eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
□گناه اعراض جوانان تحصیل کرده مسلمان ما از دین به گردن طرز تعلیم و تربیت فرهنگی و اولیای بی‌عنایت وظیفه‌نشناس فرهنگی ماست، نه به گردن قوانین دینی. □بررسی های اسلامی،ج۲،ص۳۰۳□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ #وَٱلْحَمْدُ_لِلّه_وَلّیِ_کُلِّ_نِعْمَة
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ □○ ، مادام تا تو در این عالمی از دو حال بپرهیز، که آن حال جای هلاک نفوس است بدرستی، پس حذر نما و بر یک سو باش ازان چون ترس زدگان و بیم‌خوردگان، و آن دو چیز است: زن و شراب مست کننده. □○ ، هر آنکه شکار زنان شد چون مرغی بود در دست کودکی بی‌خرد، که کودک بوی بازی کند و خرم باشد، و مرغ هر لحظه مرگی می‌چشد، و انواع عذاب می‌کشد؛ و از شراب مست کننده حذر کن، که مثل نفس با مستی چون مثل کشتیی بود در موج دریائی بی‌بُن، که ملاح و مدبر و غمخوار درو نبود، و همچنین نفس که از خرد دور ماند طبیعت وی را می‌برد و می‌راند، بی‌آگهی و بی‌تربیت و نظام، تا آنگه که هلاک شود و بمیرد. □○ ، هر آن چیز که تو آن را دانسته باشی و باز فراموش کنی، بیقین دان که آن دانش از اصلی بیرون از ذات تو  آمد، که واسطه شد میان تو و میان دانستن آن چیز،و باز فراموش شدنش از تیرگی و ظلمت تن خاست و اختلاف و گرانی او، و کشیدنش مر ترا سوی خود، و بتضاد و مخالفتش مانع شدنش ترا از آن دانستن، تا تو آن را فراموش کنی، و نادان شوی مر آن چیز را که دانسته‌ای. و مثل آن چون مثل دیده بود و دیدن و ظلمت و نور، که دیده چون هوا تیره باشد نه بیند چیزها را، اگر چند چیزها حاضر وی باشند نزدیک، و از یافتن ایشان سست بود و ناتوان، و چون هوا روشن گردد یاری کند دیده را بریافتن دیدنیها و محسوسات وی، که پیش ازان از ادراک آن عاجز بود، و آن روشنی رانندهٔ دیده بود سوی مبصرات، و تمام کنندهٔ ادراک او، و بفعل آرندهٔ آنچه درو بود بقوت؛ پس مادام تا آن روشنی بود دیده بر بینائی خود باشد بفعل، و چون روشنی برود، و ظلمت و تیرگی باز آید، آن چیزهای دیده راباز نیابد، و اگر نور با او همیشه ماندی ادراک وی همیشه بودی. پس چون روشنست بر تو، ای نفس، که روشنی از خرد است و تیرگی از جسد، ترا چنان باید که بر فارقت جسد غمناک و اندوهگن نشوی، چون از جسد ترا زیانست و حجاب و تیرگی، بلکه چنان باید که مفارقت خرد اندُه بری و غم خوری، چون از خرد ترا همه نفع و فایده است و مدد و یاری بر یافتن چیزها. پس، ای نفس، آهنگ برگشتن کم و، فرو گذاشتن تن را و، دوری جستن از وی و، دشمن داشتن وی را، و از وی ترس و هراس گین باش و گریز جوی سوی عالم خرد، که اصل گوهر و منشأ تست و جای عزّ و شرف، تا بدان زنده مانی جاوید، و بسعادت تمام رسی. @mohamad_hosein_tabatabaei
□○احوالات مرحوم آیت الله ملکی تبریزی رضوان الله علیه مدّظلّه العالی○□ □○خدمت حجة الاسلام و المسلمين حاج آقا سيد حسين فاطمى قمى مشرف شدم ... عرض كردم از مرحوم آقاى ملكى دستورالعملى به ما مرحمت بفرمائيد. □○گفت او خودش دستور العمل بود، شب كه مى شد ديوانه مى شد و در صحن خانه ديوانه وار قدم مى زد و مترنّم بود كه: ○گر بشكافند سراپاى من ○جز تو نيابند در اعضاى من □○آخرين حرفش در بيماريش اين بود كه گفت: «الله اكبر»، و جان تسليم كرد. □○«هزار و یک کلمه» ج ۳ ص ۱۵○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○خاطرات سید محمد علی الهی، برادرزاده علامه طباطبایی○□ □مرحوم علامه با پدرم در بقعه متبرکه سید حمزه (شادآباد تبریز) می‌نشستند و از روی خطوط اصیل نستعلیقی که بر در و دوار حرم نوشته شده، تمرین خطاطی می‌کردند □در تبریز، حجاب ممنوع بود، آقای طباطبایی، می‌رفت شادآباد تا خانواده آزاد رفت و آمد کنند. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□خیلی مشکل است که انسان به #حقیقت_وجود برسد. معلوم است که هر چه می بینید همه، او می بینید؛ یعنی وقتی
□از حضرت امیرالمؤمنین پرسیدند که: وجود چیست؟ آقا فرمودند: غیر از چیست؟ □و در جای دیگر از ایشان پرسیدند: چیست؟ آقا فرمودند: شما را با حقیقت چه کار؟ □وجود، روشن ترین روشن هاست. که اگر کسی سوال کند وجود چیست؟ جواب این است ک شما بفرمایید غیر از وجود چیست؟ تا من بگویم وجود چیست؟ □آنجا که سوال کرد حقیقت چیست؟ آقا فرمود تو را با حقیقت چکار؟ معلوم است آن طور که می خواهی وجود را بیابی نمی توانی. □آنچنان فیض وجود گسترده است که این الله، این ربّ، آنچنان که می گوییم « ألرحمن» است و دارد که حتی به نقیضش و آنچه که در مقابل وجود است یعنی ، بها داده و عدم را که هیچ است نیز در ذهن ما موجود کرده، که الآن شما در ذهن خود، یک معنایی و یک چیزی به نام را می فهمی. □چقدر بزرگوار است که حتی به خود میدان داد که بیاید در کشور وجود پا بگذارد. منتها عدم در متن حقیقت قدم نمی گذارد که یک جایی را پیدا کنی که آنجا هیچ باشد. □هیچگاه انسان شعورش و ادراکش و فهمش به تعلق نمی گیرد. □حتی عدم در ذهن ما هم مصداق نمی تواند داشته باشد. □اگر بحثی از عدم پیش آید به طفیل وجود است و در مقام آورده شده نه . □شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی□(۳) @mohamad_hosein_tabatabaei
□طیّ مراتب عبودیت در سِیرِ ماه مبارک رمضان□ □سالک در مسیر بندگی حدّاقل سه منزل را طی می‌کند: (متعبّد) صیام □کسی که با سختی و دشواری خود را وادار به عبادت می‌کند و هنوز حلاوت و طعم شیرین عبادت در کام او ظاهر نشده است. (عابد) صبر □کسی که با عبادت انس می‌گیرد و عبادت برای او روان و آسان می‌گردد. (عبد) سیاحت □کسی که در اثر مداومت، به عبودیت رسیده و عبد شده است و اقتضای وجودش عبادت است و عطر عبادت به‌طور طبیعی و بدون تقلّا از او ساطع می‌شود... □استاد مهدی طیب ۹۱/۰۵/۰۵□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●مهمانی خداوند کریم و توانا استاد علی صفایی حائری●■ ■ميهمانى‌اى كه خدا در اين ماه براى ما دارد، ضيافتى است كه هماهنگ با آگاهى و كرامت و قدرت ميزبان است. هر چقدر ميزبان آگاه‌تر به من و نيازهاى من باشد و كريم‌تر و نيرومندتر و تواناتر، ضيافتش هم اوج بيشترى مى‌گيرد. ■خدايى كه تمامى‌نيازهاى انسان را مى‌شناسد و تمامى‌ابعاد او را مى‌داند و اين كرامت و قدرت هم در او هست، اين ضيافت را به پا داشته تا به تمامى ابعاد ما در اين ماه رزق بدهد و همين است كه فكر و تخيل و عقل و روح و تمامى بدن ما بايد در اين ماه رمضان رزق بگيرد و از اين ضيافت سرشار شود. ■● (مروری بر دعاهای ورود و وداع ماه ) صفحه ۱۸●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●روایت آیت الله مهدوی کنی از تلاش تفسیری علامه طباطبایی●□ □●علامه با ۷۰۰ سوال به سراغ قرآن آمد و المیزان، حاصل تلاش او برای پاسخ به این سوالات است. @mohamad_hosein_tabatabaei
■●" گناه بزرگ "●■ ●مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن ●که در شریعت ما غیر از این گناهی نیست ■این منشور جهانی که از کمینگاه غیرت الهی بیرون جسته و در کلام حافظ شکل گرفته است فرمان عزت و پاس حرمت جمیع آفریدگان خدا است که هیچ کس را نشاید به قدر دانه خردلی نسبت به دیگری جور و ستم روا دارد. و اگر کسی به گستاخی این فرمان قدسی را بشکند چه کسی او را از صاعقه قهر الهی مصون خواهد داشت. این بیت تفسیری است بر آن کلام الهی که فرمود الکافرونَ هُمُ الظالِمون کافران همان ستمکاران اند (بقره: ۲۵۴)، از آنکه جوهر کفر همان ستمکاری و تجاوز به حقوق دیگران است و پرهیز از آن، فراغت از کفر و گناه خواهد بود. فرامین اصلی همه ادیان را می توان در دو اصل خلاصه کرد: یکی آنکه آدمی آزارش به کسی نرسد (گناه) و دیگر آنکه خیر و برکتی از او به مردمان برسد (ثواب). ■●برگرفته از کتاب " در صحبت حافظ " به قلم حسین الهی قمشه ای●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○افطاری ۲○□ □اقتضاء #نفس_حیوانی این است که باید به او براساس طلب اش خوردنی و آشامیدنی و ...را بدهی
□○افطاری ۳○□ □حضرت ختمی مرتبت صلوات الله علیه وآله فرمود: " الصّوم جُنَّة مِنَ النّار" روزه سپر آتش است. "يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا كُتِبَ عَلَيكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِن قَبلِكُم لَعَلَّكُم تَتَّقونَ " در آیات مربوط به روزه به تقوا اشاره شده است زیرا تقوا همان وقایه و سپر است . □سپس میفرماید : بوی دهان روزه دار (خُلوف) نزد حق متعال از مشک اَذفر( خوشبو و تند و تیز ) بهتر تر است . دلیلش هم این است که نزد حق متعال بوی ظاهر ملاک نیست . ما بوی ظاهر را قضاوت میکنیم و خدا باطن را میپسندد لذا فرمود سین بلال نزد حق متعال شین است. □بلال میگفت اسهد ان لا اله الا الله. برخی ایراد گرفتند ، پیامبر فرمود سین بلال نزد حق متعال شین است لذا ظاهرا بوی دهان روزه دار بدبو است ولی چون روزه به روح برمیگردد و اینجا تنفس است که بوی دهان را خارج میکند و مبداء این تنفس را چون روح میدانیم و روح، ریح و ریحان و خوشبوست لذا حق تبارک وتعالی وملائکه الهی خلوف را از مشک خوشبو بهتر میدانند. □یک معنای بسته شدن در دوزخ و زنجیر شدن شیاطین همان بسته شدن و به بند کشیده شدن قوای حیوانی است . هفت در جهنم همین پنج قوه حسی وخیال و وهم است، ولها سبعة ابواب. یکی از اهل معرفت میگفت در جهنم را ببندند آتش آن شدیدتر میشود بهمین دلیل روزه دار هم قوه درخواست و شهوتش بیشتر میشود. اعنی میلش به اطعمه و اشربه زیادتر میشود اما امساک میکند. □از طرفی هم شیطان در زنجیر شده است چون انسان در مقام است اگر انسان در مقام باشد در زنجیر نیست، چون در عالم حدود شیطان جولان دارد واغواگری میکند، لذا فرمود شیطان در بین خون انسان جریان دارد مجرای حضور او را به جوع وعطش مسدود کنید □" إن الشيطان يجري من ابن آدم مجرى الدم فسدوا مجاريه بالجوع والعطش" اگر انسان در مقام قرار بگیرد دیگر شیطان به آن مقام راه ندارد چون در خیال است، حد است نقص است ، هر جا حدود است هست . □وقتی شما از حد برهی به مقام رفته ای و بدانجا راه ندارد....  
