■●حضرت آیتالله بهجت قدسسره●■
■قبل از رسیدن آقا سید عبدالهادی شیرازی(ره) به مرجعیت، در حضور ایشان سخن از قحطی و گرانی شد، فرمود: «لِلَّهِ خَزائِنُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض؛ گنجینههای آسمانها و زمین از آن خداست».[سورۀ منافقون: ٧]
■به چیزی غیر از توکل و یاد خدا برای انسان آرامش حاصل نمیشود، و چیزی غیر از اعراض از یاد خدا و غفلت، زندگی را تلخ و ناگوار نمیکند.
■●در محضر بهجت، ج٢، ص٢۴۶
#علامت_هئیت_شما_چیست؟
■●عارف خطاب به انسان کرده و می گوید:
عمده برای من آن است که بدانم آیا فعل و عملت شبیه به آن امامی که اقتدا به او کرده ای و افتخار تبعیت از او را به سینه داری هست یا نه؟
■●آیا تو که می گویی امام و مقتدایم حضرت وصی المؤمنین علی علیه السلام است مانند او نماز می خوانی و عبادت می کنی یا نه؟
■●یکی از دوستان برای من نقل می کرد که روزی با جمعی خدمت حضرت استاد علامه حسن زاده ی آملی روحی فداه رسیدیم و عرضه داشتیم ما، هیئتی با نام فلان امام معصوم هستیم.
آقا فرمودند:
اگر هیئت آن امام هستند علامتتان چیست؟
و آن ها جوابی نداشتند که بگویند.
■●فرمودند: پس فقط با یک اسم گذاری خشک و خالی کار تمام نمی شود بلکه باید علامتی به همراه داشته باشید.
پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم نیز روزی به مسجد آمدند و دیدند جوانی به نام زید بن حارثه در حال نماز خواندن است و بسیار رنگ برگشته و آشفته است.
بعد از نماز، حضرت، ایشان را خواستند و فرمودند:
چرا اینقدر پریشانی؟
عرضه داشت:
آقا جان من به یقین رسیده ام.
■●حضرت فرمودند:
علامت یقین تو چیست.
عرضه داشت: آقاجان! من اکنون زوزه ی اهل جهنم را می شنوم و حضرت تأییدش نمود و فرمود:
درست می گویی این هم از علامات یقین است و سعی کن آن را محکم نگه بداری.
#استاد_صمدی_آملی
@mohamad_hosein_tabatabaei
#امام_خمینی (ره):
■شهادت امیرالمومنین علیه السلام و نیز حسین علیه السلام و حبس و شکنجه و تبعید و مسمومیت های ائمه علیه السلام همه در جهت مبارزات سیاسی شیعیان علیه ستمگری ها بوده است و در یک کلمه مبارزه و فعالیت های سیاسی بخش مهمی ازمسوولیت های مذهبی است.
■●صحیفه امام، جلد۵، صفحه ۱۸۸
مورخ: ۱۶ آذر ۱۳۵۷●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●درسی از نهضت حسینی علیه السلام●■
☑️فراموش کردن خود و تمام حواس را متوجّه مصائب و مشکلات #امام_زمان ارواحناه فدا کردن
■● اصحاب اباعبدالله علیه السلام به خودشان فکر نمی کردند. وقتی آن پیرمرد نورانی، مسلمبن-عوسجه، به زمین افتاد و لحظه های آخر عمرش بود؛ حبیب بن مظاهر که او هم پیرمرد نورانی و بزرگی بود که در گذشته از صحابهی پیغمبر، امیرالمؤمنین و امام مجتبی و اکنون از صحابه ی اباعبدالله علیه السلام و رفیق صمیمی مسلم بود، وقتی بالای سر مسلم آمد وگفت: مسلم! میدانم که من هم تا چند دقیقه ی دیگر به تو ملحق می شوم؛ امّا دلم می خواهد اگر وصیّتی و آرزویی داری؛ در حدّ خودم عملی کنم و انجام دهم.
■●در همان حال که خون زیادی از مسلمبنعوسجه، این پیرمرد یکپارچه شور و عشق به اباعبدالله علیه السلام، رفته بود و نفس های آخر را می کشید؛ چشم بی رمقش را بهسمت امام حسین علیه السلام گرداند و به مسلم گفت: «اُوصِيكَ بِهـٰذا» وصیّت من این است: حسین را تنها نگذار.
■●این درس عاشورا است. او دارد جان می دهد و لحظه ی آخر عمرش است؛ امّا به هیچ چیز جز امام حسین علیه السلام فکر نمیکند؛ تنها به فکر امام زمانش است.
■●آنوقت ما به فکر سرطانی ها، اماسی ها، بیمارستانی ها، در خانه بستری ها، جوان های بی زن، دخترهای بی شوهر، کسبوکار و وضیعت اقتصادی مملکت، بارندگی و کشاورزی هستیم؛ امّا اصلاً یادی از #امام_زمان نکردیم؟!
