eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
□●عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی●□ □المُؤمِنُ کُلُّ شَیءٍ: مؤمن همهچیز است و جامع ماسوا است، ولی کافر لا شیء است. لذا در حدیث قدسی حقتعالی میفرماید: آسمانها و زمین گنجایش مرا ندارد ولکن قلب بندهی مؤمن من گنجایش مرا دارد. ببین قلب و جان مؤمن چقدر بزرگ و وسیع است! □وقتی ایمان میآید، انسان بزرگ میشود و مثل کسی میشود که از محلّ بلندی به محلّ زندگی و رفت و آمد مورچهها نگاه میکند و مبدأ و مقصد آنها را یک‌جا میبیند، او هم خلایق را همینطور مشاهده میکند و گذشته و آیندهی آنها را مطّلع است. □جسم و نفس و روح ما ظرف جسم و نفس و روح ائمّه علیهم السّلام است. ما ظرفیم و آنها مظروفند. قربان این ظرف که چنان مظروفی دارد. □صَدرُ العَاقِلِ صُندُوقُ سِرِّهِ: سینهی شخص عاقل صندوق اسرار الهی است. □●مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ #وَٱلْحَمْدُ_لِلّه_وَلّیِ_کُلِّ_نِعْمَة
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ ○فصل ششم○ □○، اگر آشامندهٔ شرابی یک شربت آب چشد بس بود او را در شناختن طبع آب بجمله؛ و یک جزو آزمودن از یک چیز، آزمودن تمام بود دانستن طبع کل را، و بینندهٔ یک مشت خاک، از خاک آن مایه بشناسد که بینندهٔ همهٔ خاک، و اگر چه رنگ خاک مختلف گردد گوهرش نگردد و یکی بود، و چون صحبت یک شخص از جماعتی که همه یک گوهر و سرشت باشند یافته شود، توان دانست که یکی از ایشان از جمله آگهی دهد، و اندک ایشان از بسیارشان نمودار بود. پس بدین شرح بس کن، ، تا آسوده و رستگار گردی بتوفیق پروردگار عزّ و علا. □○ ، من همی بینم که هر شکلی بهم شکل خود میل «کند»، و هر نوعی با هم نوع حود گرد آید؛ باید که تو این معنی دانی و شناسی. ، تو صافیی با تیره همصحبت مشو، و تو روشنی با تاریک میامیز، و تو زنده‌ای با مرده هم قرین مشو، و تو دانای دادگری با بی‌دانش ستمگار انبازی مگُیزین، و تو پاکی و گزیده با پلید شوخگن آشنائی مجوی، و تو کارگی به تمییز و ارادتِ عقلی، قرین مشو با جنبندهٔ بی‌خرد؛ و اگر زانست که تو این شرح را نه حقیقت می‌دانی، مرا بنمای تا چگونه بود اتفاق میان این معانی «تو» که من بر شمردم ومیان معانی جز تو. □○ ، محال شناس که ترا دو مخالف جمع شوند در یک معنی، پس این گفت مرا استوار دار، و بازگرد بدانچه من حد آن ترا نمودم، تا بحق رسی و صواب یابی. @mohamad_hosein_tabatabaei
○ما تشنه عشقیم و شنیدیم که گفتند ○رفع عطش عشق فقط نام حسین است @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
□○علّامه آیت الله حاج سیّدمحمّدحسین حسینی طهرانی قدّس سرّه○□ □سنُرِيهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ فِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ*□ □به زودى ما آيات خودمان را به ايشان در موجودات نواحى جهان و در وجود خودشان نشان خواهيم داد تا براى آنان روشن شود كه: نشان داده شده (آيه اى كه نشان ماست) حقّ است... □بايد ديد اوّلًا مرجع ضمير «أَنَّهُ الْحَقُّ» چه میباشد؟! □به نظر حقير، اين ضمير راجع است به مقدّر مستفاد از فعل «نُرِى» و آن عبارتست از مُرَى (آيه از لحاظ آيه و مرآت بودن براى ضمير «نا»). «مُرَى» چيست؟ آيات حقّ كه نشاندهنده حقّ هستند. □اين آيه میفهماند كه حقيقت آفاق و انفس، وجود حقّ متعال است و آنها شيئيّتى ما به إزاء خود ندارند؛ چون به عنوان آيه و علامت و نشانه گرفته شده اند. و بالنّتيجه حقّ متعال عبارتست از واقعيّت و حقيقت آفاق و انفس. □○«الله شناسی» ج ۱ منتخبی از ص ۷۹ تا ۸۳○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 274-261 بقره قسمت چهارم بخش ششم بحث روايتى ● بحث روايتى (در ذيل آيات انفاق ) در تفسير الدرالمنثور در تفسير جمله : ((و الله يضاعف لمن يشاء)) آمده است كه ابن ماجه ، از حسن بن على بن ابيطالب ، و از ابى هريره ، و ابى امامه باهلى ، و عبد الله بن عمر، و عمران بن حصين ، روايت آورده كه همگى از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) روايت كرده اند كه فرمود: هر كس هزينه سفر سربازى را بدهد، و او را روانه ميدان جنگ كند، و خودش خانه بماند، خداى تعالى در برابر هر درهمى ، هفتصد درهم به او اجر مى دهد، و كسى كه خودش براى جهاد در راه خدا سفر كند، و خرجى خود را همراه بردارد، به هر درهمى كه در اين راه خرج مى كند، هفتصد هزار درهم اجر مى دهد، آنگاه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) آيه نامبرده را تلاوت كرد. ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 615 در نسخه اى ديگر از تفسير الدر المنثور روايت به اين صورت آمده : ابن ماجه و ابن ابى حاتم ، از عمران بن حصين ، از رسول خدا روايت آورده اند كه فرمود:... و در تفسير عياشى و نيز برقى آمده كه فرمود: وقتى عمل مؤمن نيكو شد، خداى تعالى عمل او را مضاعف مى كند، يعنى يك عمل را هفتصد برابر نموده و هفتصد برابر اجر مى دهد، اين همان كلام خدا است كه مى فرمايد: ((و الله يضاعف لمن يشاء)) پس بكوشيد اعمال خود را و آنچه را انجام مى دهيد براى ثواب خدا نيكو سازيد. و در تفسير عياشى از عمر بن يونس روايت آمده كه گفت : از امام صادق (عليه السلام ) شنيدم كه مى فرمود: اگر مؤ من عمل خود را نيكو كند، خداوند عملش را مضاعف و چند برابر مى سازد، هر حسنه را هفتصد برابر مى كند، و اين همان قول خدا است كه مى فرمايد: ((و الله يضاعف لمن يشاء))، پس بر شما باد هر عملى كه انجام مى دهيد به اميد ثواب خدا به وجه نيكو انجام دهيد، پرسيدم منظور از وجه نيكو چيست ؟ فرمود: مثلا وقتى نماز مى خوانى ركوع و سجودش را نيكو سازى ، و چون روزه مى گيرى از هر عملى كه روزه ات را فاسد مى سازد اجتناب كنى ، و چون به حج مى روى نهايت سعى خود را به كار بندى ، كه از هر چيز كه عمره و حجت را فاسد مى كند بپرهيزى ، و همچنين هر عملى كه مى كنى از هر پليدى پاك باشد. و باز در همان كتاب از حمران از ابى جعفر (عليه السلام ) روايت كرده كه گفت : به آن جناب عرضه داشتم : آيا در مساله ارث و احكام قضائى و ساير احكام فرقى ميان مؤمن و مسلم هست ، مثلا آيا مؤمن سهم الارثش از مسلم بيشتر است ؟ و يا در ساير احكام امتياز بيشترى دارد يا نه ؟ فرمود: نه ، هر دو در اين مساله در يك مجرا قرار دارند، و امام هر دو را به يك چشم مى بيند، و ليكن مؤمن در عمل بر مسلم برترى دارد، مى گويد: عرضه داشتم : مگر خداى تعالى نفرموده : ((من جاء بالحسنه فله عشر امثالها)) با اين حال آيا نظر شما اين است كه مؤمن و مسلم در مسائلى چون نماز و زكات و روزه و حج هيچ فرقى با هم ندارند؟ مى گويد: امام فرمود: مگر خداى تعالى نفرموده : ((و الله يضاعف لمن يشاء)) اين همان تفاوتى است كه در ((مؤمن )) و ((مسلم )) هست ، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 616 و تنها مؤمن است كه خداى تعالى حسناتش را مضاعف نموده و يك عمل نيك او را هفتصد برابر مى كند، اين است تفاوت و برترى مؤمن كه خدا حسنات او را به مقدار صحت ايمانش چندين برابر مى كند، و خدا با مؤمن هر چه بخواهد مى كند. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
