eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
■●فیلسوف عرب یعقوب بن اسحاق کندی ,در رساله مینویسد: ارسطو نقل کرده است که در یونان پادشاهی بوده است اهل ریاضت و نفس ، این پادشاه برای مدت طولانی به حالی می افتد که گویی نه است و نه مدتی از خود بی خود می شده و سپس به خود می آمده و می گشته است. ■●پس چون به خود می آمد مردم را از و علوم خبر می داده ، وآنچه را که در انفس و سور و ملایکه می دیده ، بیان می نموده است مثلا خود را از میزان واین که چند سال خواهند بود و چه سالی خواهند مرد خبر می داده است. ■●چون زمانی می گذشت پیشگویی اش به حقیقت می پیوست او را در اموس پیشگویی کرد و وقوع آن را در یک سال بعد دانست همچنین از جاری شدن سیل در محلی دیگر خبر داده ، وقوع آن را دو سال بعد دانست ، چون مدت مذکور گذشت ، هر دو پیشگویی اش به وقوع پیوست. ■●ارسطو سبب سر زدن این امور از آن پادشاه را در این دانسته است که نفس او در از جسم بوده و حتی به جدایی و جزیی نیز دست یافته بوده است. حال اگر نفس به طور و از بدن جدا شود چگونه خواهد شد. ■●آیا توان نظاره ملکوت اعلی را نخواهد یافت. ■●داستانهای عارفانه در آثار علامه حسن زاده ی آملی●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●امام‌حسین(علیه السلام) شوق‌انگیزترین بخش دین ماست اگر اشتیاق در وجود انسان نباشد، طبیعتاً به گناه می‌افتد●□ □●بی‌تردید کربلا و عاشورای امام‌حسین(علیه السلام) شوق‌انگیزترین بخش دین ماست. هیچ بخش دیگری از دین این‌گونه نیست که بتواند در دل انسان‌ها، این‌قدر شوق ایجاد کند. □●گاهی می‌بینید که مردم در عاشورا بیشتر از شب‌های قدر، از خودشان مایه می‌گذارند. چون فعالیت‌ها در عاشورا، بیشتر از نوع شوق است نه خوف؛ مثل شب قدر نیست که از سرِ خوف بروند تا مبادا مقدراتشان خراب شود یا گناهانشان بخشیده نشود. البته خوف هم خوب است اما در مقابل شوق، کم می‌آورد! □●اگر شوق ما به نماز و سایر بخش‌های دین شبیه شوق ما به عزاداری و مجالس مربوط به امام‌حسین(علیه السلام) بشود واقعاً برنده خواهیم بود. □●اگر اشتیاق در وجود انسان نباشد، طبیعی است که انسان به گناه می‌افتد و زندگی‌اش خراب می‌شود. مردم برای چه گناه می‌کنند؟ برای اینکه یک‌ذره شوق گناه، آنها را سرِ حال بیاورد؛ همین! بالاخره انسان شوق خود را یک‌جایی باید مصرف کند؛ وقتی شوق خودش را صرف اباعبدالله(علیه السلام) نکرده باشد، آن را در گناه و سرگرمی‌های مبتذل صرف می‌کند. □●علیرضا پناهیان حسینیه ریحانه الحسین(علیه السلام) - ۹۳.۳.۱۰●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○یاقمرالعالمین نور الله ابافاضل العباس○□ □○"عین" عباس عشق است که عین الحسین است و اوست سرچشمه و مبدا عشق و عشاق و "باء" او باب الله سید و سالار شهیدان و "الف" قامت عباس قائمه خیام حسینی است که به شهادت اش در خیمه انکسار واقع شد و حسین علیه السلام چون قاب قوسین گردید و فرمود ألْآنَ إنْکَسَرَ ظَهْري. "سین" عباس مبین انسان کامل است و هو الکامل به جمل ابجدی ۱۳۳ است که برابر اسم مبارک و دلربای عباس می‌باشد و "سین" سرالله و باطن "سین" ولایت تامه مولانا امیرالمؤمنین سلام الله علیه است که حضرتش فرمود انا باطن السین و انا سرّ السین و "سین" هویت حسینی است که سرش بر بالای نیزه رفت و حسین سین شد... و در کلمه شریفه عباس حرف آخر آمد تا آشکار شود که آغاز کار عباس عشق به حسین است و انجام کارش فنای مطلق در او و بقای ازلی به حسین بن علی علیهماالسلام.
