eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■●عاشورا به مثابه یک مکتب - ۴●■ ●واقعه عاشورا تجسّم جامع و
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■●عاشورا به مثابه یک مکتب - ●■۵ ●درس جامعیّت دین در واقعه عاشورا● ■نهضت اباعبدالله علیه السّلام یک نهضت چند بعدی است، تک بعدی نیست. متأسفانه یکی از مشکلات، یک بعدی تحلیل کردن محقّقین در داستان عاشورا است. ■عرفا را می‌بینید که وقتی به قضیه عاشورا پرداخته‌اند، چقدر آن را زیبا ترسیم کرده‌اند. منظومه عمان سامانی را نمی‌دانم خوانده‌اید یا نه، اگر نخوانده‌اید حتماً بخوانید. ببینید چه تفسیر زیبای عارفانه‌ای از واقعه عاشورا دارد. صفی‌ علیشاه هم منظومه‌ای در داستان کربلا دارد، آن هم تفسیر زیبای عارفانه‌ای ارائه کرده است. ■پس برخی به بعد عرفانی داستان کربلا نگاه کرده‌اند و کلّ واقعه عاشورا را در وجهه عرفانی آن خلاصه کرده‌اند. ■در برخی دیگر حساسیّت‌های سیاسی و اجتماعی بیشتر بوده، واقعه عاشورا را از منظر ظلم ستیزی و اصلاح طلبی نگاه کرده‌اند و همه‌ی داستان عاشورا را در آن بعد خلاصه کرده‌اند. ■گروهی گرایش‌های اخلاقیِ قوی داشته‌اند، واقعه‌ی عاشورا را در آئینه اخلاق الهی دیده و جلوه‌های زیبای کرامت‌های روح انسان را در عرصه‌ی وقایع عاشورا مورد توجه قرار داده‌اند و کل تفسیرشان در مورد عاشورا یک تفسیر اخلاقی بوده است. ■یکی از مشکلاتی که ما در مورد فهم عاشورا داریم همین است که غالباً هر کسی به تحلیل واقعه‌ی عاشورا پرداخته، این واقعه را در یکی از ابعاد خودش خلاصه و تفسیر کرده است. در حالی که واقعه‌ی عاشورا به هیچکدام از این ابعاد محدود نمی‌شود، بلکه واجد همه این ابعاد است. ■همان‌طور که وجود انسان دارای ابعاد مختلفی است، یعنی یک انسان هم ظاهر و پیکری دارد، هم روانی دارد و هم ذات و دل و روح و جانی دارد، در عین حال همه این ابعاد را دارد. هم اندیشه دارد، هم احساس دارد. انسان یک موجود جامع است. شما یک انسان را نمی‌توانید فقط در احساسش محدود کنید. یک انسان را فقط در اندیشه‌هایش تعریف کنید. یک انسان را فقط در رفتارهای ظاهری‌اش محدود کنید. یک انسان را فقط در بعد اخلاقیاتش تفسیر کنید. یک انسان را فقط به علایق و باورهای قلبی‌اش محدود کنید. انسان را به هیچ کدام از این ابعاد نمی‌توان محدود کرد. انسان واجد و جامع همه‌ی این هاست. ■به همین ترتیب واقعه عاشورا که تبلور تمامیت انسانیت است، واجد همه آن ابعاد است. واقعه عاشورا را نه به عرفان، نه به سیاست، نه به کلام، نه به هیچ کدام از ابعاد دیگر نمی‌توان خلاصه و محدود کرد. فلذا درس جامعیّت دین را می‌توان از واقعه‌ی عاشورا گرفت. ■یک مقصد الهی در داستان عاشوراست؛ که این مقصد از عشق عمیق اباعبدالله الحسین علیه السّلام به خدای متعال سرچشمه گرفته است. این عشق عرفانی عمیقی که در همه‌ی تاریخ بشریّت نمونه است. با همان تعبیر زیبای عمان سامانی: این جام شراب تلخ الهی را هیچ یک از انبیاء و اولیاء هم در طول تاریخ نتوانسته‌اند تحمّلش کنند و این امانت بزرگ الهی را فقط اباعبدالله الحسین علیه السّلام پذیرفت و این جام را مستانه سر کشید. ■سائق و محرّک اصلی اباعبدالله الحسین علیه السّلام در داستان کربلا، همان عشق عرفانی عمیق اباعبدالله علیه السّلام به خدای متعال است. آن عشقی که همه چیزش را فدای آن معشوق حقیقی‌اش می‌کند. ●ترَکْتُ الْخَلْقَ طُرّا فی هَواکا ●وَاَیْتَمْتُ الْعِیالَ لِکَیْ اَراکا ●ولَوْ قَطَّعْتَنی فِی الْحُبِّ اِرْبا ●لَما حَنَّ الْفُؤادُ اِلی سَواکا ●ترَکْتُ الْخَلْقَ طُرّا فی هَواکا از همه‌ی خلق در راه عشق تو بریدم ●واَیْتَمْتُ الْعِیالَ لِکَیْ اَراکا و در راه دیدار تو ای خدای من، ای معشوق من، زن و بچه‌ام را، خانواده‌ام را به یتیمی نشاندم. ●ولَوْ قَطَّعْتَنی فِی الْحُبِّ اِرْبا و اگر در راه عشقت ای خدای من، مرا ارباً اربا و قطعه قطعه کنی. ●لما حَنَّ الْفُؤادُ اِلی سَواکا قلب من جز به سوی تو پر نخواهد کشید و جز تو را آرزو نخواهد کرد. ■سائق اصلیِ اباعبدالله الحسین علیه السّلام، این عشق الهی است. اما این مقصد و غایت نهایی اباعبدالله علیه السّلام به معنای نفی آن مقاصد میانی و واسط نیستند. .... ■●«استاد مهدی طیّب» ●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■شب هفتم محرّم که اعلام شد آب را بر اصحاب و اهل بیت اباعبدالله علیه السّلام بستهاند، اهل حرم هول کردند. حالا هم شبهای هفتم محرّم که میگویند امشب آب بر اهل حرم بسته شد، شیعه هول میکند. هول غیر از خوف و ترس است. در خوف و ترس شخص کمی دوام میآورد، ولی وقتی هول آمد، بلافاصله از پا میافتد. ■همه چیز از آب آفریده شده است. ماهی که از آب آفریده شده و غذایش آب است و در آب غوطهور است، دائم میگوید: آب، آب. جویبارها رودها را میجویند و رودها دریا را و دریاها اقیانوس را. اقیانوسها هم آب آب میکنند و سر به آسمان برمیدارند. مخلوق که هستیای جز هستی خالق ندارد، یکپارچه عطش به خالق است. ■در کربلا هم قحط آب بود، هم قحط محبّت. ■عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی■ ■●مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●معنای «اهدناالصراط المستقیم»●■ ■«اهدنا الصراط المستقیم»، معنایش این است که خدایا خودم را به خودم بنما؛ خودم را به خودم بشناسان. از پروردگار طلب می کنیم که ما را به خودمان بشناساند. اگر من خودم را به خود شناختم، آن وقت خدا را هم می شناسم. #دکتر_دینانی @mohamad_hosein_tabatabaei
●رد پایی که چنین دور خودش،چرخیده است ●حال روز پدری هست که حیران شده است #یاعلی @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
■رسیدن لشگر عمر سعد به سی هزار نفر ■مذاکره امام حسین علیه السّلام با عمر سعد ■نامه‌ی خولی به ابن زیاد
یکی دیگر از درس‌هایی که در عرصه‌ی عرفان و اخلاق از می‌توان آموخت، درس و است. جلوه‌ی اباعبدالله علیه‌السّلام را هنگام شهادت فرزند بزرگوارشان علیه‌السّلام می‌بینیم. آنگاه که تیر سه شعبه، سر مطهّر این فرزند بزرگوار حضرت اباعبدالله علیه‌السّلام را ذبح کرد، در حالی که خون فوّاره می‌زد،امام حسین علیه‌السّلام دست خویش را زیر گلوی عليه ‌السّلام گرفتند و خون‌ها را به آسمان پاشیدند؛به طوری که قطره‌ای از آن خون‌ها به زمین نیامد. آن‌گاه به خدا عرضه داشتند: هَوَّنَ عَلَیَّ ما نَزَلَ بی اَنَّهُ بِعَینِ اللهِ: تحمّل این حادثه با همه‌ی سهمگینی آن برای من آسان است؛ چرا که این ایثار در برابر دیدگان محبوب و معشوقم اتّفاق می‌افتد. شخص محبّ و عاشق، سلیقه‌ی مستقلّ و علی‌حدّه‌ای در برابر محبوب خویش ندارد، آنچه را که محبوب می‌پسندد و روا می‌دارد، او هم می‌پسندد و دوست می‌دارد. به تعبیر باباطاهر عریان: یکـی درد و یکـی درمـان پسنــدد یکـی وصـل و یکـی هجـران پسنـدد من از درمان و درد و وصل و هجران پسنــدم آنـچـه را جـانــان پسنـدد (مهدی طيب)
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
روز عاشورا که روز داغ بود باغبان تنها میان باغ بود باغ او گلهای رنگا رنگ داشت با خزان بی مروت جنگ داشت یورش باغ خزان بیداد کرد کربلایش را حسین(علیه السلام) آبادکرد یوسف زهراء که از روز الست با خدایش رشته میثاق بست از برای حفظ دین وعدل وداد هر چه بودش درکف اخلاص داد جمله گلهایش ز کین پرپرشدند میهمان حضرت داور شدند شد چو تنها آن امیر ارجمند بانگ هل من ناصرش گشتی بلند سینه پرسوز و ،دلی صد پاره داشت کودک شش ماهه در گواهره داشت شیر خوارش از عطش بی تاب بود خشک لب در انتظار آب بود در کنار آب از جور یزید از انگشت خود را می مکید باغبان تا بانک غربت ساز کرد نرگس شهلای خود را باز کرد ناله اش روحی به سوز ساز داد با زبان کودکی آواز داد ای پدر از بی سپاهی دم مزن زین سخن آتش برین عالم مزن ای پدر آغوش خود را باز کن سوی میدان عزم رفتن ساز کن ای یگانه غافله سالار عشق اصغرت را برسر بازار عشق چون مرا بردی بگو باصد خروش گل فروشم،گل فروشم،گل فروش حبیب الله چایچیان (حسان)