🏴هشت شوال، سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم‌السلام تسلیت باد🏴 ■●حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره●■ ■جاهل‌ها گمان می‌کنند که با تخریبات قبور ائمه صلوات‌الله‌علیهم می‌توانند تشیّع را ریشه‌کن کنند؛ شیعه و سادات و بزرگان آنها، بالاتر از تخریبات را در زمان ائمۀ ایشان دیده‌اند و آنکه پس از تبدیل تخریب به تعمیر، بر قوّۀ ایمان ایشان در صورت و معنی افزوده گردیده است. ■●برگی از دفتر آفتاب ، ص١٨٩●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●شهادت حمزه ی سیّد الشّهدا علیه السلام●□ □برای شهادت حضرت حمزه علیه السلام دو تاریخ نقل شده است: هفتم یا پانزدهم ماه شوّال. بعد از امیرالمؤمنین علیه السلام حمزه، عموی بزرگوار رسول الله (صلی الله علیه وآله)، سردار دلیر سپاه اسلام بود؛ که در ماجرای پر عبرت جنگ اُحُد به شهادت رسید. □پیکر مطهّر ایشان به دستور هنده، همسر اباسفیان، با وضع بسیار تکان‌دهنده ای مُثله شد (هنده ی جگرخوار و شوهرش اباسفیان، پدر و مادر معاویة‌بن‌ابی‌سفیان هستند و اهل سنّت به معاویه خالُ‌المؤمنین می گویند). سپس سینه‌ی حمزه توسّط وحشی، غلام هنده شکافته شد و هنده‌ جگر آن بزرگوار را به دندان گرفت؛ که این حادثه ی بسیار دردناکی برای رسول الله (صلی الله علیه وآله) و همه ی مسلمان ها بود. □پيامبر (صلی الله علیه وآله) از ديدن پيكر غرق به خون و مُثله شده و سينه‌ی شكافته شده‌ی عموی ‌بزرگوارشان به شدّت متأثر شدند. وقتی خواهر حمزه علیه السلام مصرّانه خواست به ديدار پيكر برادرش بيايد، ابتدا پيامبراكرم (صلی الله علیه وآله) موافقت نكردند؛ امّا هنگامی که اصرار فوق العاده‌ای ورزيد، پيامبر (صلی الله علیه وآله) فرمودند: بیاید؛ ولی اوّلاً قول بدهد آرامش خود را حفظ كند و در ثانی دستور دادند پيكر حمزه علیه السلام را از ديد او بپوشانند. □پيغمبر (صلی الله علیه وآله) عبای مبارك خود را بر روی حمزه علیه السلام كشيدند. حمزه علیه السلام قدّ بسيار رشيدی داشت، به همین خاطر مقداری از پاهای او از عبا بيرون ماند و چون انگشت های پاهای او هم مُثله شده بود؛ حضرت دستوردادند پاهای او را هم با برگ درختان بپوشانند، تا خواهرش شاهد چنين جنايت مهلكی كه در حقّ او روا داشته شده بود، نباشد. وقتی خواهر آمد، بادی وزید و مقداری از پیکر مثله شده‌ی حمزه آشکار شد. خواهرش به شدّت متأثّر شد و گريبان چاك داد. □پيامبراكرم (صلی الله علیه وآله) ‌دستوردادند خانم های مدينه، برای حمزه مجلس عزا بر پا كنند. فاطمه‌ی‌زهرا سلام الله علیها و زنان مؤمنه برای همدردی با خواهر حمزه آمدند و مجلس عزایی برای حمزه برپا کردند. □اهل ذكر مصيبت اين صحنه را با صحنه ی آمدن حضرت‌ زينب كبری سلام الله علیها بر سر پيكر آغشته به خون و بدون سر و غرق تير و تیغ برادر بزرگوارشان، اباعبدالله الحسين علیه السلام، مقايسه می‌كنند. اینجا تازيانه‌ها‌ی اشقيا بود كه پاسخ تأسّف و تأثّر زينب سلام الله علیها را می دادند و كسی هم نبود كه با ایشان هم ناله و هم‌سوگ شود و كسی نبود كه به آن حضرت دلداری دهد و كسی هم نبود كه پيكر ابا‌عبدالله علیه السلام را بپوشاند و ابا‌عبدالله علیه السلام سری در پیکر نداشت. □شهادت این بزرگوار را به محضر رسول الله (صلی الله علیه وآله)، امام عصر ارواحنافداه و همه ی ارادتمندان خاندان پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)، تسلیت عرض می‌کنیم. □●در محضر استاد مهدی طیب - ۹۲/۰۵/۳۱ ●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ ■●ضايعه‌ی عظيم ويران شدن بنای قبور ائمّه‌ي بقيع علیهم السلام، ضايعه‌اي است كه جراحت آن همچنان بر قلوب شيعيان عالم و هر کس كه