eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 254-253 بقره قسمت سوم بخش ششم1⃣ ● قول خداوند در غير تكوينيات و قول خدا با ملائكه و شيطان و كلام خود فرشتگان با يكديگر چگونه است ؟ و اما در غير تكوينيات از قبيل سخن گفتن با يك انسان ، مثلا بايد دانست كه قول خدا عبارت است از ايجاد امرى كه باعث پديد آمدن علمى باطنى در انسان مى شود، علم به اينكه فلان مطلب چنين و چنان است ، حال يا به اينكه خداى تعالى صدايى در كنار جسمى ايجاد كند، و انسانى كه پهلوى آن جسم ايستاده ، مطلب را بشنود و بفهمد، و يا به نحوى ديگر كه مانه آن را درك مى كنيم ، و نه مى توانيم كيفيت تأثرش را در قلب پيامبر تصور نمائيم ، و نمى دانيم چگونه خداى تعالى به پيامبرى از پيامبران خود مى فهماند كه مثلا فلان مطلب چنين و چنان است ، اما اينقدر مى دانيم كه قول و كلام خدا با پيامبر خود، حقيقت معناى ((قول )) و ((كلام )) را دارد. و همچنين در مورد قول خدا با ملائكه يا شيطان ، ليكن در خصوص اين دو مورد و شبيه آن اگر مشابهى داشته باشند، به خاطر اينكه وجودشان از سنخ وجود ما انسانها نيست ، يعنى حيوانى اجتماعى نيستند، و همانند ما از راه تحصيل علم ، تكامل تدريجى ندارند. بايد قول معنائى ديگر داشته باشد، در ما انسانها قول عبارت بود از استخدام صوت يا اشاره به ضميمه قرار داد قبلى ، كه فطرت انسانى ما، و اينكه حيوانى اجتماعى هستيم آن را ايجاب مى كرد و اما ملائكه و جن و مشابه آن دو و بطورى كه از كلام خداى سبحان بر مى آيد چنين وجودى ندارند، پس قطعا سخن گفتن خدا با آنان طورى ديگر است . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 254-253 بقره قسمت سوم بخش ششم1⃣ ● قول خداوند در غير تكوينيات و قول خدا با ملائكه و شيطان و كل
آیات 254-253 بقره قسمت سوم بخش ششم2⃣ ● قول خداوند در غير تكوينيات و قول خدا با ملائكه و شيطان و كلام خود فرشتگان با يكديگر چگونه است ؟ از اينجا روشن مى شود كه سخن گفتن خود فرشتگان با يكديگر، و خود شيطانها با يكديگر از راه استخدام صدا و استعمال لغت هائى در برابر معانى نيست و بنابراين وقتى يك فرشته مى خواهد با فرشته اى ديگر سخن بگويد و مقاصد خود را به او بفهماند، و يا شيطانى مى خواهد با شيطان ديگر سخن بگويد، اينطور نيست كه مانند ما، بدنى و سرى و در سر دهنى و در دهان زبانى داشته باشد، و آن زبان صدا را قطعه قطعه نموده ، از هر چند قطعه اش لفظى در برابر مقصد خود درست كند، و شنونده اى هم سرى و در سر سوراخى بنام گوش و داراى حس شنوايى و در پشت آن ، دستگاه انتقال صوت به مغز داشته باشد، تا سخنان گوينده را بشنود، و اين پر واضح است . اما هر چه باشد بطور مسلم در بين اين دو نوع مخلوق ، حقيقت معناى سخن گفتن و سخن شنيدن هست ، و اثر قول و مخصوصا فهم ، معناى مقصود و ادراک آن را دارد، هر چند كه قولى چون قول ما ندارند، و همچنين بين خداى سبحان و بين ملائكه و شيطان قول هست ، اما نه چون ما، كه عبارت است از ايجاد صوت از طرف صاحب قول ، و شنيدن آن از طرف مقابل . و همچنين قولى كه احيانا به پاره اى از حيوانات بى زبان نسبت داده شده ، و از آن جمله قرآن كريم درباره مورچه زمان حضرت سليمان فرموده است : ((قالت نمله يا ايها النمل ادخلوا مساكنكم )) مورچه اى بانگ زد: اى مورچگان به سوراخهاى خود برويد. ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 485 و نيز درباره هدهد سليمان (عليه السلام ) مى فرمايد: ((فقال احطت بما لم تحط به و جئتك من سبا بنبا)) يقين گفت : من به چيزى دست يافتم كه تو هرگز از آن خبرندارى ، و من از شهر سباء خبرى يقينى آورده ام . و نيز درباره وحيى كه خود خدا به بعضى از جانداران بى زبان كرده مى فرمايد: ((واوحى ربك الى النحل ان اتخذى من الجبال بيوتا و من الشجر و مما يعرشون )) پروردگارت به زنبور عسل وحى كرد كه از سوراخ كوهها و سقف خانه هايى كه مردم مى سازند و از شكاف درختان براى خود خانه ها بسازيد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■● حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره●■ ■●این توسلات، عزاداری‌ها، سوگواری‌ها و زیارت قبور اهل‌بیت علیهم‌السلام علامت آن است که اهل ایمان به آن‌ها اتصال و الصاق (ارتباط و پیوند) دارند و هنوز از آن‌ها منحرف نشده‌اند؛ لذا کفار و دست‌نشانده‌های آن‌ها دستور داشتند که بین مسلمانان و قرآن ـ تا چه برسد به مساجد و تکایا و مجالس عزا و روضه‌خوانی ـ جدایی بیندازند؛ زیرا همۀ این‌ها ضد خواسته‌های سلاطین جور بود. لذا فرمان هدم قبور یا تعطیلی مجالس روضه‌خوانی را دادند. ■●برگرفته از کتاب رحمت واسعه، ص٢٧٣●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■●عاشورا به مثابه یک مکتب - ۲●■ ■کلُّ یَومٍ عاشورا و کُل
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■●عاشورا به مثابه یک مکتب - ۳●■ ●واقعه عاشورا تجسّم جامع و کامل و تمام عیار اسلام●- بخش اوّل ■اسلام درطول تاریخ با معضلات بزرگی رو به رو شده است: ☑️معضل اول: حفظ ظواهر و الفاظ دین و جایگزین کردن حقایق و امور ضد دینی به جای حقایق الهی و اسلامی. ■قرآن کریم در طول تاریخ دچار تحریف لفظی نشده و خدا الفاظ قران را حمایت کرده است ■إنّٰا نَحْنُ نَزَّلْنَا اَلذِّكْرَ وَ إِنّٰا لَهُ لَحٰافِظُونَ■ ■اما محتوای این الفاظ به شدت مورد آسیب‌های جدّی قرار گرفت. کلام الهی بعد از این که معنایش تعقّل و درک شد، از معنای اصلی خود منحرف شد. لذا چیزهایی به نام اسلام عرضه شد که مغایر حقیقت اسلام بود و فهم واژگونه‌ای از مطالب اسلام عرضه شد. ■رژیم‌های غاصب از روز رحلت رسول خدا تلاش کردند که محتوای حقیقی اسلام را برداشته و اندیشه‌های جاهلی را دوباره در قالب الفاظ اسلامی احیاء کنند. قرآن هم از پیش این را فرموده بود: ■أفَإِنْ مٰاتَ أَوْ قُتِلَ اِنْقَلَبْتُمْ عَلىٰ أَعْقٰابِكُمْ■ ■این انقلاب علی اعقاب، این بازگشت به دوران جاهلیت در قالب الفاظ دین، کفر و بت پرستی و دنیاپرستی و فساد و آلودگی های جاهلی را دوباره احیا کردن، کاری بود که از روز رحلت رسول اللّه سرمایه گزاری های جدی شد و در مقاطع مختلف، دوران خلفا، دوران بنی امیّه، دوران بنی عباس، چه کارها که نکردند. ■در حدیثی از امام صادق