■●حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها لیلهالقدر عالمِ وجود است●■
■●همهی خلق یکسره از راه یافتن به معرفت حقیقت فاطمی محروم هستند. چنانکه در احادیث آمده است، یکی از شئون مسمّا شدن حضرت زهرا علیها السّلام به اسم فاطمه، این است که خلق از معرفت آن حضرت، آنگونه که حقّ معرفت ایشان است، بریده شدهاند. احدی از خلق به کنه معرفت این بانوی بزرگوار راه ندارد.
■●به تعبیر دیگری که از امام صادق علیه السّلام روایت شده است، حضرت فاطمه علیها السّلام لیلةالقدر عالم هستی است و هرکه به معرفت ایشان راه برد، لیلةالقدر را درک کرده است؛ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ
■●همانطورکه لیل تاریک و مخفی است، حقیقت فاطمی نیز در هستی، پنهان و ناشناخته است؛ همانطور که لیلةالقدر در بین شبهای سال، گم و نامعلوم است، قدر و عظمت فاطمهی زهرا علیها السّلام در عالمِ کثرت، ناشناخته و مجهول است. لذا امام صادق علیه السّلام فرمودند:
■●فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ
هر کس آنگونه که حقّ معرفت فاطمه است، ایشان را بشناسد، لیلةالقدر را درک کرده است.
■●حال، #لیلةالقدر یعنی چه؟ اینکه حقیقت لیلةالقدر چیست، خود بحث مفصّلی دارد. برای پی بردن به مقام حضرت زهرا سلام الله علیها اندکی در خود واژهی لیلةالقدر تأمّل کنیم. امام صادق علیه السّلام فرمودند:
☑️در لیلةالقدر، منظور از #لیلة، فاطمه
و مقصود از #قدر، الله است.
■●یعنی فاطمه علیها السّلام بی واسطه فیوضات را از حضرت حقّ دریافت میکند؛ مستقیماً به اسماء اعظم الهیّه راه دارد و واسطهی فیض بین خدای عظیم با خلق است؛ فاطمهی زهرا انوار الهی را به این عالم منتقل میکند. لیلةالقدر مقام انسان کامل است؛ و حقیقت فاطمه سلام الله علیها، به تمام معنا، حقیقتِ انسان کامل است؛ لذا امام صادق علیه السّلام فرمودند:
■●وَ إِنَّمَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا
آن حضرت، فاطمه نامیده شد؛ زیرا خلق از معرفت ایشان بریده شده و محرومند.
■●هر کس هر چه به گمان خود، بلند سخن گفته باشد، حتّی هر چه به گمان دیگران، غلوّ و بلندپروازی کرده باشد، به گرد پای حقیقت فاطمی نرسیده است. اندیشهی بشر برای همیشه از راه یافتن به حقیقت فاطمی محروم است.
■●هر کس، از مُحَدِّث و متکلّم و حکیم و عارف، در آینه کوچک ذهن و اندیشه یا دل خود، گوشهای از انوار فاطمی را دیده و توصیف کرده است؛ امّا حقیقت فاطمی عظیمتر از آن است که در آینهی مخلوق بگنجد. لذا #قدر او ناشناختنی است؛ همانطور که #قبر او ناشناختنی است...
۸۷/۰۳/۰۲ #استاد_طیب
@mohamad_hosein_tabatabaei
■● #فاطمه، اسم مکنون مخزون●■
■«فاطمة» إسمٌ مُسْتقرٌ فِي ذاتِ الله وَ هِي اسمٌ مَکنُونٌ مَخْزُونٌ وَ مَمْسُوسٌ فِي ذاتِ الله وَ لَا یَخْرُجُ مِنهُ إلی شَیءٍ أبَدا.
■«فاطمة» مَحبوبةَ ذاتِ الغَیبیة و سِرُّ الحَقیقةِ المُحمدیة صلی الله علیه و آله و رُوح الوِلایَة المُرتَضویَّة و اُسْوَة الخِلافَة المَهدویة و اُمّ الأئِمَة الهاشِمیة.
■و هی بَقیَّة النبوة و شَمس الرِّسالة و مَعدِن العِصمَة و الحِکمة، صُورَة النَّفس الکُلّیة و جَوادِ العالمِ العَقلیّةِ و بِضعَةِ الحَقیقَةِ النَّبویّةِ و مَطلَع الأنوارِ العَلَویّة، شَفیعَة کُبری یَوم القیامَة، طاهِرَة مُطَهَّرَة زَکیّة، التَّقیة النَّقیة، المُحَدثة العَلیمَة، الکَلِمة التّٰامَّة و الجوهَرةِ القُدسیَّة فی تَعیُّنِ الإنسیّة.
■اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ و اشهد ان سیدتنا فاطمة عصمةالله الکبری و حجةالله علی الحجج.
■●علی، نقطه آغاز وجود
ص ۲۷۴، نکته ۱۰۲●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
□● #خطبه_ی_فدکیه (مقدمه ۱)●□
□حضرت فاطمه (سلام الله علیها) وقتي ابوبكر لعنةاللهعليه شهادت اميرالمؤمنين (علیه السلام) و امّ ایمن را نپذيرفت و آن حدیث جعلی مطرح شد، حضرت براي دفاع از حق تصميم گرفتند بيايند و با ابوبكر رويارو شدند.
□حضرت با همان حال رنجور، آسيبهاي عجيبي كه حضرت این روزها متحمّل شدند، با همان استخوان شكستهي پهلو، با همان سينهي مجروح، با همان بازوي ورم كرده ی با تازيانهي دشمن، با همان حالت وضع حمل در اثر آن ضربات، با آن داغ سنگين رحلت رسول الله(صلی الله علیه وآله) و غصب حقّ اميرالمؤمنين (علیه السلام) آن گونه كه نقل شده حضرت برخاستند، يك تعداد از زنان بنيهاشم به دور حضرت حلقه زدند و دسته جمعی به مسجد آمدند، وارد که شدند زنان يك پارچهاي را به عنوان پرده گرفتند كه حضرت زهرا (س) پشت آن پرده قرار بگيرند.
□ابتدا حضرت ايستادند و آه و نالهي جانخراشي كشيدند كه آنگونه كه ابن ابيالحديد سنّي معتزلي و هم ديگران از اهل سنّت مثل بلاغات النساء هم نقل كردهاند و جالب است كه بدانيد خطبهي صدّيقهي طاهره فاطمهي زهرا (سلام الله علیها) با اينكه طولاني است راوي آن زينب كبري (سلام الله علیها) هستند، (زينبي كه شايد آن روز چهار، پنج سال بيشتر ندارند) كه تمام جمعيّت به گريه افتادند بعد كه آرام شدند حضرت شروع به صحبت كردند.
#ادامه_دارد...
□●استاد مهدی طیب - جلسه ی ۱۲ آذر ۸۳●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●منجیباوری در مسیحیّت و عهد جدید (انجیلهای چهارگانه و رسالههای ملحق به آن) - بخش دوّم●■
■●در انجیل مَرقُس نيز آمده است:
از آن روز و ساعت غیر از پدر (خداوند) هیچکس اطّلاع ندارد؛ نه فرشتگان در آسمان و نه پسر هم (حضرت عیسی علیه السّلام). پس برحذر و بیدار شده، دعا کنید؛ زیرا نمیدانید که آن وقت کی میشود. مثل کسی که عازم سفر شده، خانهی خود را واگذارد، خادمان خود را قدرت دهد، هر یکی را به شغلی خاص مقرّر نماید و دربان را امر فرماید که بیدار بماند. پس بیدار باشید که نمیدانید در چه وقت صاحبخانه میآید؛ در شام یا نیمهشب یا بانگ خروس یا صبح. مبادا ناگهان آمده، شما را خفته یابد. امّا آنچه به شما میگویم به همه میگویم: بیدار باشید. {کتاب مقدّس، عهد جدید، انجیل مرقس، باب ۱۳، فرازهای ۳۳ به بعد.}
■●در انجیل لوقا آمده است:
کمرهای خود را بسته، چراغهای خود را افروخته بدارید و شما مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را میکشند که چه وقت از عروسی مراجعت میکند تا هر وقت بیاید و در را بکوبد، بیدرنگ برای او در را باز کنند. خوشا به حال آن غلامان که آقای ایشان چون آید، ایشان را بیدار یابد. هرآینه به شما میگویم که کمر خود را بسته، ایشان را خواهد نشانید و پیش آمده، ایشان را خدمت خواهد کرد. پس شما نیز مستعد باشید؛ زیرا در ساعتی که گمان نمیبرید پسر انسان میآید. امّا آن غلامی که ارادهی مولای خویش را دانست و خود را مهیّا نساخت تا به ارادهی او عمل نماید، تازیانهی بسیار خواهد خورد. من (عیسی مسیح) آمدم تا آتشی در زمین افروزم؛ پس چه میخواهم اگر الآن درگرفته است؛ امّا مرا تعمیدی است که بیایم و چه بسیار در تنگی هستم تا وقتی که آن پسر آید. آیا گمان میبرید که من آمدهام تا سلامتی بر زمین بخشم؟ نی؛ بلکه به شما میگویم تفریق را؛ زیرا بعد از این پنج نفر که در یک خانواده باشند، دو از سه و سه از دو جدا خواهند شد (تفرقه به وجود خواهد آمد). پدر از پسر و پسر از پدر و مادر از دختر و دختر از مادر و خارسو (خواهرشوهر) از عروس و عروس از خارسو، مفارقت خواهند نمود. {کتاب مقدّس، عهد جدید، انجیل لوقا، باب ۱۲، فرازهای ۳۵ به بعد.}
