقتی پیک گفت پاسخ نامه چیست؟ فرمودند این نامه جواب ندارد.
◾️استاد مهدی طيب
#ماه_محرم #امام_حسین◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
●من خس بی سروپایم که به سیل افتادم
●او که می رفت مرا هم به دل دریا برد
■حاج محمد اسماعیل دولابی: امام حسین علیه السّلام مجرا و نهری بین خدا و خلق است. هر کس محاذی او شود، او را به بالا میبرد. وقتی با #امام_حسین علیه السّلام کارت اصلاح شد، عبادتت هم تمام شد، دنیا هم تمام شد و به جای اصلی خودت رفتهای.
■●مصباح الهدی ص ۳۰۲●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
◾️دختری غرق در جلال و جمال خدا◾️
▪️برادر زاده ( #امام_حسین (علیه السلام) ) گفت که من می خواهم با یکی از دخترانِ شما ازدواج کنم. فرمود: با #سکینه نمی توانی ازدواج بکنی؛ (کان الغالب علیها الاستغراق فی الله)،* او همیشه غرق در جمال و جلال الهی است، او خانه دار نخواهد بود، تو با او نمی توانی زندگی کنی؛ اما با دختران دیگر من می توانی.
چرا این حرف را زد؟ برای اینکه در کنار #قتلگاه این حرف را فقط سکینه شنید که به #شیعیان من بگو هر وقت آب سرد نوشیدند، به نام من بنوشند. حضرت این فرمایش را فرمود، چرا دیگران نشنیدند؟! فقط سکینه؛ این روایت به #حضرت_سکینه منسوب است، او این حرف را گفته است.*
این جمله را هم فرمود: اگر شهیدی، غریبی دیدید؛ برای او #گریه نکنید که سبک بشوید، برای من گریه کنید که هم ثواب می برید و هم #عقده تان برای او می ماند!
#آیت_الله_جوادی_آملی
___________________________
* مقتل الحسین (ع) / صفحه ۲۵۷ و الکنی و الالقاب / جلد ۲ / صفحه ۴۲۴
* المصباح للکفعمی / صفحه ۷۴۱ و مستدرک الوسائل / جلد ۱۷ / صفحه ۲۶
◾️همایش فرهنگ دفاعی _ امنیتی بر اساس آموزه های مهدوی _ قم ؛ ۱۳۹۷/۰۹/۲۹◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 حی علی العزا...
هرڪجامیگذرمجلوهمستـٰانہاوست
اینحسینڪیستکہعـٰالمهمہدیوانۂ
اوست....!
#امام_حسین
#اربعین
@mohamad_hosein_tabatabaei
◾️حاج محمد اسماعيل دولابي در اشارهی اجمالی به سرگذشت #سیر_عرفانی خویش چنین میفرمود◾️
▪️«در ایام جوانی همراه پدرم به #نجف اشرف مشرّف شده بودم. در آن زمان به شدّت تشنهی علوم و معارف دینی بودم و با تمام وجود خواستار این بودم که در نجف بمانم و در حوزه تحصیل کنم، ولی پدرم که مسن بود و جز من پسر دیگری نداشت که بتواند در کارها به او کمک کند، با ماندنم در نجف موافق نبود.
▪️در حرم امیرالمؤمنین علیه السّلام به حضرت التماس میکردم ترتیبی دهند که در نجف بمانم و درس بخوانم و آنقدر سینهام را به ضریح حضرت فشار میدادم و میمالیدم که موهایش کنده و تمام سینهام زخم شده بود. حالم به گونهای بود که احتمال نمیدادم بهایران برگردم. به خودم میگفتم یا در نجف میمانم و مشغول تحصیل میشوم یا اگر مجبور به بازگشت شوم، همینجا جان میدهم و میمیرم.
▪️با علمای نجف هم که مشکلم را در میان گذاشتم تا مجوّزی برای ماندن در نجف از آنها بگیرم، به من گفتند که وظیفهی تو این است که #رضایت_پدرت را تأمین کنی و برای کمک به او به ایران بازگردی. در نتیجه نه التماسهایم به حضرت امیر کاری از پیش برد و نه متوسّل شدنم به علما مرا به خواستهام رساند.
▪️تا اینکه با همان حال ملتهب همراه پدرم به #کربلا مشرّف شدیم. در حرم حضرت اباعبدالله علیه السّلام در بالاسر ضریح حضرت همه چیز حل شد و هر چه را میخواستم، به من عنایت کردند؛ به طوری که هنگام مراجعت حتّی جلوتر از پدرم و بدون هرگونه ناراحتی به راه افتادم و به ایران بازگشتم.
▪️در ایران اوّلین کسانی که برای دیدن من به عنوان زائر عتبات، به منزل ما آمدند، دو نفر آقا سیّد بودند. آنها را به اتاق راهنمایی کردم و خودم برای آوردن وسایل پذیرایی رفتم. وقتی داشتم به اتاق برمیگشتم، جلوی در اتاق پردهها کنار رفت و حالت مکاشفهای به من دست داد و در حالی که سفره دستم بود، حدود بیست دقیقه در جای خود ثابت ماندم.
▪️دیدم بالای سر ضریح #امام_حسین علیه السّلام هستم و به من حالی کردند که آنچه را میخواستی، از حالا به بعد تحویل بگیر. آن دو آقا سیّد هم با یکدیگر صحبت میکردند و میگفتند او در حال خلسه است. از همانجا شروع شد؛ آن اتاق شد بالای سر ضریح حضرت و تا سی سال عزاخانهی اباعبدالله علیه السّلام بود و اشخاصی که به آنجا میآمدند، بی آن که لازم باشد کسی ذکر مصیبت بکند، میگریستند. در اثر عنایات حضرت اباعبدالله علیه السّلام کار به گونهای بود که خیلی از بزرگان مثل مرحوم حاج ملاّ آقاجان زنجانی، مرحوم آیتالله شیخ محمّدتقی بافقی و مرحوم آیتالله شاهآبادی، بدون اینکه من به دنبال آنها بروم و از آنها التماس و درخواست کنم، با علاقهی خودشان به آنجا میآمدند. بعد از آن مکاشفه به ترتیب به چهار نفر برخوردم که مرا دست به دست به یکدیگر تحویل دادند....
▪️به هر تقدیر، همهی عنایاتی که به من شد، از برکات #امام_حسین علیه السّلام بود. از راه سایر ائمّه هم میتوان به مقصد رسید، ولی راه امام حسین علیه السّلام خیلی سریع انسان را به نتیجه میرساند. چون کشتی امام حسین علیه السّلام در آسمانهای غیب خیلی سریع راه میرود. هر کس در سیر معنوی خود حرکتش را از آن حضرت آغاز کند، خیلی زود به مقصد میرسد.»
◾️مصباح الهدی / تأليف استاد مهدی طيب◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
◾️رحیمپور ازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی◾️
▪️برخی افراد میگویند عاشورا را سیاسی نکنید. خب نفهم! کل عاشورا و کربلا سیاسی است. دعوا بر سر بیعت و حکومت است.
▪️تفاوت سیاست دینی و غیردینی این است که قدرت را برای مقاصد مختلف میخواهند. در سیاست غیردینی قدرت برای شخص است اما در حکومت دینی قدرت برای آخرت و عدالت است.
#امام_حسین
@mohamad_hosein_tabatabaei