دارای درك انساني است و به ارزش های انسانی احترام ميیگذارد، باقی است؛ ■●چون شخصيت‌های ائمّه‌ی ما فقط محدود به قلمرو تشيّع نيست؛ هر مسلمان و حتّی هر غير مسلمان که آموزه‌های عميق اسلامي را، چه در قالب دعا كه ازجانب امام سجّاد علیه السلام ‌‌آمده است؛ چه علوم و معارف ديني یی كه از طرف امام باقر وامام صادق علیهم السلام به زبان كلاسيك بیان شده است و چه فضيلت هايی كه در امام مجتبی علیه السلام وجود دارد؛ از جمله بزرگواری ها، كرامت، حلم، سخاوت و عظمت ‌شخصيت انسانی، ببيند، آنها را تجليل مي‌كند و به چنين شخصيت هايی علاقه‌مند می‌‌شود؛ و وقتي مي بيند چنين جنايتي نسبت به قبور آنها روا داشته شده ‌است، قطعاً قلب او جريحه‌دار می‌شود. ☑️بعید نیست اگر بگوییم جان مايه‌ی، ماجرای سفيانی در عصر ظهور، همين جریان و فتنه ی وهّابیت و تکفیری است؛ چون اگر روايات عصر ظهور را بخوانيد، می‌بینید ياران سفيانی كه رو در روی امام‌ عصرارواحنافداه هستند، دقيقاً همين روحيات تكفيريون و سلفی‌ها را دارند. ■●اسم شخصی که در آخرالزّمان روبه روی امام عصرارواحنا فداه می ایستد و البتّه امام عصرارواحنا فداه او را از پا در می‌آوردند و نابود می‌كنند، هم سفيانی است؛ يعنی از بنی‌اميّه ‌است. ■●اميدواريم خدای متعال، با لطف خود اين فتنه را سركوب كند و دنيای اسلام را، چه جهان تشيّع و چه جهان تسنّن، از اين فتنه‌ی بزرگ نجات دهد. ■●در محضر استاد مهدی طیب - جلسه ی ۲۴ مرداد ۹۲ ●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●اختلاف اصلی شیعه با وهابیت در اصول است یا فروع؟●□ □شاخصۀ وهابیت فهم قشری از اسلام است. اختلاف شیعه و سنّی، در بحث امامت و خلافت است؛ اما اختلاف وهابیان با دیگر مسلمانان و از جمله شیعیان عمدتاً در بحث توحید و شرک است. وهابیان به علت اعتقاد شیعه به شفاعت و توسل به پیامبر و ائمه علیهم السّلام، بنای قبور، سجده بر مهر و... شیعه را مشرک می‌شمارند. □در رابطه با توسل، شیعه معتقد است فاعلیت خدا از مجاری خاصی جریان پیدا می‌کند و خداوند برای عملی شدن مشیّت خود وسائلی خلق کرده است مانند ملائک که در نص قرآن به وجود آنها به عنوان وسیله‌ای برای اجرای مشیّت خدای متعال اشاره شده و هیچ عقل سلیمی نمی‌تواند آنها را شریک خدا فرض کند. از سوی دیگر وقتی بیماری با مراجعه به پزشک، بوسیله دارو معالجه می‌شود، پزشک و دارو وسیله برای شفای او می‌باشند و شفا دهنده خداوند است و مراجعه به پزشک شریک قائل شدن برای خدای شافی نیست. توسل یعنی از اولیای خدا به اعتبار قدرت و اذنی که خداوند به آنها داده است به عنوان وسیله، طلب یاری کردن. □شفاعت نیز درخواست دعا از اولیای خدا به عنوان وسیله، برای طلب مغفرت از خداست. چنانکه خداوند در سوره توبه به پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: «هنگامی که آنها مرتکب گناه و ظلم به نفس شوند بیایند پیش تو و خودشان از خدا طلب مغفرت کنند، تو هم برای قبول شدن توبه آنها برایشان دعا کنی، حتماً خدا را توبه پذیر ‌خواهند یافت.» آنچه در شیعه به عنوان استشفاع مطرح شده در واقع توسل به اهل بیت علیهم السّلام برای طلب مغفزت از خدا است. □در بحث موعود آل محمد صلّی الله علیه و آله و سلّم وهابیون مثل اغلب اهل تسنن مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف را از نسل امام حسن مجتبی علیه السّلام دانسته و معتقدند هنوز به دنیا نیامده است، در حالی‌که شیعه امام زمان‌ ارواحنافداه را مولود نیمه شعبان سال ۲۵۵ قمری از امام حسن عسکری علیه السّلام و حضرت نرجس خاتون دانسته و معتقد است در زمانی‌که دنیا پر از ظلم شده و هیچ گروه مدعی اصلاح جامعه انسانی باقی نمانده باشد، مهدی موعود عجّل الله تعالی فرجه الشریف با ندای «اناالمهدی» به اذن خدا از کنار کعبه ظهور خواهد کرد و جهان را هنگامی که از فتنه پر شده و غرق در تباهی و فساد شده است با عدالت تطهیر و حکومت علوی را برقرار خواهد کرد.... □خدای وهابیون، خدای مجسّم است. □●گفتگو با استاد مهدی طیّب «روزنامه همشهری - سال ۱۳۸۸»●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●اختلاف اصلی شیعه با وهابیت در اصول است یا فروع؟