□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□
#وَٱلْحَمْدُ_لِلّه_وَلّیِ_کُلِّ_نِعْمَة
□○ترجمهٔ فصل اول از جملهٔ سیزده فصل از سخنان هرمس الهرامسة، و هو ادریس النّبی ﷷ، بنام یَنْبوعُالحَیاة در معاتبت و نصیحت نفس○□
#فصل_اول
□ #ای_نفس، بنگار خود را، و ماننده شو بدان چیزهائی که بیارمت از معانی عقلی جاودانی، که چون نگاشتی دانستی و اندوختی و بدان یقین گشتی، همچنانکه بیقینی در آنکه زنده جنس است مر نوع انسان را و جانور جنس است مر نوع زنده را، و همچنانکه یقین است ترا که راست نه کژ بود، و همه بزرگتر از پاره باشد، و آب بطبع سرد و تر است، و آتش گرم و خشکست، و دیگر چیزها که تو آن را دانستهای و دیدهای در جهان حس، و خرد، و آنچه از تو پوشیده است،
□ای نفس، «اندران» بکار آر مثالْ جُستن عقلی درست یقین دور از غلط، از آن جمله که من بر تو روشن کنم، از آنکه رهنمون شود ترا ظاهر آنچه حاضرتست بر باطن آنچه از تو غایبست، همچنانکه رهنمائی کند نگرنده را پیکر نگاشته بر دیوار سوی هستی نگارنده، و همچنانکه رهنمائی جوید از آنچه عیان بود از جنبش دست دبیر آن سوی آن معنی که در اندیشهٔ دبیر باشد، پس بکار آر تصور و تمثّل در همهٔ هستیهای عقلی و حسی و بدان که چیز ذاتی بدرست و اصلی و تمام روشن بدست اوست فایده بخش بحکمتهای لطیف و تمییزات شریف و زندگی جاوید و دیر چیزها را که جزویّاتند نه اجزا،
□و او کلیّست مر آنها را نه کل، پس آن را در حساب گیر و بیدار شو، و بپرهیز از غفلت و بهم برآمدن ، و بکار آر پاک شدن و پرهیزیدن از شوخنگنی طبیعت، و یاری جوی بر این کار بفروتنی نمودن، و رغبت بچشمه و معدن نیکی و پیدا کنندهٔ آن، و اصل خرد و پدید آورندهٔ آن، و فایده دهندهٔ زندگی و حکمت وجود تمام و مهربانی، تا زنده شوی به وی، ای نفس، و نیکبخت گردی.
#یاعلی
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی○□
□○امور انسان دو قسم است: قسمت اعظم آن جبری و اضطراری است؛ مثلاً این که مرد خلق شده است یا زن؛ در دورهی انبیای سلف به وجود آمده است یا در عصر پیامبر آخرالزّمان؛ با پیکری سالم به دنیا آمده است یا نقصی در اعضایش وجود دارد و . بخش کوچکی از امور انسان اختیاری است؛ مثلاً اینکه نماز میخوانیم و روزه میگیریم، اختیاری است. این اختیار هم برای این است که به وسیلهی آن تشکّر اموری را که اضطراری است و خدا انجام داده است، به جا بیاوریم.
□○امّا در همان اختیاری ها خواهیم دید که هر چه تقلاّ کنیم، قادر نخواهیم بود حقّ تشکّر از خدا را ادا کنیم. میوه و ثمرهی خوب استفاده کردن از اختیار، این است که انسان به نمیتوانم برسد. انسان وقتی به اینجا رسید، اختیارش را با دست خود به خدا تقدیم میکند و تسلیم خدا میشود و در نتیجه، نمیتوانم امور اختیاریاش به نمیتوانم امور اضطراری او ملحق میشود. البتّه اینکه میگوییم انسان با دست خود اختیارش را به خدا میدهد، واقعش این است که خودِ خدا آن را تصرّف میکند و الاّ در ابتدای کار، انسان حاضر نیست دست از اختیار خود بردارد. در جریان به کاربستن اختیار، خدا به شخص میفهماند که هر چه خدا کرده است، بهتر از آن کاری وجود ندارد و هر چه خود او کرده است، هیچ کدام به درد خوردنی نیست. در نتیجه، شخص حاضر میشود اختیارش را به خدا بسپرد و در همهی امور تسلیم او شود.