علیه السّلام روایت شده است که بنی امیّه برای مردم، بحث و آموختن ایمان را آزاد گذارده بودند، ولی از بحث و آموختن درباره معنای شرک جلوگیری می‌کردند. زیرا اگر مردم را (در صورت شناخت شرک) بر شرک وادار می‌کردند، آن را نمی‌پذیرفتند. ■آنها می‌خواستند همان اندیشه‌های شرک آلود را احياء کرده و همچون مشرکان حکومت کنند، پس نمی‌خواستند پدیده‌ی شرک در جامعه شناخته شود. ☑️معضل دوم: مطرح شدن ناقص اسلام به جای اسلام حقیقی و آسیب دیدن جامعیت اسلام. ■در طول این ۱۴ قرن کمتر جریان و نحله‌ای را می‌بینید که نسبت به اسلام اظهار علاقه کرده باشد و این آسیب متوجه او نبوده باشد. ■فرق است بین تخصّصی بررسی کردن و مطالعه کردن؛ یعنی اسلام را به حوزه‌های فقه، اخلاق، تاریخ، عرفان، عقاید، تفسیر، علم حدیث تفکیک کردن برای مطالعات علمی درباره اسلام؛ با اینکه اسلام را از برخی ابعادش در عرصه عمل تهی کنیم و متاسفانه این جریان به وجود آمد. ■گروهی به شدت نسبت به احکام ظاهری دین حساسیّت نشان دادند و باطن دین، روح ومعنویت دین را مورد بی‌ مهری و بی توجّهی قرار دادند. ■گروهی نسبت به جنبه‌های باطنی دین و عرفان نهفته در اسلام اظهار علاقه کرده و نسبت به جنبه‌ها و احکام ظاهری دین بی اعتنایی نمودند. ■گروهی به بحث‌های عقلی بها داده و به جریان‌های فکری و عقلی پیوستند و نسبت به جنبه‌های نقلی دین بی اعتنایی نشان داده و حدیث را به پوزخند و تفسیر را به سخره گرفتند. ■گروه دیگری اخباری گرایانه نسبت به احادیث و روایات اظهار علاقه مندی و حساسیّت کردند و از آن‌سو عقل را مورد بی‌مهری قرار دادند. ■گروهی نسبت به مسایل عبادی، تقیّد بسیاری از خود نشان دادند، در عرصه‌های اجتماعی نسبت به احکام اجتماعی دین بی‌اعتنایی کردند. ■گروهی به حوزه‌های مسایل سیاسی و اجتماعی و انقلابی دین توجّه کردند و نسبت به احکام فردی و عبادی و معنوی دین بی‌اعتنایی نمودند. ☑️معضل سوم: اسلام نامتوازن. ■اسلامی که اندام‌ها و اجزای گوناگون آن، با آن تناسب واقعی، مطرح نشده است، هر چند تمام اجزاء و ابعاد را داراست، اما توازن و تعادلی که این اجزاء آن پیکره‌ی اسلام را می‌سازد از بین رفته است. در برخی ابعاد مسائل اسلامی به شدّت افراط شده و برخی به شدّت مورد بی مهری و کم توجّهی قرار گرفته و به کنج انزوا خزیده است. مهم است که تناسب اجزای اسلام را به گونه‌ای که خدای متعال مقرّر کرده است، حفظ کنیم. ■ما یک نوع مقایسه‌هایی در اسلام داریم، احادیثی داریم که بعضی امور را به بعضی دیگر اهم و جدّی‌تر معرفی می‌کند، ما هم باید همین توازن و تناسب را حفظ کنیم. ■پیامبر اکرم و ائمه علیهم السّلام که در طرح مسائل غلو و زیاده گویی نمی‌کردند. برخی از گناهان اخلاقی را می‌بینیم که در مقایسه با برخی گناهان فقهی اهمّیت بیشتری به آنها داده‌اند. ■حدیث «اَلغِیبَةُ اَشَدُّ مِنَ الزِّنا» ؛ یک گناه اخلاقی و یک گناه فقهی، که البته هر دو پلید و زشت هستند و قصد پایین آوردن زشتی و قباحت گناه فقهی را نداریم و پیامبر هم قطعاً غلو نکرده‌اند، اما یک گناه اخلاقی را بالاتر از یک گناه فقهی معرفی کرده است، این نشان می‌دهد که در سیستم اسلامی یک توازنی وجود دارد... ... ■●«استاد مهدی طیّب» ●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●درست است ڪہ اگر ڪسی در میدان جنگ تسلیم دشمن نشود و بہ شهادت برسد، بہ ظاهر موت او موت طبیعی است لڪن چون قبل از آن بہ موت ارادے مرده اند لذا شهادت در بخش موت طبیعی براے آنان ڪمال محسوب می شود. ■●لذا موت و شهادت تمامی شهدای ڪربلا و خود امام حسین علیه السلام به است. ■●این موت ارادے است که ارزش دارد اگرچہ به ظاهر بہ موت طبیعی مقتول شدند ■(إنا لله و إنا إلیه راجعون)■ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■●استاد علی صفایی حائری●■ ■به شهادت آيه‌ى آخر سوره‌ى كهف، ميان و و ارتباطى هست كه بايد آن را به دست آورد و بهره گرفت، مادام كه دل در دنيا باشد و از تنگى دنيا به ستوه نيامده باشد و شور و شوقى ديگر در او خيمه نزده باشد، تمامى كارهاى خدايى و آخرتى و تمامى نماز و جهاد و شهادت انسان دنيايى است و از اين محدوده بيرون نمى‌رود ■و آن‌دم كه گرايش به غيب و اشتياق به روز ديگر و انتظار لقاء خدا در دل شعله كشيد، ناچار تمامى كارهاى دنيايى و خوراك و پوشاك و عيش و نوش انسان، انگيزه‌اى ديگر دارد و صبغه‌اى ديگر و هوايى ديگر، كه تمامى كارهاى پراكنده، آن هنگام كه در طرح جامع و برنامه‌ى گسترده‌ى تو شكل مى‌گيرد، هماهنگ و يگانه مى‌شود و علم و حالت به ثبات و سرمديّت مى‌رسد. ■●وارثان عاشورا، صفحه ۱۶●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●در روضه خواندن ادب کن. فکر کن اگر میدیدی اهل بیت علیهم السّلام که صاحب عزایند، در کنار مجلس نشستهاند، باز هم همینطور شدید روضه میخواندی؟ جلوی حضرت زهرا علیها السّلام هم مصیبت فرزندانش را همینطور جان‌سوز و جگرخراش ذکر میکردی؟ با این نحو روضه خواندن میخواهی دل صاحب مصیبت را آتش بزنی و به گریهاش بیندازی؟ ■●شخصی که در ایام جوانی در زورخانهای که در دولاب داشت، ضرب میزد و آواز میخواند، به هنگام پیری به مدّاحی روی آورده بود و چون سوادی نداشت، بعضی از روضههای سایر مدّاحها و روضه‌خوانها را یاد گرفته بود و میخواند؛ لکن به خاطر همان روحیّهی زورخانهایاش تا میتوانست مصایب اهل بیت علیهم السّلام را رقّت‌انگیزتر و شدیدتر بیان میکرد تا گریهی بیشتری از مستمعین بگیرد و من به شدّت از این کارش آزرده و ناراحت بودم. چند بار خواستم به او تذکّر بدهم که مؤدّبانهتر و مختصرتر روضه بخواند؛ امّا نشد. یک بار در حالت مکاشفه او را دیدم که تمام صورتش، حتّی مژههای چشمهایش پر از مورچههای سفیدی است که صورتش را میخورند و او دائم با ناخن‌هایش آنها را از صورتش میکند و به زمین میریزد؛ امّا بلافاصله مورچههای جدیدی به جای آنها ظاهر میشوند. ■عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی■ ■●مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
🚩ظهور حضرت ولیِّ عصر عجّل‌الله‌‌تعالی‌‌فرجه جزای کربلاست. همه ی مصیبتهای عالم در #کربلا جمع شد و جزای آن شد این آقا. #یاعلی ■●مصباح الهدی ص ٢٩٨●■ @mohamad_hosein_tabatabaei