■●بنا به گفتهی جيمز هاكس، مفسّر آمريكايی كتاب مقدّس، تعبیر «پسر انسان» حدود هشتاد بار در اناجیل آمده است و از این هشتاد بار تنها سی بار آن با خود حضرت مسیح علیه السّلام قابل تطبیق است. در پنجاه مورد ديگر آن، سخن از نجاتدهندهای است که در آخرالزّمان خواهد آمد و مقصود از آن حضرت مسیح علیه السّلام نیست. { جیمز هاكس، قاموس كتاب مقدّس، ص ۲۱۹، مادهی «پسرخواهر».}
■●جانِ جهان
تألیف استاد مهدی طیّب●■
#منجیباوری - ۷
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●اهم آفات در کشتزار انسان سازی عجله است ، سالک مسیر کمال باید بدون تعجیل اما به صورت مستمر راه بپیماید:
●ره رو آن است که آهسته و پیوسته رود
●ره رو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود
■●به عبارتی واضح تر در ابتدای مسیر باید مباحث فکری و نظری با دقت و به طور کامل سپری گشته و بعد در ادامه مباحث عملی بدان ضمیمه شود زیرا علت بسیاری از ناکامی ها در وصول به کمال عجله است.
■●عصاره ی عالم
استاد صمدی آملی حفظه الله●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■صَلَواتُ اللهِ و ملائِکتِه و حَمَلةِ عَرشِهِ و جَمیعِ خَلقِه مِنْ أرضِهِ و سَمائِهِ علی :
■جوهره القُدسیَّة فی تعیُّنِ الإنسیّة ،
صورةِ النَّفسِ الکُلیّةِ ،
جوادِ العالمِ العَقلیّةِ ،
بِضعَةِ الحَقیقةِ النَّبویّةِ ،
مطلع الأنوارِ العلویّةِ ،
عینِ عیونِ الأسرارِ الفاطمیّة ،
النّاجیةِ المُنجیّةِ لِمُحبّیها عن النّار ،
ثمرة شَجَرة الیقین ،
سیدة نساء العالمین ،
المعروفة بالقَدْر ،
المجهولةِ بِالْقَبرِ ،
قُرّةِ عین الرَّسولِ ،
الزَّهراءِ البتول ، علیها الصّلوة و السّلام
#حضرت_فاطمه
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 260-258 بقره قسمت چهارم
بخش اول
● مراد ابراهيم (علیه السلام ) از سؤال از چگونگى زنده كردن مردگان ((ارنى كيف تحيى الموتى ))
و آيه : ((ارنى كيف تحيى الموتى ))، بر چند نكته دلالت دارد.
نكته اول اينكه : ابراهيم خليل (عليه السلام ) از خداى تعالى در خواست ديدن زنده نمودن را كرد، نه بيان استدلالى ، زيرا انبياء (عليه السلام ) و مخصوصا پيغمبرى چون ابراهيم (عليه السلام ) مقامشان بالاتر از آن است كه معتقد به قيامت باشند، در حالى كه دليلى بر آن نداشته و از خدا درخواست دليل كنند، چون اعتقاد به يك امر نظرى و استدلالى احتياج به دليل دارد، و بدون دليل ، اعتقاد تقليدى و يا ناشى از اختلال روانى و فكرى خواهد بود در حالى كه نه تقليد لايق به ساحت پيغمبرى چون آن جناب است ، و نه اختلال فكرى ،
علاوه بر اينكه ابراهيم (عليه السلام ) سؤال خود را با كلمه ((كيف )) ادا كرد، كه مخصوص سؤال از خصوصيات وجود چيزى است ، نه از اصل وجود آن ، وقتى شما از مخاطب خود مى پرسيد كه ((آيا زيد را همراه ما ديدى ؟)) سؤال از اصل ديدن زيد است و چون مى پرسى ((زيد را چگونه ديدى ؟)) سوال از اصل ديدن نيست ، بلكه از خصوصيات ديدن و يا به عبارت ديگر ديدن خصوصيات است ، پس معلوم شد كه ابراهيم (عليه السلام ) در خواست روشن شدن حقيقت كرده ، اما از راه بيان عملى ، يعنى نشان دادن ، نه بيان علمى به احتجاج و استدلال .
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 562
نكته دوم اينكه : آيه شريفه دلالت مى كند بر اينكه ابراهيم (عليه السلام ) درخواست كرده بود كه خدا كيفيت احيا و زنده كردن را به او نشان دهد، نه اصل احيا را، چون درخواست خود را به اين عبارت آورد: ((چگونه مرده را زنده مى كنى ؟))، و اين سؤال مى تواند دو معنا داشته باشد، معناى اول اينكه چگونه اجزاى مادى مرده ، حيات مى پذيرد؟ و اجزاى متلاشى دوباره جمع گشته و به صورت موجودى زنده شكل مى گيرد؟ و خلاصه اينكه چگونه قدرت خدا بعد از موت و فناى بشر به زنده كردن آنها تعلق مى گيرد؟.
معناى دوم اينكه : سؤال از كيفيت افاضه حيات برمردگان باشد، و اينكه خدا با اجزاى آن مرده چه مى كند كه زنده مى شوند؟ و حاصل اينكه سؤال از سبب و كيفيت تاءثر سبب است ، و اين به عبارتى همان است كه خداى سبحان آن را ملكوت اشياء خوانده و فرموده : ((انما امره اذا اراد شيئا ان يقول له كن فيكون ، فسبحان الذى بيده ملكوت كل شى ء))، امر او هر گاه چيزى را بخواهد ايجاد كند تنها به اين است كه به آن بگويد: ((باش )) و او موجود شود، پس منزه است خدائى كه ملكوت هر چيزى به دست اوست .
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
☑️وصیت حضرت زهرا علیهاالسلام به اینکه شبانه دفن شود، به اعجاز شباهت دارد!
■●حضرت آیت الله بهجت قدس سره●■
■●اینکه حضرت زهرا علیهاالسلام بعد از آن همه مظلومیت، در حال احتضار وصیت نمود که شبانه دفن گردد، کار عجیبی بود که نظیر کار پیغمبران علیهمالسلام است؛ زیرا کار کسیکه نزاع کند و مغلوب شود و کشته و شهیده گردد و علیه او قضاوت بشود و آن همه بلاها را ببیند، و بااینحال راهی را پیدا کند که خود را مثل غالب جلوه دهد و غالببودن خود را به دیگران نشان دهد، به کار پیغمبران و اعجاز شباهت دارد. راهی که فکر بشر از فهم آن عاجز بود و آن اینکه وصیت نمود بدون تشییع، شبانه دفن گردد.
■●اگر دستگاه حکومت و خلافت به فکرشان میرسید که حضرت زهرا علیهاالسلام چنین کاری را میخواهد بکند، به منزل آن حضرت وارد میشدند و از انجام آن جلوگیری میکردند. بعد از دفن نیز راهی جز نبش قبر آن حضرت نبود که حضرت امیر علیهالسلام از آن جلوگیری نمود و نتوانستند کاری بکنند.
■●در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۳۱●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○کتابهاے تذکره را بخوانید با شرح حال بزرگان آشنا شوید؛ ببینید در راه معشوقشان ڪہ تحصیل علم و کمال است، مشتهیات نفسانے را زیر پاگذاشتند؛
این بود که شیخ طوسی شدند؛ علامہ حلی شدند؛ محقق طوسی شدند؛ فارابی شدند؛ ملاصدرا شدند؛ صاحب جواهرشدند و...
□○بالاخره هم ڪوشش و هم ڪشش مي خواهد، صبر می خواهد وانسان جویاے علم و معرفت همہ چیزرا باید زیر پا بگذارد مگر خدا و راه استڪمال را
□○با پریشان خاطری وڪثرت تعلقات و هم گوناگون داشتن وعدم استقامت نمی توان به جایی رسید
استاد باید قوی باشد اما شاگردهم باید استقامت داشته باشد تااستقامت نباشد کسي بہ جایی نمی رسد
«ان الذین قالوا ربنا اللہ ثم استقاموا، تتنزل علیهم الملائڪة...»
□○نامه ها و برنامه ها
علامہ حسن زاده ی آملی○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
#معلم_متعلم_می_خواهد
□●اگر خداوند دم به دم در حال تعلیم است، پس نفس ناطقه ای می خواهد که آن فآن در حال تعلم باشد و علم پیدا کند و به کمال برسد و آنگاه در مقام تعلیم دیگران، مکمل غیر خود شود.
از این جهت، در ابتدای دروس معرفت نفس، این آیات( آیات ۲_۶ سوره علق و آیه ۳ سوره جمعه) آمده است.
□●عزیزان! انسان #دائما باید در حال #تحصیل علم باشد!
مرحوم آقای قمشه ای _ رحمت الله علیه_ می فرمودند:
خدایا! من کاری به بهشت و قیامت ندارم، فقط می خواهم بروم آنجا و خدمت حضرت امیر مشرف بشوم و عرض کنم:
آقا جان! ما این نهج البلاغه را هیچ نفهمیدیم؛ این را برایمان شرح کنید و بفرمایید که چیست."
□●در روایت می فرمایند: " منهومان لا یشبعان:
طالب #علم و طالب #دنیا
□●دو گروه اند که هر چه با حرص و ولع می خورند، هرگز سیر نمی شوند؛ یکی آنهایی که #مال دارند و در پی مال بیش ترند و دیگر آنهایی که #علم دارند و در پی تحصیل علم بیش ترند.
□●دروس معرفت نفس
استاد صمدی آملی●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□شفاعت حضرت زهراء(علیها السلام)□
#استاد_فاطمی_نيا
□روزی خدمت ايت الله بهاءالدينی بودم. ايشان مدتی سكوت كردند و ظاهراً مطلبی برايشان اشكار شده بود. سپس سر بلند كردند و فرمودند : مقام حضرت زهراء (علیها السلام) فوق العاده است .
□اگر ايشان امضاء كند ، همه امضاء می كنند.
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●بشارتی بر دوستان و شیعیان فاطمهی زهرا علیها سلام●■
■پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) به سلمان فارسی فرمودند فردای قیامت وقتی فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) وارد بهشت میشوند و مقامات عظیم خودشان را مینگرند، حمد و سپاس الهی را به جا میآورند. در این هنگام خدای متعال به فاطمه وحی میکند که :
■«يا فاطِمَةُ سَلِينِی اُعْطِكِ»
ای فاطمه، از منِ خدا درخواست کن؛ هرچه بخواهی به تو عطا میکنم. «وَ تَمَنَّیْ عَلَیَّ اُرْضِكِ» و چیزهایی را پیش من آرزو کن و از من بخواه؛ منِ خدا با برآوردن آن آرزوها، تو را خشنود و راضی میکنم.
■فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) در برابر این لطف و عنایت حقّ متعال عرضه میدارند:
■«اَللهُمَّ هِیَ اَنْتَ الْمُنىٰ وَ فَوْقَ الْمُنىٰ»
ای خدای من! آرزوی من تویی و فوق آرزوی من هم توئی. فاطمه آرزویی جز تو ندارد؛ همهی آرزوی من و فوق آرزوی من تویی. ولی چون امر کردهای چیزی درخواست کنم
■«اَسْاَلُكَ اَنْ لا تُعَذِّبَ مُحِبِّی وَ مُحِبِّی عِتْرَتِی»
از تو درخواست میکنم که دوستداران من و دوستداران عترت من را عذاب نکنی. این درخواست فاطمه(سلام الله علیها) از خدای متعال است.
■از جانب خداوند پاسخ میآید:
«يا فاطِمَةُ وَ عِزَّتِی وَ جَلالِی وَ ارْتِفاعِ مَكانِی» ای فاطمه، سوگند به عزّت و اقتدارم(خود خدا سوگند میخورد!)، سوگند به جلال و شکوهم و سوگند به مرتبهی بلندم (خدای متعال چه قسمهایی میخورد!)
■«لَقَدْ آلَيْتُ عَلىٰ نَفْسِی مِنْ قَبْلِ اَنْ اَخْلُقَ السَّماواتِ وَ اْلاَرْضَ بِاَلْفَیْ عامٍ اَنْ لا اُعَذِّبَ مُحِبِّيكِ وَ مُحِبِّي عِتْرَتِكِ بِالنّارِ»(۱)
دو هزار سال پیش از آنکه آسمانها و زمین را بیافرینم، به خودم قسم خوردم که دوستداران توی فاطمه و دوستداران عترت تو را عذاب نکنم.
■این هم بشارتی برای دوستداران و عاشقان و دلدادگان و سوگواران در ایّام مصیبت فاطمهی زهرا(سلام الله علیها).
■●استاد مهدی طیّب ۹۲/۰۱/۲۹)●■
#سیره_تاریخ #حضرت_فاطمه سلام الله علیها
---------------------------------------------------
۱. مجلسی، بحار، ج ۲۷، ص ۱۴۰ و بحرانی، البرهان، ج۴، ص ۵۵۳.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی○□
□○به حکم او تن بده و محکوم او شو تا حاکم شوی. اَلعُبُودیةُ جَوهَرَةٌ کُنهُهَا الرُّبُوبیةُ: بندگی گوهری است که کنه و حقیقت آن پروردگاری است. اهل حکمت بودن، یعنی محکوم او شدن و تن به حکم او دادن.
□○هیچگاه با مقدّرات الهی نجنگ؛ اگر هم میجنگی، خائفانه بجنگ و نه با جسارت و بیپروایی. من هم گاهی از جامعه و عملکرد اشخاص خسته میشوم و فیالواقع در آن موارد حالت تسلیم رضامندانه به مقدّراتی که جاری میشود، در من نیست؛ امّا این حالتم خائفانه است.
□○تسلیم، مالِ اوّل راه و تفویض، مالِ آخر کار است.
#یاعلی
□○مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□● #خطبه_ی_فدکیه (مقدمه ۱)●□ □حضرت فاطمه (سلام الله علیها) وقتي ابوبكر لعنةاللهعليه شهادت اميرال
#خطبه_ی_فدکیه (مقدمه ۲)
□○در ابتدا به نكته ای اشاره كنم: بين خطبه و خطابه فرق است معمولاَ در طليعهي خطابهها يك خطبه است؛ منبريها در ابتدای منبر ابتدا یک خطبه ميخوانند، بعد سخنرانی را شروع میکنند.
□○در خطبه اينكه مخاطب متوجّه معني شود مراد نيست لذا، منبريها خطبه را به عربي ميخوانند و خيلي از مستمعين متوجّه نميشوند.
□○در خطبه هدف فهميدن مستمع نيست، هدف بيان يك سري حقايق است كه در عالم وجود جايگاه دارد ولي وقتي به خطابه ميپردازد آن وقت مستمع بايد متوجّه معنا شود لذا در طليعهي خطابهي حضرت زهرا (سلام الله علیها) خطبهای خوانده شد
□○كما اينكه خطبههاي نهجالبلاغه را نگاه كنيد اينگونه هستند، در ابتداي سخنراني كه حضرت براي اصحاب دارند، ابتدای آن چند جملهي توحيدي بلند است كه عقل مستمعين درك نميكند كه حضرت چه ميفرمايند، آنها حقايقي است كه بين گوينده و خدا گفته ميشود، بعد از آن صحبتهايي است كه خطاب به مستمع و او بايد متوجّه شود.
□○لذا در طليعهي فرمايشات حضرت زهرا (سلام الله علیها) اوّل خطبه است بعد وارد خطابه ميشود.
#ادامه_دارد...
□○استاد مهدی طیب - جلسه ۱۲ آذر ۸۳○□
#حضرت_فاطمه
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#خطبه_ی_فدکیه (مقدمه ۲) □○در ابتدا به نكته ای اشاره كنم: بين خطبه و خطابه فرق است معمولاَ در طليعه
#خطبه_ی_فدکیه (قسمت اول)
□○الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا أَنْعَمَ: حمد آن خدای واحد را، ذات مقدس احدیت را، بر آنچه كه انعام فرمود،
□○وَ لَهُ الشُّكْرُ عَلَى مَا أَلْهَمَ: و شكر شايستهي خداست؛متعلق به خداست؛ همهی #شكر. همان طور كه همهی حمد از آن خداست همه ی شکر هم سزاوار خداست در آنچه كه او به بندهاش الهام نمود.
□○حال اين الحمدلله يعني چه؟ در آن #توحيد_فاعلي هست؛ اگر خدا را تنها فاعل بدانيم هر فعلي كه از هر موجودي سر ميزند فاعل حقيقي آن خداست و اگر پي به ارزشمندي اين فعل ببريم آنوقت فاعل را ستايش ميكنيم و ستايش هر فاعلي در حقیقت ستايش خداست؛ لذا اشاره کردم انسان وقتي از يك تابلوي نقّاشي تعريف ميكند، در واقع از نقّاشي كه آن تابلو را كشيده تعريف ميكند؛ لذا وقتي از مخلوق و فعلش تمجید ميكنيم، در حقیقت از آن خالقي كه چنين مخلوقي را آفريده تمجيد ميكنيم؛ بنابراين از هرچه تمجيد ميكنيم، در حقیقت از خدا تمجيد كرديم. گفت:
□○زیبايی هر نقشی زاستادی نقّاش است
پس مدح ز هر نقشی مدّاحی نقّاش است
□○پس از هر انساني بهخاطر كار خوبي كه انجام داد تعریف کردید، اين حمد به كسي برميگردد كه اين فرد را آفريده است؛ چون خود اين فرد و فعلی که به دستش جاری شد، همه مخلوق خدا هستند. بنابراین انسان از هرچه در این عالم تمجید کرد، در حقیقت دارد از خدا تمجید می کند.
□○الحمد يعني همهي حمد متعلّق به خداست، اين يك معنای الحمدلله است؛ الحمدلله معناي بلندتري هم دارد يعني فقط حمدي كه خدا از خودش می کند شايستهي خداست. اين حمدهاي ما ارزشي ندارد. الحمدُ؛ اين «ال» ميشود «ال» تعريف؛
آن اولی «ال» جنس ميشود: يعني همهي حمدها حمد خداست؛ امّا در شكل دومش «ال» تعريف ميشود مثل the در زبان انگليسي يعني يك حمد معيّن، فقط آن حمدي كه خدا از خودش ميكند سزاوار خداست.
#ادامه_دارد...
□○استاد مهدی طیب- جلسه ی ١٢ آذر ٨٣○□
#حضرت_فاطمه
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■● #قدر_انسان... قسمت پنجم استاد علی صفایی حائری●■ ■آنها که خودشان را باختهاند دیگر ایمان نمیآور
■● #قدر_انسان... قسمت ششم
استاد علی صفایی حائری●■
■●این سوالهایی که از اسلام و خدا و هستی میشود، سوالهای دست دوم و فرعی است؛ چون تا انسان مجهول است، اسلام معلوم نخواهد شد و الله و هستی شناخته نخواهند گردید: « مَن عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَُّه ».
■●هنگامی که انسان فقط دهان است که با یک مشت روده همراه شده، دیگر این دهان نه اسلام و نه دین میخواهد و نه فکر و عقل و غرایز عالی، که برای خوردن همان پای غرایز کافی بود.
■●اما هنگامی که بودنِ انسان جواب گرفت و چگونه بودنِ انسان به پاسخ رسید، چگونه زیستن و چگونه مردن او هم مشخص میشود...
■●مسئولیت و سازندگی، ص ۸۹●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●غيرت دينی و دفاع حضرت زهرا سلام الله علیها از حريم دين و ولايت●□
□●حضرت زهرا علیهاالسّلام در همان سنين طفوليت، همدوشِ پيامبر اكرم صلّی الله علیه و آله و سلّم در حمل بار نبوّت و حفظ دين و دفاع از رسول الله بودند. انسان صحنههای بسيار تكان دهندهای را از جور و ظلم و آزار و اذيّتی كه مشركين و كفّار در سالهای نخستين بعثت، نسبت به رسول خدا روا میداشتند و بعد نقش حمايتگری اين دختر خردسال از پيامبر اكرم صلّی الله علیه و آله و سلّم را میبيند كه چگونه اين دختر چهار پنج ساله مادرانه از پدر خودش دلجويی میكند و باعث شادی قلب پيامبر در اوج آن سختیها میشود و چگونه بار غم و اندوه را از دل پدر بر میدارد و اين امكان را برای پدر فراهم میكند كه با روحيه باز، شاد و قوی مسير ابلاغ رسالت را ادامه دهد.
□●بعد از رحلت رسول الله هم اوج غيرت دينی و ايثار و فداكاری در راه دفاع از حريم دين و دفاع از اصالت دينی و دفاع از ولایت و امام زمان خودش را در شخصيت حضرت زهرا علیها السّلام به آشكاری میتوان ديد.
□●حضرت زهرا علیهاالسّلام همانطور كه اشاره كرديم مثل اميرالمؤمنين علیه السّلام مأمور به سكوت نبودند. ايشان مأمور به سخن و مبارزه بودند و لذا دیدید وقتی كه خانهی حضرت پناهگاه معترضين شده بود و نقطهی مركزی مقاومت در برابر حركت غاصبانه و كودتای خشن سقيفه قرار گرفته بود چگونه اين خانم مورد تهاجم قرار میگيرد، سفّاكانه و بی رحمانه به اين خانه حمله میشود و اين خانه به آتش كشيده میشود و وقتی ....
□●ديديد كه روزهای آخر عمر فاطمه زهرا سلام الله علیها وقتی زنان مدينه به ديدار و عيادت ایشان رفتند چگونه با آنها سخن گفت، سخنان عجيب و تكان دهنده و محكوم كنندهی فاطمه زهرا علیها السّلام در آن مجلس را مشاهده كرديم. يا اينكه در روزهای قبل از اين حادثه و شايد مربوط به روزهای آغاز خلافت، وقتی كه دستگاه حكومتی احساس كرد فدک پشتوانهی مالی خوبی برای اميرالمؤمنين علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام است، برای اينكه بتوانند خودشان را مستقل از حكومت اداره كنند و اين كانون مقاومت باقی بماند، ناجوانمردانه فدک را غصب كردند، باز فاطمه زهرا علیها السّلام با شجاعت و شهامتِ تمام، در عين همهی بيماریها و رنجوریها، خودشان را به مسجد رساندند و آنگونه خطبه خواندند و ابوبكر را محاكمه و مفتضح كردند و ....
□●آخرين روزهای عمر فاطمه زهرا علیهاالسّلام، عمر و ابوبکر به ظاهر برای عیادت حضرت آمدند تا اين لكه ننگی كه داشت برای همیشهی تاريخ بر دامنشان مینشست، كه پاداش زحمات رسول الله (كه قرآن كريم مودّتِ خويشاوندانِ او قرار داده) را با اين جنايت چگونه دادند، پاک کنند و اين قضيه را به گونهای توجيه و منتفی كنند. در همان مجلس فاطمه زهرا علیها السّلام آنها را محكوم كرد و فرمودند: اگر من از دنيا بروم و نزد پدرم رسول خدا صلّی الله عليه و آله حاضر شوم از دست شما دو تا ابوبكر و عمر شكايت خواهم كرد و فرمودند: ای ابابكر من در هر نمازم تو را نفرين میكنم. اينها عين عباراتی است كه علمای اهل سنّت نقل میكنند. يعنی تا آخرين لحظات فاطمه زهرا ساكت ننشستند.
□●و آخرين ضربه را هم با درخواست از اميرالمؤمنين علیهالسّلام زدند که فرمودند:
□●يا علی غَسِّلْنی فِی اللَيلِ و كِفِْنی فِي الليلِ و دَفِّنی فِی الليلِ
علی جان مرا شبانه غسل بده، شبانه كفن كن و شبانه دفنم كن
□●و راضی نيستم كه هيچ يك از جنايتكارانی كه به جنگ دين و ولايت آمدهاند و خلافت را غصب كردهاند و چنين ظلمی را به ما اهل بيت وارد كردند، در مراسم دفن من حضور پيدا كنند، قبر مرا مخفی بدار و نگذار هيچ كسی از محل دفن من آگاه شود تا تمام آيندگان تاريخ هم وقتی میبينند تنها يادگار رسول خدا قبرش مخفی است در حالی كه قبر خود پيامبر اكرم صلّی الله علیه و آله و سلّم، قبر خلفا، قبر صحابه پيغمبر، قبر همسران پيامبر، امروز در مدينه آشكار است، قبر فاطمه زهرا سلام الله علیها، تنها يادگار و دختر پيغمبر و عزيزترين و نزديكترين فرد به پيامبر اكرم صلّی الله علیه و آله و سلّم مخفی است، اين سؤال پيش بیاید كه چه شرايطی وجود داشته كه فاطمه علیهاالسّلام خواستهاند كه قبرشان مخفی بماند و هيچ كس مطلع نشود و خودِ اين علامت سؤال، ظلم بيداد بیدينانی كه به جنگ دين و ولايت بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم آمدهاند را افشا میكند ...
□●استاد مهدی طیّب ۸۶/۰۱/۱۱●□
@mohamad_hosein_tabatabaei