●هر نفس نو می شود دنیا و ما ●بی خبر از نو شدن اندر بقا ●عمر همچون جوی نو نو میرسد ●مستمری می نماید در جسد □●هیچ اصل و قانون علمی و فلسفی نمی‌تواند اثبات کند که هر کس که لحظه پیشین را از حیات برخوردار بوده است، بایستی لحظه بعدی را هم بحیات خود ادامه بدهد. □●بنابراین همه لحظات زندگی آدمی منفعت هایی است که به او می رسد. و هر منفعت دیگری در سطوح زندگی مربوط بهمان اصل حیات مستمر باشد، در حقیقت بازگو کننده بعد یا ابعادی از همان منفعت می باشد. □●استاد ، تفسیر نهج البلاغه، جلد ٢ خطبه اول●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○علّامه آیت الله حاج سیّدمحمّدحسین حسینی طهرانی رضوان الله علیه○□ □○أ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ، تُؤْتِي أُكُلَها كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّها وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُون* □○تمام موجودات کلمۀ خدا هستند؛ منتهی به اختلاف گشایش و تنگی ماهیّتِ وجودشان. یک موجود، کلمۀ حسنه است، کلمۀ طیّبه، کلمۀ عالیه. □○مؤمنِ مطهّر طیّب، که مرحلۀ عالَم اخلاص را طیّ نموده و از مخلَصین شده است، مانند یک درخت طیّب و پاکیزه ای است که ریشۀ استوار آن در زمین، ثابت ولی شاخه هایش سر به آسمان کشیده است. □○اصلش ثابت است که همان ربط با خدای خود باشد. □○و امّا شاخه هایش که مُلک و ملکوت را فراگرفته است، دائماً میوه می دهد و از عالَم قدس بر این عالم افاضه می کند و واسطۀ خیر و رحمت و برکت میگردد. □○* سورۀ إبراهیم، آیۀ ۲۴ «معادشناسی» ج ۲ ص ۳۰۴ و ۳۰۵ با تلخیص ○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□«اللَّهُمَّ انّی اسْئَلُکَ مِنْ کَلِماتِکَ بِاتَمِّها، وَ کُلُّ کَلِماتِکَ تامَّهٌ»□ (قدس‌سره) : □از علی(علیه السلام) است که فرمود: «به تحقیق که خدای تعالی در کلامش برای بندگانش تجلی کرده ولی آنان بصیرت ندارند و تجلی او را نمی‌بینند» □و از آن حضرت است: «خدا به هر چیزی که اراده‌ی وجود آن را داشته باشد می‌گوید: «باش» آن هم به وجود می‌آید، ولی این گفتن نه به واسطه صدایی است که به گوش برسد و نه آوازی که شنیده شود، بلکه کلام خدای سبحان عبارت از فعل اوست.» /ص۹۲ @mohamad_hosein_tabatabaei
سلام علیکم دوستان ناهماهنگی ساعت ارسال مطالب کانال (به دلایل کاری و شرایط ماه مبارک) رو بر حقیر عفو بفرمائید. یاعلی✋
□●مراقبات شب پانزدهم ماه رمضان●□ □اين شب، از شب‌هاى با فضيلت و ارزشمندى است كه براى آن اعمالى وارد شده است: □ ۱- غسل □ ۲- شش ركعت نماز (هر دو ركعت به يک سلام) كه در هر ركعت بخواند: ●سوره «حمد» يک مرتبه ●سوره «يس» يک مرتبه ●سوره «تَبارَكَ المُلْک» يك مرتبه ●سوره «توحید» یک مرتبه □ ۳- صد ركعت نماز، كه در هر ركعت بخواند: ●سوره «حمد» یک مرتبه ●سوره «توحید» ده مرتبه □از حضرت اميرالمؤمنين على عليه السّلام از رسول خدا صلّی الله عليه و آله و سلّم روايت شده است كه هر كس اين عمل را بجا آورد، خداوند ده فرشته را به سوى او بفرستد تا دشمنان را از او دفع كنند و سى فرشته را به هنگام مرگ نزد او بفرستد تا بهشت را به وى بشارت دهند و سى فرشته ديگر، تا او را از آتش دوزخ ايمن دارند. □۴- زيارت امام حسين عليه السّلام. □از امام صادق عليه السّلام سؤال كردند كه پاداش كسى كه در شب نيمۀ ماه رمضان كنار قبر امام حسين عليه السّلام باشد چيست؟ □فرمودند: خوشا به حال كسى كه در شب نيمۀ ماه رمضان در كنار قبر امام حسين عليه السّلام بعد از نماز عشا ده ركعت نماز بگزارد، و بخواند در هر رکعت: ●سوره «حمد» یک مرتبه ●سوره «توحید» ده مرتبه □و از آتش دوزخ به خدا پناه ببرد، خداوند نيز به پاداش اين عمل، نامش را «آزاد شده از آتش» ثبت فرماید و قبل از آن كه بميرد، فرشتگان به وى بشارت بهشت مى‌دهند و فرشتگان ديگرى، او را از آتش دوزخ ايمن می‌دارند. @mohamad_hosein_tabatabaei