□○میلاد امام سجاد علیه‌السلام مبارک و فرخنده باد○□ □○حضرت سید الساجدین علی بن الحسین علیهما السلام را لقب زین العابدین نیز هست چه عبادت بدون و و اعتقاد به امام فاقد روح و معناست. عبادت که زینت نداشته باشد قالبی بیش نخواهد بود. وَ مَا كَانَ صَلَاتُهُمْ عِندَ الْبَيْتِ إِلَّا مُكَاءً وَتَصْدِيَةً (أنفال/۳۵) زینت تکوین و تشریع است. بدون امام که حقیقتش روح ساری در موجودات است عالم معنای خود را از دست می دهد. □○حضرت سجاد علیه السلام را زینت عبادت کنندگان گفته اند تا آشکار شود اسلام منهای امامت است و توحید به علنی می‌شود، پس إِنِّي أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ  
□●نکته ای معرفت آموز از علامه طباطبایی●□ □علامه حسینی طهرانی از شاگردان سلوکی و علمی علامه طباطبایی، در کتاب «لمعات الحسین» حدیثی را از حضرت امام حسین علیه‌السلام نقل می‌کند و در قولی دیگر در تفسیر آن چنین به بیان علامه طباطبایی استشهاد می‌کند: از جمله فرموده‌های حضرت سید الشهداء أباعبدالله الحسین(علیه السلام) است که روزى به عنوان خطبه براى اصحاب خود ایراد نمودند: أَیُّهَا النَّاسُ! إنَّ اللَهَ مَا خَلَقَ خَلْقَ اللَهِ إلَّا لِیَعْرِفُوهُ؛ فَإذا عَرَفوهُ عَبَدوهُ، وَ استَغنَوا بعِبادَتهِ عَن عِبَادَة ما سِواهُ. فَقالَ رَجلٌ: یابنَ رسولِ اللَهِ! مَا مَعرِفَة اللَهِ عَزَّ وَ جَلَّ؟ فَقالَ: مَعرِفَة أَهلِ کُلِّ زَمَانٍ، إمامَهُ الَّذِى یَجِبُ عَلَیهِمْ طَاعَتُهُ. «اى مردم! به درستی که خداوند خلق خود را نیافرید، مگر از براى آنکه به او معرفت و شناسایى پیدا کنند. پس زمانی که او را بشناسند، در مقام بندگى و عبودیت او بر مى‌آیند؛ و به واسطه عبادت و بندگى او از عبادت و بندگى غیر او از جمیع ما سِوى مُستغنى مى‌شوند. □در این حال مردى گفت: اى پسر رسول خدا! معرفت خداوند عز و جل چیست؟ حضرت فرمود: معرفت و شناخت اهل هر زمان، خود را که واجب است از او اطاعت و پیروى کنند.» □علامه طهرانی می‌گوید: روزی به استاد خود، علامه طباطبایی گفتم: چگونه می‌توان به مغز و مراد این حدیث شریف حضرت سید الشهداء(علیه السلام) رسید؟ علامه طباطبایی پاسخ گفت: تنها راه منحصر به فردِ وصول به معرفت امام علیه‌السلام و ادراک مقام ولایت مطلقه ، عرفان است و بس! @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
□●به مناسبت ولادت حضرت ابوالفضل(علیه السلام)●□ □●عظمت حضرت عباس بن اميرالمومنين (علیه السلام) از عقول ما خارج است. امام معصوم(علیه السلام) در مورد ايشان می‌فرمايد: «رَحمَ الله عمَّنا عباس کان نافذ البَصیرة»: خداوند عمویمان عباس را رحمت کند که چشمانش نافذ بود." یعنی چشمان قمر بنی‌هاشم پرده ها را می‌شکافت. □●تاریخ صحیح می‌نویسد امام حسين(علیه السلام) خطاب به او فرمودند : «بِنَفسی أنت»: عباس! جانم به قربانت. الله