●□ □شاخصۀ وهابیت فهم قشری از اسلام است. اختلاف شیعه و سنّی، در بحث امامت و خلافت است؛ اما اختلاف وهابیان با دیگر مسلمانان و از جمله شیعیان عمدتاً در بحث توحید و شرک است. وهابیان به علت اعتقاد شیعه به شفاعت و توسل به پیامبر و ائمه علیهم السّلام، بنای قبور، سجده بر مهر و... شیعه را مشرک می‌شمارند. □در رابطه با توسل، شیعه معتقد است فاعلیت خدا از مجاری خاصی جریان پیدا می‌کند و خداوند برای عملی شدن مشیّت خود وسائلی خلق کرده است مانند ملائک که در نص قرآن به وجود آنها به عنوان وسیله‌ای برای اجرای مشیّت خدای متعال اشاره شده و هیچ عقل سلیمی نمی‌تواند آنها را شریک خدا فرض کند. از سوی دیگر وقتی بیماری با مراجعه به پزشک، بوسیله دارو معالجه می‌شود، پزشک و دارو وسیله برای شفای او می‌باشند و شفا دهنده خداوند است و مراجعه به پزشک شریک قائل شدن برای خدای شافی نیست. توسل یعنی از اولیای خدا به اعتبار قدرت و اذنی که خداوند به آنها داده است به عنوان وسیله، طلب یاری کردن. □شفاعت نیز درخواست دعا از اولیای خدا به عنوان وسیله، برای طلب مغفرت از خداست. چنانکه خداوند در سوره توبه به پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: «هنگامی که آنها مرتکب گناه و ظلم به نفس شوند بیایند پیش تو و خودشان از خدا طلب مغفرت کنند، تو هم برای قبول شدن توبه آنها برایشان دعا کنی، حتماً خدا را توبه پذیر ‌خواهند یافت.» آنچه در شیعه به عنوان استشفاع مطرح شده در واقع توسل به اهل بیت علیهم السّلام برای طلب مغفزت از خدا است. □در بحث موعود آل محمد صلّی الله علیه و آله و سلّم وهابیون مثل اغلب اهل تسنن مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف را از نسل امام حسن مجتبی علیه السّلام دانسته و معتقدند هنوز به دنیا نیامده است، در حالی‌که شیعه امام زمان‌ ارواحنافداه را مولود نیمه شعبان سال ۲۵۵ قمری از امام حسن عسکری علیه السّلام و حضرت نرجس خاتون دانسته و معتقد است در زمانی‌که دنیا پر از ظلم شده و هیچ گروه مدعی اصلاح جامعه انسانی باقی نمانده باشد، مهدی موعود عجّل الله تعالی فرجه الشریف با ندای «اناالمهدی» به اذن خدا از کنار کعبه ظهور خواهد کرد و جهان را هنگامی که از فتنه پر شده و غرق در تباهی و فساد شده است با عدالت تطهیر و حکومت علوی را برقرار خواهد کرد.... □خدای وهابیون، خدای مجسّم است. □●گفتگو با استاد مهدی طیّب «روزنامه همشهری - سال ۱۳۸۸»●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●...در روز ۸ شوال چه اتفاقی افتاد●■ ■...در این روز در سال ۱۳۴۳ هجری قمری ، قبور‌ائمهء بقیع علیهم السلام و نیز قبر حضرت حمزه علیه السلام در احد به دست وهابیون تخریب شد....