□○ولادت کریم اهل‌بیت مبارک ‌باد○□ □امام حسن(علیه السلام) آن قدر گرفتاری که از این دوستان و اصحابش داشت از دیگران نداشت. اصحابی که توجه نداشتند که امام زمانشان روی چه نقشه دارد عمل میکند، با خیالهای کوچکشان، با افکار ناقصشان در مقابلش میایستادند و غارتش کردند و اذیتش کردند. □○ صحیفه نور، جلد ٨ صفحه ٩٠○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 274-261 بقره قسمت سوم بخش سوم ● خود دارى از انفاق مال طيب باعث كفر به خدا، اتلاف نفوس ، هتك اعتراض ، رواج جنايت و فحشا است و چون ممكن بود كسى توهم كند كه ترس نامبرده ترسى است بجا، هر چند از ناحيه شيطان باشد، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 605 لذا براى دفع اين توهم بعد از جمله : ((الشيطان يعدكم الفقر)) دو جمله را اضافه كرد، اول اينكه فرمود: ((و يامركم بالفحشاء))، يعنى هرگز از شيطان توقع نداشته باشيد كه شما را به عملى درست بخواند چرا كه او جز به فحشا نمى خواند، پس خوددارى از انفاق مال طيب به انگيره ترس از فقر هرگز عملى بجا نيست ، زيرا اين خوددارى در نفوس ‍ شما ملكه امساك و بخل را رسوخ مى دهد، و به تدريج شما را بخيل مى سازد، در نتيجه كارتان به جائى مى رسد كه اوامر و فرامين الهى مربوط به واجبات مالى را به آسانى رد كنيد، و اين كفر به خداى عظيم است ، و هم باعث مى شود كه مستمندان را در مهلكه فقر و بى چيزى بيفكنيد، و از اين راه نفوسى تلف و آبروهائى هتك گردد، و بازار جنايت و فحشا رواج يابد، همچنان كه در جاى ديگر قرآن آمده : ((و منهم من عاهد الله لئن آتينا من فضله لنصدقن ، ولنكونن من الصالحين ، فلما اتيهم من فضله بخلوا به ، و تولوا و هم معرضون ، فاعقبهم نفاقا فى قلوبهم الى يوم يلقونه ، بما اخلفوا الله ما وعدوه ، و بما كانوا يكذبون - تا آنجا كه مى فرمايد: الذين يلمزون المطوعين من المؤمنين فى الصدقات ، و الذين لا يجدون الا جهدهم فيسخرون منهم ، سخرالله منهم ، و لهم عذاب اليم .)) جمله دومى كه اضافه فرمود اين است كه فرمود: ((والله يعدكم مغفرة منه و فضلا و الله واسع عليم ))، در اين جمله و در موارد ديگرى كه ذيلا از نظر خواننده مى گذرد، خداى تعالى اين نكته را بيان نموده كه در اين مورد حقى است و باطلى ، و شق سوم ندارد، و حق همان طريق مستقيم است كه از ناحيه خداى سبحان است ، و باطل از ناحيه شيطان است . آن موارد عبارتند از: ((فما ذا بعد الحق الا الضلال - بعد از حق به جز ضلالت چه چيز مى تواند باشد.)) ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 606 ((قل الله يهدى للحق - بگو تنها خدا است كه به سوى حق هدايت مى كند)). ((انه عدو مضل مبين - شيطان دشمنى است گمراه گر آشكار)). 