اكبر از اين عظمت كه امام معصوم (علیه السلام) اين تعبير را در مورد كسی استفاده كند! □●يكی از فضائل حضرت ابوالفضل (علیه السلام) اين است كه امام معصوم در مورد او فرمودند: "برای عباس نزد خداوند مقامی است كه جميع شهداء به آن غبطه ميخورند! " این یک فضیلت را ما نمی‌توانیم هضم کنیم، این همه شهید در اسلام بودند اما جميع آنها به مقام و منزلت قمر بنی هاشم غبطه ميخورند! □●شفاعت حضرت عباس ،باب الحوائج ، بسيار قوی است ، از ايشان ميخواهيم كه شفيع ما باشند و مشكلاتمان حل شود ان شاءالله. @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 274-261 بقره قسمت اول بخش پنجم ● معناى (كمثل حبت انبتت ) و بررسى امثال قرآنى ديگر نظير آن مفسرين گفته اند: جمله ((كمثل حبة انبتت )) در واقع ((كمثل من زرع حبه انبتت سبع سنابل )) است ، چون اين درست نيست كه گفته شود: ((مثل كسانى كه در راه خدا انفاق مى كنند مثل حبه و دانه است ))، بلكه بايد گفت : ((مثل كسى است كه دانه اى را بكارد و آن دانه هفت سنبل بدهد...))، زيرا حبه نامبرده مثل آن مالى است كه در راه خدا انفاق شده ، نه مثل اشخاصى كه انفاق كرده اند، و اين روشن است . و ليكن گو اينكه حرف اينها در جاى خود، حرف درستى است ، اما اگر كمى در آيات مشابه آن دقت شود معلوم مى شود كه حاجتى به اين تقدير نيست ، چون مى بينيم بيشتر آياتى كه در قرآن مثلى را ذكر مى كند همين وضع را دارد، و اين صناعت و اين طرز سخن گفتن در قرآن كريم شايع است . در جائى ديگر نيز فرموده : ((و مثل الذين كفروا كمثل الذى ينعق بما لا يسمع الا دعاء و نداء)). با اينكه مثل نامبرده مثل كفار نيست بلكه مثل كسى است كه كفار را دعوت مى كند و نيز فرموده :((انما مثل الحيوة الدنيا كماء انزلناه )) با اينكه در آيه شريفه زندگى دنيا به گياهانى كه به وسيله باران مى رويند مثل زده شده است . ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 592 و نيز فرموده : ((مثل نوره كمشكوه )) در ظاهر آيه نور خدا به مشكات تشبيه شده با اينكه در واقع نور خدا به نور مشكات مثل زده شده نه خود مشكات ، و نيز در آيات بعد از آيه مورد بحث فرموده : ((فمثله كمثل صفوان )) با اينكه در آيه ، بطلان صدقه به وسيله ريا به غبارى مثل زده شده كه روى سنگى صاف باشد، نه خود سنگ ، و نيز در آيات مورد بحث اشخاصى را كه در راه رضاى خدا انفاق مى كنند به جنت مثل زده ، مى فرمايد: ((مثل الذين ينفقون اموالهم ...)) با اينكه جنت مثل آن مالى است كه مى دهند، نه خود آنان ، و آياتى ديگر از اين قبيل بسيار است . و اين مثالها كه در اين آيات آورده شده ، از يك جهت مشتركند، و آن اين است كه در همه آنها به ماده تمثيل كه قوام مثل به آن است اكتفا شده ، و به منظور اختصار بقيه اجزاى كلام را مى اندازد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei