eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره●■ ■خدا می‌داند کفار چه زحمت‌هایی می‌کشند تا دروغ و افترا را به جای راست و درست در رسانه‌ها تحویل دهند، و هر روز با وسایلی و نقشه‌هایی علیه مسلمانان به میدان می‌آیند تا غافلان، آگاه نشوند. ما هم اول باور نمی‌کردیم، ولی بعد دیدیم آسان است. ■●در محضر بهجت، ج۱، ص۱۳۲●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●علّامه طباطبائی و مخالفین عرفان و حکمت●■ ■●«ایشان بدگوئی از فلسفه و عرفان را که دو ستون عظیم از ارکان شرع مبین است، ناشی از جمود فکری می گفتند و میفرمودند: از شرّ این جهّال باید به خداوند پناه برد؛ ■●اینان بودند که کمر رسول خدا را شکستند. آنجا که فرموده است: قَصَمَ ظَهرِی صِنفانِ عَالِمٌ مُتَهَتِّکٌ و جَاهِلٌ مُتَنَسِّکٌ.» ■●«مهر تابان» علّامه حسینی طهرانی رضوان الله علیه ص ۱۲۴●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●یادداشت های فلسفی و عرفانی●■ #نماز_هرمس ■● #نیایش_های_سهروردی سهروردی پس از بیان اهمیت دعا، هر ی
■●یادداشت های فلسفی و عرفانی●■ نماز_هرمس ☑️در ادامه بخوانید:  خرد جاویدان، منطقه ای و نژادی نیست ■●سهروردی پس از اینکه نصایح و اندرزهای خود را در اینجا به پایان می رساند می گوید: آنچه به تعلیم و تعلّم مربوط است بخشی از آن نیز تو را کفایت می نماید. ولی بر تو لازم است که علم تجردی اتصالی و دانش شهودی به دست آوری تا اینکه در زمره حکما قرا گیری. وی سپس روی این اصل تاکید می گذارد که این علم اسرار آن را جز به کسانی که اهلیت آن را دارند نیاموزید. ■●نکته ای که در اینجا قابل توجه است، این است که این فیلسوف اشراقی با این که اساس حکمت را علم تجردی اتصالی و دانش شهودی می داند، روی برهان نیز تکیه کرده است و آن را معیار امور معرفی می نماید. وی مخاطبان خود را از هر گونه تقلید برحذر داشته و با تاکید فراوان می گوید: نه از من و نه از غیر من، به هیچ وجه تقلید نکنید. چون که معیار تشخیص در امور برهان است. عین عبارت وی در این باب چنین است : ■●«….. و لا تقلّدونی ّ و غیر ، فالمعیار هو البرهان…..» [التلویحات صفحه ۱۲۱] همان گونه که در این عبارت مشاهده می شود سهرودی برای برهان اهمیت اساسی قائل شده و آن را معیار امور دانسته است. به این ترتیب می توان ادعا کرد که حکمت اشراقی در نظر وی بر اندیشه و شهود استوار گشته و درجات حکما نیز براساس این دو عامل، ارزیابی و طبقه بندی می گردد.(۴) @mohamad_hosein_tabatabaei
■هر چه همت انسان، چه در امور دنیا و چه در امور آخرت از پراکندگی در آید و به وحدت میل پیدا کند، موفقیتش بیش تر است ■حتی در امور معنوی هم نباید انسان پراکندگی داشته باشد. مثلا پراکندگی در مطالعه که امروز یک کتاب و فردا کتابی دیگر را مطالعه کند، شخص را گرفتار می کند. ■●کتاب پیر و جوان صفحه ۴۰ استاد صمدی آملی●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■●وقتی خواستی به حرم امام حسین علیه السّلام مشرّف شوی، تنها برو و وقتی هم مشرّف شدی حواست به دیگران نباشد؛ به خود حضرت علیه السّلام باشد. ■●انشاءالله وقتی خواستی مشرّف شوی، ابتدا در نهر حسینی که نزدیک مرقد حضرت ابوالفضل است و از فرات جداشده و آبش گلآلود است و تربت مخلوط دارد و آبش هنگام حرکت ناله میکند، غسل زیارت کن و با قدمهای کوتاه و به آهستگی و بدون اینکه با کسی حرف بزنی و به اطراف توجّه کنی، به طرف حرم برو. هر قدمی که به سمت حرم برمیداری، ملائکه و نور روی سرت میریزند. ■●وقتی به حرم رسیدی، بالای کفش‌‌کَنِ حرم، زیارت‌نامهای نوشته شده است به این ترتیب: صَلَّی اللهُ عَلَیکَ یا اَباعَبدِاللهِ وَ صَلَّی اللهُ عَلَیکَ یا اَباعَبدِاللهِ وَ صَلَّی اللهُ عَلَیکَ یا اَباعَبدِاللهِ که این خودش یک زیارت کامل است. گویا زائر میگوید جانم به قربانت یا اباعبدالله، بعد میبیند مثل اینکه درست نشد و دلش آرام نگرفت، دوباره میگوید جانم به قربانت ای اباعبدالله و بار سوم هم به همین ترتیب. ■●داخل حرم، پایین پای حضرت محلّی است که استخوانهای شهدا را آنجا دفن کردهاند. اگر هوشیار باشی، آنجا که عبور میکنی، احساس میکنی زیر پایت مثل یک دریا گود است. ■عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی■ ■●مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
٦٦٦ ■امام صادق عليه السّلام به مسمع بن عبدالملك فرمودند: آیا یاد می‌کنی که چه کردند با امام حسین علیه السلام؟ گفتم بله، فرمودند آیا جزع و بی تابی می‌کنی؟ گفتم آری بخدا قسم و بدین خاطر گریه می‌کنم اشک می‌ریزم تا اینکه اهل خانه‌ام اثر اشک را در من می‌بینند و از طعام امتناع می‌کنم تا اینکه اشک در رخسارم نمایان می‌شود. حضرت فرمودند: خداوند اشکت را رحمت کند، به درستی که تو از کسانی هستی که از اهل جزع برای ما و از آنانی که به سبب شادی ما شادی می‌کند و بخاطر حزن ما محزون می‌شوند شمرده می‌شوی و بدرستیکه تو هنگام مرگت حاضر شدن پدران من را و توصیه کردن ایشان در مورد تو به ملک‌الموت را خواهی دید و آنچه که بدین خاطر از بشارت به تو می‌دهند بهتر و افضل می‌باشد، هیچ کسی از روی رحمت به ما و به خاطر آنچه که به ما وارد شده بر ما گریه نمی‌کند مگر اینکه خداوند قبل از اینکه اشک از چشم‌هایش در جهنم بیفتد قطعاً حرارت جهنم را خاموش خواهد نمود تا اینکه دیگر هیچ حرارتی نداشته باشد و هیچ چشمی نیست که بر ما گریه کند مگر اینکه به نگاه به کوثر بهره‌مند خواهد شود و از آن به همراه آنانی که ما را دوست دارند سیراب خواهد شد. ■أَ مَا تَذْکُرُ مَا صُنِعَ بِهِ یَعْنِی بِالْحُسَیْنِ ع قُلْتُ بَلَى قَالَ أَ تَجْزَعُ قُلْتُ إِی وَ اللَّهِ وَ أَسْتَعْبِرُ بِذَلِکَ حَتَّى یَرَى أَهْلِی أَثَرَ ذَلِکَ عَلَیَّ فَأَمْتَنِعُ مِنَ الطَّعَامِ حَتَّى یَسْتَبِینَ ذَلِکَ فِی وَجْهِی فَقَالَ رَحِمَ اللَّهُ دَمْعَتَکَ أَمَا إِنَّکَ مِنَ الَّذِینَ یُعَدُّونَ مِنْ أَهْلِ الْجَزَعِ لَنَا وَ الَّذِینَ یَفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا وَ یَحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا أَمَا إِنَّکَ سَتَرَى عِنْدَ مَوْتِکَ حُضُورَ آبَائِی لَکَ وَ وَصِیَّتَهُمْ مَلَکَ الْمَوْتِ بِکَ وَ مَا یَلْقَوْنَکَ بِهِ مِنَ الْبِشَارَةِ أَفْضَلُ وَ لَمَلَکُ الْمَوْتِ أَرَقُّ عَلَیْکَ وَ أَشَدُّ رَحْمَةً لَکَ مِنَ الْأُمِّ الشَّفِیقَةِ عَلَى وَلَدِهَا إِلَى أَنْ قَالَ مَا بَکَى أَحَدٌ رَحْمَةً لَنَا وَ لِمَا لَقِینَا إِلَّا رَحِمَهُ اللَّهُ قَبْلَ أَنْ تَخْرُجَ الدَّمْعَةُ مِنْ عَیْنِهِ فَإِذَا سَالَ دُمُوعُهُ عَلَى خَدِّهِ فَلَوْ أَنَّ قَطْرَةً مِنْ دُمُوعِهِ سَقَطَتْ فِی جَهَنَّمَ لَأَطْفَأَتْ حَرَّهَا حَتَّى لَا یُوجَدَ لَهَا حَرٌّ وَ ذَکَرَ حَدِیثاً طَوِیلًا یَتَضَمَّنُ ثَوَاباً جَزِیلًا یَقُولُ فِیهِ وَ مَا مِنْ عَیْنٍ بَکَتْ لَنَا إِلَّا نُعِّمَتْ بِالنَّظَرِ إِلَى الْکَوْثَرِ وَ سُقِیَتْ مِنْهُ مَعَ مَنْ أَحَبَّنا ■●وسائل الشیعه، ج ١٤، ص ٥٠٨●■
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●زیارت اربعین جابر و عطیّه - بخش اول●■ ☑️جابر جامه احرام بر تن می‌کند، یعنی حقیقت کعبه اینجاست. ■
■●زیارت اربعین جابر و عطیّه - بخش دوم●■ ☑️روح کعبه که عشق حسینی است قبله‌گاه قلب‌ها و دل‌های انسان‌ها می‌شود. ■●گرچه من در روایات، مؤیّدی برای این حرف ندیدم؛ ولی این حرف در افواه هست که وقتی حضرت بقیّه الله الاعظم ارواحنافداه ظهور فرمودند، قبله را به کربلا منتقل می‌کنند و مرقد مطهّر حسینی قبله می‌شود. ■●معنای این سخن آن نیست که از نظر جغرافیایی، سمت ایستادن برای عبادت، از شهر مکّه به شهر کربلا تغییر می‌کند. این دریافت اشتباه از این سخن است. قبله محلّ اقبال انسان است؛ محلّی است که دل انسان به آن رو می کند؛ قلب انسان به آن متوجّه است؛ توجّه انسان به آن متمرکز است؛ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ جایی که وجه انسان، وجهه همّت انسان، روی دل و قلب انسان، همه‌ی حواس و توجّه انسان به آن سمت است، آنجا قبله است. ■●اینکه قبله به کربلا منتقل می‌شود، یعنی روح کعبه، که حقیقت ولایت است، و ظهور ولایت در اوج قلّه آن، که عشقی است که اباعبدالله الحسین علیه السّلام در عالم ظاهر کردند، آن عشق الهی بروز می‌کند و روح کعبه، که عشق حسینی است، قبله گاه قلب‌ها و دل‌های انسان‌ها شود؟‌. آیا امروز علائم آن را نمی‌بینید؟ ■●حتّی به شکل ظاهری عرض کنم؛ مگر چند نفر به مراسم حج مشرّف می‌شوند؟ حتّی سال‌هایی که خیلی حج شلوغ است؛ می‌گویند امسال مثلاً دو میلیون نفر حاجی بود. امروز که اربعین است چند نفر در کربلای اباعبدالله بودند؟ این‌گونه که نقل شده است، شانزده میلیون نفر! آیا قبله به کربلا منتقل نشده است؟ محلّ توجّه دل‌ها و قلب‌ها کربلای اباعبدالله الحسین علیه‌السّلام نشده است؟ و حال صبر کن صبح دولتت بدمد، کاین هنوز از نتایج سحر است ■●خواهید دید چه اتّفاقی می‌افتد. همین که الان هست غیر قابل تصوّر بود؛ یعنی شما چند سال به عقب برگردید؛ می‌بینید شهر کربلا شهر غریبی بود. همین چند سال قبل وقتی وارد حرم اباعبدالله علیه السّلام می‌شدید، به ندرت زائر داخل حرم بود. به شدّت غربت بود. حرم خاک گرفته، کف حرم پر از ماسه های بادیه بود. ■●کسانی که زمان‌های قبل از سقوط صدّام به عتبات مشرّف شدند، دیده‌اند که شرایط چگونه بود. آیا اصلاً قابل تصوّر بود روز اربعین، یا روز عاشورا، یا روز عرفه چنین جمعیّتی در سرزمین کربلا جمع شوند؟ این همه زائر! آن هم با این حالت! ■●کسی می‌خواهد به حج برود هواپیما سوار می‌شود؛ با آن همه پذیرایی‌های ویژه و هتل‌های بسیار مدرن و مجلّل و مجهّز که برای اسکانش در نظر می‌گیرند و وسیله‌های نقلیه بسیار مدرنی که برای جابجا شدن در فاصله‌های بین شهرها یا در داخل شهرها در اختیارش قرار می‌دهند؛ امّا امروز چگونه افراد به زیارت اباعبدالله الحسین علیه السّلام می‌روند؟ با پای پیاده، از فرسنگ‌ها دورتر. اقلّش این است که به نجف به محضر امیرالمؤمنین علیه السّلام مشرّف می‌شوند و بعد از زیارت مرقد مطهّر حضرت اسدالله الغالب، علیّ بن ابیطالب علیه السّلام، با پای پیاده در هوای بسیار سرد یا به شدّت گرم به سمت کربلا و حرم اباعبدالله الحسین علیه‌السّلام به راه می‌افتند. بخشی از این پیاده‌ها با پای برهنه می‌روند، حتّی کفش به پا ندارند؛ بعضی از جاهای مسیر کاملاً خاک و شن است، ریگ است؛ پاها آسیب می‌بیند؛ امّا چه عشقی اینها را می‌آورد. یک گروه دیگر که از جنوب عراق پای پیاده راه می‌افتند؛ از بصره، پانصد، ششصد کیلومتر پیاده می‌آیند تا روز اربعین خود را به کربلای حسینی برسانند. آیا این خبر نمی‌دهد که قبله دارد به کربلا منتقل می‌شود؟ قبله‌ی دل‌ها و جان‌ها به کربلا منتقل می‌شود؟ ■●هرچه می‌خواهند بکنند؛ این وهّابی‌ها چه می‌کنند؛ چه تبلیغاتی که ضدّ ولایت در سطح دنیا می‌کنند؛ این همه رسانه‌های مختلف، شبکه‌های ماهواره‌ای، سایت‌های اینترنتی، نشریات، روزنامه‌ها، مبلّغینی که به نقاط مختلف اعزام می‌کنند؛ پول‌هایی که خرج می‌کنند؛ این‌ها را که در جنبه تبلیغات و فرهنگی برای سرد کردن میدان عشق ورزی به اهل بیت عصمت و طهارت انجام می‌دهند؛ آن هم از سفّاکی‌ها و ددمنشی‌هایشان، انفجارهای انتحاری‌یی که گام به گام برای ترساندن و منصرف کردن از اقبال به اباعبدالله الحسین علیه‌ السّلام طرّاحی می‌کنند؛ امّا چه اثری بخشیده و چه موفقیّتی نصیبشان ساخته است؟ اینها واقعیّت است. ■●اگر نقل می‌کنند که متوکّل عبّاسی برای اینکه نگذارد افراد به زیارت امام حسین علیه السّلام بروند، می‌گفت اگر کسی بخواهد برود، باید یک دستش را بدهد ما قطع کنیم و عدّه‌ای می‌رفتند دستشان را می‌دادند و قطع می‌کردند و به زیارت اباعبدالله علیه السّلام می‌رفتند؛ شاید برای برخی باورش دشوار بود؛ امّا روی آوردن این همه زائر با وجود خطر عملیات تروریستی و انفجارهای انتحاری وهابیان سلفی، آن را کاملاً باورپذیر کرده است. .... «استاد مهدی طیّب»