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□●در محضر آیت الله بهجت قدس سره●□ □●سی سال که در خدمت مراجع مختلف بودم، روال این بود که برای پاسخ‌گویی به سؤالات شرعی مشکل، هیئت استفتا با حضور مرجع تشکیل می‌شد. برای یافتن پاسخ، کتاب‌های روایی یا استدلالی را می‌دیدیم و بعد، نظر نهایی مرجع اعلام می‌شد. درخدمت آقا، همین کار را می‌کردیم؛ □●با این تفاوت که در طول این پانزده سال، ایشان هیچ‌گاه کتابی را نخواست تا در آن به جست‌وجوی مطلب مورد نظر بپردازد. فتوایش را صادر می‌کرد. وقتی ما کتاب‌ها را می‌دیدیم، می‌دیدیم عیناً همان مطلبی است که آقا می‌گفتند. □●با خودم می‌گفتم: «مگر می‌شود در نودسالگی همه چیز را به‌خاطر داشت؟» پاسخی نداشتم؛ گویا ایشان مُلهَم بودند (به ایشان الهام می‌شد) ... □●(بر اساس خاطرۀ مرحوم آیت‌الله شیخ علی افتخاری) این بهشت، آن بهشت، ص٢٧●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○معنای اصلی کلمه ○ □○كلمه" ولايت" هر چند كه اهل لغت معانى بسيارى براى آن بر شمرده اند، ليكن اصل در معناى آن بر طرف شدن واسطه در بين دو چيز است، به گونه اى كه بين آن دو، واسطه اى كه از جنس آنها نيست وجود نداشته باشد (كه در اين صورت هر يك ولى ديگرى محسوب میشوند). و ليكن از باب استعاره در معناى ديگرى نيز استعمال شده، و آن نزديكى چيزى به چيز ديگر است، □○حال اين نزديكى به هر وجهى كه باشد، چه نزديكى به مكان باشد و چه به نسب و خويشاوندى و چه به مقام و منزلت و چه به دوستى و صداقت و چه به غير اينها، كه با اين حساب كلمه" ولى" بر هر دو طرف ولايت اطلاق میشود، (اين ولى او است، و او ولى اين است، يعنى از نظر مكان و يا خويشاوندى و يا مقام و يا دوستى و يا غير اينها نزديك وى است)، □○مخصوصا اگر معناى اصلى كلمه را در نظر بگيريم كه عبارت بود از اتصال دو چيز به يكديگر و نبودن واسطه اى بين آن دو اين اطلاق طرفينى روشنتر میشود، چون يكى از آن دو چيز آن چنان در دنبال آن ديگرى قرار گرفته كه هيچ چيز ديگرى غير اين، به دنبال آن قرار نگرفته. □○پس، وقتى میگوئيم خداى تعالى ولى بنده مؤمنش میباشد، معنايش اين است كه آن چنان وصل به بنده است و آن چنان متولى و مدبر امور بنده است كه هيچ كس ديگرى اين چنين ارتباطى را با آن بنده ندارد. □○ترجمه المیزان، ج۱۰، ص۱۲۹○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●تفسیر نهرهای بهشتی (سوره محمّد، آیۀ ۱۵) از نگاه علامه طهرانی●■ ■ ، علوم است که در مبتدئین و ضعفای راه پیمایان راهِ خداست ■و ، اختصاص به افراد متوسّط دارد که با ملاحظۀ جذبات الهیّه و مشاهدۀ صفات سرگرمند ■و اختصاص به افرادی دارد که بواسطۀ تجلّیات جمال و عشق به آن ذات لایزال، هستی خود را فراموش کرده، محو در انوار او شده‌اند... ■ غیر متغیّر و متعفّن اختصاص به افرادی دارد که به مقام قلب رسیده و همه گونه علوم و معارف الهیّه در قلب آن‌ها بدون دخالت نفس و زَیغِ اهواء طلوع نموده است. ■● امام شناسی، ج۱، ص۱۸۷●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□در کتاب خصال تألیف شیخ صدوق نقل شده است که امام حسن(علیه السلام) فرمود: چند تن از یهود به محضر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) آمدند داناتر آنان سؤالاتى از حضرت کرد و از جمله آن‌ها این بود که عرض کرد به چه علت خداوند گرفتن در روز را به امت تو سى روز واجب کرده است و بر دیگر امت‌ها از این بیشتر واجب نموده؟ □پیغمبر(صلی الله علیه وآله) فرمود:، چون آدم از آن درخت مخصوص خورد سى روز در شکمش ماند خداوند بر فرزندانش گرسنگى و تشنگى را سى روز واجب کرد و آنچه در میان این سى روز می‌خورند تفضلى است از خداوند بر آن‌ها و بر آدم هم سى روز روزه واجب بود و همان را خدا بر امت من واجب کرد سپس رسول خدا آیه آیه صدو هشتاد و سوم سوره بقره را خواند که روزه بر شما نوشته شد همچنان که بر پیشینیان شما نوشته شده بود تا تقوا پیشه کنید. یهودى عرض کرد درست فرمودى اى محمد(صلی الله علیه وآله) @mohamad_hosein_tabatabaei