eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
■صَلَواتُ اللهِ و ملائِکتِه و حَمَلةِ عَرشِهِ و جَمیعِ خَلقِه مِنْ أرضِهِ و سَمائِهِ علی : ■جوهره القُدسیَّة فی تعیُّنِ الإنسیّة ، صورةِ النَّفسِ الکُلیّةِ ، جوادِ العالمِ العَقلیّةِ ، بِضعَةِ الحَقیقةِ النَّبویّةِ ، مطلع الأنوارِ العلویّةِ ، عینِ عیونِ الأسرارِ الفاطمیّة ، النّاجیةِ المُنجیّةِ لِمُحبّیها عن النّار ، ثمرة شَجَرة الیقین ، سیدة نساء العالمین ، المعروفة بالقَدْر ، المجهولةِ بِالْقَبرِ ، قُرّةِ عین الرَّسولِ ، الزَّهراءِ البتول ، علیها الصّلوة و السّلام @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 260-258 بقره قسمت چهارم بخش اول ● مراد ابراهيم (علیه السلام ) از سؤال از چگونگى زنده كردن مردگان ((ارنى كيف تحيى الموتى )) و آيه : ((ارنى كيف تحيى الموتى ))، بر چند نكته دلالت دارد. نكته اول اينكه : ابراهيم خليل (عليه السلام ) از خداى تعالى در خواست ديدن زنده نمودن را كرد، نه بيان استدلالى ، زيرا انبياء (عليه السلام ) و مخصوصا پيغمبرى چون ابراهيم (عليه السلام ) مقامشان بالاتر از آن است كه معتقد به قيامت باشند، در حالى كه دليلى بر آن نداشته و از خدا درخواست دليل كنند، چون اعتقاد به يك امر نظرى و استدلالى احتياج به دليل دارد، و بدون دليل ، اعتقاد تقليدى و يا ناشى از اختلال روانى و فكرى خواهد بود در حالى كه نه تقليد لايق به ساحت پيغمبرى چون آن جناب است ، و نه اختلال فكرى ، علاوه بر اينكه ابراهيم (عليه السلام ) سؤال خود را با كلمه ((كيف )) ادا كرد، كه مخصوص سؤال از خصوصيات وجود چيزى است ، نه از اصل وجود آن ، وقتى شما از مخاطب خود مى پرسيد كه ((آيا زيد را همراه ما ديدى ؟)) سؤال از اصل ديدن زيد است و چون مى پرسى ((زيد را چگونه ديدى ؟)) سوال از اصل ديدن نيست ، بلكه از خصوصيات ديدن و يا به عبارت ديگر ديدن خصوصيات است ، پس معلوم شد كه ابراهيم (عليه السلام ) در خواست روشن شدن حقيقت كرده ، اما از راه بيان عملى ، يعنى نشان دادن ، نه بيان علمى به احتجاج و استدلال . ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 562 نكته دوم اينكه : آيه شريفه دلالت مى كند بر اينكه ابراهيم (عليه السلام ) درخواست كرده بود كه خدا كيفيت احيا و زنده كردن را به او نشان دهد، نه اصل احيا را، چون درخواست خود را به اين عبارت آورد: ((چگونه مرده را زنده مى كنى ؟))، و اين سؤال مى تواند دو معنا داشته باشد، معناى اول اينكه چگونه اجزاى مادى مرده ، حيات مى پذيرد؟ و اجزاى متلاشى دوباره جمع گشته و به صورت موجودى زنده شكل مى گيرد؟ و خلاصه اينكه چگونه قدرت خدا بعد از موت و فناى بشر به زنده كردن آنها تعلق مى گيرد؟. معناى دوم اينكه : سؤال از كيفيت افاضه حيات برمردگان باشد، و اينكه خدا با اجزاى آن مرده چه مى كند كه زنده مى شوند؟ و حاصل اينكه سؤال از سبب و كيفيت تاءثر سبب است ، و اين به عبارتى همان است كه خداى سبحان آن را ملكوت اشياء خوانده و فرموده : ((انما امره اذا اراد شيئا ان يقول له كن فيكون ، فسبحان الذى بيده ملكوت كل شى ء))، امر او هر گاه چيزى را بخواهد ايجاد كند تنها به اين است كه به آن بگويد: ((باش )) و او موجود شود، پس منزه است خدائى كه ملكوت هر چيزى به دست اوست . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
☑️وصیت حضرت زهرا علیهاالسلام به اینکه شبانه دفن شود، به اعجاز شباهت دارد! ■●حضرت آیت الله بهجت قدس سره●■ ■●اینکه حضرت زهرا علیهاالسلام بعد از آن همه مظلومیت، در حال احتضار وصیت نمود که شبانه دفن گردد، کار عجیبی بود که نظیر کار پیغمبران علیهم‌السلام است؛ زیرا کار کسی‌که نزاع کند و مغلوب شود و کشته و شهیده گردد و علیه او قضاوت بشود و آن همه بلاها را ببیند، و بااین‌حال راهی را پیدا کند که خود را مثل غالب جلوه دهد و غالب‌بودن خود را به دیگران نشان دهد، به کار پیغمبران و اعجاز شباهت دارد. راهی که فکر بشر از فهم آن عاجز بود و آن اینکه وصیت نمود بدون تشییع، شبانه دفن گردد. ■●اگر دستگاه حکومت و خلافت به فکرشان می‌رسید که حضرت زهرا علیهاالسلام چنین کاری را می‌خواهد بکند، به منزل آن حضرت وارد می‌شدند و از انجام آن جلوگیری می‌کردند. بعد از دفن نیز راهی جز نبش قبر آن حضرت نبود که حضرت امیر علیه‌السلام از آن جلوگیری نمود و نتوانستند کاری بکنند. ■●در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۳۱●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○کتابهاے تذکره را بخوانید با شرح حال بزرگان آشنا شوید؛ ببینید در راه معشوقشان ڪہ تحصیل علم و کمال است، مشتهیات نفسانے را زیر پاگذاشتند؛ این بود که شیخ طوسی شدند؛ علامہ حلی شدند؛ محقق طوسی شدند؛ فارابی شدند؛ ملاصدرا شدند؛ صاحب جواهرشدند و... □○بالاخره هم ڪوشش و هم ڪشش مي خواهد، صبر می خواهد وانسان جویاے علم و معرفت همہ چیزرا باید زیر پا بگذارد مگر خدا و راه استڪمال را □○با پریشان خاطری وڪثرت تعلقات و هم گوناگون داشتن وعدم استقامت نمی توان به جایی رسید استاد باید قوی باشد اما شاگردهم باید استقامت داشته باشد تااستقامت نباشد کسي بہ جایی نمی رسد «ان الذین قالوا ربنا اللہ ثم استقاموا، تتنزل علیهم الملائڪة...» □○نامه ها و برنامه ها علامہ حسن زاده ی آملی○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●اگر خداوند دم به دم در حال تعلیم است، پس نفس ناطقه ای می خواهد که آن فآن در حال تعلم باشد و علم پیدا کند و به کمال برسد و آنگاه در مقام تعلیم دیگران، مکمل غیر خود شود. از این جهت، در ابتدای دروس معرفت نفس، این آیات( آیات ۲_۶ سوره علق و آیه ۳ سوره جمعه) آمده است. □●عزیزان! انسان باید در حال علم باشد! مرحوم آقای قمشه ای _ رحمت الله علیه_ می فرمودند: خدایا! من کاری به بهشت و قیامت ندارم، فقط می خواهم بروم آنجا و خدمت حضرت امیر مشرف بشوم و عرض کنم: آقا جان! ما این نهج البلاغه را هیچ نفهمیدیم؛ این را برایمان شرح کنید و بفرمایید که چیست." □●در روایت می فرمایند: " منهومان لا یشبعان: طالب و طالب □●دو گروه اند که هر چه با حرص و ولع می خورند، هرگز سیر نمی شوند؛ یکی آنهایی که دارند و در پی مال بیش ترند و دیگر آنهایی که دارند و در پی تحصیل علم بیش ترند. □●دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□شفاعت حضرت زهراء(علیها السلام)□ □روزی خدمت ايت الله بهاءالدينی بودم. ايشان مدتی سكوت كردند و ظاهراً مطلبی برايشان اشكار شده بود. سپس سر بلند كردند و فرمودند : مقام حضرت زهراء (علیها السلام) فوق العاده است . □اگر ايشان امضاء كند ، همه امضاء می كنند. @mohamad_hosein_tabatabaei
■●بشارتی بر دوستان و شیعیان فاطمه‌ی زهرا علیها سلام●■ ■پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) به سلمان فارسی فرمودند فردای قیامت وقتی فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) وارد بهشت می‌شوند و مقامات عظیم خودشان را می‌نگرند، حمد و سپاس الهی را به جا می‌آورند. در این هنگام خدای متعال به فاطمه وحی می‌کند که : ■«يا فاطِمَةُ سَلِينِی اُعْطِكِ» ای فاطمه، از منِ خدا درخواست کن؛ هرچه بخواهی به تو عطا می‌کنم. «وَ تَمَنَّیْ عَلَیَّ اُرْضِكِ» و چیزهایی را پیش من آرزو کن و از من بخواه؛ منِ خدا با برآوردن آن آرزوها، تو را خشنود و راضی می‌کنم. ■فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) در برابر این لطف و عنایت حقّ متعال عرضه می‌دارند: ■«اَللهُمَّ هِیَ اَنْتَ الْمُنىٰ وَ فَوْقَ الْمُنىٰ» ای خدای من! آرزوی من تویی و فوق آرزوی من هم توئی. فاطمه آرزویی جز تو ندارد؛ همه‌ی آرزوی من و فوق آرزوی من تویی. ولی چون امر کرده‌ای چیزی درخواست کنم ■«اَسْاَلُكَ اَنْ لا تُعَذِّبَ مُحِبِّی وَ مُحِبِّی عِتْرَتِی» از تو درخواست می‌کنم که دوستداران من و دوستداران عترت من را عذاب نکنی. این درخواست فاطمه(سلام الله علیها) از خدای متعال است. ■از جانب خداوند پاسخ می‌آید: «يا فاطِمَةُ وَ عِزَّتِی وَ جَلالِی وَ ارْتِفاعِ مَكانِی» ای فاطمه، سوگند به عزّت و اقتدارم(خود خدا سوگند می‌خورد!)، سوگند به جلال و شکوهم و سوگند به مرتبه‌ی بلندم (خدای متعال چه قسم‌هایی می‌خورد!) ■«لَقَدْ آلَيْتُ عَلىٰ نَفْسِی مِنْ قَبْلِ اَنْ اَخْلُقَ السَّماواتِ وَ اْلاَرْضَ بِاَلْفَیْ عامٍ اَنْ لا اُعَذِّبَ مُحِبِّيكِ وَ مُحِبِّي عِتْرَتِكِ بِالنّارِ»(۱) دو هزار سال پیش از آنکه آسمان‌ها و زمین را بیافرینم، به خودم قسم خوردم که دوستداران توی فاطمه و دوستداران عترت تو را عذاب نکنم. ■این هم بشارتی برای دوستداران و عاشقان و دلدادگان و سوگواران در ایّام مصیبت فاطمه‌ی زهرا(سلام الله علیها). ■●استاد مهدی طیّب ۹۲/۰۱/۲۹)●■ سلام الله علیها --------------------------------------------------- ۱. مجلسی، بحار، ج ۲۷، ص ۱۴۰ و بحرانی، البرهان، ج۴، ص ۵۵۳. @mohamad_hosein_tabatabaei
□○عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی○□ □○به حکم او تن بده و محکوم او شو تا حاکم شوی. اَلعُبُودیةُ جَوهَرَةٌ کُنهُهَا الرُّبُوبیةُ: بندگی گوهری است که کنه و حقیقت آن پروردگاری است. اهل حکمت بودن، یعنی محکوم او شدن و تن به حکم او دادن. □○هیچگاه با مقدّرات الهی نجنگ؛ اگر هم میجنگی، خائفانه بجنگ و نه با جسارت و بیپروایی. من هم گاهی از جامعه و عملکرد اشخاص خسته میشوم و فیالواقع در آن موارد حالت تسلیم رضامندانه به مقدّراتی که جاری میشود، در من نیست؛ امّا این حالتم خائفانه است. □○تسلیم، مالِ اوّل راه و تفویض، مالِ آخر کار است. □○مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب○□ @mohamad_hosein_tabatabaei