□○نمیتوانم را در کنار همهی کارهایتان بگذارید و الاّ در میمانید. بگویید من نمیتوانم، کار دست خود خداست؛ اگر خدا بخواهد، کار به دست من عملی میشود و الاّ نه.
□○مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●سوره #کهف
#نکته: سکوت پیر را جوان میکند●■
■●يكى از لطائفى كه در عبرت گيرى از قصه هاى در سوره كهف مى توان يافت مسئله #سكوت اصحاب كهف است
در روايتى از رسول اكرم كه در ذيل بيت دهم همين باب نقل مى كنيم برداشت مى شود كه #سكوت، پير را جوان مى سازد.
■●چون اصحاب كهف بعد از آنكه به غار رفته اند بعد از عبادت به خواب رفته اند يعنى در #سكوت تام براى هميشه قرار گرفته اند و همين #سكوت موجب بقاء و جوانى شان گرديد كه از زبان ولى الله الاعظم امام صادق (عليه السلام ) به جوان ناميده شده اند.
■● #سكوت تام و توجه دائم به سوى دادار قهرا حضور و مراقبت كامل را به همراه خواهد داشت ، و حضور هر چه قوى تر باشد ظرف جان براى گرفتن حقايق آنسويى و القاءات سبوحى صافتر خواهد بود و لذا جان آدمى ولو اينكه از او ساليان متمادى گذشته باشد يعنى پير شده باشد با القاءات سبوحى و حضور دائمى تازه باقى مى ماند.
■●زيرا كه از باغ ملكوت عالم قدس هر دم براى وى بره تازه فرستند و نسائم قدسى هميشه مشام جان وى را مى نوازند كه از غير به دوست او را سوق مى دهند و لذا هرگز حاضر نيستند كه لحظه اى از حق دست بردارند و بسوى مادون رو كنند.
■●جلد دوم شرح دفتر دل
استاد صمدی آملی●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ أَتْعَبْتُ فِیهِ جَوَارِحِی فِی لَیْلِی وَ نَهَارِی وَ
□○اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ رَصَدَنِی فِیهِ أَعْدَائِی لِهَتْکِی فَصَرَفْتَ کَیْدَهُمْ عَنِّی وَ لَمْ تُعِنْهُمْ عَلَى فَضِیحَتِی کَأَنِّی لَکَ وَلِیٌّ فَنَصَرْتَنِی وَ إِلَى مَتَى یَا رَبِّ أَعْصِی فَتُمْهِلَنِی وَ طَالَ مَا عَصَیْتُکَ فَلَمْ تُؤَاخِذْنِی وَ سَأَلْتُکَ عَلَى سُوءِ فِعْلِی فَأَعْطَیْتَنِی فَأَیُّ شُکْرٍ یَقُومُ عِنْدَکَ بِنِعْمَهٍ مِنْ نِعَمِکَ عَلَیَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ.
□○بندهفتم: بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم از هر گناهی که دشمنانم با آن درپی آبروریزی من بودند و تو نقشه ی آنها را از من برگرداندی و کمکشان نکردی که مرا مفتضح کنند؛ گویا من دوست توام که مرا یاری کردی.
□○پروردگارا، تا کی معصیت کنم تو را و تو مهلتم دهی؟! چقدر معصیت کردنم طولانی شده و تو مؤاخذه ام نکرده ای و با وجود بدیِ کردارم از تو درخواست کردم و تو عطا نمودی؟!
پس کدام شکر است که بتواند در برابر حتی یکی از نعمت هایت قرار گیرد؟ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اینگونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!