■●این درسآموزی از نهضت حسینی علیه السلام است؟! داریم به کجا میرویم؟! چرا سطح انتظار جامعه را از امام حسین علیه السلام و عاشورا به خوب شدن مریض های سرطانی و اماسی تنزّل داده ایم؟!
■●نهضت حسینی علیه السلام به همه ی هستی روح و جان میدمد؛ ولی ما سطح انتظار و توقّع را آورده ایم به اینکه مریضم را به بیمارستان برده ام، دکترها گفته اند: خوب نمی شود؛ آمده ام مجلس امام حسین علیه السلام شفای مریضم را بگیرم!
☑️این چه بلایی است که سر نهضت حسینی علیه السلام میآوریم؟! این چه تحریف عظیمی است که در مسیر #مجالس_حسینی ایجاد میکنیم؟
■●در محضر استاد مهدی طیب - جلسه ی ۲۴ آبان ۹۲
#سیره_و_تاریخ
#امام_حسين علیه السلام●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴
■متن زیارت عاشورا الهام خدایی است که به قلب ائمّه علیهم السّلام الهام شده است و چیزی شبیه قرآن است. اگر یک ماه محرم هر روز در خانهات زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلامش بخوانی، خدا را میبینی.
■اگر شده در همهی عمر لااقل یک بار زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلام بخوان و از آن محروم نمان.
#یاعلی
■عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی■
■●مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی طیّب●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●امام حسین علیهالسّلام و اهل بیت و اصحاب بزرگوار آن حضرت، مظهر تامّ #صبر و شکیبایی در دشوارترین موقعیّتها میباشند. آن حضرت در سخنرانیای که در مکّه ایراد فرمودند، اظهار داشتند:
■●نَصبِرُ عَلی بَلائِهِ وَ یُوَفّینا اُجورَ الصّابِرینَ:
بر بلای پروردگار #صبر میکنیم و شکیبایی میورزیم و خداوند پاداشهای صابران را به نحو کمال به ما عطا میفرماید.
■●امام زمان ارواحنافداه در زیارت ناحیهی مقدّسه از این صبر به عظمت یاد کردهاند. آن حضرت خطاب به جدّ خویش عرضه میدارند:
قَد عَجَبَت مِن صَبرِکَ مَلائِکَةُ السَّماءِ:
یا اباعبدالله! صبر تو آنقدر شگفتیآفرین بود که ملائکهی آسمانها هم از آن شگفتزده شدند.
■●بنابراین یکی از درسهای بزرگی که از مکتب عاشورا میتوان آموخت، درس #آرامش_و_شکیبایی در دل سختیها در جریان زندگی است.
■●كرشمه حسن _ استاد مهدی طيب●■
■●یادداشت های دکتر دینانی
خدا را الله بگوییم یا «هو»؟●■
■بسیاری از اهل تحقیق بر این عقیده اند که کلمه «الله» یک لفظ ظاهر است که بر خداوند تبارک و تعالی علم شده و بر او اطلاق میگردد. خود خداوند تبارک و تعالی نیز این کلمه را در مورد خود به کار برده و گاهی نیز از خود با ضمیر «هو» سخن گفته است. خدا را الله بگوییم یا «هو» ؛ آنچه در اینجا می تواند مورد بحث و بررسی قرار گیرد این است که وقتی در مورد حق تبارک و تعالی سخن میگوییم از اسم ظاهر «الله» استفاده کنیم و یا اینکه به جای کلمه «الله» ضمیر «هو» را بر زبان جاری سازیم؟
■کسانی را می شناسیم که روی اسم ظاهر «الله» به عنوان کلمه ای که برای خداوند علم شده تکیه کرده و آن را بر ضمیر «هو» ترجیح می دهند. در مقابل این گروه، کسانی بر این عقیده اند که به کار بردن ضمیر «هو» در مورد حق تبارک و تعالی گویاتر و رساتر از کلمه «الله» است. ما اکنون در این بحث که آیا کدام یک از این دو کلمه گویاتر و رساتر از دیگری است وارد نمی شویم. همین اندازه یادآور می شویم که اگر اسم الله معرفه است و به وضوح و روشنی افاده معنی میکند ضمیر «هو» نیز در زمره معارف قرار گرفته و میزان دلالت ضمایر بر معانی و مراجع خود به هیچ وجه کمتر از دلالت یک اسم ظاهر نیست.
■به همین جهت گروهی از عرفا و متصوفه با ذکر مقدس «یا هو» انس و الفت بسیار داشته و در خلوت و جلوت آن را تکرار می کنند. در نظر این جماعت دلالت ضمیر «هو» و تأثیر آن بیش از اسم ظاهر «الله» است. در اینجا برخی از ارباب معرفت به نکته ای اشاره کرده اند که جالب توجه است. این اشخاص میگویند: درست است که کلمه «هو» به حکم ضمیر بودن بیش از کلمه «الله» بر قرب به حق تبارک و تعالی دلالت دارد ولی از سوی دیگر آن یک ضمیر مفرد مغایب به شمار می آید و در ضمیر غایب همواره نوعی فاصله و غیبت منظور می گردد.(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei