eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
□○اگر اجتماع عیبهای یکدیگر را کنار بگذارند و همدیگر را تحمل کنند و باهم تفاهم کنند , این معنای فرج می باشد,هر کجا دوستی , محبت , انسانیت , صفا و صمیمیت باشد آنجا امام زمان دل خوش است. □○امام زمان که تشریف بیاورند چون ایشان هم زن و فرزند دارند نمیشود که شبانه روز باایشان بود , لذا اگر زمانی که با اوهستیم خوب باشیم ولی وقتی از محضر ایشان که در آمده ایم جور دیگر باشیم , پس معلوم است فرج حاصل نشده , فرج یعنی اجتماع طوری بشود که هیچکس ناراحتی نداشته باشد و لذا اگر امام زمان هم تشریف بیاورند ولی باز همان دزدی , دروغگویی , دغلی , سر به سرهم گذاشتن , به هم ضربه زدن و کینه و بخل و...باشد, معلوم است که هنوز فرج حاصل نشده , لذا پیغمبر اکرم و ائمه با اینکه تشریف داشتند ولی فرج حاصل نشده بود □○فرج حاصل شدن کار مشکلی است , آن هم یک فرج عمومی, لذاست که به نص روایات , با آمدن حضرت بقیه الله سلام الله علیه در مجموعه ی عالم یک فرج عمومی حاصل میشود , به دلیل اینکه سران کفر کوبیده میشوند و طبق نص روایات , امام زمان هم به آیه ی " فقاتلوا ائمه الکفر" عمل می کند و با ریشه ها و رگه های بزرگ کفر می جنگد و انها را ریشه کن میسازد و زورگویان کذایی را برمیدارد اما در مورد پایین ترها اینطور نیست که حضرت شبانه روز دنبال آنها باشد که اینجا را مبادا اینجوری کنند و انجا را آن طوری کنند , این امور در دستان ماست. □○اینجاست که باید دید چقدر خود ساخته هستیم , چقدر علوم و معارف می خواهیم , اجتماع چقدر تشنه ی علم است , چقدر از اسلام اطلاع داریم این است که حداقل هرکسی باید خودش را آماده کند , به هر مقداری که میشود , در این صورت است که فرج حاصل شده است. ■●پیر و جوان استاد صمدی آملی●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○السَّلاَمُ عَلَى الْحَقِّ الْجَدِيدِ وَ الْعَالِمِ الَّذِي عِلْمُهُ لاَ يَبِيدُ○□ □آغاز امامت امام عصر، حضرت حجة ابن الحسن المهدی ارواحنا فداه بر تمامی شیعیان و محبان حضرات اهل‌بیت علیهم‌السلام مبارک و فرخنده باد. @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 260-258 بقره قسمت اول بخش پنجم1⃣ ● نيرنگ نمرود در محاجه با ابراهيم وقتى كلام به اينجا رسيد و نمرود نتوانست با سخن منطقى و به حق معارضه كند دست به نيرنگ زد، خواست تا با مغالطه ، امر را بر حاضران مجلس مشتبه سازد، و لذا گفت : من زنده مى كنم و مى ميرانم با اينكه منظور ابراهيم (عليه السلام ) از جمله ((ربى الذى يحيى و يميت )) حيات و موتى بود كه در اين موجودات جاندار و با اراده و شعور مى بينيم . اين حياتى است كه حقيقتش براى بشر معلوم نيست ، و اين حيات است كه كسى جز پديد آورنده جان داران و كسى كه خودش واجد آن است قادر بر ايجاد آن نيست ، و چنين حياتى را نه مى شود مستند به طبيعت جامد و بى جان دانست ، و نه به هيچ موجودى از موجودات جاندار، چون جان جانداران همان وجود آنها است ، و مرگشان هم عدمشان است و هيچ موجودى نه مى تواند خود را ايجاد كند، و نه مى تواند معدوم سازد. و اگر نمرود كلام آن جناب را به همين معنا مى گرفت ديگر نمى توانست پاسخى بدهد، و ليكن مغالطه كرد و حيات و موت را به معناى مجازى آن گرفت ، و يا به معنائى اعم از معناى حقيقى و مجازى ، چون كلمه احياء همانطور كه بر زنده كردن موجودى بى جان چون جنين در رحم و نفخه روح در او اطلاق مى شود همچنين بر نجات دادن انسانى از ورطه مرگ نيز اطلاق مى گردد. و همچنين كلمه ((اماتة )) همانطور كه بر ميراندن - كه كار خدا است - اطلاق مى شود، همچنين بر كشتن با آلت قتاله نيز اطلاق مى گردد، و لذا نمرود دستور داد دو نفر زندانى را آوردند، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 537 يكى را امر كرد تا كشتند و ديگرى را زنده نگه داشت و سپس گفت : من زنده مى كنم و مى ميرانم ، و به اين وسيله امر را بر حاضرين مشتبه كرد. آنها هم تصديقش كردند، و ابراهيم نتوانست به آنها بفهماند كه اين مغالطه است ، و منظور او از احيا و اماته اين معناى مجازى نبود و حجت نمرود نمى تواند معارض با حجت وى باشد، و اگر مى توانست وجه اين مغالطه را بيان كند قطعا مى كرد، و اين نتوانستن لابد از اين جهت بوده كه آن جناب حال نمرود را در مغالطه كاريش و حال حضار را در تصديق كوركورانه آنها از وى را ديده و فهميده بود كه اگر بخواهد وجه مغالطه را بيان كند احدى از حضار تصديقش نمى كند، به همين جهت از اين حجت خود صرف نظر نموده و به حجت ديگر دست زد، حجتى كه خصم نتواند با آن معارضه كند، و آن حجت اين بود كه فرمود: ((ان الله ياتى بالشمس من المشرق فات بها من المغرب )) و وجه اين حجت اين است كه هر چند خورشيد در نظر نمرود و نمروديان و يا حداقل نزد بعضى از آنان يكى از خدايان است چنانكه گفتگوى ابراهيم (عليه السلام ) با كواكب و ماه نيز ظهور در اين معنا دارد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■●اول باور نمی‌کردیم، بعد دیدیم آسان است! حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره●■ ■●فرض کنید تطمیع و تهدید در ما اثر نکرد، فریب‌خوردن چطور؟ به خدا پناه می‌بریم! ما که معصوم نیستیم، مگر از طرف خدا الهام و هدایت شویم. خدا می‌داند کفار چه زحمت‌هایی می‌کشند تا دروغ و افترا را به جای راست و درست در رسانه‌ها تحویل دهند، و هر روز با وسایلی و نقشه‌هایی علیه مسلمانان به میدان می‌آیند تا غافلان، آگاه نشوند. ما هم اول باور نمی‌کردیم، ولی بعد دیدیم آسان است. ■●دولت انگلیس شخصی را اجیر کرده بود تا در بازار کرمانشاه به انگلیس فحش و ناسزا بدهد، تا بدین وسیله دشمن‌های انگلیس را بشناسد و از کارهای آنها مطلع گردد و اسرار دشمنان خود را کشف کند. آری، کفار تا به این درجه برای کار خود فکر می‌کنند! ■●در محضر بهجت، ج۱، ص۱۳۲●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی○□ □کسانی که سالها عَجِّل عَلی ظُهُورِکَ یا صاحِبَ الزَّمان میگفتند، چرا از ظهور مشکلات و نابسامانیها کلافهاند و تاب تحمّل آن را ندارند؟ این‌ها مقدّمهی ظهور است. پس یا دعای بر تعجیل ظهور حضرت را پس بگیرند یا دست از بی‌تابی و بی‌قراری بردارند و به آنچه هست تن بدهند. □بعد از هر شلوغی، خلوتی متناسب با آن خواهد بود و هر چه شلوغی بیشتر باشد، خلوت بعد از آن بزرگ‌تر است. در آخرالزّمان شلوغی خیلی زیاد است، به نحوی که یکفُرُ بَعضُهُم بِبَعضٍ وَ یَلعَنُ بَعضُهُم بَعضاً: گروهی گروه دیگر را تکفیر میکند و جمعی جمع دیگر را لعنت میکند. □○مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیب○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●درقران کریم سوره محمد,ایه شانزده, آمده است: مَثَل بهشتی که وعده داده شده به متقیان که در آنست نهرها از آب نا متغیر و نهرها از شیری که نگشته طعم آن و نهرهاست از خمری که لذت است برای آشامندگان و نهری است از شهد بی غش و مرا ایشان را است در آن از همه میوه ها و آمرزشی از پروردگارشان چون کسی است که او جاودانی است در آتش و آشامانیده شدند آبی جوشان پس پاره پاره کرد روده هاشان را. □●در این آیه نیز به صراحت سخن از مَثَل را به میان آورده و فرموده است مَثَل بهشت چنین است و چنان. □●معلوم می شود حقیقت واقع بهشت رفیع تر و درجه اش اعلای از آن است که بتوان با زبان و کلام اینچنین، حدی برایش معین کرده و توصیفش نمود. □●همچنان که آیه (فشلا تَعلَم نَفسٌ مَا أُخفِیَ لَهُم مِن قُرَّةِ أَعیُنٍ.سجده/هجده)نیز به این معنا اشاره کرده است. □●و لذا جناب ابن عربی در تفسیرش این چهار نهر را چهار مرتبه از مراتب بهشت مطلقه معرفی نموده و فرموده است: مراد از علوم و معارف حقیقیه است که قلبها بواسطه ی آن حیات یافته و غرائز بواسطه ی آن سیراب می شوند. آنچنان که زمین با آب، حیات یافته و دیگر موجودات بدان سیراب می شوند. و نیز مراد از ، علوم نافعه ای است که به افعال و اخلاق تعلّق گرفته و مخصوص ناقصین مستعدینِ صالحینِ به ریاضات و سلوک در منازل نفس است. این گروه که در قبل از وصول به مقام قلب قرار دارند، بواسطه ی علوم شرایع و حکمت عملیه ای که به مثابه شیرِ مخصوصِ اطفال ناقص است، از معاصی و رذائل پرهیز می نمایند. □●و نیز مراد از تجلّیات و محبّت ذاتی و صفاتی حق است که به کاملین و بالغینِ به مقام مشاهده حسنِ تجلیات صفات و شهود جمال ذات و به عاشقین و مشتاقین جمال مطلق یار در مقام روح ارزانی شده است. □●و نیز مراد از شیرینی ها و حلاوات وارد قدسی و بارقه های نوریه و لذات وجدانیه در احوال و مقامات است که به سالکینِ واجدینِ اذواق و مریدین متوجهین به کمال که در قبل از وصول به مقام محبّت ذاتی و صفاتی حق قرار دارند عطاء می شوند □●و لذا جناب ابن عربی در این بیان، چهار نهر مذکور بهشتی را مظاهر چهار رتبه از مراتب بهشتیان معرفی کرده و نهر شیر را انزل مراتب بهشت و پس از آن نهر آب و بعد از آن نهر عسل و در آخر نهر خمر را بالاترین مرتبه ی بهشتی دانسته است. □●اما این چیزی نیست که همگان از عهده ی فهم آن برآیند و لذا قرآن از این حقیقت فقط به بیان مثل آن اکتفا کرده و تعقل و تفکر در این مثل را به ما واگذار نموده است. □●اما حکما و عرفای الهی چون در مکتوبات خود عوام الناس را مخاطب خویش ندانسته و به خواص که نفوس مستعده ی شاقیه ی به کمالات انسانی اند اهتمام بسیار دارند، از نقل مَثَل ها و حکایات و قصص دوری جسته و دائماً عزم و جزم آن دارند که حقیقت و لبّ محفوفِ در این پیمانه ها را القاء نمایند. و لذا در غزلیات عرفانی بزرگانی چون جناب حافظ و حضرت امام و حضرت استاد از این الفاظ و اصطلاحات که ریشه ی قرآنی و روایی دارند، بسیار است. □●رابطه علم ودین ●□ @mohamad_hosein_tabatabaei