و اشیاء نفیس و ارزشمند آن قبور مطهر به یغما رفت(۱) ■آنان اضافه بر قبور مطهر ائمه معصومین علیهم السلام ، دیگر قبور را هم تخریب نمودند ، منجمله : ■قبر مطهر حضرت عبدالله پدر گرامی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله. ■قبر مطهر حضرت آمنه مادر گرامی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله. ■قبر مطهر فاطمه بنت اسد سلام الله علیها. ■قبر مطهر حضرت ام البنين سلام الله علیها. ■قبر ابراهیم پسر پیامبر صلی الله علیه و آله. ■قبر اسماعیل فرزند حضرت صادق علیه السلام. ■قبر حلیمهء سعدیه. ■وهابیان هم چنین در این سال (۱۳۴۳ هجری قمری) ، در مکه گنبد های قبر حضرت عبدالمطلب علیه السلام ، حضرت ابیطالب علیه السلام و حضرت ام المومنین خدیجه علیها السلام و نیز زادگاه حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله و زادگاه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را با خاک یکسان نمودند ؛ و در جده نیز قبر حوا را تخریب کردند‌. ■در همان سال به کربلای معلی حمله بردند و ضریح مطهر را کندند و جواهرات و اشیاء نفیس حرم مطهر را که اکثرا از هدایای سلاطین و بسیار ارزشمند و گرانبها بود ، غارت کردند و قریب به ۷۰۰۰ نفر از علما ، سادات و مردم را کشتند ؛ سپس به سمت نجف رفتند که موفق به غارت نشدند و شکست خورده برگشتند.(۲) ۱-الوهابيون و البيوت المرتفعة ص۸ ۲-کشف الارتیاب ص۷۷ @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 274-261 بقره قسمت چهارم بخش ششم بحث روايتى ● بحث روايتى (در ذيل آيات انفاق ) در تفسير
آیات 274-261 بقره قسمت چهارم بخش ششم2⃣ بحث روايتى ● بحث روايتى (در ذيل آيات انفاق ) مؤلف : در اين معنا رواياتى ديگر نيز هست ، و اساس همه اين روايات بر اين است كه جمله ((و الله يضاعف لمن يشاء)) را بالنسبه به غير انفاق گران مطلق گرفته ، و همينطور هم هست ، چون هيچ دليلى نداريم كه آيه شريفه مختص به انفاق گران باشد، و شامل ساير اعمال نيك نشود، بله ، آيه در مورد انفاق گران نازل شده ، ليكن اين مورد نه مخصص ‍ است و نه مقيد، و وقتى آيه مطلق باشد قهرا كلمه يضاعف نيز مطلق خواهد بود، هم مضاعف عددى را مى گيرد، و هم غير عددى را، و معنا چنين مى شود: خدا عمل هر نيكوكار را به قدر نيكوكاريش هر جور بخواهد و براى هر كس مضاعف مى كند (يا به هفتصد برابر و يا كمتر و يا بيشتر) همانطور كه انفاق انفاق گران را اگر بخواهد تا هفتصد برابر مضاعف مى سازد. خواهى گفت : در ذيل آيه ((و الله يضاعف )) از قائلى نقل كرديد كه گفته است : منظور از مضاعف كردن هفتصد برابر است ، بعد آن را رد كرديد و نپذيرفتيد، و در اينجا اطلاق آيه را شامل زيادتر از هفتصد برابر هم دانستيد آيا بين اين دو بيان شما منافات نيست ؟ مى گوئيم نه ، زيرا آنجا هم مى خواستيم بگوئيم مثل هفتصد دانه جمله مضاعفه را مقيد به مسأله انفاق نمى كند، و جمله مضاعفه وابسته به مسأله هفتصد دانه نيست ، و خواستيم نتيجه بگيريم كه اگر مسأله هفتصد دانه مخصوص ‍ انفاق است دليل نمى شود كه جمله ((و الله يضاعف )) هم مخصوص انفاق باشد، و گفتيم مورد مخصص نيست ، اينجا هم همين را مى گوئيم ، روايت هم همين را مى گويد، يعنى هم مساله را مختص به انفاق نمى كند، و هم مضاعفه را منحصر در هفتصد برابر نمى سازد. و اينكه حمران پرسيد: مگر خدا نفرموده : ((من جاء بالحسنة ...)) و امام در پاسخش فرمود: مگر نه اين است كه خداى تعالى فرموده : ((و الله يضاعف لمن يشاء)) اين جمله ، آيه قرآن نيست چون چنين آيه اى در قرآن نداريم ، بلكه امام خواسته است آيه را نقل به معنا كند، معنائى كه از دو آيه قرآن گرفته شده ، يكى آيه مورد بحث و ديگرى آيه ((من ذا الذى يقرض الله قرضا حسنا فيضاعفه له اضعافا كثيرة ...)) ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 617 نكته اى كه از روايت استفاده مى شود اين است كه از نظر اين روايت قبول شدن اعمال غير مؤمنين يعنى كسانى كه يكى از مذاهب انحرافى اسلام را دارند امرى ممكن است ، و چنان نيست كه اعمال نيك آنان هيچ پاداشى نداشته باشد، و ان شاء الله در اين باره در ذيل آيه : ((والمستضعفين من الولدان )) بحث خواهيم كرد. و در مجمع البيان مى گويد: اين آيه شريفه عام است ، و همه اقسام انفاق را مى گيرد، چه انفاق در جهاد، و چه اقسام بر و احسان (نقل از امام صادق (عليه السلام ). 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□●حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره●□ □مرحوم شیخ فضل‌الله نوری هم در اول با مشروطه موافق بود، ولی بعد دید مشروطه از تأیید می‌شود؛ لذا از همان لحظه برگشت و مخالف شد و گفت: مشروطه باید مشروعه باشد. □●در محضر بهجت، ج۲، ص١٩۶●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■..بدانكه نفوس ناطقه انسانى و طبايع بنى آدم سخت متفاوت است : بعضى از جنس عليين اند كه بالطبع عاشق عروج بسوى خداوند ذوالمعارج ، و بى اعتناء بزخارف دنيا و لذائذ حيوانى اند . و بعضى دوستدار حيوة فانيه و عاريه چند روزه اينجا و دل بدان باخته اند " ان هؤلاء يحبون العاجلة و يذرون وراء هم يوما ثقيلا "( هل اتى ۲۸). ●انبيا چون جنس عليين بدند ●سوى عليين ز جان و دل شدند ●كافران چون جنس سجين آمدند ●سنج دنيا را خوش آئين آمدند ( عارف رومى ) ■و از اينان تا آنان اختلاف مراتب و تفاوت درجات بيشمار است.حال فارابى گويد: پس اگر از قطع علائق بدنى و عوائق ظلمانى ، و از دورى مشتهيات نفسانى رنج مى برى و احساس تألم مى كنى پس واى بر تو كه اين تألم از مفارقت و محرومى و تأسف از حالات گذشته علامت شقاوت نفس تو است. پس معلومت باد كه لائق به مقام قرب حضرت ذوالجلال والاكرام نيستى و رستگار نمى شوى. ■و اگر از اين تجرد و قطع علائق آسوده خاطر و خرسندى پس خوشا بحالت كه نيكبختى . و اين دليل و نشانه سعادت نفس تو است و دانسته مى شود كه از لطائف نورانيه الهيه است پس در اين حال با اينكه در بدنت هستى گويا در بدنت نيستى و گويا در صقع ملكوتى ، پس مينگرى آنچه را كه نه چشمى ديده است و نه گوشى شنيده است و نه بر قلب بشرى خطور كرده است. ■●نصوص الحکم بر فصوص الحکم استاد علامه حسن زاده آملی●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●جهل علمی و جهالت عملی●□ □مهم ترين کار انقلاب اسلامی، اين بود که جامعه را به سمت عقلانيت حرکت داد، جامعه عاقل ، نه اسير می شود نه اسير می گيرد، نه در رهن کسی می رود و نه کسی را به بند می کشد ،اين جامعه آزاد منش است و آزاد پرور. □●انسان بايد بکوشد آزادانه زندگی کند و برای اين کار بايد خود را از دو بند و دو غده جهل علمی و جهالت عملی که برای انسان هست، خود را برهاند. □●غرب با اينکه غرق در نعمت است و به حسب ظاهر زمين و فضا را مسخر خود کرده و به نقاط مختلف فضا راه پيدا کرده اند، اما گرفتار جهل علمی و جهالت عملی هستند، جهل علمی يعنی اينکه نمی دانند چه حق است و چه باطل و جهالت عملی يعنی اينکه نمی دانند به کجا بروند! لذا صدها نفر از اروپا الان به داعش می پيوندند و کشتار بی رحمانه را تجويز کرده و خود نيز به کشتن بی رحمانه مردم دست می زنند . □●نظام عقلايی از برکات و رهاورد های انقلاب اسلامی بود که به برکت امام راحل و طهارت و عقلانيت او و همچنين فداکاری مردم شکل گرفت ولی بعد از پيروزی انقلاب اسلامی غرب نه خود از رهاورد انقلاب سودی برد و نه گذاشت اين رهاورد به شرق و غرب صادر شود. @mohamad_hosein_tabatabaei
□○عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی○□ □○همه‌ی تبعات اخروی و دنیوی که برای تخلّف و ترک احکام ظاهری شریعت گفته شده، مال مسلم است. مؤمن همه‌ی اعمالش از داخل است. مؤمن در ظاهر هم عمل می‌کند، ولی عمل ظاهرش از آثار باطنش است. اسلام مال دنیاست و ایمان مال آخرت است. □○در حدیث است که خداوند بعضی را دوست دارد و عملشان را دوست ندارد و به عکس، کسانی هستند که خداوند عملشان را دوست دارد و خودشان را دوست ندارد. روز قیامت اوّل خود فرد را می‌کشند، بعد عملش را وزن می‌کنند. همان طور که ارزش انگشتر عمدتاً بسته به عیار طلای آن است تا وزن و شکل آن، ارزش اعمال هم بیشتر بسته به معرفت و کمال انجام دهنده‌ی آن است تا مقدار و شکل عمل. □○ممکن است خداوند کسی را دوست داشته باشد، ولی عملش را دوست نداشته باشد و برعکس؛ یعنی خدا عملش را دوست داشته باشد؛ امّا خودش را دوست نداشته باشد. مهم آن است که خود شخص محبوب باشد، مثل دوستان اهل بیت علیهم السّلام. دشمنان اهل بیت علیهم السّلام خودشان از نظر افتاده‌اند، هر چند به ظاهر اعمال خوبی داشته باشند. □○کسی که خودش خوب است، کارش هم خوب است. □○مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_دروس_معرفت_نفس □●مراد از بود، آن اصل وجود شیء است. و مراد از نُمود و نِمود، #آثار وجودی شیء ا
کسانی هستند که در بحث می کنند و علم کلام هم علمی است که در مورد از ، ، ، و بحث می کند. □ یعنی وجود. وجود یعنی واقعیت. واقعیت یعنی هستی. هستی و واقعیت یعنی حقیقت. از آن طرف، یعنی . عدم یعنی نفی. دیگر معنا ندارد که بگوییم ثبوت و نفی مقابل هم اند. وجود و عدم مقابل هم نیستند. □ ، غیر متناهی است. عالم هرگز محدود به حدّی نمی شود. □بلافاصله به ذهن می آید که اگر هرچه ادراک می کنیم هستی است؛ پس چطور حرف از عدم می زنید؟ پس معلوم می شود که را می کنید. آنوقت عدم چجوری ادراک می شود؟ هرچه که ادراک می شود، است. عدم را هم که ادراک می کنیم؛ پس عدم، هستی است؟ این که می شود. □عدم اگر ادراک می شود، به طفیل وجود است. ما فقط و از عدم می فهمیم. چیزی به نام عدم نداریم. □همه، هستی است. هستی یعنی وجود. حقیقت. واقعیت. است که گرداننده ی نظام است. □○شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●نحوه صحيح دعاكردن دربيان امام صادق (علیه السلام) ●□ □●شخصی نزد امام صادق (علیه السلام) نشسته بود و گفت : "خدايا مرا به خلقت محتاج مكن" □●حضرت به او فرمودند : " مومن از مومن بی نياز نميشود" اين دعا عبث است، انسان محتاج است و اين احتياج مظاهر مختلفی دارد، مثلا من به نانوا و خياط محتاج هستم. □●بعد از آن امام عليه السلام به او دعاي كاملتری ياد دادند و فرمودند اين گونه دعا كن: " خدايا مرا به انسان های شرور محتاج مكن" @mohamad_hosein_tabatabaei
■●" خواب و بیداری "●■ ■جریان زندگی مانند خواب از اختیار آدمی بیرون است چنانکه شخص خواب می بیند که از یاران دور مانده و در قریه ای غریب و تنهاست؛ غصه ها می خورد و خویش را ملامت می کند. اما چون بیدار می شود خود را در خانه خویش در میان عزیزان می یابد. چون باز به خواب می رود خود را در همان احوال می بیند و باز تاسف می خورد و هیچ عالم بیداری را به یاد نمی آورد و نمی تواند خود را از آن غصه باز دارد. ■وجه دیگر آنکه شخص در خواب دچار فراموشی است و جزء ناچیزی از خاطرات خود را همراه دارد و از هزاران آگاهی عالم بیداری بی خبر است، همچنین به نظر مولانا ما، در خواب این عالم، هیچ به یاد نداریم که کیستیم و خانه ما کجاست و دوستان و عزیزان ما کیانند: ●خوشا صبحی که او آید، نشیند بر سر بالین ●تو چشم از خواب بگشایی، ببینی شاه شاهانی ■●برگرفته از کتاب " گزیده فیه ما فیه " به قلم حسین الهی قمشه ای●■ @mohamad_hosein_tabatabaei