#استغفار_هفتاد_بندی_امیرالمومنین_علیه_السلام ٧
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□●برخى آثار مثبت مصائب و بلایا براى مؤمن - بخش دوّم●□ □●(۴) - امتحانات الهى براى این نیست که خداوند
□●برخى آثار مثبت مصائب و بلایا براى مؤمن - بخش سوّم●□
□●(۵) - ابتلائات و سختىها سبب پاک شدن روح مؤمن از آلودگىهایى است که در اثر ارتکاب گناهان به آن مبتلا شده است.
□●پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم مىفرمایند:
اَلسُّقمُ یَمحو الذُّنوبَ
بیمارى گناهان را محو و نابود مىسازد.
□●و نیز مىفرمایند:
ساعاتُ الهُمومِ ساعاتُ الکَفّاراتِ
زمانهاى اندوه و گرفتارىها، زمانهاى کفّاره و جبران گناهان است.
□●امام صادق علیه السّلام مىفرمایند:
اِذا اَرادَ اللهُ بِعَبدٍ خَیراً عَجَّلَ عُقوبَتَهُ فِى الدُّنیا وَ اِذا اَرادَ اللهُ بِعَبدٍ سوءاً اَمسَکَ عَلَیهِ ذُنوبَهُ حَتّى یُوافى بِها یَومَ القِیامَةِ
□●هنگامى که خداوند براى بندهاى ارادهى نیکى کند، در مورد عقوبت و کیفر او بهسرعت در دنیا اقدام مىکند و وقتى که خداوند براى بندهاى بد بخواهد، گناهانش را حفظ مىکند تا در روز قیامت بهطور کامل تلافى کند و او را کیفر نماید.
□●(۶) - ابتلائات و گرفتارىها مایهى از بین رفتن ناخالصىها در وجود شخص مؤمن است.
□●در مقام تمثیل مىتوان گفت پیش از مکانیزه شدن کشاورزى، دهقانان پس از درو کردن گندم و عبور دادن گاوآهن از روى آن و خرد کردن ساقهها، براى اینکه بتوانند دانههاى گندم را از کاه ناشى از خرد شدن ساقهها جدا کنند، هنگام وزیدن باد، مخلوط گندم و کاه را بهوسیلهى شانهى خرمن به هوا مىریختند و در معرض باد قرار مىدادند. باد دانههاى گندم را که سنگینتر بود، کمى با خود به جلو مىبرد، امّا کاه را که سبکتر بود، مقدار بیشترى مىبرد. در نتیجه دانههاى گندم نزدیکتر و کاهها دورتر بر زمین مىریختند و به این ترتیب باد، ناخالصىها را از گندم جدا مىکرد. خداوند نیز براى اینکه ناخالصى را از وجود مؤمن جدا کند، او را در معرض تندباد حوادث قرار مىدهد.
ادامه دارد....
□●شراب طهور - تألیف استاد مهدی طیّب●□
#شراب_طهور
#صبر - ۷
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●حاج محمد إسماعيل دولابی●■
■اگر کسی را شخص برجستهای میدانی، بیاذن او، او را به دیگران نشان نده و معرفی نکن. اگر او را نشان دادی، کسانی که پذیرای او نیستند، تو را دوره کرده و اذیتت میکنند.
■یهودا که #حضرت_عیسی علیه السّلام را به دشمنانش نشان داد، به قدرت الهی بلافاصله خودش شبیه حضرت عیسی علیه السّلام شد و یهودیان او را به جای #حضرت_عیسی علیه السّلام گرفتند و به صلیب کشیدند.
■●مصباح الهدی ص٢٥٤●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 260-258 بقره قسمت سوم
بخش دوم
● آيات سه گانه اى مورد بحث و به كار رفتن سه جور سياق براى فهم مخاطب
حال كه به اين مقدمه توجه شد، مى توان به آسانى دريافت كه در مقام آيات سه گانه مورد بحث كه مقام استشهاد براى هدايت خداست ، به كار بردن هر سه جور سياق براى فهماندن مخاطب صحيح است .
هم مى توان گفت : خدا مؤمنين را به سوى حق هدايت مى كند، مگر داستان ابراهيم و نمرود را نديدى ؟ و يا مگر داستان آن شخصى كه به قريه اى خراب عبور كرد نديدى ؟ و يامگر داستان ابراهيم و مرغ زنده كردنش را نديدى ؟.
و هم مى توان گفت : خدا مؤمنين را به سوى حق هدايت مى كند، مثل هدايتى كه ابراهيم را در محاجه و گفتگو با نمرود كرد كه خود نوعى از هدايت است ، و يا مثل هدايتى كه درباره آن شخصى كه از قريه اى خراب عبور كرد معمول داشت ، و آن نيز نوعى ديگر از هدايت است ، و يا مثل آن هدايتى كه درباره ابراهيم در داستان مرغ پرنده معمول داشت كه آن نيز نوعى هدايت است .
و هم مى توان گفت : خدا مؤمنين را به سوى حق هدايت مى كند و من شواهد آن را به ياد تو مى آورم ،
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 551
به ياد مى آورم داستان محاجه را، و به ياد آور داستان آن مردى را كه از قريه اى خراب مى گذشت و به يادآور داستان ابراهيم و طير را كه گفت : خدايا به من بنمايان كه چگونه مردگان را زنده مى كنى .
پس موقعيت و سياق آيات سه گانه ، با هر سه جور تعبير مى سازد، چيزى كه هست ، خداى سبحان در اين آيات تفنن در تعبير كرده و هر يك از سه آيه را با يكى از آن سه سياق آورده تا شنونده را به نشاط آورد و همه رقم فوائد سياق را كه استيفا آن ممكن باشد ايفا كرده باشد.
اينجاست كه به روشنى معلوم مى شود جمله ((اوكالذى )) عطف بر مقدارى است كه آيه سابق بر آن دلالت مى كرد و تقدير كلام چنين است يا ((مثل آن كس كه با ابراهيم محاجه كرد، و يا مثل آن كس كه به قريه اى خرابه عبور كرد))، و نيز معلوم مى شود كه جمله ((اذ قال ابراهيم )) در آيه بعدى نيز عطف بر مقدر است مقدرى كه آيه قبلى بر آن دلالت مى كرد، و تقدير كلام چنين است : ((اذكر قصه المحاجه و قصه من مر على قرية ، و اذكر اذ قال ابراهيم ...)) يعنى به ياد آور داستان محاجه را، و داستان كسى را كه از قريه اى خرابه گذشت و به ياد آر آن زمانى را كه ابراهيم چنين و چنان گفت .
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■●حضرت آیتالله بهجت قدسسره●■
■●آیا نباید توجه داشته باشیم که ما رئیسی داریم که بر احوال ما ناظر است؟! وای بر حال ما اگر در کارهایمان او(امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را ناظر نبینیم، و یا او را در همهجا ناظر ندانیم!... .
■●با وجود اعتقاد به داشتن رئیسی که «عَینُ اللهِ الناظِرَةُ؛ چشم بینای خدا» است، آیا میتوانیم از نظر الهی فرار کنیم و یا خود را پنهان کنیم و هرکاری را که خواستیم انجام دهیم؟! چه پاسخی خواهیم داد؟
■●همه ادوات و ابزار را از خود او میگیریم و به نفع دشمن بهکار میگیریم و آلت دست کفار و اجانب میشویم و به آنها کمک میکنیم! چقدر سخت است، اگر برای ما این امر ملکه نشود که در هر کاری که میخواهیم اقدام کنیم و انجام دهیم، ابتدا رضایت و عدم رضایت او را در نظر نگیریم و رضایت و خوشنودی او را جلب ننماییم!
■●در محضر بهجت، ج۱، ص۸۹●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●استاد علی صفایی حائری●□
□مذهب ، شناخت و عشق و عمل را با هم دارد. و گرنه عملهاى بىمعرفت و امر و نهى و بكن و نكنهاى مزاحم، عصيانساز و نفرتزاست.
تا انسان،به خودش آگاه نشود،به خدا و به معاد و به غيب و به رسول آگاه نخواهد شد و تا انسان به خودش ايمان نياورد به خدا و معاد و غيب و رسول ، ايمان نخواهد آورد.
□كليد اين شناختها و عشقها، در شناخت عظمت انسان و استمرار اوست؛ چون با اين شناخت، انسان ادامهى خود و غيب جهان و حضور حقّ و نياز به رسول را احساس مىكند.
□● #نامه_هاى_بلوغ ص ۱۱۴●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ #وَٱلْحَمْدُ_لِلّه_وَلّیِ_کُلِّ_نِعْمَة
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□
#وَٱلْحَمْدُ_لِلّه_وَلّیِ_کُلِّ_نِعْمَة
#یَنْبوعُالحَیاة
□○ #ای_نفس، بدان که به هستی آرندهٔ چیزه و پدید آرندهٔ آن جل و جلاله و تقدّست اسماؤه ترا ابداع کرد، و خداوند تصوّر و تمثل کردت، اما تصور نگاشتن و نگاشته شدن تست بر حقیقت آنچه بهست اورد هست کنندهٔ آن،
□○و اما تمثل چنانکه مثال جستن تو مر آن را که از تو پوشیده بود از عالم عقل برآنکه پیدا بود برتو، و همی ببینیش در عالم حس مثلاً مثلٍ و معنیً بمعنیً، همچنانکه دلیل کرد صورت نشاندهٔ در شمع را بمعنی حقیقت آن صورتْ در نشانندهٔ آن، و همچنانکه دلیل کرد وجود صورت در نشانندهٔ آن بر معنی حقیقت آن در ذات نگارنده و ایجاد کندهٔ آن،
□○و چنانکه اثر کند آب در ریگ و گل معانی جنبش و تموج خود، پس بدین مایه از من بس کن، #ای_نفس، بدرستی آنچه من اوردم و ایراد کردم، و بدان که هر آنچه حاضرتست و همی بینی آن را در عالم کون از تماثیل و پیکرها، همه تمثال و تشکیل آن معنیهاست، که در عالم عقل است پاینده، که زوال نگیرند و فنا نپذیرند، و آنست که خرد را همی بنگارد در مایه، پس هم خود بدان معانی و صورتهای خود همی نگرد، و ازان لذت مییابد، و از خود در شگفت میماند،
□○و لذت عقلی آنست که خرد از خود بخود دریابد، نه بچیزی بیرون از وی، و نه بعرضی که بیفتاد، بلکه بخود را یابد، و اینست لذّت درست جاودانی بیانجام.
@mohamad_hosein_tabatabaei
#ظهور_امام_زمان
■مراد از #ظهور حضرتش از پس پرده غيبت يعنى چشمان #نابيناى ما را بينا مى كنند كه تا آفتاب را بنگرد نه اينكه او در پشت پرده باشد.
■●شرح دفتر دل
استاد صمدی آملی●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■● #دستور_العمل جامع و مجمل●■
●خواهى که شود دل تو چون آیینه
●ده چیز برون کن از درون سینه
●حرص و حسد و بخل و حرام و غیبت
●بغض و غضب و کبر و ریا و کینه
■●هزار و یک کلمه●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■● #وَ مِنَ_اللَّیلِ_فَاسجُد: مقداری از #شب را سجده کن؛ مقصود لیل دنیاست.●■
■●سجده چیز بسیار ارزشمندی است؛ شبها یک سجدهی طولانی داشته باشید.
■●هر وقت حزن و غم آمد، چه غصّهی دنیا و چه غصّهی آخرت، #شب است. وَ #سَبِّحهُ_لَیلاً_طَویلاً: و در شبی طولانی خدا را تسبیح کن. مقصود از لَیلاً طویلاً، لیل عالم برزخ است. با #سجده در لیل دنیا انسان از عالَم برزخ سر در میآورد و آنجا باید فقط #تسبیح کرد و گفت سُبحانَهُ سُبحانَهُ سُبحانَهُ، یعنی خداوند بالاتر و منزّه است از هر خوبی که فکر کنیم. #قیامت روز است و شب ندارد، یعنی غم و حزن به قیامت راه ندارد.
#یاعلی
■● #مصباح_الهدی ص٢٧١●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei